سرچشمه قطرههای نجاتبخش برای سالک الی الله قرآن و دعا است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجتالاسلام والمسلمین امیر غنوی در جلسهای با عنوان شرح دعای ابوحمزه ثمالی که در مجتمع فرهنگی کتابپردازان مشهد برگزار شد ضمن مطرح کردن سؤال؛ چگونه فردی، تصمیم میگیرد تغییر کند و در جایی که قرار دارد نماند؟، گفت: پاسخ اول و گام اول برای این سؤال، اشتیاق است. تا زمانی که اشتیاق در فرد به وجود نیاید به زندگی خویش بسنده میکند و حرکت درون او شکل نمیگیرد. فرد سالک در گام دوم دچار مانعها و دشواریهایی میشود. بخشی از این دشواریها حتی قبل از شروع حرکت در وجود او حاضر است. این دشواریها در حالات معمولی حس نمیشوند اما از زمان حرکت میتواند آنها را درک کند زیرا زمان جدایی از منافع و خواستههای نفسانی میرسد.
وی به بلاها و مصیبتهایی اشاره کرد که بر اثر اعمال ما بر روح ایجاد شده است و گفت: از یک منظر دو گونه بلا و مصیبت وجود دارد. گاهی ما با بازخورد اعمال خود ضربهای به روح وارد میکنیم و گاهی خداوند باعث بلایی میشود که به ما کمک کند و نقطه ضعفهای ما را نمایان کند. هر دو این بلاها و مصیبتها تنها زمینهای برای حرکت و توجه به ضعفها است. قرار نیست ضعفها توجیه و لاپوشانی شوند بلکه باید آنها باعث حرکت سالک گردند.
حجتالاسلام والمسلمین غنوی با تصریح به گام سوم سالک افزود: استمرار درگیری برای سالک لازم است، یعنی زمانی انسان مستأصل میشود و رو به دعا میآورد که فشارها و احساس ضعف و بیچارگی استمرار داشته باشد. زمانی که انسان فشارها را مرتب احساس کرد و ضعفها را مرتب دید و متوجه شد که به سختی میتواند از این گرفتاریها و فشارها جدا شود، همچنین بداند او نیست که میتواند ریشه گرفتاریها را در بیاورد آن زمان است که احساس نیاز به به دخالت پروردگار میکند.
وی همچنین از طبیعی بودن اتفاقات و بلاها خبر داد و گفت: هر سدی ظرفیت مخصوص به خود را دارد. اتفاقها و بلاها باید سراغ سالک بیاید که بتواند ظرفیت و توان خود را ببیند و در آن لحظه است که دعا میجوشد و ارتباطات شکل میگیرد و ظرفیتها افزایش مییابد. سالک میتواند در بلاها دو حالت داشته باشد. میتواند بشکند، بگریزد، پشیمان شود و بازگردد یا میتواند نزدیکتر شود و ملموستر با خدای ثابت و ثابتکننده همراه شود. آنهایی که به خدا اعتقاد و باور دارند در بلاها نیز آرامش دارند. منظور از آرامش این نیست که قطعاً غلبه ظاهری ثابت شود بلکه منظور آرامش درونی است. کم نبودند اولیاء خدا و پیامبران و امامان که در مصیبتی گرفتار میشدند و در آن به شهادت میرسیدند اما ثبوت قدم خویش را از دست نمیدادند.
وی به ثبات قدم افراد سالک واقعی اشاره کرد و افزود: اگر به حالات امام علی (ع) و علیبن حسین (ع) و سایر اهل بیت(ع) توجه کنید متوجه میشوید که در اوج بلا با اینکه منجر به شهادت ایشان میشود ثبات و آرامش خود را از دست نمیدهند، زیرا این عزیزان در جایگاهی قرار دارند که آن جایگاه مکان امن و آرامش است. زمانی که فشار روی این بزرگواران زیاد میشود احساس میکنند دو گزینه بیشتر نیست و هر دو گزینه خوب است؛ یا پیروزی و غلبه حق بر باطل در جهان صورت میگیرد یا مرگ است و ملحق شدن به عزیزان و پیروزی در طول زمان. بنابراین خداست که برای انسان ثبات و امن و آرامش فراهم میکند.
شاگرد استاد صفایی حائری در پایان با اشاره به جملهای از استاد خویش گفت: نکته کلیدی جمله مرحوم استاد این است که میگوید سرچشمه قطرههای امنوامان قرآن و دعا است. روحهایی که به آرامش کامل میرسند در این سرچشمه آبیاری شدهاند و پرورش یافتهاند و در این سرچشمه است که میوهها میرسند./862/202/ب3