واقعه غدیر اعلام امامت اهل بیت و بیعت مردم با ولایت است
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی در پنجاه و یکمین جلسه سال تحصیلی 94-95 درس خارج فقه سیاسی اسلام که روز دوشنبه هفدهم اسفند ماه 1394 در مدرسه دارالشفاء برگزار شد، همانند جلسه قبل به طرح و بحث مختصر پیرامون برخی روایات دالّ بر امامت اهل بیت علیهم السلام پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله پرداخت.
وی در این جلسه روایاتی را مورد بحث قرار داد که دلالت آنها بر مدّعا با عنوان «علیّ و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین» است و در این روایات به امامت علی بن ابیطالب و امام حسن و امام حسین و نه تن از فرزندان امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین اشاره شده است.
دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی اعلام خلافت و امامت علی بن ابیطالب علیه السلام را منحصر در واقعه غدیر خم ندانست و تأکید کرد: رسول خدا صلی الله علیه وآله از هر فرصتی برای اعلام این امر مهم استفاده میکرده است و واقعه غدیر نه تنها اعلام امامت اهل بیت بوده است بلکه برخلافت و امامت آنها از مردم بیعت گرفته شده است.
استاد حوزه علمیه قم در فرازی دیگر از بحث در تفسیر برخی آیات شریفه قرآن کریم که شامل عباراتی همچون «رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنینَ» و «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» است و به ظاهر خود بر رضایت الهی از گروهی از مؤمنین و مسلمین دلالت میکند، مراد از گروه مورد رضایت الهی را صاحبان ایمان حقیقی دانست و نه کسانی که ایمان را فقط به لسان خود بیان میکردند و اگرچه نفاق داشتند.
تقریر مطالب پنجاه و یکمین جلسه درس خارج نظام سیاسی اسلام آیت الله اراکی تقدیم میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
در جلسات قبل روایاتی را خواندیم که در آنها عنوان سوم یعنی عنوان «الاثنی عشر من آل محمد» آمده بود و در این روایات انتساب این عنوان در «علی بن ابیطالب و اولاد او» صلوات الله علیهم اجمعین تعیین شده بود.
عنوان چهارم؛ عنوان «علیّ و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین»
عنوان دیگری که در ادلّه نصب به کار رفته است، عنوان «علیّ و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین» است. در روایات زیادی چنین آمده است که خلفای رسول این سه تن یعنی امام علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام هستند و همچنین نه تن از اولاد امام حسین سلام الله علیهم اجمعین.
ابتدا مجموعه ای از این روایات را که در اکمال الدین در بابی با عنوان « باب ما روی عن النبی ص فی النص على القائم ع و أنه الثانی عشر من الأئمة ع» آمده است مطرح میکنیم.
روایت اول
«حدثنا محمد بن علی ماجیلویه رضی الله عنه قال حدثنی عمی محمد بن أبی القاسم عن محمد بن علی الصیرفی الکوفی عن محمد بن سنان عن المفضل بن عمر عن جابر بن یزید الجعفی عن سعید بن المسیب عن عبد الرحمن بن سمرة قال قال رسول الله ص لعن المجادلون فی دین الله على لسان سبعین نبیا و من جادل فی آیات الله فقد کفر قال الله عز و جل ما یُجادِلُ فِی آیاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَلا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلادِ و من فسر القرآن برأیه فقد افترى على الله الکذب و من أفتى الناس بغیر علم فلعنته ملائکة السماوات و الأرض و کل بدعة ضلالة و کل ضلالة سبیلها إلى النار قال عبد الرحمن بن سمرة فقلت یا رسول الله أرشدنی إلى النجاة فقال یا ابن سمرة إذا اختلفت الأهواء و تفرقت الآراء فعلیک بعلی بن أبی طالب فإنه إمام أمتی و خلیفتی علیهم من بعدی و هو الفاروق الذی یمیز به بین الحق و الباطل من سأله أجابه و من استرشده أرشده و من طلب الحق عنده وجده و من التمس الهدى لدیه صادفه و من لجأ إلیه أمنه و من استمسک به نجاه و من اقتدى به هداه یا ابن سمرة سلم منکم من سلم له و والاه و هلک من رد علیه و عاداه یا ابن سمرة إن علیا منی روحه من روحی و طینته من طینتی و هو أخی و أنا أخوه و هو زوج ابنتی فاطمة سیدة نساء العالمین من الأولین و الآخرین و إن منه إمامی أمتی و سیدی شباب أهل الجنة الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین تاسعهم قائم أمتی یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما»
اکمال الدین، جلد 1، صفحه 244 و 245.
در این روایت به امامت علی بن ابیطالب علیه السلام و دو فرزند آن حضرت و نه تن از فرزندان امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین اشاره شده است.
روایت دوم
«حدثنا محمد بن موسى بن المتوکل رضی الله عنه قال حدثنا محمد بن أبی عبد الله الکوفی قال حدثنا موسى بن عمران النخعی عن عمه الحسین بن یزید عن الحسن بن علی بن سالم عن أبیه عن أبی حمزة عن سعید بن جبیر عن عبد الله بن عباس قال قال رسول الله ص إن الله تبارک و تعالى اطلع إلى الأرض اطلاعة فاختارنی منها فجعلنی نبیا ثم اطلع الثانیة فاختار منها علیا فجعله إماما ثم أمرنی أن أتخذه أخا و ولیا و وصیا و خلیفة و وزیرا فعلی منی و أنا من علی و هو زوج ابنتی و أبو سبطی الحسن و الحسین ألا و إن الله تبارک و تعالى جعلنی و إیاهم حججا على عباده و جعل من صلب الحسین أئمة یقومون بأمری و یحفظون وصیتی التاسع منهم قائم أهل بیتی و مهدی أمتی أشبه الناس بی فی شمائله و أقواله و أفعاله یظهر بعد غیبة طویلة و حیرة مضلة فیعلن أمر الله و یظهر دین الله جل و عز یؤید بنصر الله و ینصر بملائکة الله فیملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما» همان منبع، روایت دوم باب.
در این روایت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نصّ بر امام علی و امام مجتبی و سیدالشهداء فرموده است و نیز اینکه ائمه از صلب امام حسین علیه السلام نه تن هستند که نهمین آنها همان حضرت ولیّ عصر است که خداوند به وسیله او زمین را از عدل و قسط پر میکند چنانکه از ظلم و جور پر شده است.
کلمه «التاسع منهم» نصّ است بر اینکه ائمه بعد از امام حسین علیه السلام نه تن هستند.
سند این روایات با تحقیق، سند صحیحی است. هر چند در سند روایت قبل محمد بن سنان و مفضل بن عمر وجود دارد ولی هر دو به نظر ما ثقه هستند. همچنین در سند روایت دوم به نظر ما ترضّی صدوق درباره محمد بن موسى بن المتوکل اقوی از توثیق است؛ چون اینکه درباره شیخ خود گفته است «رضی الله عنه» ترضّی او مانند عادت سایر مردم نیست. اگر مرحوم صدوق به جدّ درباره کسی رضی الله عنه بگوید لابد بخاطر این است که علم دارد به اینکه این شخص مصداق آیات کریمه ای مانند « إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّة جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّه» است. علاوه بر اینکه با توجه به کثرت روایات، تواتر به وجود میآید و این تواتر ما را از بحث درباره وثاقت رجال سند مستغنی میکند.
بحث جنبی؛ رضایت الهی مترتب بر ایمان حقیقی
رضایت الهی از گروهی از اهل ایمان در آیات دیگری از قرآن کریم هم تکرار شده است؛ از جمله این آیه شریفه: «لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنینَ إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکینَةَ عَلَیْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَریباً» و «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» ممکن است اشکال شود به اینکه برخی از بیعت کنندگان بعدها بیعت خود را شکستند و بسیاری از «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُون» بعدها نفاق آنها معلوم شد؛ با وجود اینکه در آیه کریمه رضایت الهی از آنها اعلام شده است.
(بنابراین اعلام رضایت الهی نمیتواند صحّت عمل و قول آنها را در طول حیاتشان ثابت کند. وقتی «رضی الله عنهم» در کلام الهی دلیل صلاح فرد نباشد؛ به طریق اولی در عبارت صدوق درباره اشخاص دیگر هم نمیتواند چیزی را ثابت کند؛ لذا وثاقت امثال محمد بن موسى بن المتوکل را به صرف ترضّی مرحوم صدوق نمیتوان نتیجه گرفت)
جواب میدهیم به اینکه مراد از سبقت در السابقون، سبقت در ایمان است و آنچه در آیه شریفه «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» آمده است بالاترین وصفی است که درباره مؤمنان بیان شده است؛ منتها باید دانست مراد از سابقون چیست. مراد کسانی نیست که ایمان را فقط به لسان خود بیان کردند واگرچه نفاق داشتند. در آیه دیگری میفرماید : «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُم». واضح است «الْأَعْراب» که در این آیه شریفه آنها را این چنین توصیف میکند، مشمول « رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» در آیه قبل نمیشوند.
خلاصه اینکه: مراد از سبقت، سبقت در اعلان اسلام بدون ایمان قلبی نیست؛ بلکه مراد از سبقت، سبقت در ایمان حقیقی است و تنها در این صورت است که مشمول « رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» در آیه شریفه میشوند.
روایت سوم
«حدثنا محمد بن علی ماجیلویه رضی الله عنه قال حدثنا علی بن إبراهیم عن أبیه عن علی بن معبد عن الحسین بن خالد عن علی بن موسى الرضا عن أبیه عن آبائه ع قال قال رسول الله ص من أحب أن یتمسک بدینی و یرکب سفینة النجاة بعدی فلیقتد بعلی بن أبی طالب و لیعاد عدوه و لیوال ولیه فإنه وصیی و خلیفتی على أمتی فی حیاتی و بعد وفاتی و هو إمام کل مسلم و أمیر کل مؤمن بعدی قوله قولی و أمره أمری و نهیه نهیی و تابعه تابعی و ناصره ناصری و خاذله خاذلی ثم قال ع من فارق علیا بعدی لم یرنی و لم أره یوم القیامة و من خالف علیا حرم الله علیه الجنة و جعل مأواه النار و بئس المصیر و من خذل علیا خذله الله یوم یعرض علیه و من نصر علیا نصره الله یوم یلقاه و لقنه حجته عند المساءلة ثم قال ع الحسن و الحسین إماما أمتی بعد أبیهما و سیدا شباب أهل الجنة و أمهما سیده نساء العالمین و أبوهما سید الوصیین و من ولد الحسین تسعة أئمة تاسعهم القائم من ولدی طاعتهم طاعتی و معصیتهم معصیتی إلى الله أشکو المنکرین لفضلهم و المضیعین لحرمتهم بعدی و کفى بالله ولیا و ناصرا لعترتی و أئمة أمتی و منتقما من الجاحدین لحقهم و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون»
اکمال الدین، جلد 1، صفحه 248، روایت 6 از همان باب.
«قال رسول الله ص من أحب أن یتمسک بدینی و یرکب سفینة النجاة بعدی فلیقتد بعلی بن أبی طالب و لیعاد عدوه و لیوال ولیه فإنه وصیی و خلیفتی...» رسول خدا صلی الله علیه و آله بطور مکرر و با استفاده از هر فرصت ممکن در جمع های خاص نصّ بر خلافت و امامت علی بن ابیطالب علیه السلام و امامت همه ائمه دوازدگانه فرموده است.
روز غدیر دو خصوصیت داشت اینکه اعلام، اعلام عمومی بوده است و دیگر اینکه روز بیعت بوده است و تنها این نبوده است که رسول خدا اعلام امامت ائمه اطهار را بفرماید؛ بلکه اعلام امامت امیرامؤمنین و اعلام امامت سایر ائمه علیهم السلام بوده است با این خصوصیت که پس از اعلام از آنها بیعت گرفته است.
روایت چهارم
«حدثنا أحمد بن زیاد بن جعفر قال حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم عن أبیه عن علی بن معبد عن الحسین بن خالد عن أبی الحسن علی بن موسى الرضا عن أبیه عن آبائه ع قال قال رسول الله ص أنا سید من خلق الله عز و جل و أنا خیر من جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و حملة العرش و جمیع ملائکة الله المقربین و أنبیاء الله المرسلین و أنا صاحب الشفاعة و الحوض الشریف و أنا و علی أبوا هذه الأمة من عرفنا فقد عرف الله عز و جل و من أنکرنا فقد أنکر الله عز و جل و من علی سبطا أمتی و سیدا شباب أهل الجنة الحسن و الحسین و من ولد الحسین تسعة أئمة طاعتهم طاعتی و معصیتهم معصیتی تاسعهم قائمهم و مهدیهم» همان منبع، روایت هفتم.
«أنا سید من خلق الله عز و جل و أنا خیر من جبرئیل و میکائیل و إسرافیل و حملة العرش و جمیع ملائکة الله المقربین...»
این «أنا» گفتنها برای معرفی است و به امر خداست و از باب تزکیه نفس نیست./836/د102/ل