تدبیر خاص دولت برای حوزههای علمیه/ بزرگنمایی رابطه برای القای حس رضایت
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، در اخبار آمده است که «مرکز ارتباطات دولت و روحانیت» در راستای «اطلاع رسانی از دستاوردهای دولت تدبیر و امید در حوزه فناوریهای زیربنایی و استراتژیک»، گروهی از اساتید و چهره های حوزوی را جهت بازدید به منطقه ویژه پارس جنوبی(عسلویه) اعزام کرده است؛ هر چند که برخی برگزاری چنین برنامههایی در آستانه انتخابات را شروع زودهنگام تبلیغات انتخاباتی ارزیابی کرده و نسبت بدان هشدار میدهند، لیکن توجه به موضوعی مهمتر و کلانتر با عنوان «نگاه دولت به حوزه و حوزیان» در این شرایط لازم و ضروری به نظر میرسد.
شواهد و قرآئن موجود نشان میدهد که حوزه علمیه در نگاه دولت- به بیانی دیگر در نگاه عناصر تصمیمساز دولت در این موضوع- در 4 دسته کلی قابل تصویر و ارزیابی میباشد؛ 1- بیوت مراجع عظام تقلید و برخی علمای بلاد، 2- مراکز رسمی و موثر حوزههای علمیه(شورایعالی حوزه و جامعه مدرسین)، 3- نخبگان حوزوی(اساتید و مدرسین سطوح عالی) 4- بدنه طلاب.
بررسی روند 3 سال و نیم گذشته نیز به خوبی نشان میدهد که برنامه و اهداف این دولت در قبال هر یک از این اقشار 4 گانه چه بوده و نسبت بدانها چه کرده است؛ چه آنکه کاملاً محرز است که این دولت با توجه به «روحانی» بودن رئیس جمهور و همچنین نمایش و تثبیت تفاوت خود با دولت و رئیس جمهور قبل، از ابتدا عمده برنامه خویش در لایه نخست، یعنی مراجع عظام تقلید و علمای بلاد را بر استفاده حداکثری از همین شکاف پیش آمده بین «دولت قبل» و «بیوت مراجع عظام تقلید» و برخی «بزرگان حوزوی» متمرکز ساخته بود. فلذا از همان آغاز کار و بعد از پیروزی در انتخابات 92 با برگزاری دیدارهای مکرر با علمای بلاد در اقصی نقاط کشور، اعزام متعدد نماینده به شهر مقدس قم، ارائه گزارش هدفمند به «مراجع» و البته مدیریت رسانهای بازتابهای این ملاقاتها و حتی در برخی موارد سانسور توصیههای مهم و اساسی مراجع عظام تقلید به دولت، سعی در تلطیف فضا و همچنین جلب رضایت رأس هرم حوزوی کشور نموده است.
انتشار هماهنگ و پرحجم اخبار دیدار نمایندگان دولت با مراجع عظام تقلید با بزرگنمایی حمایت و تقدیر ایشان در این دولت در رسانههای داخلی طی 3 سال گذشته سند موجه و محکمی در این زمینه است که در بطن خود، تلاش مجدانه دولت برای پمپاژ و القای «رضایت» مراجع از دولت و حمایت ایشان از این روند به افکار عمومی جامعه را محفوظ دارد.
اما در لایه دوم، یعنی مراکز رسمی و موثر حوزه که به صورت اخص شامل شورایعالی حوزههای علمیه کشور و همچنین جامعه مدرسین حوزه علمیه قم میشود، سایت و برنامه این دولت را میتوان «سکوت» قلمداد کرد؛ چه آنکه این شورای عالی حوزههای علمیه اساساً ورودی به حوزههای سیاسی نداشته و تمرکز جدی بر مباحث درون حوزوی دارد.
از سوی دیگر جامعه مدرسین نیز با وجود عدم حمایت انتخاباتی از آقای «روحانی» در سال 92، در انتخابات خبرگان بنا بر ملاحظاتی نام وی را در فهرست خبرگانی خویش قرار داد تا به نوعی، سیاست صریح و شفافی در قبال حمایت یا مخالفت با این دولت و رئیس جمهور نداشته باشد. در واقع میتوان چنین گفت که جامعه مدرسین با وجود عدم حمایت انتخاباتی در سال 92، طی 3 سال گذشته در نقش منتقد منصف و دلسوزی بوده که در چند مورد انتقادات جدی به دولت ارائه کرده است. در این شرایط دولت نیز «سکوت» و نوعی «بیتفاوتی» در قبال این مراکز را در دستور کار غیررسمی خویش قرار داده و تعامل حداقلی با این مجموعهها را پیگیری کرده است.
بررسیهای موجود نشان میدهد که یکی از مهمترین بخشهای حوزه برای این دولت، لایه نخبگانی آن بوده است؛ جایی که تعداد قابل توجهی از اساتید و مدرسین را در خود جای داده و برخی شواهد نشان میدهد که تلاشهای زیادی برای سازماندهی و بهرهبرداری از این ظرفیت طی 3 سال گذشته صورت گرفته است.
ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که اندکی مداقه در این بخش نشان میدهد که از سالها قبلتر، برنامهریزی جدی برای ایجاد و بهرهبرداری از این ظرفیت انجام شده بود؛ جایی که در آخرینهای روزهای دولت اصلاحات، یکی از تئورئیسنهای آن جریان در مقالهای با عنوان «اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات!»، «اصلاحات دینی» را مقدمه، زمینه و بستر سایر پروژههای اصلاحات در ایران دانسته و اهداف، اصول و مبانی آن را در مواردی چون «غالب نمودن گفتمان نواندیشی در حوزههای علمیه»، «اجتماعی نمودن موضوع اصلاحات دینی»، « گسترش رویکرد جامعهشناسانه به دین»، «ایجاد پیوند با جریان سنتی دینی در راستای وحدت تاکتیکی در برابر حاکمیت»، «پیگیری موضوع ثبات واضعان نظریه اصلاحات دینی در قدرت»، «تشکیل شورای فقاهت، فتوای واحد و در نهایت شورای رهبری» و... تئوریزه نموده و متاسفانه ثمرات آن را در سالهای اخیر، به روشنی میتوان در مواضع و نظرات برخی اساتید حوزوی همسو با دولت که نقشی جزء ارائه توجیه و تفسیرهای دینی و تاریخی برای عملکرد دولت- به خصوص در حوزه سیاست خارجی و مذاکره و تعامل با دشمن- دارند، مشاهد کرد.
به هر روی، آنچه روشن و مبرهن مینماید آن است که دولت حاکم از این بستر بیشتر بهره را برده و در مقابل، در بستر ایجاد شده از سال 92 به این سو، این جریان محدود حوزوی نیز بیشترین بهره را برده و با شدت و حدت بیشتری در پی توسعه کمی و کیفی خویش و همفکرانش بوده است.
در این حوزه باید اشاره کرده که با وجود حضور و فعالیت تعداد قابل توجهی از اساتید و مدرسین انقلابی و دلسوز برای نظام و انقلاب در سراسر کشور، تمرکز خاص دولت بر چند مرکز و موسسه خاص معطوف بوده و بیشترین امتیازات نیز در قبال حمایت تئوریک و حوزوی، نصیب همین اقلیت شده است که اشاره ابتدای نوشته نیز در همین راستا قابل ارزیابی میباشد.
بر اساس این گزارش، بدنه حوزههای علمیه برخلاف برخی پروپاگاندای رسانهای همراهی و همسویی چندانی با دولت یازدهم نداشته و در مقابل دولت نیز برنامه خاصی برای این بخش طی 3 سال گذشته نداشته است. اما نکته قابل توجه آن است که ابزارهای رسانههای قوی دولت، با برجستهسازی برخی اخبار خاص به خصوص پیرامون تعامل 2 لایه «مراجع» و «نخبگان» حوزوی در افکار عمومی و القای همسویی شاخصین حوزه با این دولت، مطالبات و مواضع بدنه حوزوی کشور را کمارزش جلوه داده و تلاش میکند با نادیده انگاشتن این مطالبات، فضای حوزوی کشور را با خود همراه و موافق نمایش دهد. در همین راستا میتوان به مصاحبه چند هفته قبل آقای «محسن غرویان» و تصریح وی بر «گرایش علما و روحانیون قم به سمت آقای روحانی در انتخابات 96» اشاره کرد.
در نهایت با عنایت به در پیش بودن انتخابات سال 96 و تشدید روند فعالیتهای انتخاباتی جریانات حامی دولت و تلاش آنها برای جلب رأی اقشار مختلف و القای برتری در فضای رقابت انتخاباتی، متصور است که اقداماتی از قبیل «بازدید علمی» ابتدای نوشته به کرات تکرار شده و گروههای مختلفی از حوزه هدف این برنامه قرار گیرند تا با انتشار خبر آن در رسانه ها، مستندات بیشتری برای ادعای «همراهی قم با دولت» تا زمان انتخابات پیشرو در منظر افکار عمومی قرار گیرد./1325//102/خ