۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۵
کد خبر: ۷۸۸۳۶۲
یادداشت اختصاصی؛

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش
فصل سوم «بازی مرکب» با نقد تند سرمایه‌داری، دموکراسی نمایشی و طمع انسانی، راه نجات را در ایثار، کار جمعی و رهبری آگاه نشان می‌دهد؛ مسیری که اربعین حسینی، نسخه‌ای زنده و الهام‌بخش از آن است.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سریال کره‌ای «بازی مرکب» فراتر از یک تریلر پرهیجان، میدان آشکاری است برای نقد ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع مدرن، از اخلاق‌زدایی و اصالت طمع در نظام سرمایه‌داری تا فرهیخته کشی بنام دموکراسی، تا تهی سازی معنا از واژگان عدالت و انسانیت و تنها شدن قهرمان‌ برای نجات انسان. و برای نجات نسخه‎ای می‌دهد: حرکت جمعی ایثارگرانه زیر پرچم انسانی آگاه و فداکار و چقدر این نسخه شبیه اربعین حسینی است. 

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش در حال تکمیل

مقدمه‌ای برای ورود به بازی مرگ و معنا

بازی مرکب؛ اثر نتفلیکس، روایتی است از انسان زیر سلطه مدرنیته و نظام سرمایه‌داری، روایتی از انسان، طمع و تنازع بر سر نجات و بقاء. در جهانی که مدرنیته و سرمایه‌داری، قوانین بازی را نوشته‌اند، سریال «بازی مرکب» تلاش می‌کند آینه‌ای باشد در برابر مناسبات غیرانسانی عصر ما. این اثر کره‌ای که با استقبال گسترده جهانی مواجه شد، نه فقط به‌خاطر سکانس‌های شوک‌آور و روایتی غیرمتعارف، بلکه به دلیل بازنمایی نمادین بسیاری از مسائل بنیادین تمدن امروز مورد توجه قرار گرفت.

«بازی مرکب» را می‌توان یکی از مجموعه‌های تلویزیونی پادآرمان‌شهری با روایت‌های چندلایه و استعاری روزگار ما دانست که با بهره‌گیری از رمزگان‌های روایی و بصری، آمده است تا ساختار رقابت‌محور، طمع‌ورزانه و اخلاق‌ستیز سرمایه‌داری را به چالش بکشد هرچند در نهایت با نوعی پوچگرایی شرقی و هیمنه سازی پوشالی برای سرمایه‌داری غربی، آن را نامیرا جلوه داده و دوگانه مرگ و تسلیم را پیش روی مخاطب خود قرار می‌دهد.

فصل سوم این سریال، با تقویت لایه‌های نمادین، در مسیر تثبیت پیام‌های اجتماعی خود گام برداشت و هم‌زمان فضای پیچیده‌تری از مفاهیم و چالش‌های انسان معاصر را ارائه کرد. 
این نوشتار با تمرکز بیشتر بر فصل سوم و بررسی لایه‌های پنهان و آشکار این اثر، به تحلیل دوگانه‌های مفهومی درون سریال در دو محور پیام‌های ایجابی و آسیب‌شناسی انتقادی می‌پردازد.

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش در حال تکمیل

محور اول: تحلیل محتوای مثبت و پیام‌های ارزش‌مدار

1.شرط پیروزی یا زنده ماندن: کار جمعی زیر فرمان یک رهبر 

در هر سه فصل این سریال، بازی‌هایی طراحی شده‌اند که بدون همکاری و همیاری بازیکنان با یکدیگر، امکان بقا وجود ندارد. این طراحی نه‌تنها نشانگر ساختار پیچیده نظام‌های اجتماعی است، بلکه ضرورت بازگشت به اخلاق جمعی و روحیه هم‌نوع‌دوستی را یادآور می‌شود.

این مفهوم از فصل اول با بازی‌هایی مثل طناب کشی یا بازیهای 5گانه در فصل دوم وجود داشت اما در فصل دوم با نمایش رهبری سونگ گی هون در بازی «چراغ سبز چراغ قرمز» خودش را به شکل دیگری به نمایش گذاشت. وقتی کسی که با آگاهی قبلی وارد این جهان بازی شده است، رهبری جامعه را بر عهده می‌گیرد تا جان انسانهای بیشتری نجات یابد. این سریال در فصل 2 و 3 به خوبی نشان می‌دهد برای بقا باید یک رهبر داشت و گوش به فرمان رهبر بود و بهترین رهبر کسی است که از قواعد بازی این جهان آگاه است و البته برای بقاء خودش نمی‌جنگد بلکه فداکارانه برای حفظ انسانیت و بقاء دیگران تلاش می‌کند و اگر لازم باشد حتی جان خودش را نیز فدا می‌کند.

هرچند در نقطه مقابل، بازی‌های فراوانی وجود داشت که افراد یک تیم باید یکدیگر را حذف می‌کردند و اینجا داستان تنازع بر سر بقاء، چالش‌های سختی را پیش روی مخاطب قرار می‌داد که اگرچه کشش داستانی و هیجان این اثر نمایشی را بیشتر می‌کرد ولی نشان می‌داد که انسان مدرن، موجودی تنهاست که نه تنها ایثار برای جامعه را نمی‏فهمد حتی حاظر است به خاطر بقای فردی خودش، تمام جامعه را قربانی کند.

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش در حال تکمیل

2.نقد دموکراسی و فرایندهای نمایشی آن

یکی از نقاط درخشان در لایه انتقادی سریال، تصویرسازی از نوعی دموکراسی سطحی و کنترل‌شده است. رأی‌گیری برای خروج از بازی در فصل اول و بازتکرار همان الگو در فصل سوم، نمایانگر نمایشی بودن مشارکت عمومی در ساختارهایی است که در پس‌زمینه آن، ساختار قدرت قبلاً تصمیم خود را گرفته است. بازی در واقع بازنمایی خردشده‌ای از جامعه مادی‌گرای معاصر است که در آن، رأی مردم صرفاً در ظاهر تعیین‌کننده است.

رأی گیری پیش از هر بازی نمایشی از دموکراسی و نتایج مرگ بار آن برای جامعه بود. این سریال به خوبی نشان داد رأی دهندگان در فرایند دموکراسی، تحت تأثیر تبلیغات و آموزه‌های لیبرالیسم و مدرنیته (گوی شیشه‌ای پر از پول) حتی شده با یک رأی بیشتر، مسیر مرگ و فنا و تنازع غیر انسانی برای بقا را انتخاب میکنند و در نتیجه این انتخاب، همه افراد این جامعه فارغ از انتخاب فردی‌شان در مسیر تباهی و نابودی قرار می‌گیرند.

تندترین نقد این سریال به دموکراسی مربوط به بازی آخر بود، بازی مربع، مثلث، دایره. در این بازی، بازیکنان در هر مرحله باید حداقل یکنفر را از روی برج بازی به پایین پرت کنند و  می‌توانند این کار را با رأی گیری و نمایشی مسخره و کشنده از دموکراسی انجام دهند. در این نمایش دموکراسی، شاهد اضمحلال مدرنیته و مفهوم دموکراسی هستیم آنگاه که افراد این جامعه هرچند کوچک، تصمیم می‌گیرند ضعیف‌ترها را بکشند تا خودشان زنده بمانند و در این مسیر حتی به نوزاد یک روزه نیز رحم نمی‌کنند. در حین این نمایش، لژ نشینان یعنی صاحبان اصلی ثروت و قدرت، تنها به تلاش مضحک این بازیگران نگاه کرده و از کشمکش مذبوحانه میان آنها لذت می‌برند. شعار این فیلم در نهایت این است: در دموکراسی، همه ما قربانی هستیم.

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش در حال تکمیل

3.توجه به اهمیت خانواده و نقش مادر فداکار 

در شخصیت‌پردازی برخی کاراکترها به‌ویژه مادران، لایه‌ای عمیق از وفاداری، ایثار و فداکاری به چشم می‌خورد. شخصیتی که در فصل سوم با فداکاری برای فرزندش، از جان خود می‌گذرد، نمایانگر آرمان‌هایی است که در سایه سلطه نظام سودمحور، به حاشیه رانده شده‌اند. این نقش مادرانه، یادآور مفاهیم مقدسی همچون «امنیت»، «پناه» و «حیات» است که در نهاد خانواده تعریف می‌شوند.

در فصل اول سریال زن و شوهری را مشاهده کردیم که در تنازع بقاء در بازی تیله، باید یکی را قربانی می‌کردند و منطقشان در انتخاب قربانی، بقای کسی بود که توانایی بیشتری برای نجات فرزندشان را داشته باشد. در فصل سوم سریال، مادری را می‌بینیم که خطاب به فرزندش می‌گوید حاضر است برای فرزندش فدا شود. هرچند همین مادر زمانی که متوجه میشود پسرش میخواهد زنی را بکشد که تازه نوزادش به دنیا آمده و مادر شده، با دست خودش پسرش را میکشد تا جان آن مادر و نوزاد را حفظ کند. در این سکانس از سریال، نقش خانواده توسعه معنایی پیدا کرده و ایثار در خانواده مرزهای معرفتی تازه ای را در می‌نوردد. گرچه همین مادر نیز بعد از فرزندش انگیزه اش را برای بقا از دست داد و خودکشی کرد.

جمله کلیدی «ما انسان هستیم» که بارها در فصل سوم تکرار می‌شود، نه صرفاً یک شعار، بلکه یک بازخواست از مخاطب است: آیا در دل این رقابت، هنوز انسانیت درون تو زنده است؟ لحظاتی که برخی کاراکترها حاضر به فداکاری برای دیگران می‌شوند، نشانگر این است که حتی در دل سیاهی مطلق، شعله‌ای از معنا و اخلاق هنوز زبانه می‌کشد.

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش در حال تکمیل

4.نقد طمع؛ عامل اسارت انسان در سرمایه‌داری

شاید مهم‌ترین مضمون در کل سریال –که در فصل سوم با شدت بیشتری بروز یافته– نقد سرمایه‌داری به‌عنوان ساختاری طمع‌محور باشد. این طمع، نه فقط انگیزه حضور در بازی است، بلکه علت طراحی آن نیز هست. سازندگان بازی، با بهره‌گیری از فقر و نیاز انسان‌ها، آنان را به رقابت مرگبار می‌کشانند؛ آن‌هم با وعده‌هایی کاملاً سرمایه‌محور. این نظام نه‌تنها اخلاق را بلعیده، بلکه انسان را به ابزاری برای سرگرمی ثروتمندان تقلیل داده است. ثروتمندانی که از مرگ انسانها و حتی از کشتن انسانها لذت برده و روی آن اسم «شکار» می‌گذارند.

یکی از دیالوگ‌های کلیدی که مخاطب را به تأمل وامی‌دارد، این است: «قواعد این دنیا را چه کسی نوشته است؟» و پاسخ، تلخ‌تر از آن چیزی است که می‌توان تصور کرد: ثروتمندان. این نقطه از داستان، ساختار نظم اجتماعی امروز را زیر سؤال می‌برد، نظمی که زاییده نظام سرمایه‌داری است و تنها برای لذت بیشتر ثروتمندان نوشته شده است. بازی مرکب نشان می‌دهد که انسان‌ها مجبور به پذیرش قواعدی هستند که هیچ‌گاه در طراحی آن نقشی نداشته‌اند.

نسخه نجات بخش: از اربعین حسینی تا طلوع خورشید مهدوی

این سریال با نقد دقیق مدرنیته و لوازم آن به ویژه نظام سرمایه‌داری و دموکراسی‌های دروغین عصر اومانیسم، مدرنیته را زندانی از طمع تمام نشدنی انسان معرفی می‌کند که تنها راه آزادی از آن، کار جمعی و گروهی، ایثارگری و قبول رهبری انسانهای آگاه و فداکار است. این همان نظام اجتماعی اسلام است که پیامبران و اولیاء الهی به عنوان افرادی آگاه از حقایق عالم، فداکارانه به دنبال رهبری و هدایت انسانها برای رسیدن به قله سعادت بوده و هستند. امروز نیز برای این آزادی تنها یک راه وجود دارد: مبارزه با استیلای سرمایه‌داری یهود و نابودی ساختار قدرت زرسالاران یهود که باید تحت رهبری انسانی آگاه و ایثارگر و البته اجتماع همه انسانها زیر پرچم رهبری او محقق شود.

بازی مرکب؛ روایت انسانِ تنها در عصر طمع / و اربعین حسینی تنها نسخه نجات بخش در حال تکمیل

امروز اربعین حسینی همان آوردگاه و اردوگاه تمرین برای حرکت جمعی فداکارانه انسان زیر فرمان رهبری آگاه و ایثارگر است. جایی که انسانها به عشق حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام، از جان و مال و آبروی خود می‌گذرند و ارزش و قیمتی پیدا میکنند که در نظام سرمایه داری با هیچ ثروت و سرمایه‌ای بدست نمی‌آید.

برای همین است که نظام هژمونی رسانه‌ای غرب، اربعین حسینی را بایکوت خبری رسانه ای می‌کند زیرا می‌داند این همان نقطه عزیمت انسان برای خروج نجات بخش از بازی مرکب مدرنیته، سرمایه‌داری و دموکراسی پوشالی غرب است.

به امید آن روز

در این بخش محور نخست یعنی نقاط مثبت این سریال را برشمردیم. در شماره دوم این یادداشت، به نقد و بررسی نقاط منفی، آسیب شناسی و بیان اشکالات محتوایی این سریال خواهیم پرداخت. 

محمدحسین پیشاهنگ
ارسال نظرات