۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۱
کد خبر: ۴۸۸۳۴۳
به مناسبت تقارن روز فرهنگ عمومی با اول محرم الحرام؛

فرهنگ انقلابی نهضت عاشورا

چهاردهم آبان ماه در تقویم رسمی کشور "روز فرهنگ عمومی" نام گرفته است. این مناسبت، امسال با روز اول محرم حسینی(ع) مقارن شده است و سزاوار است که کند و کاوی در مفهوم فرهنگ عمومی از منظر نظام ارزشی حسینی(ع) داشته باشیم.
عاشورا،محرم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در همدان، چهاردهم آبان ماه در تقویم رسمی کشور "روز فرهنگ عمومی" نام گرفته است. این مناسبت، امسال با روز اول محرم حسینی(ع) مقارن شده است و سزاوار است که کند و کاوی در مفهوم فرهنگ عمومی از منظر نظام ارزشی حسینی(ع) داشته باشیم.

قیام امام حسین(ع) یک قیام ارزشی بود. این حرکت عظیم تاریخ‌ساز، مبتنی بر اهداف ارزشی در حوزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی بود. امام حسین(ع) در روز عاشورا در بیانی جاودانه فرمودند "ان لم یستقم دین جدی محمد الا بقتلی فیاسیوف خذونی".

همان‌طور که گفته شد، قیام تاریخ‌ساز عاشورا ابعاد مختلفی دارد که از این حرکت ارزش‌مدار، یک نظام جاودانه ساخته است. این نظام انسان‌ساز در همیشه تاریخ می‌درخشد و الگوی مناسبی برای تدوین نظام ارزشی فرهنگی است. جا دارد که اصول فرهنگ عمومی را که در نهضت حسینی مورد تأمل و توجه قرار دهیم.

اصل اول؛ خدا باوری

آن‌چه بیش و پیش از همه چیز در جزء جزء نهضت حسینی دیده می‌شود و انسان‌ها را مبهوت خود می‌کند، روح خداباوری و خدا محوری است. امام حسین(ع) و یاران بزرگوارش شب شهادت خود را به راز و نیاز با معبود پرداختند و در روز شهادت جز ذکر خدا بر لب نیاوردند و جز به عشق خدا به پیکار نرفتند و هدف‌شان چیزی جز رضای محبوب نبود.

عاشورا به درستی صحنه برخورد بندگان خدا با سربازان شیطان است‌. در یک سوی خلوص و عشق و ارادت به خدا موج می‌زند و در سوی دیگر دنیاپرستی و هوا پرستی که چشم طماعان را کور کرده است.

هر کس که اندکی با نهضت حسینی(ع) آشنا باشد این معنا را انکار نمی‌کند. امام حسین(ع) هر آن‌چه داشت از جان و مال و خانواده‌اش در راه خدا فدا کرد.‌ حتی فرزند شش ماهه‌اش از این سعادت محروم نماند.

اصل دوم؛ ارزش مداری

نهضت حسینی(ع) بر جوهره ارزش مداری استوار است. امام حسین(ع) نه به دنبال حکومت مادی بوده و نه به دنبال هر هدف دیگری که در ذات خود ارزش انسانی نباشد.
 
در جای جای روایت تاریخی عاشورا، امام(ع) بر لزوم احیای ارزش‌ها تأکید کرده است.‌ ارزش‌های الهی و دینی که در حکومت یزید بن معاویه زیر پا گذاشته شده بود و امام حسین(ع) در راه احیای این ارزش‌ها جان خود را فدا کرد.

این حرکت تاریخی در تقابل با فکری است که امروزه در لوای ورود تمدن مغرب زمین به جامعه ما پا گرفته است و معتقد است که اساسا به یک نظام ارزشی نمی‌توان تکیه کرد و از این رهگذر می‌کوشد که تمام ارزش‌های الهی و انسانی را در ذیل واژه فریبنده آزادی نادیده بگیرد.

این‌که این تفکر چگونه در مغرب زمین شکل گرفت و نضج یافت، خود موضوع مفصلی است که در حوصله این مقال نمی‌گنجد؛ ولی نکته حائز اهمیت این‌که در جهان اسلامی هم‌، نظیر این تفکر پیدا شده است و جالب‌تر این‌که این تفکر که در قوالب گوناگون نظیر مجبره، مرجئه و... ظهور کرده است، همواره مورد حمایت حکومت فاسد اموی بوده و حرکت تاریخی امام حسین(ع) در بعد فکری در تقابل با این افکار بوده است.

خوشبختانه نهضت عظیم حسینی(ع) چنان ضربه‌ای به این تفکر انحرافی وارد آورد که دیگر نتوانست قد علم کند.

 اصل سوم؛ عدالت محوری

تبعیض رفتاری، مشخصه بارز حکومت اموی بوده است. این تبعیض در همه حوزه‌ها از جمله حوزه علمی و فرهنگی هم جریان داشته و حتی بیش از تبعیض اقتصادی به چشم می‌خورد.

قیام حسینی‌(ع) هم به تیغه شمشیر و هم در سلوک عملی با این رویه مبارزه کرده است.‌ امام حسین(ع) این رفتار تبعیض آمیز را انحراف از دین پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌داند و بازگشت عدالت به رفتار حاکمان را احیای ارزش‌های محمدی‌(ص).

علاوه بر این امام(ع) در سلوک عملی خود هم این رفتار را به خوبی به نمایش می‌گذارد.‌ او نه تنها میان یاران شهیدش و فرزندان و اهل بیتش هیچ فرقی نمی‌گذارد، بلکه خود نیز هم‌چون همه ایشان به میدان رزم می‌رود و عاشقانه شربت شهادت می‌نوشد.

پس از شهادت امام(ع) هم اهل بیت آن حضرت تمایزی میان خود و سایر اسرا نگذاشته و هم‌چون ایشان رنج و مظلومیت اسارت را چشیدند. سیدالشهدا(ع) نماد بارز عدالت است که در مقابل ظالمانه‌ترین دستگاه سیاسی تاریخ به پا خواست و هم در شعار و هم در عمل بهترین تفسیر را از عدالت بیان داشت.

 اصل چهارم؛ استبداد ستیزی

اساسا دین اسلام دین ظلم ستیزی است. این معنا در روایات اسلامی بارها تأکید شده است که مسلمان نه ظلم می‌کند و نه ظلم می‌پذیرد.‌(رک: تخف العقول) حکومت یزید حکومت ظلم و استبداد بود.

او در سه سال حکومت خود سه جنایت بزرگ را رقم زد که در تاریخ نمونه و نظیر نداشته است.‌ هتک حرمت خانه کعبه، هتک حرمت حریم نبوی و ریختن خون نوه رسول الله(ص) کارنامه‌ای است که این خون‌خوار تاریخ از خود به جا گذاشته است و باعث تبرّی همه فرق مسلمین از او شده است.

امام حسین(ع) بزرگترین حرکت ضد استبدادی تاریخ را رقم زد؛ به نحوی که حرکت‌های ظلم ستیزانه بعد از ایشان، همگی به نوعی از قیام عاشورا الگوبرداری کردند.

ظلم و استبداد که بزرگترین انحراف در دین رسول‌الله(ص) است، طبیعتا مورد بی‌توجهی حضرت امام حسین(ع) قرار نمی‌گیرد. این شاخصه نهضت حسینی(ع) مورد عنایت ائمه شیعه قرار گرفته و ایشان همواره در عزاداری سیدالشهدا(ع) بر لزوم ظلم ستیزی تأکید کرده‌اند.
 
در عصر ما هم مصلحان دینی بر این معنا تأکید کرده و منحصر شدن عزاداری‌ها در روضه خوانی را نوعی انحراف از سیره سیدالشهدا(ع) می‌دانند.‌ از جمله افرادی که بر لزوم ظلم ستیزی در مکتب عاشورا تأکید کرده، استاد شهید "مرتضی مطهری" است که در کتاب ارزشمند حماسه حسینی در این باره بیانات ارزشمندی دارند.

اصل پنجم؛ وظیفه مداری

عقول ناقص بشری از درک کنه قیام امام حسین(ع) عاجزند و ممکن است در غربال منطق نارسای خود، این نهضت عظیم را نوعی خودکشی بدون نتیجه بدانند!‌ این‌که پس از شهادت امام حسین(ع) حکومت اموی نه تنها از بین نرفت بلکه بر شدت جنایات خود افزود و با ظهور عبدالملک مروان، این سفاک روسیاه تاریخ، برگی در تاریخ اسلام رقم خورد که در هیچ زمانی از ازمنه بشری سابقه نداشته و پس از آن هم تکرار نشده است.‌ این چنین تحلیل خام‌اندیشانه‌‌ای از بزرگترین نهضت آزادی‌خواهانه تاریخ، بسیار ساده‌لوحانه است.

در این باره باید بر این نکته تأکید کنیم که در نظام فرهنگی عاشورا آن‌چه مهم است، عمل به وظیفه است.‌  وظیفه‌ای الهی که معبود و محبوب بر عهده انسان نهاده است.

به یقین در این نظام فکری، مرگ عزت‌مندانه بسیار بسیار بیشتر از زندگی ذلیلانه و در لوای حکومت فاسدی چون حکومت یزید ارزشمند است. امام حسین(ع) بر وظیفه خود در دفاع از حقیقت دین محمدی(ص) عمل نموده و در این زمینه سرافرازانه از میدان آزمایش بیرون آمد.

اما در مورد نتیجه نهضت حسینی هم به یقین تحلیل ساده اندیشانه مذکور نارساست.‌ نهضت حسینی نه تنها بی‌نتیجه نبوده، بلکه علاوه بر نتایج کوتاه مدت، نتایج ماندگار و تاریخی هم داشته است که در بند بعد به آن اشاره می‌کنیم.

اصل ششم؛ صبر و استواری در راه مقصود

همان‌طور که اشاره رفت، ثمرات قیام عاشورا به زودی معلوم نشد و حتی پس از حرکت تاریخ ساز حسینی(ع) خفقان اموی اوج گرفت. اما تأملی دقیق در تاریخ پس از عاشورا پرده از تاریکی‌ها بر می‌دارد. نهضت حسینی نه تنها حکومت اموی را در سراشیبی سقوط قرار داد، بلکه با ترویج اصول فکری و فرهنگی خود توانست شعاع نور خود را بر همیشه تاریخ بگستراند و تمامی نهضت‌های الهی و انسانی را از آبشخور خود سیراب سازد.

"شهید مطهری‌" به درستی بر این نکته تأکید دارد که چنان‌چه قیام امام حسین(ع) نبود، امویان تا هزار سال بر جهان اسلام حکومت می‌کردند.‌(رک: حماسه حسینی)

اما نهضت امام حسین(ع) دیگر مسلمانان را به تحرک واداشت و قیام‌های عظیمی که قیام مختار ثقفی یک نمونه اعلای آن است، در جهان اسلام به وقوع پیوست.

البته که به ثمر رسیدن کامل نهضت حسینی زمانی بیش از این‌ها می‌طلبد و امروزه روز هم که انقلاب اسلامی ایران پرچم‌دار عدالت و آزادی در جهان است، یکی از ثمرات قیام عاشوراست که پس  از هزار و چهارصد سال به وقوع پیوست.

امام حسین(ع) و جانشینان ایشان همگی به این مطلب واقف بوده و همواره اصحاب خود را به صبر و استواری تشویق می‌کرده‌اند. شاید زیباترین نمود این صبر و استواری را باید در زندگی امام سجاد(ع) بجوییم که در سخت‌ترین دوران تاریخ با عبادت به درگاه معبود خود، تجلی عبادت و صبر بود.

اصل هفتم: عنایت به جنبه روحانی و معنوی انسان

نهضت حسینی(ع) با عزاداری عجین است و از همین رهگذر است که حفظ شده است. این شاید بارزترین خصیصه نهضت عاشورا باشد. روایات بسیاری از اهل بیت(ع) رسیده است که بر فضیلت عزاداری و اشک ریختن بر مصیبت امام حسین(ع) تأکید کرده است.

نهضت امام حسین(ع) علاوه بر آن‌که از مستحکم‌ترین نظام فکری و منطقی برخوردار است، اما این باعث نمی‌‌شود که به جنبه روحانی و معنوی انسان که همان جنیه احساسی اوست، بی‌توجه باشد.

مجالس عزاداری امام حسین(ع) علاوه بر آن‌که محفل معرفت جویی است، محفل گریه هم هست. علاوه بر آن‌که کام علم جویان را سیراب می‌کند، عاشقان را هم گرد هم می‌آورد.

البته ذکر این نکته بجاست که در محفل علم و عشق، تبری و تولی جاری است و این‌که این محافل نباید به ذکر مصائب و علل آن بپردازند، از ایده‌های جاهلانه و یا مغرضانه است.

حضرت آیت الله مصباح یزدی در کتاب گران‌قدر "آذرخش کربلا" به این نکته التفات کرده و تولی و محبت را در تلازم با تبری و بیزاری از ظلم و ظالمان تأکید کرده است.(آذرخش کربلا، صفحه 12)

نتیجه‌گیری

آن‌چه ذکرش رفت، مهمترین اصول و مبانی فرهنگی نهضت امام حسین(ع) بود که لازم است در نظام سازی فرهنگی مورد عنایت و توجه مدیران و مسئولان فرهنگی باشد.

البته همان‌طور که بارها گفته شده و درست هم گفته شده، نهضت امام حسین‌(ع) نهضتی برای همیشه تاریخ است و هر چه محققان و اهل نظر در این واقعه تاریخی به نظر تأمل بنگرند، بیشتر از این زلال معرفت و معنویت بهره‌مند می‌شوند و آن‌چه در این مقال و همه نوشته‌ها گفته می‌شود، تنها شمه‌ای از عظمت جریان تاریخ‌‌ساز عاشوراست. امید که مرضی درگاه باری تعالی واقع شود.

منابع

1- همه استنادات به سخنان و سلوک امام حسین مبتنی بر کتا "فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)" است.
2- حماسه حسینی، استاد شهید مطهری، نشر صدرا
3-  تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ترجمه آیت الله جنتی، نشر امیرکبیر
4- آذرخش کربلا، آیت الله مصباح یزدی، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

 

هادی شاملو/979/102//ب1

ارسال نظرات