۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۰
کد خبر: ۴۹۴۳۱۲
استاد برجسته اقتصاد مطرح کرد؛

سوء تدبیر دولت تدبیر در بهره‌برداری از ظرفیت‌های کشور

مسعود درخشان، استاد برجسته اقتصاد انرژی و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در قالب بیانیه‌ای دلایل خود برای حمایت از سید ابراهیم رئیسی را تشریح کرد.
درخشان

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، مسعود درخشان، استاد برجسته اقتصاد انرژی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در قالب بیانیه‌ای دلایل خود برای حمایت از سید ابراهیم رئیسی را تشریح کرد:

سؤالی که بنده مطرح می‌کنم این است که با توجه به معیارهای اقتصادی، چرا باید حجت الاسلام و المسلمین دکتر رئیسی را نامزد اصلح بدانیم؟ اجازه می خواهم عرایض خود را با فرمایشی از مقام معظم رهبری آغاز کنم. ایشان دیروز در دیدار عید سعید مبعث فرمودند که نامزدهای انتخابات «در تبلیغات و برنامه‌هایشان به مردم یک قول بدهند: قول بدهند که برای پیشرفت کشور، توسعه اقتصادی و باز کردن گره‌ها، به بیرون از مرزها نگاه نکنند بلکه به توانایی‌های ملت و ظرفیت های کشور چشم بدوزند.»

این فرمایش مقام معظم رهبری در واقع یکی از ویژگی‌های اقتصاد مقاومتی است، زیرا در اقتصاد مقاومتی نخست توجه به درونزایی است و آنگاه برون نگری، نخست تکیه بر توانمندی های ملی و ظرفیت‌های داخلی است و آنگاه تعامل اقتصادی با جهان آن هم در چارچوب معادلاتی که منافع ملی را به معنای واقعی کلمه تضمین کند.

متأسفانه عملکرد تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید خلاف این رویکرد را نشان می دهد زیرا که امید این دولت برای اصلاحات اقتصادی، عمدتاً معطوف به سرمایه گذاری‌های خارجی است غافل از اینکه سرمایه گذاری‌های خارجی به شرطی ثمربخش است که ظرفیت های مناسب داخلی برای جذب و بهره گیری مناسب از آن وجود داشته باشد و حال آنکه هم اکنون چنین ظرفیت هایی در کشور ایجاد نشده است. از سوی دیگر، ضروری است که نهادهای نظارتی و راهبردی با کارایی‌های لازم و کافی نیز وجود داشته باشند که از مضرات و خساراتی که معمولاً سرمایه‌گذاری‌های خارجی بر اقتصاد ملی کشورهای در حال توسعه وارد می‌کنند جلوگیری کنند و حال آنکه هم اکنون این نهادها در کشور ما به خوبی شکل نگرفته‌اند.

متأسفانه آنچه ما در سال‌های اخیر در دولت تدبیر و امید دیده‌ایم سوء تدبیر در بهره‌برداری از ظرفیت‌های داخلی بوده است. این دولت، فاقد برنامه‌های راهبردی برای توسعه صنعتی، کشاورزی، خدمات و تجارت خارجی است و با بی‌توجهی به ورشکستگی و تعطیلی بنگاه‌های تولیدی که به صورت فزاینده در حال رشد است، چگونه می تواند اقتصاد مقاومتی را به تحقق برساند؟

اگر دولتمردان، خود را در قبال پیشرفت اقتصادی کشور مسئول و متعهد می‌دیدند آنگاه ورشکستگی و تعطیلی هر یک از بنگاه‌های اقتصادی را همچون از دست دادن عزیزان خود، مصیبتی می‌دانستند و از اقتصاددانان و صاحب‌نظران و کارشناسان آگاه و با تجربه دعوت می‌کردند که علل و پیامدهای این فجایع اقتصادی را تجزیه و تحلیل کنند و راهکارهای جلوگیری از تکرار آن را توضیح دهند تا بدین ترتیب، فرهنگ حمایت از تولید و اشتغال در دولت و در دانشگاه‌ها و مجامع کارشناسی و حتی در سطح ملی شکل بگیرد. سؤال می‌کنم که در چند سال اخیر در چند مرکز علمی و کارشناسی دولتی شاهد برگزاری جلسات تجزیه و تحلیل و علت یابی و چاره اندیشی تعطیلی بنگاه‌های تولیدی و پیامدهای ناشی از آن به ویژه در حوزه اشتغال بوده‌ایم؟

تجزیه و تحلیل مشکلات اقتصادی و طراحی سیاست‌های بهینه که متناسب با شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور باشد نیازمند همدلی و همکاری دولتمردان با کارشناسان و دلسوزان آگاه و باتجربه اقتصادی است که در دولت فعلی ملاحظه نشده است. متأسفانه به جای این همکاری‌های علمی و سازنده صرفاً به انتشار آمارهای بعضاً متناقض بسنده کرده‌اند، آمارهایی که حکایت از معجزات اقتصادی دارد، مثلاً تبدیل نرخ رشد منفی 7 درصدی به مثبت 7 درصدی. نکته جالب توجه این است که همین دولتمردان می‌پذیرند رشد 60 درصدی خام فروشی در بخش نفت، نقش اصلی و عمده را در مثبت نشان دادن این رشد اقتصادی ایفا کرده است.

همه دولتمردانی که با الفبای علم اقتصاد آشنایی دارند معتقدند که چنین جهشی در خام فروشی چیزی جز ضربه مهلک دیگری بر پیکر اقتصاد ملی نیست، اقتصادی که سال‌ها از وابستگی به خام فروشی خسارات جبران ناپذیری دیده است. پس چرا از یک سو خام فروشی را محکوم می‌کنند و از سوی دیگر، رشد 60 درصدی آن را مایه مباهات می دانند؟ بنابراین اقتصاد ملی، از فقدان صداقت علمی در بیان مسائل و مشکلات اقتصادی کشور نیز رنج می‌برد. بدون آمارهای صحیح و واقعی، چگونه اقتصاددانان و کارشناسان آگاه و دلسوز می توانند در مدیریت اقتصادی کشور مشارکت فعال داشته باشند؟

هم اکنون اقتصاد ملی، علاوه بر عدم تعادل‌های ساختاری که ناشی از وابستگی به خام‌فروشی است به شدت تحت تأثیر فسادهای اقتصادی، پولی و بانکی نیز هست. این فسادها تا حد بسیار زیادی ناشی از ضعف دولت‌ها در مبارزه با فساد بوده است. هم اکنون جمهوری اسلامی ایران به دولتی نیاز دارد که توانمند و آگاه و مقتدر باشد با بصیرتی انقلابی و مدیریتی جهادی با رویکرد مظلوم بنیان که سه ویژگی بارز داشته باشد: اولاً همسو با رهنمودهای مقام معظم رهبری باشد و ثانیاً از دستاوردهای انقلاب صیانت کند و ثالثاً حافظ و مقوم ارکان و ستون های اصلی انقلاب باشد. فقط چنین دولتی حق دارد کلید حل مشکلات اقتصادی کشور را به دست بگیرد.

بصیرت انقلابی، شرط لازم برای «نگاه نکردن به بیرون از مرزها، برای رشد و پیشرفت اقتصادی و تکیه بر توانایی‌های ملت و ظرفیت‌های کشور» است که در توصیه مقام معظم رهبری به نامزدهای انتخاباتی تصریح شده است. بنده این ویژگی را در جناب آقای رئیسی می‌بینم.

آگاهی دولت به ریشه‌های فساد اقتصادی، به ویژه قاچاق کالا از یکسو و قانون گریزی به ویژه در گمرکات و دیگر نهادهای مرتبط با تجارت و کسب و کار از سوی دیگر و سوء استفاده از مناصب دولتی در شکل‌گیری این فسادها و آشنایی با راهکارهای مقابله با این فسادها و تخلف و تعدی‌ها، از اهم واجبات و ویژگی‌های مطلوب برای دولت اصلح در ایجاد اقتصادی سالم و پویاست و بنده این توانمندی‌ها را در جناب آقای دکتر رئیسی می‌بینم. محرومان و مستضعفان، شدیدترین ضربات و خسارات را در یک اقتصاد بیمار و وابسته به واردات با شکاف طبقاتی رو به رشد و صنایع در حال ورشکستگی، تحمل کرده و می‌کنند. حمایت از محرومان و مستضعفان جز با دولتی مردم بنیان که محرومیت زدایی را راه و رسم مدیریت جهادی خود می داند، امکان پذیر نخواهد بود. و بنده این ویژگی را در جناب آقای رئیسی به کمال می بینم. از این رو، بنده و همه کسانی که با این معیارهای اقتصادی در انتخاب اصلح موافقند از جناب رئیسی حمایت م‌ کنیم و مزید توفیقات الهی را برای ایشان در ظل توجهات حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام مسئلت داریم./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات