اماحمد؛ امانتدار ولایت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در شیراز، راسته کفشفروشان خیابان طالقانی را که رد کنی در اولین فرعی سمت چپ جایی که رفت و آمد ماشینها و بوقهای ممتدشان شلوغی را دو چندان میکند و چند قدم آنطرف تر از پارکینگ طبقاتی اتاقکی آجری یکه و تنها میان کوچه قرار دارد که در فلزی سیاهی دارد و بالای سردرش یک آجرکاری سبز کوچک است که روی آن نوشتهشده بقعه منور و ملکوتی مادر مکرمه حضرت احمد ابن موسی شاهچراغ و بر روی دیوار کناری نیز دو آجرکاری دیگر به همین شکل نیز هست که اطلاعاتی کوتاه از زندگی اماحمد در اختیار ببینده ها قرار می دهد.
بقعه بسیار ساده و کوچک است آنقدر که سالهاست در ازدحام شهر فراموششده است و کمتر کسی هم موفق به زیارت آن شده است و اگر کسی هم خواسته به آنجا برود معمولاً با دربسته روبه رو شده است.
ام احمد کیست؟
ﻣﺎدر حضرت شاهچراغ، اﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ علیهماالسلام، ﺑﻪ «ام اﺣﻤﺪ» ﺷﻬﺮت داﺷﺖ. اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ علیهماالسلام ﻧﯿﺰ در وﺻﺎﯾﺎ و ﺳﺨﻨﺎﻧﺶ از او ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﻘﺐ ﯾﺎد کرده است.
اﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﺑﺮادرش اﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام از دو ﻣﺎدر ﺑﻮدﻧﺪ. ﻧﺎم ﻣﺎدر ﮔﺮاﻣﯽ اﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام ﺗﮑﺘﻢ ﺑﻮده اﺳــﺖ. او زﻧﯽ ﭘﺎرﺳﺎ و ﻣﻮرد ﻣﺤﺒﺖ اﻫﻞ ﺑﯿﺖ و ﻋﻼﻗﻪ زﯾﺎد ﺧﺎﻧﺪان اﻣﺎم ﺑﻮد.
ام اﺣﻤﺪ ﺳــﻪ ﻓﺮزﻧﺪ ﭘﺴــﺮ داﺷــﺘﻪ است. اﺣﻤﺪ، ﻣﺤﻤﺪ و ﺣﻤــﺰه. ام اﺣﻤﺪ از داﻧﺎﺗﺮﯾﻦ و ﺑﺎﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ زﻧﺎن روزﮔﺎر ﺧﻮﯾﺶ ﺷــﻤﺮده میشد و اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ علیهالسلام او را ﺑﺴﯿﺎر دوﺳﺖ میداشت. ﭘﺲ از ﺳﻔﺮ هارونالرشید ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ و ﻣﺸــﺎﻫﺪه ﻧﻔــﻮذ ﻣﻌﻨﻮی اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ علیهالسلام و ﺗﺮس از فروریختن ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻏﺎﺻﺒﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ، ﻓﺮﻣﺎن دﺳــﺘﮕﯿﺮی اﻣﺎم را ﺻﺎدر ﮐﺮد.
امانتدار ولایت و امامت
ازآنجاکه ام اﺣﻤﺪ در ﺑﯿﻦ ﻫﻤﺴــﺮان آن ﺣﻀﺮت ﻧﺰد اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ اﺣﺘﺮام و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ویژهای داﺷﺖ اﻣﺎم ﻗﺒﻞ از ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺑﻐﺪاد، ودیعههای اﻣﺎﻣﺖ(اﺷﯿﺎء ﻣﻮروﺛﯽ از ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ) را ﺑﻪ او ﺳﭙﺮد و رازﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ را ﻓﻘﻂ ﺑﻪ او ﺑﯿﺎن ﮐﺮد.
آﻧﮕﺎه ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ علیهالسلام را در ﭘﯽ ﻓﺮﻣﺎن ﻫﺎرون، در ﺳﺎل 971 ق ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﺑﺮدﻧﺪ. ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﻣﻮرد وﺛﻮق و اﻋﺘﻤﺎد ﮐﺎﻣﻞ اﻣﺎم ﺑﻮد، سالها رازﻫﺎی ﺣﻀﺮت را ﻣﺨﻔﯽ داﺷــﺖ؛ ﺗﺎ آنگاهکه ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﻬﺎدت اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ علیهالسلام شد.
اﻣﺎم در ﻟﺤﻈﻪ ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد، ﺑﻪ ام اﺣﻤﺪ ﻓﺮﻣﻮد: ﺷﺨﺼﯽ ﮐــﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﺮد و اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﺧﻮاﺳــﺖ در ﻫﺮ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷــﺪ، ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ شدهام و آن ﺷﺨﺺ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺑﻌﺪ از ﻣﻦ و اﻣﺎم واﺟﺐ اﻟﻄﺎﻋﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ و دﯾﮕﺮ ﻣﺮدﻣﺎن اﺳﺖ.
میزبان امامت
از دﯾﮕــﺮ ﻓﻀﺎﯾــﻞ ام اﺣﻤﺪ اﯾﻦ ﺑــﻮد ﮐﻪ اﻣﺎم در ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳــﺎﻟﯽ ﮐﻪ در زﻧﺪان ﺑﻮد، اﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام را مأمور ﮐﺮد ﮐﻪ شبها در ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ ﺑﺨﻮاﺑﺪ.
ﺷــﯿﺦ ﮐﻠﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮد از ﺧﺪﻣﺘﮑﺎر ﺧﺎﻧﻪ اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ علیهماالسلام ﻧﻘﻞ میکند ﮐﻪ آنگاهکه «اﺑﻮ اﺑﺮاﻫﯿﻢ، ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ را ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد میبردند، آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪش،ا ﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام دﺳﺘﻮر داد ﺗﺎ شبها در ﻣﻨﺰل آن ﺣﻀﺮت ﺑﺨﻮاﺑﺪ.»
ﻣﺴﺎﻓﺮ میگوید ﻣﺎ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺴﺘﺮ اﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام را در دﻫﻠﯿﺰ ﺧﺎﻧــﻪ میانداختیم و آن ﺣﻀﺮت ﺑﻌﺪ از ﺻﺮف ﺷــﺎم در آﻧﺠﺎ میخوابید و ﺻﺒــﺢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ میرفت.
یکشب ﮐﻪ ﺑﺴــﺘﺮ ﺣﻀﺮت را اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺑﻮدﯾﻢ ﺣﻀﺮت ﻧﯿﺎﻣﺪ. اﻫﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﮕﺮان و ﻫﺮاﺳــﺎن ﺷــﺪﻧﺪ و ﻣﺎ ﻧﯿﺰ از ﻧﯿﺎﻣﺪن آن ﺣﻀﺮت ﺳﺨﺖ ﭘﺮﯾﺸﺎن ﺷﺪﯾﻢ.
وﻗﺘــﯽ روز ﺷــﺪ، آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻣﻨﺰل آﻣﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫــﺮ آﻧﭽﻪ ﭘﺪر ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳــﭙﺮده ﺑﯿﺎور.» ام اﺣﻤﺪ بیدرنگ ﻓﺮﯾﺎدی ﮐﺸــﯿﺪ و ﺳﯿﻠﯽ ﺑﺮ رﺧﺴﺎرش زد و ﮔﺮﯾﺒﺎﻧــﺶ را درﯾــﺪ و ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪا ﻣﻮﻻﯾﻢ وﻓﺎت ﮐﺮد. ﺣﻀﺮت رﺿﺎ علیهالسلام ﻣﺎﻧﻊ ﮔﺮﯾﻪ و زاری او ﺷــﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: ﻣﺒﺎدا ﺳــﺨﻨﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ و آن را اﻇﻬﺎر ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ ﺷــﻬﺎدت ﭘﺪرم ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮﺳــﺪ. آﻧﮕﺎه ام اﺣﻤــﺪ زﻧﺒﯿﻠﯽ را ﺑﺎ دو ﯾﺎ ﭼﻬﺎر ﻫﺰار دﯾﻨﺎر ﻧﺰد اﯾﺸــﺎن آورد و ﺑﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام ﺗﺤﻮﯾﻞ داد.
ام اﺣﻤﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه و ﻣﺤﺮم راز اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻮد ﺧﻮد اینگونه ﻣﺎﺟﺮای ﻓﻮق را ﺑﯿﺎن میکند: آن ﺣﻀﺮت روزی ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮد: اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﻧﺰد ﺧﻮد ﺣﻔﻆ ﮐﻦ. ﮐﺴﯽ را از آن آﮔﺎه ﻧﺴﺎز ﺗﺎ ﻣﺮگ ﻣﻦ ﻓﺮا رﺳﺪ. ﭼﻮن ﻣﻦ درﮔﺬﺷــﺘﻢ، ﻫﺮ ﮐﺲ از ﻓﺮزﻧﺪان ﻣﻦ ﻧﺰد ﺗﻮ آﻣﺪ و آن را ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﮐﺮد، ﺑﻪ او ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪه و ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ از دﻧﯿﺎ رفتهام. اﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺧﺪا ﻧﺸﺎﻧﻪای ﮐﻪ آﻗﺎﯾﻢ ﻓﺮﻣﻮده ﺑﻮد ﻇﺎﻫﺮ ﺷــﺪ.
اﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام آن اﻣﺎﻧﺖ را ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻫﻤﻪ را دﺳــﺘﻮر ﺑﻪ ﺧﻮدداری داد ﺗﺎ اینکه درﮔﺬﺷﺖ اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ رﺳــﯿﺪ... روزﻫﺎ ﺷﻤﺮدﯾﻢ و ﺣﺴــﺎب ﮐﺮدﯾﻢ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎن وقتیکه اﻣﺎم رﺿﺎ علیهالسلام ﺑﺮای ﺧﻮاﺑﯿﺪن ﻧﯿﺎﻣﺪ آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت رﺳﯿﺪه ﺑﻮد.
اولین بیعتکننده
ام احمد اولین کسی بود که با امام رضا علیهالسلام بیعت کرد و شاهچراغ نیز که در دامن چنین مادری تربیت یافته بود با اینکه پسر بزرگ امام بود و مردم برای بیعت با او هجوم آورده بودند به برادرش خیانت نکرد و همه را به سمت ایشان هدایت کرد.
پایان زندگی اماحمد در کوچههای شیراز
ام احمد نیز یکی از کسانی بود که برای دیدار مولایش با پسرش احمد ابن موسی به ایران آمده بود. تمامی همراهان کاروان شاهچراغ از جمله مادر بزرگوارش بعد از چند روز نبرد با حاکم شیراز در دام او افتادند و یکییکی به شهادت رسیدند.
چرا بقعه اماحمدگمنام است؟
بقعه اماحمد در حدود 250 متري شمال حرم شاهچراغ قرار دارد اما با این وجود بعد از قرنها هنوز در گمنامی به سر میبرد. این بقعه دو راه ورودی دارد یکی در خیابان فرهنگ و یکی در خیابان طالقانی.
در ورودی خیابان فرهنگ تابلویی قرار دارد که مردم را به سمت آرامگاه هدایت میکند اما این مسیر خلوتتر از خیابان طالقانی است و کمتر از کسی از آن عبور میکند.
همچنین مسافت طولانیتری نسبت به خیابان طالقانی دارد اما در خیابان طالقانی با وجود تردد فراوان مردم در آن مسیر هیچ تابلو و نشانهای برای آن وجود ندارد.
روز زیارتی «ام احمد»، روزهای سه شنبه است./202/919/ب1