فرمان «آتش به اختیار» رهبر انقلاب به فعالان فرهنگی جرأت داد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، در دنیای امروز صنعت گیم یکی از صنایع مهم فرهنگی است که سودآوری قابل توجهی دارد و کشورمان از دوره دولت قبل به صورت جدی وارد این صنعت شد و با توجه به توانمندی خارقالعاده جوانان خود توانست خیلی زودتر از آنچه تصور میشد در این حوزه سربلند کند. جوانان کشور با حضور پررنگ در صنعت گیم نشان دادند برایشان هیچ غیرممکنی وجود ندارد، اما به جز بحث سرمایهگذاری و انتشار که از مشکلات عمده آن است، سنگاندازی و رفتارهای عجیب و غریب برخی مسئولان در راه این صنعت سودآور و اشتغالزا جای تعجب دارد. بابک کرباسی چهرهای نامآشنا در تولید و البته حمایت از صنعت گیم در کشور است که در دولت قبل مسئولیتهایی در این زمینه داشته و خدمات شایانی به پیشرفت این اتفاق مهم فرهنگی کرده است. وی که از پیشگامان بازیسازی قرآنی هم محسوب میشود حالا به همت معاونت قرآن وزارت ارشاد به درس عبرتی تبدیل شده برای هرکس که میخواهد برای انقلاب، اسلام و قرآن بدون حمایت جناحهای سیاسی قدم بردارد.
شما از پیشتازان در بحث بازیسازی در کشور در دولت قبل بودید، وضعیت بازیسازی قرآنی را چگونه میبینید و این بحث در دولت دهم و یازدهم چگونه بود؟
متأسفانه حوزه ساخت بازیهای قرآنی در کشورمان بسیار فقیر و مظلوم است. ساخت بازی از قصص قرآنی نیازمند بودجه مناسب است شرایط فنی و هنری این داستانها نیازمند ساخت این محصولات با تکیه بر یک تیم تولید نسبتاً بزرگ و نخبه میباشد طی هشت سال گذشته چند فراخوان و جشنواره بیدردسر برای جذب بهترین ایدهها و بازی نامههای قرآنی اجرا شده اما متأسفانه حتی جوایز تیمهای برتر آن فراخوانها نیز اهدا نشده است. اینکه میگویم این پروژه اولین بازی رایانهای قرآنی بزرگ جهان است درد نیست. درد این است که در ایران هم اولین بازی قرآنی بود که تخصیص اعتبار شد و قرارداد آن منعقد گردید. خبر دارم داستانها و بازی نامههایی درباره ذوالقرنین، یأجوج و مَأجوج، داستان حضرت موسی، داستانهایی درباره عالم برزخ، داستان حضرت نوح و چندین طرح دیگر از سال 90تاکنون برنده جایزه شدهاند ولی هنوز بودجهای برای ساخت این بازیهای خوب ایرانی در نظر گرفته نشده است.
اخیراً مصاحبهای از شما منتشر شده که در آن از برخورد معاونت قرآن وزارت ارشاد در قبال شما که پیمانکار پروژه قرآنی در زمینه گیم بودید گلایه کردید، چرا؟
سال 89 بعد از ساخت و اکران فیلم «مُلک سلیمان» و در فرآیند انتخاب تیم سازنده بازی رایانهای از این فیلم، توانستیم پروانه تولید این بازی را با موافقتنامه شماره 001/1961 بنیاد سینمایی فارابی و با شماره 155/40626 از اداره بازیهای رایانهای معاونت سینمایی ارشاد که آن روزها بهجای بنیاد ملی بازیهای رایانهای این پروانه تولیدها را صادر میکرد، دریافت کنیم؛ متأسفانه از همان هفتههای اول شاخکهایی در کشورمان تیز شد و انواع بلایای غیرطبیعی را سر من و شرکتم آوردند تا از ساخت این بازی منصرف شویم.
با وجود موافقت کتبی ریاستجمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، برای تأمین منابع مالی پروژه در بنیاد ملی بازیهای رایانهای که آن روزها تحت سیطره باند خاندان نوریزاد بود و امروز همان باند در بخش خصوصی نقش اختاپوسی بر اقتصاد این صنعت نوپا را بازی میکند با بنبست روبهرو شدیم و با وجود اشتیاق تیم تولید مؤمن، متعهد و کاربلد، به ناچار کار را متوقف کردیم و از اواخر سال 91 به دست فراموشی سپردیم. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 عملاً دیگر به ساخت این بازی قرآنی فکر نمیکردیم، بعد از یک دهه فعالیت تولید محصولات فرهنگی و با تکیه برتجربهای که به دست آوردهایم شرایط کار دولت منتخب را بررسی کردیم و متوجه شدیم تولید یک محصول قرآنی و جنگ با بنمایههای فکری صهیونیست در این زمان شدنی نیست تا اینکه سال 93 طی جلسهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی متوجه شدیم در کمیسیون تخصصی ترویج، بودجهای برای ساخت بازی رایانهای قرآنی فاخر مصوب شده و میتوانیم از این مسیر برای جذب سرمایه مورد نیاز اقدام کنیم. در مسیر پیگیری موضوع، به معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد رسیدیم اما با دو تغییر در روند پیگیریهای اول.
یکی اینکه داستان از فیلم جدا شده و مستقیماً داستان حضرت سلیمان را از روی قرآن روایت کند و دوم هم آنکه 52 قسمت فیلم کوتاه قرآنی 114 ثانیهای نیز (به سفارش معاون محترم وزارتخانه) برای ترویج مفاهیم قرآنی مانند احترام به والدین، مال حرام، رشوه و... بسازیم. چند ماهی برای استعلام قیمتهای ما و استعلامهای مربوط به ایجاد تفاهمنامه سپری شد تا اینکه بالاخره در تاریخ 25/12/93 توانستیم طبق توافقنامه شماره 93/40051 موضوع ساخت اولین بازی رایانهای قرآنی جهان با نام موقت سلیمان نبی و تولید 52 قسمت فیلم کوتاه قرآنی را رسماً با وزارت فرهنگ و ارشاد به نمایندگی معاونت قرآن و عترت منعقد کنیم. مطابق تمام قراردادهای مشابه بندها و مادههایی را نیز برای پیشرفت پروژه در مقاطع مختلف در 18 ماه پیشبینی کردیم و به امضا معاون وزیر فرهنگ و ارشاد و بنده رسید. پس از دریافت پیشپرداخت نیز با جابهجا کردن استودیو تولید و در اختیار گرفتن یک استودیو بزرگتر ضمن ایجاد زمینه اشتغال برای بیش از 35 نفر مشغول تأمین زیرساختهای فنی برای ساخت بازی و فیلمهای کوتاه شدیم.
تا اینجا که کار خوب پیشرفت داشته است؟!
بله اما متأسفانه به دلیل زیادهخواهی برخی مدیران عالیرتبه در زمان مسئولیت علی جنتی و نیز روحیه خاص ایشان ماجرای این قرارداد هنگام فعالیت ما تبدیل به یک تسویه حساب شخصی با دولت قبل و سیاستهای مقاومتی و ارزشی جریان اصولگرایی در زمان فعلی شد و بنده نیز به دلیل سوابق مدیریتی، تولیدی همچنین ادبیات گفتمانیام با انواع اتهامهای عجیب و اعمال محدودیتهای سختگیرانه و غیرقانونی تا حد ممنوعالورود شدن به ساختمان وزارت ارشاد و ساختمانهای تابعه مانند ساختمان کارفرمای قرارداد (معاونت قرآن) روبهرو شدم. به دستور وزیر سابق حتی یک ریال از مبلغ قراردادم به من پرداخت نشد و با روشی غیرقانونی تا امروز حدود 18 ماه است که نه قرارداد را فسخ کردهاند نه به تعلیق خاتمه دادهاند نه حتی این تعلیق را به من اعلام کردهاند! مجری قراردادی هستم که امین کارفرما بودم تا حدی که مشاور هنری ایشان در برگزاری جشنواره فیلم کوتاه معاونت قرآنی هم شدم اما از وقتی زیادهخواهیها و شیطنتهای برخی نیروهای مسئلهدار عرصه فرهنگ آغاز شد، بنده نیز به دلیل بیپشتوانه بودن و نداشتن پارتی گردنکلفت، زیر چرخ دندههای غرور یک وزیر و معاونش له شدم.
به نظرتان مشکل اصلی در این سنگاندازیها چیست؟
مشکل اصلی برای من و دیگر فعالان این حوزه، حضور افراد مغرض در عرصه فرهنگ است. عدهای جانانه در حال جنگیدن با ما هستند. ترور شخصیت میکنند و صدایمان هم به جایی نمیرسد. جملهای به من گفتند که تا امروز یادم نرفته است. فرد صاحب منصبی در وزارت فرهنگ و ارشاد در جلسه حل اختلافی درباره همین پروژه از من سؤال کرد که پارتی و پشتوانه شما کیست؟ چه کسی شما را پای این قرارداد فرستاده؟! گفتم خدا... و قسم خوردم که هیچ پارتی و آشنایی که من را به زور وارد این قرارداد کرده باشد نداشتم و قرارداد حاصل چند سال پیگیری، رایزنی و تحمل و... است. آن مسئول برگهای را امضا کرد که بعدها فهمیدم برگه محرومیتهای من بوده و گفت: بگو خدا موریانه بفرستد و این امضا را بخورد تا باورم بشود پارتی و پشتوانه تو خدا بوده !
شما چه کردید؟
خوب من در چنین وزارتخانهای چه باید میکردم؟ آیا این رفتارها که با من و دهها نفر دیگر میشود، شایسته شأن فرهنگ و هنر است؟ جاسوس و نفوذی و خرابکار که حتماً نباید حوادثی مانند بمبگذاری و ترور و... انجام دهد. گاهی همین نفوذیها آبروی تلاش چند صد کارمند یک وزارتخانه را بر باد میدهند. مشکل اصلی پروژه من، داستان ضد صهیونیستی و پیگیری ساخت داستان زندگی حضرت سلیمان است؛ داستانی که منجر به اختلافات عمیق یهود و اسلام شده و متأسفانه بخشی از بدنه مدیریت فرهنگی کشور ما نیز اسیر و تسلیم لابی قدرتمند صهیونیستها شده است. این روزها به شدت جای خالی امثال شهید آوینی در فرهنگ کشورمان احساس میشود. این ولنگاری فرهنگی باید اصلاح شود و برای اصلاح آن نیازمند تبیین و بیان شرایط هستیم. فرمان آتش به اختیار فرهنگی مقام معظم رهبری به من هم جسارت داد بعد از نزدیک دو سال سکوت و پیگیری حقوقی، صدایم از گلو خارج شود و ماجرا را مطرح کنم.
باتوجه به قرارداد رسمی که با معاونت قرآن وزارت ارشاد داشتید چرا از این کارشکنی معاونت قرآن شکایت رسمی نمیکنید؟
در قرارداد ما شرایط فسخ یا تعلیق قرارداد و حدود اختیارات طرفین مشخص شده است. ضمن آنکه پیشبینی شده در صورت بروز مشکلات لاینحل قبل از مراجعه به مراجع ذیصلاح، موضوع از طریق اداره حقوقی ارشاد حل و فصل شود، برای قرارداد از حضور وکیل رسمی و معتبری استفاده کردم و با توجه به ممنوعیت ورودم به ساختمانهای ارشاد در دوران وزارت علی جنتی، وکیل ماجرا را پیگیری کرد؛ تا جایی هم پیش رفتیم و نظرات مثبتی را دریافت کردیم که همگی به صورت مکتوب موجود است.
قرار بر آن شد تا با دریافت ضرر و زیان این تعلیق طولانی مدت، موضوع براساس ضوابط پیشبینی شده در قرارداد به صورت دوطرفه و با رضایت طرفین فسخ شود تا بتوانیم موضوع قرارداد را که با معاونت قرآن قرارداد بستهایم در سازمان یا مجموعه دیگری اجرایی کنیم؛ متأسفانه ناگهان همه چیز به بنبست رسید و ورود همان فرد که جایگاه خود را اشتباه گرفته بود و میخواست موریانه نامه ایشان را بخورد، در حقوقی ارشاد اعمال نفوذ کرد و این اداره نیز به وکیل بنده اعلام کردند موضوع شکایت ایشان باید در هیئت دولت و به دست رئیسجمهور برطرف شود! که همین ادعا نیز تخلف بزرگی است. من باید به دادسرا مراجعه کنم ولی دوست دارم مشکل من و ارشاد به صورت یک مشکل خانوادگی حل شود. این درست نبود که حتی این ماجراها به سطح رسانه کشیده شود. بعد از این همه مدت سکوت رسانهای و نامهنگاریهای متعدد خدمت وزیر سابق و درخواست جلسه با وزیر فعلی، ناچار شدم برای شنیده شدن صدایم این مصاحبه را انجام دهم وگرنه همچنان معتقدم باید مشکلاتمان را با زبان غیرقضایی و به صورت درون خانوادگی حل کنیم.
در مصاحبهای اشاره کردید که وزیر جدید ارشاد نگاه مثبتی به حل این مشکل داشته. به نظرتان مشکل حل میشود؟
وزیر جدید در بدو ورود تغییراتی را در برخی مجموعههای تحت امر خود اجرا کرد. حال این تغییرات به چه دلیل بوده بر من پوشیده است ولی برخی از این نیروهای مرخص شده از خدمت در وزارت ارشاد دوره جنتی، همان افرادی بودند که شأنیت این وزارتخانه را باخواستههای بیجا یا رفتارهای دور از منش و اخلاق حرفهای، از بین برده بودند. طبیعتاً به دلیل جابهجاییهایی که صورت گرفت مشکل غیرقانونی جلوگیری دو ساله از ورود من به ساختمانهای وزارت ارشاد و دستور ممنوعالفعالیت فرهنگی بودنم برطرف شد، اما به دلیل حضور مستمر شخص معاون قرآنی وزارتخانه که مشکل سیاسی و شخصی با بنده دارد و نقش کارفرما را نیز بازی میکند، گره قرارداد هنوز باز نشده است. امیدوارم با مساعدت شخص صالحی امیری که ثابت کرده است شأن و جایگاه خود را بالاتر از یک فعال فرهنگی میداند و به فکر مسائل کلان است، مشکل بنده نیز بعد از دو سال بلاتکلیفی و فروش خودرو و منقولات دیگر و پرداخت هزینههای متعهد شده بر اساس قراردادم را حل کند و با پرداخت ضرر و زیان این قرارداد معلق شده، نسبت به فسخ قرارداد با رضایت طرفین اقدام فرماید. قطعاً این بازی را خواهم ساخت و با کمک خدا این بازی قرآنی را در بازار بینالمللی عرضه میکنم./۱۳۲۵//۱۰۲/خ