چرایی «حق طلاق» برای مردان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از سؤالاتی که طبیعتا برای خیلی از مردم و به خصوص بانوان مطرح است این است که چرا اسلام حق طلاق را به مرد داده است.
دلیل اینکه حق طلاق به مرد داده شده این است که زندگی جمعی نیاز به مدیر و مدبر دارد. اسلام نیز کسی را که کمتر در مقابل عواطف و احساسات تحت تأثیر قرار میگیرد واز نظر مدیریت جمعی قوی تر است به عنوان مسئول اداره زندگی مشترک معرفی و هزینه اداره این زندگی را بر او واجب کرده است. تصمیم گیری در مورد انحلال آن را نیز در مرحله نخست به او سپرده است.
مسئله طلاق و جدایی به چند صورت قابل تصور است:
1- حق طلاق منحصرا در دست مرد باشد.
2- حق طلاق منحصرا در دست زن باشد.
3- زن و مرد هر یک به طور استقلالی و در عرض یکدیگر این حق را دارا باشند.
4- این حق به دست هر دو به صورت اشتراکی (با توافق طرفین) باشد.
5- حق طلاقی وجود نداشته باشد.
6- حق طلاق در ابتدا به دست مرد باشد؛ ولی برای زن نیز در موارد لزوم ساز و کارهای مناسبی مشخص شده باشد.
فرض نخست برای زن بن بست آفرین است و در مواردی که نیاز جدی به طلاق دارد از این مسئله محروم میشود.
فرض دوم با توجه به احساسات شدید و هیجانی خانمها، علاوه بر اینکه آمار طلاق را در موارد غیر ضروری بالا میبرد(زیرا از نظر آمار غالبا خانمها تقاضای طلاق را دارند)، باعث کاهش ازدواج و سستی کانون خانواده میشود؛ چرا که موجب سلب اعتماد مرد شده و محبت زن را در دل کاهش میدهد.
فرض سوم،آمار طلاق را بالا خواهد برد و این مسئله د ر بعضی کشورهای غربی تجربه شده است.
فرض چهارم نیز معقول نیست و منافات با حکمت جعل قانون طلاق دارد؛ زیرا ممکن است یک نفر خواستار طلاق و دیگری طالب عدم آن باشد و در این صورت سدی در برابر آن ایجاد میشود. البته طلاق براساس توافق در اسلام پذیرفته شده است؛ اما آنچه مشکل آفرین است انحصار تحقق طلاق بر اساس توافق است.
فرض پنجم صحیح نیست ؛ چرا که گاهی جدایی و گسستن این رابطه به صلاح طرفین است.
در نتیجه بهترین فرض صورت ششم است؛ زیرا از طرفی جلوی گسترش بیرویه طلاق را میگیرد و از طرف دیگر مانع ضایع شدن حقوق خانمها میگردد. ازجمله ساز و کارهای پیش بینی شده در این روش طلاق وکالتی، طلاق قضایی و طلاق توافقی است. بنابراین چنین نیست که راه به کلی برای زن بسته باشد./999/ت۳۰۲/س
منبع: کتاب رساله خانواده نوشته هادی نیکدل