۰۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۵
کد خبر: ۵۵۲۷۷۷
در گفت وگو با آیت الله مقتدایی تبیین شد؛

بررسی نقش روحانیت در شکل گیری و تداوم انقلاب/ ساده زیستی و مردمی بودن رمز ماندگاری علما

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: وقتی روحانیت می‌تواند وظیفه‌اش را خوب انجام بدهد تبلیغ بکند که نفوذ کلمه داشته باشد و نفوذ کلمه‌اش به این است که رفتارش، رفتار شرعی و اسلامی و زندگی‌اش، زندگی ساده و سالمی باشد.

 آیت الله مقتدایی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، برگزاری اجلاسیه علمای بلاد در تبریز فرصتی بود تا گفت وگویی با علما و فضلای برجسته حوزه های علمیه کشور داشته باشیم، در سومین بخش از سلسله گفت‌وگوهای صورت گرفته، سخنان آیت‌الله مقتدایی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را می خوانیم.

به عنوان نخستین سؤال نقش روحانیت در شکل گیری، تثبیت و تداوم انقلاب اسلامی را تشریح بفرمائید؟

اصل ایجاد انقلاب و این نهضت اسلامی به همت امام بزرگوار و این روحیه‌ شجاعانه و حکیمانه که در امام بود انجام گرفت. این انقلاب منشاء آن احساس خطری بود که حضرت امام نسبت به اسلام کردند، احساس کردند در رژیم پهلوی برنامه‌ها و مشی نظام ستم‌شاهی، برنامه‌ها و قوانینی که دارد اجرا می‌شود همه بر ضد اسلام است و به تدریج دارند آثار اسلام را از بین می‌برند که لا یبقی من الإسلام إلا اسمه، لذا امام رضوان الله تعالی علیه فریاد می‌زد علمای اسلام به داد اسلام برسید، اسلام در خطر است.

مراجع بزرگوار قم و نجف به داد اسلام برسید، اسلام در خطر است، با این احساس خطر برای اسلام، امام این انقلاب و نهضت را شروع کردند و ملت غیور و شجاع ایران متابعت و حمایت کردند که به رهبری امام و حمایت امت اسلامی، این انقلاب پا گرفت و مستقر شد و بحمدلله ادامه دارد و امیدوار هستیم ان‌شاءالله تا ظهور حضرت امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداه  ادامه داشته باشد، ما می‌بینیم همان خطری که آن موقع امام برای اسلام احساس کردند و منشاء قیام و نهضت مبارکشان شد همان خطر الان موجود است، می‌بینیم که شبهاتی که دارد القاء می‌شود به تمام معنا بر ضد اسلام، در خدا شبهه می‌شود. در پیغمبر و امام شبهه می‌شود، در قوانین اسلام به تمسخر گرفته می‌شود با ولایت فقیه و حکومت اسلامی مبارزه می‌شود و دشمنان قسم خورده اسلام، ابرقدرت‌ها و ایادی آنها اگر یک وقتی در لفافه و پشت پرده با این نظام الهی و جمهوری اسلامی مبارزه می‌کردند، امروز به طور صریح می‌گویند برنامه‌ریزی می‌کنیم برای سقوط این نظام، برای مبارزه با این نظام. با ملتی که طرفدار این نظام هستند دارند مبارزه می‌کنند و طرح‌های خائنانه‌ای که دارند برای ایجاد شکاف بین مردم و دولت، ایجاد شکاف حتی بین روحانیت، بین مردم و روحانیت. بین روحانیت، دولت و افراد را لکه‌دار می‌کنند به طوری که در نظام هم تأثیرگذار هستند.

وظیفه روحانیت در چنین شرایطی چیست؟

وظیفه‌ روحانیت در این زمینه آن است که همین روحیه‌ انقلابی، همین روحیه‌ ایثار، فداکاری، از خودگذشتگی، مقاومت و مقاومت سرسختانه در مقابل دشمن در ملت ایجاد بکنند، ملت ما انقلابی باشند، مقام معظم رهبری از اقشار مختلف می‌خواهند که انقلابی بمانند و انقلابی باشند، معنایش همین است که باید همان روحیه‌ی ایثار، فداکاری، گذشت از جان، گذشت از مال، مقاومت در مقابل دشمن، دشمن‌ستیزی که همین‌ها باعث استقرار این نظام شد، باعث سقوط آن نظام ستم‌شاهی شد و این نظام جایگزین شد و بحمدلله با همین روحیه، این نظام تا حالا حفظ شده و باقی مانده و باقی خواهد ماند ان‌شاءالله. این وظیفه‌ی روحانیت است، همین روحیه را در بین مردم حفظ کنند، با بیان آثار و برکاتی که این نظام تاکنون داشته است، خطراتی که اگر این نظام لطمه بخورد، امام رضوان‌الله تعالی علیه می‌فرمودند اگر این نظام لطمه خورد تا دویست سال دیگر اسلام نمی‌تواند قد علم کند، اسلام ضعیف می‌شود، این جهات و خطرات را برای مردم بگویند، برکات این نظام را که بحمدلله موجب آسایش و امنیت و وحدت و اتحاد مردم شده است را برای مردم بگویند تا ان‌شاءالله این نظام در مقابل این خطراتی که الان جمهوری اسلامی و بلکه اسلام را تهدید می‌کند بتواند این جمهوری اسلامی، این نظام، در مقابل آنها بایستد و به فضل الهی مثل یک قدرت بین‌الملل بتواند مقاومت کند و اسلام را پیش ببرد.

بنابراین این گفتمان انقلاب یک اصل است و باید حفظ بماند، منشاء انقلاب همان خطر برای اسلامی که آن زمان امام احساس کردند آن خطر امروز هست و ما باید با همان روحیه انقلابی و ایثار و فداکاری و همبستگی و اتحاد مقابل دشمنان بایستیم و از این نظام حمایت کنیم.

در فرمایشات رهبر معظم انقلاب، از حوزه های علمیه به عنوان مادر نظام اسلامی یاد شده است، بفرمایید که حوزه های علمیه چه وظیفه ای در قبال نظام اسلامی دارند.

وظیفه‌ روحانیت در رابطه با نظام جمهوری اسلامی که به عنوان یکی از قدرت‌های جهان اسلام حضور مؤثری دارد خیلی روشن است، وظیفه‌ روحانیت حمایت از این نظام است که در حقیقت حمایت از اصل نظام است و حمایت از اصل اسلام و احکام دین خواهد بود، جمهوری اسلامی بحمدلله این را یک نماد خیلی بارز و روشنی از اسلام است، اسلام ناب و اسلام حقیقی. در گوشه و کنار جهان نداریم، حکومتی که حقیقتا برنامه‌هایش، برنامه‌های اسلام راستین و برنامه‌های اسلام واقعی باشند، اسلامی که محور آن‌ها اهل بیت هستند، اسلامی که محور آن‌ها قدرتی است که از خود اسلام گرفته شود و از قرآن گرفته شود، از سنت و روایات نبوی و اهل بیت تنها دلیل آن است. در اینجا روحانیت وظیفه دارد همین که از اسلام ناب تبلیغ می‌کنند و حمایت می‌کنند و ترویج می‌کنند باید از این نظام حمایت کنند که در حقیقت حمایت از اسلام است.

دشمن در مقام این است که این روحانیت را با این نظام بین‌شان شکاف ایجاد کنند، روحانیت را از نظام جدا کنند. روحانیتی که خودش را سرباز اسلام می‌داند، باید خودش را سرباز این نظام بداند و در حمایت از نظام و تبلیغ از این نظام، تبلیغ و توضیح جایگاه ولی‌فقیه، جایگاه ولایت فقیه اقدام کند، مردم را به یک نظامی که مبتنی بر ولایت فقیه، محور او یک فقیه جامع‌الشرایط است آشنا کنند که این نظام با محوریت ولی فقیه، همان نظام اسلامی است که پیغمبر تشکیل داده است، آن موقع با محوریت خود رسول خدا که خلیفه‌ا‌‌لله و جانشین خدا بود، وجود مبارک امیرالمؤمنین در زمان خودشان تشکیل حکومتی دادند با محوریت خود حضرت که جانشین خلیفه‌الله و ولی‌الله بود که همان اختیاراتی که ولایتی که پیغمبر داشت امیرالمؤمنین داشت و اعمال می‌کرد، در زمان غیبت و عصر غیبت حکومتی که تشکیل می‌شود با ولایت فقیه همان اختیارات و همان ولایت که ولایت الهی به پیغمبر تنفیذ شد و امیرالمؤمنین داشت همان ولایت را ولی‌فقیه دارد، یک حکومتی با محوریت ولی‌فقیه که جانشین ولی خداست، ولی خدا جانشین خلیفه‌الله و رسول خدا است، این را باید ما تبلیغ کنیم و حمایت کنیم مردم را به مبانی ولایت فقیه و برکات او آشنا کنیم، و الان برکات آن را ملاحظه می‌کنیم که اگر یک نظامی با رهبری یک مجتهد جامع الشرایط، مجتهد عادل، با یک مجتهدی که هوای نفس ندارد بر اساس مصالح اسلام می‌گوید و عمل می‌کند برکات این نظام است، خیلی تفاوت دارد با نظامی که حاکم در آن مثل صدام است، مثل حاکم عربستان سعودی است یا جاهای دیگر مثل کشورهای اسلامی، غیر اسلامی هم جدا. خیلی تفاوت است که حاکم در یک نظام، یک مجتهد عادل جامع‌الشرایط و دور از هوای نفس باشد با یک آدمی که غرق در تمایل نفسانی و بر اساس منافع خودش و بستگانش کار کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی رابطه روحانیت با مردم را در چه سطحی ارزیابی می کنید؟

 روحانیت وقتی نافذ الکلمه است که جایگاهش در بین مردم حفظ بشود، مردم او را نماینده پیغمبر بدانند، نماینده امام زمان بدانند. وقتی یک روحانی در یک محلی وارد می‌شود فکر کنند امام زمان آمده، انتظاری که از امام زمان دارند از این روحانی دارند اگر خدای ناکرده ببینند یک روحانی رفتارش غیر از آن چیزی است که می‌گوید، غیر از آن چیزی است که تبلیغ می‌کند، به مردم می‌گوید دروغ نگویید غیبت نکنید، نعوذ بالله در کلمات خودش دروغ ببینند و غیبت ببینند، اعتمادشان سلب می‌شود. دیگر این روحانی نمی‌تواند در اعماق قلوب مردم، نفوذی داشته باشد.

لذا ما معتقدیم روحانیت باید جایگاه خودش را حفظ کند و حفظ جایگاه روحانیت به این است که سعی کند رفتارش رفتار اسلامی باشد، گفتارش گفتار اسلامی باشد آن چه را که می‌گوید و تبلیغ می‌کند حد اعلی آن‌ها را در اعمال خودش ببیند اگر توصیه می‌کند به نماز اول وقت، ببیند خودش مقید است به اینکه اول وقت نمازش را بخواند، اگر در یک جلسه‌ای هست وقت نماز شد، جلسه را تعطیل کند بگوید وقت نماز است ما مانعی ندارد ادامه جلسه را می‌گذاریم برای بعد، اینها بین مردم تأثیرگذار هست.

یک جلسه‌ای جامعه‌ محترم مدرسین چند سال قبل خدمت مقام معظم رهبری داشتیم جلسه قبل از نماز بود، این ادامه پیدا کرد و طول کشید هر کدام از آقایان مطالبی داشتند و مطرح کردند نوبت به خود آقا رسید که سخنان شان را شروع کردند بخشی از مطالب‌شان را فرموده بودند صدای اذان بلند شد، ایشان کلام‌شان را قطع کردند فرمودند اگر ما بخواهیم ادامه بدهیم تعبیرشان این بود دهن‌کجی به حی علی الصلاه است، صدای حی علی الصلاه و حی علی الفلاح بلند شد، ما نباید دهن‌کجی به آن کلام کنیم، می‌توانیم کلام مان را قطع کنیم نماز را بخوانیم و بعد از نماز ادامه می‌دهیم و همین کار را کردند، ببینید چقدر این تأثیرگذار است، روحانی در یک جلسه‌ای در یک مجلسی، در یک جمعی اگر وقت نماز بود اعلام کنند وقت نماز است ادامه جلسه و صحبت و سخن بعد از نماز.

اینها را مردم باید یک زندگی صالح و سالم از روحانی ببینند، اگر زندگی روحانی، زندگی تشریفاتی شد اینها می‌گویند پس چه فرق است بین آنکه یک رهبری امت اسلامی را ادعا می‌کنند با دیگران، این زندگی ساده‌زیستی در بین مردم خیلی تأثیر دارد، در نفوذ روحانیت در بین مردم، در ایجاد اعتماد در مردم برای گفتار روحانی، این جایگاه را ما باید حفظ کنیم، من دیداری داشتم چند سال قبل در نجف اشرف با آیت‌الله العظمی سیستانی، ایشان در ضمن صحبت‌هایشان فرمودند من یک دغدغه‌ای دارم و گاهی فکر این دغدغه خواب را از سرم می‌برد و خیلی هم روی آن فکر کردم و به نتیجه نرسیدم. دغدغه‌ی ایشان این بود که روحانیون از زیّ روحانیت دارند خارج می‌شوند و این خلاف انتظار مردم است، اگر مردم یک چنین انتظاری که از روحانی دارند خلافش را ببینند جایگاه روحانیت در بین مردم سقوط خواهد کرد لذا این بود که ایشان مثال زدند و فرمودند در قم تا این اواخر در بیت مرحوم آیت‌الله حجت رضوان‌الله تعالی علیه که رفتیم، فرمودند اتاقی که ایشان محل رفت و آمدشان بود یک درب اتاق ریش ریش شده بود، تخته‌ها ریش‌ریش بود، هر چه به ایشان اصرار کردم درب را عوض کنید ایشان قبول نکردند و بود تا اینکه ایشان از دنیا رفت، فرمودند مردم از روحانیون انتظار این طوری ساده‌زیستی دارند.

الان متأسفانه وضع منزل و رفت و آمد و مرکب سواری طوری شده است که خلاف انتظار مردم است و این موجب می‌شود که اعتماد مردم از روحانی سلب بشود، انتظار و سفارش ما به خودمان و روحانیون عزیز این است که یک قدری تشریفات را کم کنند و برای خدا، برای اینکه بتوانند تبلیغ خودشان را، وظیفه‌ الهی خودشان را خوب انجام بدهند. وقتی روحانیت می‌تواند وظیفه‌اش را خوب انجام بدهد تبلیغ بکند که نفوذ کلمه داشته باشد و نفوذ کلمه‌اش به این است که رفتارش، رفتار شرعی و اسلامی و زندگی‌اش، زندگی ساده و سالمی باشد.

از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزاریم.

بنده هم از شما عزیزان که در مسیر معرفی و تبیین نقش روحانیت و حوزه های علمیه تلاش می کنید سپاسگزارم. امیدوارم موفق باشید. /۹۳۵/ت۳۰۰/ج

ارسال نظرات