۱۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۵
کد خبر: ۵۶۷۱۰۱
یادداشت؛

جنگ تجاری بهانه است

واشنگتن با یک تیر، حداقل دو نشان را هدف قرار داده که یکی برای جبران مافات بی‌سابقه در منطقه به‌واسطه حضور پررنگ و تأثیرگذار ایران اسلامی در نابود کردن تروریسم است و دیگری، به‌منظور کاهش هزینه‌ها، بهبود نمودار کسری تجاری با هدف ترمیم چهره داخلی ترامپ طراحی‌شده است.
ترامپ

به گزارش خبرگزاری رسا، آمریکای دوران ترامپ در رویارویی با چالش‌های پیش رو، راهبرد «جنگ ترکیبی» را بیش از سایر استراتژی‌ها در اولویت قرار داده و تلاش می‌کند که سیاست خارجی خود را بر مبنای استفاده چندوجهی از تهدیدات استوار سازد. جنگ ترکیبی، به این مفهوم است که اگر تا پیش‌ازاین، به راهکارهای غلبه بر حریف از یک زاویه نگریسته می‌شد، در این راهبرد، مجموعه‌ای از فشارها و اهرم‌ها از اقتصاد و سیاست گرفته تا دیپلماسی و نظامی به‌منظور نیل به اهداف مدنظر بکار گرفته می‌شوند که جنگ تجاری آمریکا با اروپا بر سر افزایش تعرفه واردات آلومینیوم و فولاد، یکی از مصادیق جنگ‌های ترکیبی (هیبریدی) به شمار می‌رود.

روشی که کاخ سفید در این نبرد در پیش‌گرفته، ناظر به استفاده از فشارهای تجاری، امنیتی و سیاسی بر اروپا برای همراه کردن قاره سبز در راهبردهای کلان است و ازآنجاکه آمریکا در این مصاف، دست برتر را در اختیار دارد، بسیار بعید به نظر می‌رسد که اقدامات تلافی‌جویانه اروپا مثل وضع تعرفه بر واردات کالاهای آمریکایی، چاره کار باشد. باید دید که واشنگتن در پس جنگ تجاری خود با متحدینش، چه سودایی را در سر می‌پروراند و در پی تحقق چه اهدافی است. لذا واکاوی نکات ذیل در این خصوص، ضروری به نظر می‌رسند.

1. نشریه «بلومبرگ» به نقل از «ریچارد گرنل»، سفیر جدید آمریکا در آلمان نوشته است: «ترامپ ممکن است در ازای همکاری قوی کشورهای اروپایی با واشنگتن در زمینه ایران، اتحادیه اروپا را به‌صورت دائمی از تعرفه‌های وارداتی جدید معاف سازد.» بر اساس اظهارنظر صریح این مقام آمریکایی، واشنگتن با علم به اینکه تراز تجاری اروپا در صورت صادرات به آمریکا مثبت می‌شود و بخش قابل‌توجهی از بازار اشتغال در سایه مراوده تجاری با این کشور رونق خواهد گرفت، گردن این اتحادیه را زیر گیوتین فشار اقتصادی قرار داده و تنها راه نجات این به اصطلاح زندانی محکوم به اعدام را تن دادن به شروطش در خصوص برجام و تحریم‌های ایران عنوان کرده است.

بلومبرگ در ادامه می‌نویسد: «گره زدن این مسائل با سیاست‌های تجاری، ظاهراً سیاستمداران در برلین و بروکسل را به‌شدت عصبانی کرده است. 50 درصد از کل فرصت‌های شغلی موجود در صنایع آلمان و 25 درصد از کل فرصت‌های شغلی در اقتصاد آلمان،  به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به صادرات این کشور مرتبط است. تهدیدات ترامپ در زمینه افزایش تعرفه‌های واردات به آمریکا، ممکن است برلین را برای همکاری بیشتر با آمریکا در زمینه تحریم ایران تحت‌فشار قرار دهد.»

آلمان که «پدر پولدار» کشورهای اروپایی و اولین اقتصاد این قاره محسوب می‌شود، در چنین شرایطی قرار دارد و با این حساب، وضعیت دیگر کشورهای اروپا نیز مشخص می‌شود. از طرفی، وابستگی تجاری اروپا به آمریکا ۶۸ برابر ایران است و بر این اساس، اروپا نه می‌خواهد و نه می‌تواند تجارت ۳۸۰ میلیارد دلاری با آمریکا را قربانی تجارت ۶ میلیاردی با ایران کند. اما سؤال اینجاست که چرا اروپا با این رزومه اقتصادی دم از پایبندی به برجام – هرچند به‌ظاهر – می‌زند؟ پاسخ را می‌توان در اظهارات چندی پیش مسئول سیاست خارجی اروپا دریافت.

«فدریکا موگرینی»، 8 خرداد سال جاری بعد از نشست وزرای خارجه اروپا در بروکسل گفت: «وزرای خارجه اروپا در بروکسل تصمیم گرفتند روابط محکم‌تر و  گسترده‌تری با ایران داشته باشند و تلاش کنند با گذشت زمان در توافق هسته‌ای ایران، اعتماد دو طرف تقویت شود تا منافع «امنیتی» و «اقتصادی» اروپا که این توافق تضمین‌کننده آن است، محقق شود.» با این گفته خانم موگرینی، مشخص می‌شود که اروپا در فاز نخست، به دنبال تأمین منافع امنیتی موردنظر آمریکاست که همان برجام منطقه‌ای و موشکی است.

سفر وزیر خارجه فرانسه در اسفندماه سال گذشته برای چانه‌زنی بر سر حضور ایران در سوریه و قدرت موشکی و اظهار فضل صدراعظم آلمان در خصوص توافق هسته‌ای از قبیل اینکه «برجام توافق کاملی نیست»، ثابت می‌کند آن‌ها در باغ سبز فتوحات اقتصادی منهای آمریکا را به ایران نشان داده‌اند ولی در اصل، به دنبال پر کردن جدول کاخ سفید در خطوط قرمز کشورمان هستند. ناگفته نماند که اروپا در کنار دغدغه‌های امنیتی خود، صرفاً به دلیل منافعش، حاضر است با ایران همکاری اقتصادی هم داشته باشد؛ بنابراین، در خوش‌بینانه حالت می‌توان گفت قرائت اروپا از برجام منطقه‌ای و موشکی، تفاوت‌هایی در روش اجرا با آمریکا دارد و به‌این‌ترتیب، واشنگتن، جنگ تعرفه‌ای اخیر را به این منظور به راه انداخته که آتش‌بس این نبرد را در ازای همراهی اروپا در روش‌ها و اهداف برای شکل‌دهی به نظام تحریمی جدید علیه ایران اعلام کند.

2. اما این‌همه ماجرا نیست و جنگ ترکیبی آمریکا، کم کردن هزینه‌ها به خرج دولت‌های اروپایی را نیز افزون بر تغییر موازنه منطقه‌ای تعقیب می‌کند. واشنگتن در وضعیت اقتصادی نابسامانی به سر می‌برد؛ به‌نحوی‌که مجموع بدهی مردم، دولت و شرکت‌های این کشور به بیش از 70 هزار میلیارد دلار رسیده و سالانه حدود 3 هزار میلیارد دلار بر این بدهی افزوده می‌شود. مطابق با گزارش رسانه‌ها، نیمی از مردم آمریکا حتی یک سنت هم پس‌انداز ندارند و قریب به 50 میلیون آمریکایی زیرخط فقر قرار دارند که اگر کمک غذایی دریافت نکنند، گرسنه خواهند ماند.

به همه این موارد، هزینه بسیار سنگین نظامی (سالانه حدود 700 میلیارد دلار) اعم از تولید، تجهیز و نوسازی تسلیحات، تأمین و پشتیبانی نیروهای نظامی و حضور در پیمان‌های نظامی – منطقه‌ای را هم باید اضافه کرد. از نظر ترامپ، بخش عمده کاهش هزینه‌های آمریکا مستلزم کاهش سهم کاخ سفید در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است و به همین علت، هفته‌نامه آمریکایی بلومبرگ وجه دیگر سیاست واشنگتن در نبرد تجاری اخیر را این‌گونه تشریح کرده است: «آمریکا زمانی از تعرفه‌های وضع‌شده علیه صادرکنندگان اروپایی کوتاه خواهد آمد که کشورهای اروپایی به قولی که در نشست سال 2014 ناتو در ولز داده‌اند عمل کنند.

کشورهای اروپایی در آن نشست قول دادند که میزان هزینه‌های دفاعی‌شان را به 2 درصد تولید ناخالص داخلی خود افزایش دهند.» بااینکه اروپایی‌ها اعلام کرده‌اند جنگ تجاری آمریکا را تلافی خواهند کرد و مدل چینی را در این ماجرا بکار خواهند بست، اما تجربه نشان داده که جنگ زرگری آمریکا و اروپا به هر میزان که جدی باشد، همیشه ختم به خیر شده و طرفین با مذاکره، به مصالحه رسیده‌اند. مثلاً در جریان افشای اسناد شنود آژانس امنیت ملی آمریکا از مقامات ارشد اروپایی توسط «ادوارد اسنودن» که به مناقشه و تنش شدید در روابط بروکسل – واشنگتن منجر شد، اروپا درنهایت با مماشات از کنار این مسئله عبور کرد و روابط کشورهای دو سوی اقیانوس، بار دیگر به حالت عادی بازگشت.

بنابراین، واشنگتن با یک تیر، حداقل دو نشان را هدف قرار داده که یکی برای جبران مافات بی‌سابقه در منطقه به‌واسطه حضور پررنگ و تأثیرگذار ایران اسلامی در نابود کردن تروریسم است و دیگری، به‌منظور کاهش هزینه‌ها، بهبود نمودار کسری تجاری با هدف ترمیم چهره داخلی ترامپ طراحی‌شده است. رئیس‌جمهور آمریکا در حال حاضر سه پرونده سنگین امنیتی، اخلاقی و اقتصادی دارد و هر روز با اعتراضات  داخلی و تهدید به استیضاح روبه‌رو است؛ ازاین‌رو، افزایش تراز تجاری و ارتقاء اوضاع اسفبار اقتصادی را به‌عنوان سریع‌ترین راه برای فرار از این مخمصه برگزیده است. لذا باید منتظر ماند و دید که اروپا بار دیگر، چگونه ماهیت منفعت‌طلب و ضدایرانی خود را در همراهی با تحریم‌ها و نقض برجام نشان خواهد داد./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: حمایت

ارسال نظرات