نقد حاکمیت
به گزارش خبرگزاری رسا، در نقد حکومت یا نظام اسلامی، عدهای عیبها و نقصهای ظاهری را میبینند نه ریشهها را. به لکههای صورت میپردازند و آه و واویلا سر میدهند و از آنچه که در کبد روی داده و آن علائم را پدید آورده غفلت میکنند. ایراد را در افراد و افکار میبینند و این هر دو را نقد میزنند و به آن ساختاری که این افراد را تولید کرده یا آن مبانی که این افکار را نتیجه داده، نمیپردازند.
آن زمان هم که درصدد عبور از سطح هستند و میخواهند به ریشهها دست یازند، باز چشم شان چپ میبیند و عقل شان کج میسنجد و فکرشان معوج میفهمد. آنچه که ریشه نیست را ریشه میپندارند و آنچه که ریشه حق است را ریشه باطل میانگارند. چرا که همواره در بستر فضایی تنفس فکری کرده و در ساختاری زیستهاند که اصل آن بستر و ساختار را پذیرفته و نهایت با برخی مناسبات آن به مخالفت برخاستهاند. درحالیکه ریشه تمام این بیماریها و عیب و نقصها همان فضا و بستر و ساختار است که پذیرفته شده است.
به دیگر سخن آن گاه که پیش از نقد و اعتراض به اشکالات موجود، یک طرفه به قاضی رفته و اصل تمدن و توسعهای که مناسبات آن بوروکراسی مفلوک و افلیج است را با جان و دل پذیرفتهاند، چگونه میتوانند ریشههای این فساد اداری را بیابند و درست هم بیابند؟
لاجرم یا به افراد حمله میکنند که چرا مثلا رشوه گرفته یا دزدی کرده و به ناظران میتازند که چرا مراقب نبودهاند و یا طعن و کنایهای نثار نظام و حکومت دینی میکنند که نتوانسته مدیریت نماید.
حال آنکه این همه فساد و اشکال و ضعف و نقص، ثمرات همان ساختاری است که اصل آن را پذیرفته و آن را، چون وصلهای ناجور به حکومت دینی پینه کردهاند و تلفیقی نامتناسب فراهم آوردهاند، و، چون این ساختار مبتنی بر عقلانیت (خودبنیاد) بوده و بار و حاصلی (تکنولوژی) آورده که چشم را خیره میکند، و بشر را به رفاه و پیشرفت مادی نسبی هم رسانده، جرات درگیری و به چالش کشیدنش را ندارند.
در نتیجه تاییدش میکنند و فقط مشکل شان با کسی است که این ساختار را مدیریت میکند. به گمان این افراد اگر سلمانها و مالکها را بر چنین ساختار و سیستمی حاکم کنند، همه چیز باب میل از آب در میآید. حال آنکه حتی «اگر شما نعوذ بالله بالای سر کارخانه شراب سازی، جناب سلمان فارسی را هم قرار دهید، به حسب عادی از این کارخانه همان شراب تولید میشود.» (سیدمهدی میرباقری) ساختاری که متخصصترین و متعهدترینها را هم در خود هضم میکند و جایی برای بحث بر سر "تخصص یا تعهد (؟) " باقی نمیگذارد.
این جماعت درگیر با چنین تلفیق نامتناسب "ساختار تمدن مادی با نظام و حکومت دینی"، به نقد افراد میپردازند و گاه تخصص و گاه تعهد آنها را سوژه نقد قرار میدهند. آن گاه میبینیم که مکرر خودیها را میزنند و نیروهای جبهه حق را میرمانند و تلف میکنند.
این افراد باید پیش از نقد از خود بپرسند مشکلات موجود برآمده از کدام ساختار است؟ نظام دینی یا نظام توسعه غربی؟ از دل کدام یک ابولهبها و ابوجهلها بیرون میزند و از دل کدام یک ابوطالبها و ابوذرها؟ نمیشود این هر دو دسته ثمرات یک درخت باشند. نمیشود از دل یک حکومت هم محسن حججی بیرون آید هم اختلاس کننده و نجومی بگیر. هم فتنه گر بیرون آید هم جهادگر.
سیستم واحد میوههای متناقض بیرون نمیدهد. شاید درختی یک میوه اش شیرین و آبدار شود و یک میوه اش کم آب و کم شیرینی. یا حتی با پیوندها و دستکاری ژنها چند نوع میوه بدهد که هرکدام طعمی و خاصیتی داشته باشد، اما هرچه باشد میوه است. هرگز نمیشود از یک درخت دو چیز متناقض بروید./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان