نظریه علامه طباطبایی در مورد حقیقت ذات خدا
حجت الاسلام عسکری سلیمانی امیری عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، حضور علامه طباطبایی(ره) در قم را یکی از تقدیرات الهی دانست و اظهار داشت: هر کس اطلاع ولو جزئی از مسائل حوزه داشته باشد و بداند کسانی در حوزه قبل و بعد از انقلاب بوده و کارهایی را که انجام داده اند، مقایسه کند، می بیند جریاناتی در حوزه اتفاق افتاد که واقعا خدا می خواست علامه به قم بیاید.
وی افزود: قرآن هم راجع به حضرت موسی همین نکته را می گوید، حضرت موسی در دفاع از شخص که مظلوم واقع شده بود، مشتی به ظالم زد و بعد فراری شد و به مدین رفت؛ در آنجا چوپانی شعیب را بر عهده گرفت تا آنکه با عیالش که بر می گشت، در بیابان به پیامبری رسید. قرآن کریم درباره موسی و وقایعی که بر او گذشت می گوید ثم جئت على قدر یا موسی یعنی این تقدیر الهی بود تا به رسالت برسی. حال تحولات حوزه قبل از انقلاب و رسیدن به انقلاب اسلامی، تقدير الهی بوده است.
استاد فلسفه حوزه و دانشگاه تأکید کرد: باید خدا را باید شاکر باشیم که در زمانی هستیم که از سفره ای استفاده می کنیم که حضرت علامه طباطبایی و حضرت امام برای امت اسلامی به اذن خدای تعالی و به تقدیر او گستردند؛ این مقدمه به پاس قدردانی از مجموعه زحماتی است که علامه طباطبایی برای تربیت شاگردان خود کشیدند و ما هم غير مستقيم تحت تأثیر این تربیت قرار گرفتیم.
وی در ادامه با اشاره به نظریه علامه طباطبایی درباره یکتایی خداوند و نسبت آن با وجود اطلاقی، ابراز داشت: در مقطعی که حضرت علامه مباحث فلسفی را تدریس می کرد، به دلیل جو حاکم، امکان طرح بخشی از دیدگاه های ویژه فلسفی وجود نداشت، از این رو ایشان کوشید نکات کلیدی را برای افراد اهل درک بیان کند تا از این رهگذر به مقصد برسد.
حجت الاسلام سلیمانی امیری اضافه کرد: برای مثال حقیقت خدای متعال و باور اهل معرفت به این حقیقت، از مسائل دشوار و در عین حال حساسیت زا بوده است، از این رو علامه که چنین معرفتی به حقیقت خدا داشته، مبانی آن را در نهاية خود بیان کرده است، بدون آنکه رسما سخنی از حقیقت خدا به عنوان وحدانیت که اطلاق او دلیلی برای او نباشد، به میان آید.
وی ابراز داشت: از نظر علامه حقیقت خدای متعال، وجود حقیقی ای است که مقید به هیچ قیدی نیست و مطلق وجودی است که از هر قیدی پیراسته است و حتی از همین اطلاق هم پیراسته است، بنابراین از نظر ایشان وجود واحد شخصی است و او همان خدای متعال است و «ليس غيره ديار»، بنابراین نتیجه مبانی علامه در نهاية الحكمة وحدت شخصی وجود است.
عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) با اشاره به سخنی از علامه طباطبایی(ره) که نشئه وجود یک وجود مستقل دارد و مابقی وجود رابط نسبت به وجود مستقل اند، گفت: این نظریه بر اساس همان نظریه ای است که ملاصدرا در بحث عليت مطرح کرده و علامه آن را پذیرفته است؛ یعنی این که حقیقت معلول یعنی ماسوی الله حقیقت ربطی است.
وی اضافه کرد: بنابراین، اگر علامه بحث تشکیک در وجود را در بداية الحكمة و نهاية الحكمة مطرح می کند، نظریه نهایی او در حکمت متعالیه و مباحث فلسفی نیست، بلکه یک نظریه متوسط و البته نظریه ای دقیق است؛ طبق بعضی از تعابير خود علامه، نظریه دقیق تر عبور از مرحله تشکیک در وجود و رسیدن به وحدت شخصی وجود است.
حجت الاسلام سلیمانی امیری تصریح کرد: ایشان به سبب رعایت پاره ای مصالح به نظر نهایی خود در کتاب تصریح نمی کند؛ یعنی او تشکیک را به یک معنا می پذیرد، ولی از آن عبور می کند؛ اما پذیرش تشکیک نیاز به توضیح دارد، من برداشت خود را از نظر ایشان این گونه بیان می کنم که بیان مستقیم علامه نیست؛ زیرا قرار است وحدت مخفی وجود بنا به مصالحی در نهاية الحكمة یا دیگر کتب درسی او مانند بداية یا اصول فلسفه و روش رئالیسم ذکر نشود؛ اما وحدت شخصی وجود در آثار ایشان دیده می شود./1330/ت۳۰۲/ج