یادداشت؛
۷ استراتژی شکستخورده!
کاخ سفید و اذنابش هفت استراتژی بزرگ را در کشورمان به اجرا گذاشته که هیچکدام از آنها به تغییر نظام و یا دستکم به تغییر محاسبات منتهی نشده است.
به گزارش خبرگزاری رسا، دشمنان انقلاب اسلامی آرزوی چهلساله تغییر نظام اسلامی ایران را از ابتدا تاکنون در فکر و دل پرورانده و هر از گاهی بسته به فراهم بودن شرایط، برای تحقق این رؤیا تقلا کردهاند. بااینحال، هر بار ناکام مانده و به در بسته خوردهاند.
جمهوری اسلامی را یک قدرت نوظهور میدانستند که میتواند طومار آنها را در هم بپیچد و منافع آنها را در معرض خطر جدی قرار دهد. درست فکر کرده بودند! ولی از آنجا که هیچگاه نتوانستند درک درستی از ماهیت و جوهره انقلاب اسلامی داشته باشند، هر طرح و توطئه و برنامهای که چیدند، به نتیجه دلخواه آنان منتهی نشد. بهعبارتدیگر، دلیل ناکام بودن پروژههای پیچیده و چندلایه آنها این بود که این آرزو در مرحله تحقق، با محاسبات درست همراه نبود و طراحیها مبتنی بر واقعیات جامعه ایرانی - انقلابی شکل نگرفته بود.
این حقیقت نکته بسیار مهمی است که در آستانه فجر چهلم در فرمایشات روز گذشته رهبر معظم انقلاب به آن اشاره شد: «ایران را در اولین ماههای پیروزی انقلاب تحریم و ادعا کردند که تا ۵ الی ۶ ماه دیگر انقلاب اسلامی از بین میرود... چندی پیش هم یکی از دولتمردان آمریکایی در جمع یکمشت تروریست و اوباش گفت امیدوار است که جشن کریسمس ۲۰۱۹ را در تهران بگیرد. جشن ۲۰۱۹ چند روز پیش بود»! (۱۹ دی ۹۷)
چندین سال است که اندیشکدههای آمریکایی که خوراک فکری مقامات این کشور را فراهم میکنند در نشستها و نطقهای خود اعلام میکنند که فشار و تحریم علیه جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت تا زمانی که مسئولین کشور به تغییر محاسبات روی آورند. بر همین مبنا کاخ سفید و اذنابش هفت استراتژی بزرگ را در کشورمان به اجرا گذاشته که هیچکدام از آنها به تغییر نظام و یا دستکم به تغییر محاسبات منتهی نشده است.
۱. ایجاد تفرقه قومی و ترویج جداییطلبی در بین اقوام ایرانی. تحریک قومیتهای کرد، لر، بلوچ، عرب و ... برای کلید زدن شورش به این بهانه که انقلاب اسلامی نماینده یک قوم و تفکر است و بقیه را نادیده میگیرد، اولین سکانس از توطئههای سریالی نظام سلطه بود. غائلهای که در مرزهای جنوب غربی و گوشه و کنار کشور شکل گرفت، با تحریک انگیزههای تجزیهطلبانه آغاز شد، اما وقتی نیمه پنهان این توطئه بر ملأ شد، برخی گروهها و اقوامی که در صف مخالفان انقلاب بودند، به انقلابیون پیوستند و راه خود را از بدخواهان کشور جدا کردند.
۲. جنگ تحمیلی هشتساله نیز پرده دوم این برنامههای سنگین ضدایرانی بود که صد در صد به پیروزی آن ایمان داشتند. صدام در خیال فتح تهران طی چند هفته و حداکثر چند ماه بود و آمریکاییها به وی قول داده بودند تا انواع پشتیبانیهای نظامی و اطلاعاتی را از وی به عملآورند. رژیم بعث در نهایت بهعنوان متجاوز شناخته شد و اندوختهای گرانبها برای بالندگی کشور در همه بخشها بهویژه در حوزه نظامی به دست آمد.
۳. تهاجم فرهنگی و هجمه به باورها و اعتقادات مردم پس از عقیم ماندن حربه نظامی، راهکار بعدی آنها بود. محاسبه کرده بودند که مردم از نظام خسته شدهاند و به دنبال آزادی به سبک غربی هستند. تأثیر عمیق فرهنگ جهاد و شهادت پس از جنگ تحمیلی را، اما در نظر نگرفتند و بهعکس آنچه به دنبالش بودند، علاقه جوانان به معنویات، شعائر مذهبی و ارزشهای انقلاب سالبهسال مضاعف شده است.
مراسمات باشکوه شبهای احیا، اعیاد و مناسبتهای مذهبی و جشنهای یومالله ۲۲ بهمن، ۹ دی و ... ازجمله نمونههای بارز این اقبال عمومی و غیرقابل خدشه به شمار میآیند.
۴. ممانعت از پیشرفت علمی - صنعتی کشور از دهه ۸۰ به اینسو سرعت بیشتری گرفت؛ هرچند پیش از آنهم به اشکال مختلف دیده میشد. بااینحال، دانشمندان جوان ایرانی با افتخار به باشگاه کشورهای دارای فناوری پیشرفته هستهای، نانو، هوا- فضا، پزشکی و... پیوستند و در این راه، شهدای پرافتخاری تقدیم شد. کشورمان به برکت این مجاهدتها اکنون در رتبههای برتر علمی جهان قرارگرفته و همه فناوریها به شکل غیرقابل تغییری بومیسازی شدهاند.
۵. برنامهریزی برای براندازی نظام اسلامی در فتنه سالهای ۷۸ و ۸۸ که شدت و خطر آن ایبسا از خطر جنگ تحمیلی بیشتر بود، برگ دیگری از محاسبات بیثمر علیه جمهوری اسلامی محسوب میشود. فتنه مخملی و عبری، عربی، غربی سال ۸۸ از انقلابهای رنگی الهام گرفتهشده بود که از قضا همه آنها با موفقیت همراه بود و طراحان آن، احتمال شکست آن را ناچیز میدانستند.
نکته اینجاست که فتنه ۸۸ در امتداد پروژه برهم زدن ژئوپولتیک منطقه و جنگ داخلی سوریه قرار داشت که به محاق رفتن آن، به بزرگترین فضاحت آمریکا در سالهای اخیر تبدیلشده است.
۶. در پسابرجام، نفوذ برای تغییر محاسبات مسئولان و باورهای مردم را شاهد بودیم؛ به این نحو که دوگانه «معیشت – ارزشها» برجسته و اینگونه تبلیغ شد که برای برخورداری از رفاه و معیشت باید از آرمانهای انقلاب کوتاه بیاییم.
این در حالی است که برخی کشورها برای برخورداری از معیشت بهتر، تن به خواستههای غرب دادهاند، اما هنوز تحتفشار و تحقیر قرار دارند. ازاینرو، میتوانیم بگوییم که این بار، مردم بیش از مسئولین برای مقابله با نفوذیها قد علم کردند و اجازه ندادند که این دوگانه شوم به سمت معیشت عاریهای و تحقیرآمیزی که سرابی بیش نیست، متمایل شود.
۷. آخرین تیر ترکشی که در چله کمان گذاشتهاند، بحث تحریمهای اقتصادی است؛ با این ملاحظه که مردم را در مقابل نظام قرار دهند. از منظر آنها مردمی که همیشه بهعنوان اصلیترین پشتوانههای نظام روبهروی زرسالاران بینالمللی میایستند، به دلیل تحریمها و فشارهای وارده بر معیشتشان، برای دفاع از نظام بیانگیزه خواهند شد.
تصور آنها این است که فشارهای تحریمی اخیر که ابعاد و بخشهای آن را گستردهتر و متنوعتر شده، گارد مردم را نسبت به دشمنان قسمخورده انقلاب باز میکند و نوعی تمایل به تغییر وضعیت را در جامعه حتی اگر به قیمت استقبال از بیگانگان باشد، ایجاد مینماید. البته این محاسبه هم مثل همه محاسبات چهل سال گذشته قطعاً غلط است. به تعبیر سکاندار انقلاب در دیدار با مردم قم: «تحریمها فشارهایی را بر کشور و مردم وارد میکند. آمریکاییها با خوشحالی میگویند این تحریمها در تاریخ سابقه ندارد. بله، سابقه ندارد؛ انشاءالله شکستی هم که آمریکاییها میخورند سابقه ندارد.»
و بالاخره اینکه دشمن در جنگ سخت و نرم با این باور که در کشور بازدارندگی و ثبات سیاسی وجود ندارد هجمه خود را آغاز کرد، اما مقاومت خستگیناپذیر موجب شد که حریف، محاسباتش را تغییر دهد و به این نتیجه برسد که تمام برآوردهایش غلط و پوچ بوده است. در حال حاضر نیز مردم و مسئولین مانند گذشته باید محاسبات دشمن را با حفظ انسجام، اقتدار و یکپارچگی کشور، شناخت درست تهدیدات به شکست بکشانند تا بتوانیم از این پیچ تاریخی بهسلامت عبور کنیم. انشاءالله. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات