یادداشت؛
امضای جان کری اعتبار ندارد
محمدجواد ظریف در مصاحبهای تأکید کرده است، «پیام اقدامات رییسجمهور آمریکا این است که آمریکا قابل اتکا نیست». آری! امضای جان کری اعتبار ندارد.
به گزارش خبرگزاری رسا، «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با شبکه «فاکس نیوز» تأکید کرده است:” پیام اقدامات دولت «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا این است که آمریکا قابل اتکا نیست، شاید او به “آمریکا در وهله نخست” اعتقاد داشته باشد، اما در یک محیط جهانی ناامن، آمریکا نمیتواند در وهله نخست باشد. همه ما باید در یک محیط جهانی که امن است، با هم کار کنیم و شما تنها زمانی میتوانید در یک محیط امن جهانی زندگی کنید که با احترام به امضای خود، به خود احترام بگذارید. ”
در خصوص اظهارات وزیر امور خارجه کشورمان نکاتی وجود دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت:
۱-بی اعتباری قول و امضای مقامات آمریکایی، منحصر به دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی ایالات متحده نیست. همگان به یاد دارند که متعاقب امضای توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۵، باراک اوباما به وزارت خزانه داری خود دستور داد تا با اعمال نفوذ و لابی هایپشت پرده، مانع از عادی سازی روابط بانکی با ایران شود. این اقدام به معنای نقض ماده ۲۹ برجام بود. تنها تفاوت ترامپ و اوباما، در صراحت و رفتار این دو است! ترامپ رسما از توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۵ خارج شد و اوباما، این اقدام را به صورت غیر رسمی صورت داد.
۲-چنین قاعدهای در خصوص رئیس جمهور بعدی ایالات متحده آمریکا نیز صدق میکند. در این میان کمترین اهمیتی ندارد که برنی سندرز و جو بایدن راهی کاخ سفید شوند یا مجددا ترامپ در راس معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا باقی بماند! در هر دو وضعیت، کمترین احتمالی برای پایبندی مقامات کاخ سفید نسبت به تعهدات خود وجود ندارد. چنانچه ترامپ در پروژه “خروج از برجام” بی اعتباری امضای مقامات آمریکایی و بی تعهدی آنها را نشان داد، دولت بعدی آمریکا (به فرض آنکه دولتی دموکرات باشد) نیز در پروژه صوری “بازگشت به برجام” نیز چنین اقدامی را صورت خواهد داد.
۳-عقلانیت سیاسی و درایت راهبردی ما اقتضا میکند که هر گونه پدیده سیاسی و اقتصادی که ایالات متحده مولد آن بوده یا در شکل دهی آن نقش داشته است را به مثابه “ثوابت ” سیاست خارجی خود در نظرنگیریم. (حتی نگاه تاکتیکی و مقطعی ما نسبت به این پدیدهها نیز دارای حدود و ثغوری است که در آینده راجع به آن سخن خواهیم گفت).
متاسفانه چنین اشتباه بزرگی در قبال برجام رخ داد و توافق هستهای میان ایران و عضای ۱+۵ به نقطه ثقل حوزه اقتصاد و سیاست خارجی کشورمان تبدیل شد. همین مسئله سبب شد تا با خروج ایالات متحده از برجام و اخم و لبخند مقامات غربی، این نقطه ثقل جا به جا شده و در نتیجه، متعلقات آن نیز در وضعیتی بی ثبات قرار گیرد. تکیه بر ظرفیتهای قابل تغییر (از جمله هر پدیدهای که امضا و تعهدات مقامات آمریکایی پای آنها باشد) نه تنها خطایی تاکتیکی، بلکه خطایی استراتژیک و راهبردی محسوب میشود و هزینههای آن برای اقتصاد و سیاست خارجی کشور بسیار سنگین خواهد بود. این تجربه تلخ را در قبال برجام و حوادث پس از انعقاد توافق هستهای آموختیم. بدیهی است که از این لحظه، دیگر جایی برای ریسک پذیری و آزمون و خطا از سوی ما وجود ندارد. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: رسالت
ارسال نظرات