سپر برجامی آقای جاسوس!
به گزارش خبرگزاري رسا، واکنشها نسبت به گزارش روز دوشنبه «وطنامروز» با عنوان «جاسوس صهیونیستها» پیرامون برخورد تنشآفرین دولت آلمان در قرار دادن حزبالله لبنان در لیست گروههای تروریستی و برخورد با برخی افراد منتسب به حزبالله و در نقطه مقابل آن عملکرد سفیر آلمان در کشورمان ادامه دارد؛ گزارشی که محوریترین مسأله آن سابقه اطلاعاتی و رده بالای میشائیل کلور برشتولد در اداره اطلاعات آلمان(BND) و سوال پیرامون چرایی انفعال وزارت امور خارجه در پذیرش وی به عنوان سفیر یکی از کشورهای مهم در حاشیه ارتباطات خارجی ایران بود.
برشتولد پیش از آغاز به کار خود به عنوان سفیر جمهوری فدرال آلمان در ایران، بهعنوان معاون اداره اطلاعات آلمان(BND) مشغول بوده است. رابطه بسیار نزدیک این اداره با نهادهای امنیتی آمریکا که به بخشی از آن نیز در گزارش روز سهشنبه با عنوان «تاریکخانه دیپلماسی» اشاره شد و همچنین آغاز ارتباطات گسترده برشتولد با مردم و چهرههای شناختهشده در سایه انفعال وزارت خارجه از بحثبرانگیزترین و کلیدیترین مباحثی بود که طرح آن با واکنشهای شتابزدهای از سوی وزارت خارجه آلمان، رسانههای ضدانقلاب و بخشی از فعالان سیاسی همراه شد.
وزارت خارجه آلمان در واکنش به گزارش مذکور به ایران اینترنشنال گفت: «هیچ ارتباطی بین سفیر آلمان در ایران و آخرین تصمیم وزارت کشور دولت فدرال آلمان در تروریست شناختن حزبالله لبنان وجود ندارد».
اگرچه «ایران اینترنشنال» این موضع وزارت خارجه آلمان را تکذیب «جاسوسی» سفیر آلمان در ایران عنوان کرد اما نگاه دقیقتر به متن اعلام موضع وزارت خارجه آلمان نشان میدهد مقامات آلمانی از پاسخگویی به اصل مسأله فعالیتهای اطلاعاتی- امنیتی سفیرشان در ایران طفره رفتهاند و تنها به تکذیب ارتباط بین برشتولد و تصمیم وزارت کشور آلمان علیه حزبالله لبنان اکتفا کردهاند، موضوعی که اصلا مدعای گزارش «وطن امروز» هم نبوده است و در گزارش روز دوشنبه نیز از برخورد با فعالیتهای سفیر آلمان بهعنوان واکنشی جهت مقابله با اقدامات دولت آلمان علیه منافع ملی کشورمان سخن به میان آمده بود.
رسانه سعودی «ایران اینترنشنال» در ادامه گزارش خود سعی کرده بود این مباحث را به مسائل پیشآمده برای سفارتهای عربستان و انگلیس در سالهای گذشته پیوند بزند و به این ترتیب اهمیت روشن شدن ابهامات مطرحشده درباره سفیر آلمان در ایران را لاپوشانی کند؛ نکاتی که در موضع به ظاهر تکذیبی وزارت خارجه آلمان نادیده انگاشته شد و تلاش شد با طرح صورت مسأله ارتباط میان برشتولد و تصمیم وزارت کشور آلمان مبنی بر برخورد با حزبالله لبنان، از پاسخگویی به آن فرار کنند.
علت انتخاب فردی در چنین سطح و سابقه اطلاعاتی در سازمان جاسوسی BND آلمان بود که نزدیکی مثالزدنی با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بهعنوان قطب تخاصم با جمهوری اسلامی ایران دارد.
انتصاب برشتولد بهعنوان سفیر جمهوری فدرال آلمان در ایران، آن هم دقیقا در میانه دورهای که وی یک سمت عالی در اداره اطلاعات آلمان(BND) داشته است دقیقا برای انجام چه ماموریت ویژهای بوده است؟ سابقه رفتار برشتولد در دورههایی که وی بهعنوان سفیر یا دیپلمات در رژیم صهیونیستی، کنگو، سومالی و یمن حضور داشته است، هیچ گونه شباهتی به سنخ رفتارهای وی در دوره فعالیتهایش در کشورمان که دائما در حال ارتباطگیری با گروهها و عناصر اجتماعی و سیاسی مختلف است، ندارد.
با محور قرار دادن چنین مواردی، سابقه آشکار وی بهعنوان یک فرد رده بالا در اداره اطلاعات آلمان و واکنش شتابزده وزارت خارجه آلمان به گزارش «جاسوس صهیونیستها»، لیست بلندی از سوالات پیرامون کار ویژه و ماموریت میشائیل کلور برشتولد میتوان بر زبان آورد.
اما واکنشها به گزارش مورد بحث به وزارت خارجه آلمان محدود نماند و علاوه بر رسانه سعودی ایران اینترنشنال، شبکههای ضدانقلاب فارسیزبان نیز سعی کردند با درج مسائل فرعی به منحرف کردن افکار عمومی از سوال و صورت مسأله اصلی طرحشده بپردازند.
در میان این واکنشها اما یکی از مدیران ارشد دولت اصلاحات و از فعالان فتنه سال 88 نیز با انتشار توئیتی که با واکنشهای تندی نیز از سوی کاربران مواجه شد، گزارش «جاسوس صهیونیستها» را همسویی با ترامپ دانسته و از روزنامه «وطن امروز» به عنوان کاسب تحریم یاد کرده بود تا از همسویی شتابزده فعالان رسانهای اصلاحطلب و نزدیک به دولت برای به انحراف کشاندن سوالات مطرحشده پیرامون سابقه و فعالیتهای سفیر آلمان عقب نیفتد.
پرسشهای بیپاسخ از وزارت امور خارجه
واکنش عجیب سخنگوی وزارت امور خارجه به گزارش «جاسوس صهیونیستها» نیز یکی دیگر از مسائل مورد بحث در روزهای گذشته بود که با استقبال رسانههای غربگرا نیز مواجه شد. سیدعباس موسوی در این خصوص اظهار داشت: مرجع تشخیص مسائل امنیتی و مسائل مرتبط با این موضوع و اینکه یک فرد چه کاره است، وزارت اطلاعات است و یک رسانه نمیتواند بر اساس گزارشهای خود چیزی را به کسی در این زمینه منتسب کند و چنین قضاوتی داشته باشد.
وی تاکید کرد: ما تابع قوانین هستیم و دیپلماتهایی هم که در ایران هستند، باید تابع قوانین باشند و دیپلمات باشند و برای کار دیپلماتیک وارد ایران شده باشند. اگر خلاف این باشد، وزارت اطلاعات ورود میکند و گزارشهای رسانهای مبنای قضاوت ما نیست. سخنگوی وزارت امور خارجه در حالی قضاوت درباره اینگونه مسائل را از حیطه وظایف رسانهها خارج میداند که وظیفه ذاتی یک رسانه نظارت بر فرآیندهای گوناگون سیاسی و اجتماعی برای حفاظت از منافع ملی مردم کشورش است.
به عبارت دیگر، باید گفت فلسفه وجودی رسانه نظارت بر همین مواردی است که سخنگوی وزارت امور خارجه رسانه را از آن خلع ید میکند. ارائه مستنداتی که نشان از سابقه سالها فعالیت سفیر آلمان در مهمترین نهاد جاسوسی این کشور دارد و پرسش از چرایی انفعال دستگاه دیپلماسی کشور در قبال این مساله، از بدیهیترین رسالتها و وظایف یک رسانه است که پرداختن به آن موازیکاری با هیچ کدام از نهادهای رسمی کشور به شمار نمیرود.
وزارت امور خارجه باید پاسخگوی این پرسش کلیدی باشد که چرا برخلاف تمام پروتکلهای امنیتی و دیپلماتیک اقدام به پذیرش سفیری کرده است که موقعیت و رتبه بالای او در یک سازمان جاسوسی بر کسی پوشیده نبوده است؟ روابط خصمانه آلمان با کشورمان در عمده بزنگاههای حساس در طول 40 سال گذشته (که در جدیدترین مورد میتوان به نقشآفرینی و همراهی در عملیات تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران اشاره کرد) آیا دلیل کافی برای بودن ظن نسبت به معرفی چنین شخص مشکوکی نبوده است؟
ارتباط سازمان جاسوسی BND، که سفیر آلمان به عنوان معاون رئیس در آن سمت بالایی داشته است، با سازمانهای جاسوسی آمریکا به حدی نزدیک بوده است که پس از انتشار گزارش روزنامه «زود دویچه سایتونگ» مبنی بر اینکه این اداره دادههای شهروندان آلمانی را به آژانس امنیت ملی آمریکا منتقل میکرده، در این کشور سروصدای زیادی پیرامون فعالیتهای این سازمان نزدیک به آمریکا شکل گرفت اما با وجود چنین مسالهای نیز دستگاه دیپلماسی کشور نسبت به تایید استوارنامه سفیر آلمان هیچ گونه تعللی از خود نشان نداد.
در همین زمینه و با توجه به فعالیتهای برشتولد در کشورهای مختلف و از جمله ماموریت در تلآویو و نزدیکی با نهادهای امنیتی رژیم اشغالگر صهیونیستی، پرسشی که وزارت امورخارجه نسبت به آن باید پاسخگو باشد این است که چرا بهرغم هشدارهایی که مراکز اطلاعاتی کشورمان بارها نسبت به پذیرش این جاسوس آلمانی بهعنوان سفیر داده بودند، این وزارتخانه براحتی اقدام به تایید استوارنامه سفیر آلمان کرد؟
طرح مجموعه این پرسشها و ابهامهای فزایندهای که پیرامون آنها وجود دارد، به عنوان بخشی از رسالت مطبوعات در راستای صیانت از منافع و مصلحت عمومی کشور به شمار میرود.
مصونیت در سایه عینک برجامی
اقدامات هجومی در هدف قرار دادن پایگاهها و اهرمهای فرامرزی قدرت ایران از سوی دولتهای اروپایی و تعلل نسبت به رویههای حاکم بر فعالیتهای به ظاهر دیپلماتیک سفرای کشورهای اروپایی در خاک کشورمان این پیشفرض را به اذهان متبادر میکند که رویه برجامی دستگاه سیاست خارجه و دولت مبنی بر مماشات حداکثری و چشمپوشی بر اقدامات دولتهای غربی با نیت راضی نگه داشتن آنها کماکان ادامه دارد. مصداق برشتولد و پذیرش وی با سوابقی که به آن اشاره شد، بهعنوان سفیر آلمان در تهران هرچند به عنوان یک پرونده مهم مطرح است اما نشان از رویهای دارد که وی تنها مصداق آن به شمار نمیرود.
برخورد عجیب و توهینآمیزی که در چند سال گذشته با تعدادی از سفرا و دیپلماتهای ما در اتحادیه اروپایی صورت گرفت را میتوان گواهی از در پیش گرفتن رویه تهاجمی دولتهای اروپایی در مواجهه با انفعال دستگاه سیاست خارجی کشورمان به حساب آورد. مثالهایی از اخراج غیرقانونی 2 دیپلمات ایرانی از هلند که در نهایت امر بیگناه بودن آنها توسط خود هلند نیز تایید شد تا اخراج دیپلماتهای ایرانی از فرانسه و رفتاری که نسبت به دیپلماتهای ایرانی در دانمارک رخ داد، همگی نشان از یک شکاف عمیق میان نوع رفتار دولت ایران و دولتهای اروپایی در مواجهه با دیپلماتهای یکدیگر دارد؛ رفتاری که با گذر زمان شدت بیشتری به خود گرفته و در حال حاضر اقدامات تندی را متوجه دیپلماتهای ایرانی و نیروهای همسو با جمهوری اسلامی کرده است. برشتولد در حالی با پیشینه آشکار خود در جاسوسی به عنوان سفیر آلمان پذیرفته شد که اسدالله اسدی برخلاف مصونیت دیپلماتیک خود در آلمان دستگیر شد.
در همین زمینه، کارشناسان معتقدند یکی از دلایل «انفعال ضدامنیتی» وزارت امور خارجه هم در جریان برخورد اروپا با دیپلماتهای ایرانی و هم چشمپوشی نسبت به ورود جاسوسهای اروپایی به ایران با پوشش دیپلماتیک را میتوان در جهانبینی برجامی دولت و دستگاه سیاست خارجه جستوجو کرد و کماکان مشخص نیست این جهانبینی بعد از مرگ چندباره برجام تا به کجا ادامه پیدا خواهد کرد./1360/