۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۵
کد خبر: ۶۶۵۱۵۰
حجت الاسلام لیالی تبیین کرد؛

اقتصاد بیمار؛ زاییده تفکر لیبرالی

اقتصاد بیمار؛ زاییده تفکر لیبرالی
حجت الاسلام لیالی گفت: مشکلات اقتصادی امروز کشور ناشی از دور شدن از مبانی دینی است و این گرفتاری‎ها زاییده تفکر لیبرال و نئولیبرال است.

اشاره: در پی انتشار مصاحبه استاد علوی بروجردی و شوخی دانستن اقتصاد اسلامی توسط وی، این سخنان با واکنش های گسترده اندیشمندان و حوزویان از یک سو  و استقبال رسانه های اصلاح طلب و همچنین رسانه های معاند از سوی دیگر قرار گرفت.

از این‎رو خبرنگار سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، برای روشن شدن شبهات مطرح شده توسط وی به سراغ حجت الاسلام محمد علی لیالی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی رفته است تا دیدگاه های ایشان را در این خصوص جویا شود. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

رسا ـ سخنان حاج آقای علوی بروجردی مبنی بر عدم وجود اقتصاد اسلامی، بازتاب‎های گسترده‎ای در رسانه‎های معاند خارجی و به تبع در برخی رسانه‎های اصلاح طلب داشته است؛ تحلیل شما در این زمینه چیست؟

ایراد وارد به ایشان و برخی از صاحبان فکر و اندیشه این است که برخی از این سروران، نظرات علمی خود را در رسانه و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی منتشر می کنند. این در حالی است که احساس می شود جای مباحث علمی در مباحثات طلبگی و دانشگاهی و در محافل علمی است و بعد از چکش کاری در گعده‎های علمی، در فضای رسانه، آن هم نه به صورت یک طرفه بلکه در قالب گفت وگو و مناظره مطرح شود.

اصطلاحی که این روزها زیاد شنیده می شود و تحت عنوان فقیه نو اندیش و نواندیشی مطرح می شود، نوعی توهین به ساحت فقاهت و خود فقهاست و اینکه نکاتی از جانب فقیهی گفته شود که رسانه های خارجی از آن استقبال کنند و به این واسطه به آن فقیه، لقب نواندیش بدهند، به صلاح نظام فکری و معرفتی نیست.

اساس ادعای استاد علوی بروجردی در چند نکته خلاصه می‎شود؛ اولین نکته نهفته در مطالب مطرح شده از جانب ایشان، تنزل دادن جایگاه فقه، فقاهت، حاکمیت و حکومت اسلامی به محدوده حداقلی فقه و شریعت است.

ایشان برای اثبات ادعای بزرگ خود، ادعای دیگری را مطرح می کند و آن اینکه رسالت و نبوت پیامبر(ص) نیز محدود به معنویت و اخلاق بوده و شؤونات دیگر پیامبر اکرم (ص) شؤونات دنیایی بوده است.

ادعای سوم استاد علوی بروجردی در خصوص  فقدان نظم و نظامات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است و نکته چهارم و مهمتر از همه اینکه ایشان مبنای تمام ادعاهای خود را بر سیره عقلا و عقل جمعی استوار کرده اند و ملاک را تنها عقلانیت، عرف و میل جمعی گرفته اند؛ این خلاصه ای از ادعاهای مطرح شده ایشان بود.

همگان در بیان دیدگاه های خود آزادند؛ اما آنچه در بیان دیدگاه های دینی و اسلامی مهم است، این که طوری عمل نشود که حاصل آن محدود شدن شریعت باشد و سکولاریسم و تفکرات لیبرالی در عرصه تفکر دینی رسوخ کند.

اینکه دین به صورت حداقلی معرفی شود و ساحت دین از عرصه های سیاست، مدیریت، اجتماع، اقتصاد و... دور دانسته شود که این مسأله منشأ نگرانی است؛ چرا که دیدن دین در یک قالب حداقلی، ما را در دامان نوعی سکولاریسم دینی خواهد انداخت.

ادعاهای مطرح شده از جانب استاد علوی بروجردی ابتدا در سایت اقتصاد نو مطرح شد؛ از سوی دیگر برای این ادعاها مبنای قرآنی و روایی وجود ندارد و مبنای آن را عقلانیت و عرف گرفته اند؛ بنابراین در مقام نقد، بنده نیز پاسخ عقلی ارائه می‎کنم.

اخلاق و معنویت در صدر رسالت انبیاء و از جمله رسول مکرم اسلام(ص) بود؛ اما همه رسالت انبیا(ع) در اخلاق و معنویت خلاصه نمی شود و رسالت پیامبران برای هدایت بشر در دنیا و آخرت است.

هر یک از پیامبران طبق مقتضات زمان خود دست به هدایت بشر زده اند، سلیمان نبی(ع) طبق شرایط زمانی و مکانی خود به ایجاد حکومت اقدام می کند، پیامبر گرامی اسلام(ص) 10 سال حکومت داری می‎کند و در مدینة النبی با تأسیس نظامات سیاسی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اسلام حداکثری را پیاده می کند و آنچه از این به دست می آید جامعیت دین و شریعت حداکثری و لزوم پیاده سازی آن است.

رسا ـ به نظر می‎رسد ایشان و برخی هم‌فکران‌شان مشکلات کنونی کشور را مؤید ادعاهای خود گرفته‎اند؛ آیا وضعیت اقتصادی امروز کشور محصول اقتصاد اسلامی است یا نتیجه عمل کردن به نظریات غربی است؛ دیدگاه شما چیست؟

این ادعا مطرح شده است که پیاده سازی دین حداکثری در 40 و اندی سال بعد از انقلاب، موفقیتی در بر نداشته است و باید به همان دین حداقلی اکتفا شود و در باب اقتصاد، اجتماع و سیاست، ورودی صورت نگیرد.

هیچ کسی منکر برخی ناکارآمدی‏‎ها و مشکلات در عرصه‎های مختلف در 40 سال گذشته نیست؛ اما باید نگاه منصفانه ای به این ضعف‎ها داشته باشیم، چرا که بسیاری از مشکلات، موانع و محدودیت‎ها مربوط به حکومت دینی نبوده، بلکه ناشی از دشمنی‎ها و تهاجم خارجی بوده است، نظام دینی در طول این سال‌ها مورد تهاجم قرار داشت و در کنار این موارد عملکرد نادرست برخی از مدیران را هم نباید از نظر دور داشت.

مشکلات در سر راه همه حکومت‎ها وجود دارد، اما این دلیل نمی شود یک نظام با کوچکترین دست انداز و مانع از آرمان‌های خود دست بکشد و عقب بنشیند و در مسأله شریعت به حداقل ها اکتفا کند؛ چطور ممکن است اسلامی که دارای جامعیت کامل است نظم و نظامی نداشته باشد، بنابراین عدم ورود به سیاست، اقتصاد و... نقصانی برای دین و به تبع آن نظام و حاکمیت دینی به حساب می آید.

نکته بعدی اینکه بزرگوارانی همچون استاد علوی بروجردی در این موضوع بر عقلانیت و عرف تأکید می کنند و این بحث مهم و مفصلی است؛ اینکه عقل حجیت دارد یا ندارد؟ کدام عقل و کدام عرف حجیت دارد؟ همه باید مورد بحث قرار گیرد.

سؤال من این است؛ مکتب سکولار و لیبرال که مبنای خود را عقلانیت و عرف قرار داده است، آیا امروز خود درگیر بحران‎ها و چالش‎ها نیست؟ اساتیدی همچون آقای علوی کدام عقل را معیار قرار داده‎اند؟ آیا عقل لیبرال که خود دچار چالش‌های متعدد است می‎تواند معیار ما باشد؟

آنچه در عرفی و عقلی شدن دین و نتیجه آن، ما را دعوت می‎کند که به دین بازگردیم و راه حل مشکلات بشر استفاده از دستورات شریعت است و وادادگی و اظهار عجز نسبت به حل مسائل چاره کار نیست.

کسانی که اقتصاد اسلامی را رد می کنند به چند سؤال باید پاسخ بگویند؛ آیا نظامات حاکم بر جهان امروز برمبنای سیره عقلاست؟ کدام مدل اقتصادی مبنای کار آن هاست؟ این در حالی است که مدل های مختلفی مطرح شده است که حتی با یکدیگر در تعارض اند.

اگر گفته شود که نظامات اقتصادی، امروز نتیجه تجربه بشر است، باز این سؤال مطرح می شود که کدام تجربه؟ شما کدام مدل تجربه را می خواهید بپذیرید؟ و اگر گفته شود اقتصاد هر جامعه براساس عرف آن جامعه است، باز این سؤال مطرح است که کدام عرف؟ عرف متشرعه غیرمتشرعه کدام عرف؟

سؤال بعدی از این استاد محترم این است که در موضوع توسعه و عدالت بنای عقلا بر تقدم توسعه است یا عدالت؟ برخی توسعه را مقدم کرده اند و برخی عدالت را مقدم می داند و این نشان از تعارض دارد.

استاد علوی بروجردی و هم‌فکران ایشان باید به این سؤال پاسخ دهند که جایگاه تفکر دینی در اقتصاد امروز که مبنای آن اصالت سود و  اصالت لذت است کجاست؟ جایگاه مبانی که کتب دینی ما مشخص کرده اند، حلال و حرامی که دین ما به آن پرداخته اند در اقتصاد سود محور امروز کجاست؟

اساس اقتصاد امروز رباست و بر آن بنا نهاده شده است و این در حالی است که بنای اقتصاد اسلامی بر «أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا» بنابراین عقلانیت حاکم بر اقتصاد که بنا را بر حلیت ربا قرار داده است نمی تواند ملاک اقتصاد ما باشد.

آیا نظامات حاکم بر اقتصاد امروز آیا با عقلانیت اسلامی سازگار است؟ جایگاه عقلانیت اسلامی در عرصه کجاست؟ نباید از نظر دور داشت که سیره عقلایی که در دین پذیرفته شده، سیره متشرعه است و سیره عقلایی که مقابل نص و شریعت باشد از هیچ حجیتی برخوردار نخواهد بود.

در پایان به مغالطه ایشان اشاره کنم و آن اینکه ایشان می گویند: «مگر علم شیمی یا فیزیک اسلامی داریم که اقتصاد اسلامی داشته باشیم» اتفاقا علم اقتصاد علوم انسانی و انسان با آن سر و کار دارد و با علوم تجربی متفاوت است.

مجموع اظهار نظرات این بزرگواران ما را به این می رساند که این اساتید شناخت درستی از اقتصاد ندارند و آن را در زمره علوم تجربی گرفته اند، این در حالی است که اقتصاد جزء علوم انسانی است.

در پایان باید بر این نکته تأکید کرد که مشکلات اقتصادی امروز کشور ناشی دور شدن از مبانی دینی است و این گرفتاری‎ها زاییده تفکر لیبرال و نئولیبرال است و دولت ها با نگاه به بیرون و غفلت از داشته‎ها کشور را به این بحران‎ها کشانده‎اند./1399/گ403/ف

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۰
افت ارزش پول ملی به چه معناست؟

این روزها در ایران شاهد از بین رفتن ارزش پول ملی هستیم نه افت ارزش پول ملی. می خواهم در مبحث‌اقتصاد بین‌الملل ، یک مثال صحیح برای فهم بهتر ارزش پول ملی ذکر کنم:

امروز اگر ما تصمیم بگیریم برای یک ماه به خارج از ایران مثلا به اروپا ، امریکا، کانادا یا دبی سفر کنیم غیر از هزینه بلیط و غیره فقط هزینه یک ماه اقامت در هتل در شرایط متوسط
هر شب اقامت ۳۰۰ دلار
دلار ۳۰ هزار تومان
هر شب ۹ میلیون تومان
سی شب ۲۷۰ میلیون تومان
که این هزینه برای ثروتمندان هم بسیار گران است.

در حالیکه تا ۳ سال قبل در شرایط متوسط
هر شب اقامت ۳۰۰ دلار
دلار ۴ هزار تومان
هر شب ۱/۲ میلیون تومان
سی شب ۳۶ میلیون تومان

در آن سال (سه سال قبل) اگر یک خارجی به ایران می آمد هر شب اقامت
۴۰۰ هزار تومان
دلار ۴ هزار تومان
یعنی هر شب ۱۰۰ دلار
۳۰ شب، ۳۰۰۰ هزار دلار

اما الان هر شب اقامت در ایران
۴۰۰ هزار تومان
دلار ۳۰ هزار تومان
یعنی هر شب ۱۳ دلار !
۳۰ شب ۳۹۰ دلار

در واقع یک خارجی الان برای اقامت یک ماهه ۳۹۰ دلار بجای ۳۰۰۰ دلار می‌پردازد و یک ایرانی برای اقامت یک ماهه در خارج ۲۷۰ میلیون بجای ۳۶ میلیون می‌پردازد .

این یعنی امروز یک خارجی با حقوق ۴ روز خود می‌تواند یک ماه در ایران اقامت کند و یک ایرانی با حقوق ۲۷۰۰ روز خود یا حقوق ۷/۵ سال می‌تواند یک ماه در خارج اقامت کند.

ساندویچ کوچک مکدونالد ۶ دلار است و مدیر یکی از بزرگ‌ترین هتلهای شیراز تعریف می‌کرد وقتی به مشتری امریکایی هتل گفته اند شبی ۱۳ دلار ، او باور نمی کرده است. این یعنی کار اقتصاد تمام است!

گرچه رئیس جمهور ما معتقد است اوضاع اقتصاد ما بهتر از آلمان است
0
0
محسن
Iran, Islamic Republic of
۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۱
سلام. حجه الاسلام دکتر لیالی، همشهری، دوست و استادم بودم و من با نظر ایشان کاملاً موافقم. اساساً باید پرسد که شکست یعنی چه؟ اقتصاد در کجای علوم رده بندی میشه؟ رابطه اسلام و برساخته های دینی (نتایج مبانی دینی) با اون چیه؟ ...
0
0