تفکر تروریستی ریگی؛ مهرهای در پازل ضداسلامی استراتژیستهای استکبار
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از راهبردهای آمریکا برای تسلط بر منطقه، ایجاد گروههای چریکی و اعتقادی بود که بدون پول و مال به مبارزات اعتقادی بپردازند. این مسأله که آمریکا بتواند نیرویی قابل اعتماد و اطمینان برای خودش تأسیس کند، از سالها برای آمریکاییها دغدغه بوده. شواهد آن را میتوانیم در آزمایشات طولانی مدت آمریکا، برای تولید مادهای شیمیایی، جهت روراست کردن و افزایش صداقت عناصر، عوامل و جاسوسهایشان در سازمانهای جاسوسی خود دید.
مسعود رجوی، عبدالمالک ریگی، اسامه بن لادن، حبیب کعبی، جمشید شارمهد، ابومصعب الزرقاوی، ابوبکر بغدادی، سلیم ادریس، ایمن الظواهری، ابوعبدالله الحموی، ابومحمد جولانی و دیگر سرکردگان گروهکهای تروریستی که در دو دهه اخیر اقدام به نا امن سازی منطقه جنوب غرب آسیا و حتی در مناطقی در اروپا و ... نیز دست به عملیاتهای تروریستی بزنند، همگی از یک منشاء تغذیه اطلاعاتی و عملیاتی میشدند.
البته تاریخ گواهی میدهد، هنگامی که تاریخ مصرف هر کدام از این افراد به اتمام رسید و خواستند علیه اربابانشان شاخ و شانه بکشند و یا در دام اطلاعاتی و عملیاتی سربازان گمنام، گرفتار آمدند، بی هیچ پشتوانه و حمایتی رها شدند و اربابانشان نیز از آنها اعلام برائت کردند!
هنوز اسناد و مدارک متعدد و زیادی از حمایتهای اطلاعاتی، لجستیکی، آموزشی، نظامی و ... آمریکا و دیگر همپیمانانشان از این گروهکهای تروریستی موجود است. عبدالمالک ریگی، یکی از سرکردگانی بود که تحت نظر افسران برجسته و آموزش دیدۀ آمریکایی و اسرائیلی، مدت زیادی مناطق سیستان و بلوچستان را ناامن کرده بود و با نام رهایی بلوچ از دست آنچه که به اصطلاح خشونتها و بیمهریهای نظام جمهوری اسلامی ایران میدانست، به ترور و قتل عام همان مردم دست میزد.
هنگامی که شبکه العربیه عراق، به صورت آنلاین و مستقیم، سر بریدن یک ایرانی (شهاب منصوری) را پخش میکرد، معلوم بود که این گروهک تروریستی زیر بال و پر کدام سازمانها و سرویسهای جاسوسی فعالیت میکند. این ناامن سازیها برای یک پروژه بزرگتر آمریکا در منطقه و برای افزایش امنیت رژیم منحوس صهیونیستی اسرائیل بود. از زمانی که طالبان تأسیس شد و به دنبال آن آمریکا بهانهای برای حضور در کشورهای افغانستان و عراق پیدا کرد و به دنبال آن با ظهور داعش در سوریه و عراق، بهانۀ بیشتری برای تضمین بقای خود در این مناطق پیدا کرد، همگی ذیل این طرح استراتژیستهای آمریکایی تعریف میشوند.
البته باید نقش باز تعریف و تحریف معنوی که سینمای ایران از این اتفاقات و وقایع تلخی که عبدالمالک ریگی رقم زد مورد بررسی و موشکافی قرار بگیرد. تا کنون در چندین فیلم و سریال به این اتفاقات و حوادث پرداخته است که بارزترین و مشهورترین این فیلمها، دو فیلم روز صفر و شبی که ماه کامل شد است.
فیلم روز صفر که طبق اذعان منتقدان، یک فیلم ضد امنیتی است و تلاش میکند تا وجهه مأموران امنیتی در مقابله با گروهک تروریستی جیش الظلم و عبدالمالک ریگی را به گونهای تخریب کند. در مقابل فیلم شبی که ماه کامل شد نیز با نشان دادن اوج معنویت نیروهای تروریستی و ضعف معنویت نیروهای امنیتی ایرانی، در حقیقت مسأله معنویت و اسلام را مورد هدف قرار دهد. این دو نقد در حالی است که هر دو فیلم به این نکته توجهی نداشتهاند که اصلاً آیا این اقدامات واقعا برای حق طلبی بوده یا یک سری اقدامات در پازل تئوریزیسنها و استراتژیستهای آمریکایی بوده؟
تا کنون هیچ سینماگری نتوانسته است به خوبی حق واقعیتهای درونی این سازمانهای جنایتکار را به قاب تصویر بکشد و نیاز است یک بازنگری اساسی برای شناخت این جریانات تفکیری شود. یکی از سری فیلمهای سینمایی تحت عنوان ماجرای نیمروز هم که توسط محمدحسین مهدویان تولید شده بود، بهویژه در دومین فصل؛ یعنی رد خون نیز عامدانه یا سهواً چنین خطی را همانند خطی که در فیلم سینمایی شبی که ماه کامل شد دنبال کرده بود و نیروهای منافقین را نیروهایی ایدئولوژیک و پر از معنویت نشان داده بود و در مقابل نیروهایی امنیتی که از معنویت تهی هستند و در حالی که در روزهای اول مبارزه با منافقین(ماجرای نیمروز یک) با روضه حضرت زهرا(س) پیش میرفتند، اما اینبار خبری از اینها هم نبود!
در برخورد با جریاناتی که چند سال اخیر در منطقه به وقوع میپیوندد و در دشمنی که استکبار، با انقلاب اسلامی دارد، باید مراقب باشیم و به صورت جریانی و تفکری با آنها برخورد کنیم. هدف فرهنگ و تفکر دشمن، مقابله با تمدن نوین اسلامی است که رهبر انقلاب بارها بدان اشاره کردهاند. تمدن نوین اسلامی پنج مرحله دارد که سالهاست در مرحله دولت اسلامی متوقف مانده و پس از عبور موفقیت آمیز از این مرحله، میتوانیم به رسیدن به تمدن نوین اسلامی امیدوار شویم!
قطعاً درگیریهای اخیری که در سیستان و بلوچستان پیش آمد و دشمن نیز به سرعت سوار بر موج رسانهای خود شد تا بر انقلاب اسلامی بتازد، که البته دوباره شکستی مفتضحانه خورد، در همین پازل است و نباید فراموش کرد مردم سیستان و بلوچستان چه نقش مهمی را در مقابله با این شیطنتهای تروریستی ایفا کردهاند و چه شهیدهایی تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی کردهاند و باید قدر خون آنها را پاسداری کرد.