روایتی از تلخ و شیرینهای ۲۵ سال زندگی در زندان زنان
به گزارش خبرگزاری رسا، دقیقاً سال ۷۵ وارد زندان شده است، آن روزها یک دختر ۲۵ ساله بود و حالا بعد از بیست و پنج سال، دهه پنجم زندگیش را هم در زندان سپری میکند، شاید تصور من و تو از زندان دیوارهای بلند و خاکستری با سیم خاردارهای درهم تنیده باشد، سلولهای تنگ و تاریک یا نردههای فولادی؛ اما برای او زندان یک مدرسه است، یک دانشگاه که قرار است نوع نگاه به زندگی هرکسی که به هر دلیلی واردش میشود را عوض کند و برای زندگیای تازه و روزهای بهتر آماده کند.
صغری خدادادی مدیر ندامتگاه زنان شهرری است، او نخستین بانویی است که در این جایگاه قرار گرفته و مدیریت ندامتگاه را برعهده گرفته است، گفتوگویی با این مدیر ندامتگاه که همچنان خود را یک زندان بان میداند داشتهایم که در ادامه میتوانید آن را بخوانید:
در ابتدا خودتان را معرفی کنید:
بنده صغری خدادادی، متولد سال ۱۳۵۰ هستم.، ۲۵ سال سابقه خدمت و سنگر زندانبانی را دارم. از ابتدا داخل زندان بودم و ارتباط نزدیک با زندان داشتهام.
به غیر شما خانم دیگری داریم که رئیس زندان باشد؟
خیر؛ این اولین بار است که ریاست قوه قضائیه، رئیس سازمان زندانها و مسئولین در نظر گرفتند تا یک خانم به عنوان پل ارتباطی بین زندانیان زن و سازمان انتخاب شود. در ابتدا این جایگاه را به من پیشنهاد دادند و من هم استقبال کردم.
شما قبل از اینکه مدیر ندامتگاه شوید چه شغلی داشتید؟
من رئیس اندرزگاه داخل زندانها بودم. اندرزگاه داخل مجموعه زندان است که یک قسمتی از زندان عمومی اعم از مردان و زنان را شامل میشود. الان زندان زنان تفکیک و جدا شده است. رئیس زندان زنان نیز تفکیک شده است یعنی مدیر مجموعه زندان زنان یک مدیر مجزایی از زندان مردان است.
از ابتدا در تهران مشغول به کار بودید؟
خیر، من در اصفهان خدمت میکردم.
تحصیلاتتان مرتبط با شغل شما هست؟
بله. من رشته علوم تربیتی تدریس میکردم ولی بعد از فوق دیپلم در قسمت اصلاح و تربیت کار کردم که بیشتر موارد حقوقی، جزایی و ارتباط سالم با زندانیان در قالب کانون اصلاح و تربیت بود.
نگاه خانواده، فرزندان و اقوام به شما که در محیط زندان کار میکنید چگونه است؟
حمایتها از سوی خانواده همیشه عالی بود. از سوی همسرم فوق العاده حمایت شدم. یعنی اگر همکاری و مساعدتهای همسرم نبود شاید من موفقیتهای الان خود را نداشتم. فرزندان به تبع چون دیدهاند شغل من چیست و کار من را رصد کردهاند و در مشکلات همراه من بودند، قبول کردهاند که همراه من باشند تا من بتوانم کار خود را انجام دهم. در این زمینه خوشحال هستم که خانواده ام همراه خوبی برای من بودند.
جامعه نگاه بدی به شما ندارد؟
قبلاً اسم خود را زندانبان نمیگفتیم و اسم زندان را نمیآوردیم چون این واژه بسیار سنگین و سخت بود. گاهاً میگفتیم معلم هستیم. حتی دوست داشتیم بگوییم در ناجا کار میکنیم ولی دوست نداشتیم بگوییم زندانبان هستیم ولی الان این چنین نیست و با افتخار می گویم یک زندانبان هستم.
زندان زنان چه حساسیتهایی نسبت به زندان آقایان دارد؟
زندان زنان از لحاظ آسیب شناسی زندان حساسی است. خود زن به عنوان یک موجود ظریف، حساس و شکننده یک دیدگاه خاصی به آن از نظر فطری میشود. یکی از موارد حساسیت خانمها وجود فرزندان و خانواده آنهاست که به لحاظ دوری مادر از خانواده مشکلاتی که در خانه پیش میآید قطعاً قابل مقایسه با عدم حضور آقا نیست. قطعاً مشکلات در نبود خانم بیشتر است. آسیبهایی که متوجه فرزند و همسر خانواده میشود بیشتر از عدم حضور یک آقا است.
به نظر شما تفاوت جرم و جنایت در حوزه زنان در شهرهای دیگر نسبت به تهران که پایتخت محسوب میشود چه تغییری دارد؟
کلاً در سازمان زندانها جرم به یک نحو دیده میشود و فرقی ندارد استان چه استانی باشد. منتهی نحوه برخورد و ورود به این جرمها متفاوت است. در استانهای محروم بخاطر اینکه خانوادهها تعصبات بیشتری نسبت به افراد مخصوصاً خانمها دارند، شاید کمرنگتر دیده شود و در شهرهای بزرگتر جرم بیشتر انجام میشود.
بیشتر خانمهایی که راهی زندان میشوند، به دلیل اصل بی اطلاعی از موارد حقوقی و عدم اطلاع از قوانین است، از یکسری از مسائل غافل میشوند و متأسفانه مورد طعمه بسیاری قرار میگیرند
بیشتر خانمهایی که در بحث جرم ورود میکنند و راهی زندان میشوند، به دلیل اصل بی اطلاعی از موارد حقوقی و عدم اطلاع از قوانین است، از یکسری از مسائل غافل میشوند و متأسفانه مورد طعمه بسیاری قرار میگیرند.
در بیشتر موارد حمل مواد مخدر که انجام میشود زن به عنوان ابزار استفاده میشود، موارد مالی را داریم که بیشتر دسته چک به نام خانم گرفته میشود و شخص دیگری با این چکها کار میکنند. به طور کل اغلب خانمها متوجه جرم نمیشوند اما اتفاقی است که رخ داده و جرم متوجه خانم شده است.
مهمترین تفاوت زندان زنان با زندان مردان در چیست؟
در زندان زنان حضور یکسری از خانمهای باردار را داریم که در هیچ زندانی این مسئله را نداریم و در زندان زنان فرزندانی حضور دارند که به همراه مادران تا دو سال در این محل زندگی میکنند، همچنین بحث دارو و درمان، نگهداری زنان، پروندههای پزشکی، نگهداری فرزندان زندانیان مجموعهای از مشکلات است که در زندان زنان با آن مواجه هستیم.
اشاره کردید تا دو سال فرزند همراه زندانی هست؟
بله.
بعد از دو سال تکلیف آن فرزند چیست؟
یک موردی در آئین نامه سازمان زندانها اشاره شده که میتوانند فرزند را با تاییدیه ریاست زندان تا ۷ سال نگهداری کنند منوط بر اینکه بچه دچار آسیب نشود یعنی آسیبهای داخل زندان و اتفاقاتی که آنجا میافتد متوجه ذهن بچه نشود. البته در اکثر مواقع بعد از دو سال بچه تحویل بهزیستی میشود یا تحویل خانواده درجه یک میشود.
نگهداری اورژانسی از فرزندان زندانیان را هم در زندان زنان دارید؟
تا به امروز چنین موردی نداشتیم که بخواهیم اورژانسی بچه را نگه داریم، مگر اینکه بچه به همراه مادر در حین دستگیری بیاید و به صورت ۲۴ ساعته نگه داریم تا خانوادهای مراجعه کند و بچه را تحویل بگیرد.
نحوه نگهداری از زندانی زنی که باردار است، به چه صورت است؟
تمام مراقبتهای بارداری و تشکیل پروندههایی که به نوعی خانوادهها بیرون از زندان درگیر آن هستند را هم داخل زندان برای زندانی باردار انجام میدهیم، از تشکیل پروندههای پزشکی از بدو بارداری تا آزمایشها و تستهایی که یک خانم باردار به آن نیاز دارد.
تمام مراقبتهای بارداری و تشکیل پروندههایی که به نوعی خانوادهها بیرون از زندان درگیر آن هستند را هم داخل زندان برای زندانی باردار انجام میدهیم
تمام مراقبتها از این زندانی انجام میشود و اگر نیاز به استفاده دارویی باشد برای او تهیه میشود، هنگام زایمان هم به بیمارستانهای تحت قرارداد سازمان ما اعزام میشوند، زایمان که انجام شد، برای مراقبتها دوباره به داخل زندان بر میگردد.
نوزادش هم با او به زندان بر میگردد؟
بله
چند مادر در اینجا هستند که همراه فرزند خود در زندان زندگی میکنند؟
متفاوت است چون آمار متهم و محکوم باهم است آمار دقیق نداریم. اما میشود گفت روزانه ۱۶-۱۴ نفر هستند البته به روز باید آمار را رصد کنیم.
به نظر شما نگهداری متهم و محکوم با هم در یک جا کار درستی است؟
هجمه ورودی به مجموعه داخل زندان با توجه به اینکه متهم و محکوم را با هم نگهداری میکنیم قدری زیاد است. اگر مسئولین که همواره این دغدغه را دارند تا زندان به مکانی تبدیل شود که منبع آرامش باشد و اصلاح و تربیت در آن انجام شود، میتوانستند فرایندی برای زندان اتخاذ کنند که متهم از محکوم جدا شود و زندانیهایی که حکم قطعی خود را میگیرند داخل زندان نگهداری شوند شرایط بهتر بود تا متهمی که هنوز حکم آن مشخص نشده را کنار سایر افراد نگهداری کنیم.
فرق محکوم و متهم در چه چیزی است؟
میزان حکم برای محکوم مشخص است ولی متهم امروز میآید و مشخص نیست فردا آزاد میشود یا خیر، چون اکثراً با وثیقه میتوانند آزادی خود را بگیرند، هم امکان دارد ظرف ۲۴ ساعت آزادی آنها فراهم شود و بروند هم امکان دارد تا دو ماه بمانند تا لحظه صدور حکم در اینجا بمانند.
در زندان زنان تمام زندانیان با هم نگهداری میشوند یا طبقه بندی در زندان زنان هم اجرا میشود؟
داخل زندان طرح طبقه بندی را داریم. حتی جوانان را هم از سایرین تفکیک میکنیم. البته منظورم از جوانان موارد سنی بالای ۱۸ سال است چراکه زیر ۱۸ سال از زندان جدا شده است و کانون اصلاح و تربیت وظیفه نگهداری از آنها را برعهده دارد.
در طرح طبقه بندی، زندانیان از نظر جرایم تفکیک شدهاند و مشکلی از این بابت وجود ندارد و تنها مشکل از بابت متهم و محکوم است که اگر این مهم انجام شود روند کاری ما بهتر انجام میشود.
بازه سنی زندانیان در این زندان چقدر است؟
در آمار سنی ما زندانی ۹۰-۸۵ ساله هم داریم. پایینترین رده سنی هم ۱۹ سال تا ۲۳ سال است.
شما در زندان برای یک زندانی چه کارهایی انجام میدهید؟
اگر بحث کار داخل زندان را از لحاظ قانونی و زندانبانی در نظر بگیریم حکم ما در قالب نگهداری زندانی است یعنی از نظر خوراک، محل خواب و نگهداری و از این جهت که از داخل زندان فرار نکند است.
اما برنامه ریزی و طرز فکری که در حال حاضر در زندانها وجود دارد مبنی بر این است که ایجاد کانون اصلاح و تربیت و ایجاد اشتغالهای ۸۰ درصدی که دغدغه رئیس سازمان زندان هاست، برآورده شود چراکه اگر بخواهیم زندان را تبدیل به آموزشگاه نیکیها کنیم فراتر از این موارد باید کار خود را انجام دهیم.
تفاوتی در مدیریت یک زن یا مرد برای زندان است؟
اگر این سوال را زندانیها یا همکاران جواب میدادند بهتر بود. آن چیزی که داخل مجموعه حس کردم و دیدم ارتباط قوی و تنگاتنگ همکاران با زندانیها است که زندانی راحت تر میتواند دغدغه خود و مواردی که مشکل برای او ایجاد میکرد را مطرح کند.
ما دوست داریم چنین اتفاقی رقم بخورد که زندانی بفهمد دغدغه ما این است که یک مادر داخل زندان تنها زجر زندانی بودن خود را تحمل کند نه درگیر دیگر مسائل باشد
حتی حضور من در بندها نیاز به این نیست که اعلام آمادگی قبلی شود به لحاظ پوشش و موارد محدودیتی که در زندان زنان وجود دارد و حتی شبانه روز راحت تر خواهد بود. در نتیجه راحت تر میتواند حضور یابم و نشستهای شبانه برای زندانیان برگزار کنم و خیلی راحت میتوانم دیدارهای چهره به چهره برگزار کنم و هیچ محدودیتی بین من و زندانی نیست.
در خصوص نشستهای شبانه توضیح میدهید که به چه صورت است؟
بایدی در کار نیست که الزام کنیم. ما دوست داریم چنین اتفاقی رقم بخورد که زندانی بفهمد دغدغه ما این است که یک مادر داخل زندان تنها سختیزندانی بودن خود را تحمل میکند و درگیر مسائل دیگر نباشد میخواهیم همراه خوب و همگام خوب و همدرد خوب برای زندانی باشیم.
در زمانی که روزهای تعطیل یا ساعتهای بعد از ساعات اداری حضور داشته باشیم این حس را برای زندانی ایجاد میکند که دغدغه ما خود زندانی است و برای ما فرقی نمیکند که چه ساعتی از شبانه روز است و این حس خوبی به زندانی میدهد.
از شیرینترین خاطرهای که در این ۲۵ سال داشتید بگویید.
شاید بخاطر اینکه ما مادر هستیم و بیشترین دغدغه ما فرزندان هستند، من شیرینترین خاطره را حضور زندانیها با خانوادهها در اردوهای زندانی مشهد بدانم که شاهد شور و هیجان بچهها بودم و خوشحالی بچهها را میدیدم.
تلخترین خاطره چطور؟
مجدد به همان بچهها بر میگردد که برخی مواقع در سالنهای ملاقاتی که داریم یا گاهاً بچه به سنی میرسد که نگهداری او داخل زندان برای ما سخت میشود جدایی بین فرزند و مادر برای من شکنندهترین کار بوده که انجام شده است.
بزرگترین آرزوی شما به عنوان مدیر یک زندان چیست؟
همیشه بیان کردم بزرگترین آرزوی من این است که در زندان زنان شاهد هیچگونه اتفاقی برای زنان نباشیم و مجرمی با عنوان مجرم زن نداشته باشیم.