گفتمان دولت جدید و حکمرانی آینده
به گزارش خبرگزاری رسا، محمد شیخان استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی در یادداشتی تحت عنوان «گفتمان دولت جدید و حکمرانی آینده» نوشت: یکی از اشتباهات مسلم در تحلیل سیاسی، این پیش فرض است که گفتمانها پس از دستیابی به جایگاه هژمون(برتر) دیگر مسیرسختی در پیش ندارند، اما تجربه نشان داده که سختی کار گفتمانها، دقیقاً پس از دستیابی به موفقیت اولیه در برابر گفتمان های رقیب آغاز می شود. همین پیشفرض اشتباه است که باعث میشود گفتمانها به سرعت سیر نزولی خود را آغاز کنند و به تدریج پیروان خویش را از دست بدهند.
بررسی آغاز و پایان دولتها در ایران اثباتی بر این مدعاست و نشان میدهد که بازیابی مؤلفه های گفتمانی و تلاش برای جامه عمل پوشاندن به این مؤلفه ها تا چه حد بر افکار عمومی در ایران اثرگذار است. در این نوشتار به چهار حوزه گفتمانی خواهیم پرداخت که دولت آینده با آنها روبروست و تصمیم گیری خردمندانه و عملکرد قاطع و جهادی در این حوزه ها، توان دولت آتی برای جامه عمل پوشاندن به انتظارات مردم را افزایش میدهد. مشخص است که سختیهای پیش روی دولت آینده تنها به این چهارحوزه منحصر نیست اما حوزه های گفتمانی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد، مبنای سیاستگذاری در سایر حوزه ها به شمار می آیند و به بیان بهتر، گفتمان هایی هستند که دیگر خرده گفتمانها ( مانند گفتمان دولت در حوزه فرهنگ، رفاه و ....) از دل آنها زاییده می شوند.
1- حوزه گفتمانی روابط بین الملل: آیت الله رییسی در اولین کنفرانس خبری خود نشان داد که عزتمندی، منافع ملی و سربلندی ایران محورهای اصلی ( دال های مرکزی) گفتمان دولت در عرصه بین الملل هستند. بررسی تاریخ ایران نشان میدهد که ایرانیان هر گاه در برابر دولتهای دیگر دچار خود کم انگاری شده اند، عرصه را باخته و هر زمانکه فارغ از عقلانیت به مصاف بیگانه رفته اند، بازنده میدان بوده اند. در این میان، خردمندی در عرصه گفتگو و تفاهم با همسایگان و سخن گفتن از سر عزتمندی و بلندنظری، همیشه برای فرهنگ و اقتصاد ایران نتایج خوبی به همراه داشته است.
در جهان کنونی، قطبهای جدید قدرت به سرعت در حال سربرآوردن هستند و این مسأله فرصت مناسبی را برای دولت فراهم آورده تا بتواند از این عرصه خواسته همیشگی ایرانیان یعنی «صلح و دوستی» را به دیگر نقاط جهان صادر نماید.
در شرایط کنونی، تعریف دقیق عمق استراتژیک کشور و برچیده شدن تفکر دوگانه پنداری میدان/دیپلماسی، فضایی را فراهم آورده که نه تنها به نتایج دیپلماتیک، بلکه به دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن هم میتوان امید داشت. برای دستیابی به چنین دستاوردهایی که کشور را در مسیر ارتباطات جهانی و توسعه ناشی از آن یاری رساند، قاطعیت در عملیاتی سازی این گفتمان، ورای تنگ نظری های جناحی، دسته ای و باندی ضروری است.
بنابراین، با توجه به موقعیت ژئوپلتیک کشور، گفتمان دولت در عرصه روابط بین الملل، نه تنها می تواند نقش آفرینی ایران اسلامی در عرصه تحولات منطقه ای و بین المللی افزایش دهد بلکه می تواند گرانیگاه رشد و توسعه اقتصادی باشد به شرط آنکه همه چیز مشروط به یک "تعهد کاغذی با کدخدا" نباشد.
2- حوزه گفتمانی اقتصاد : در مقالات و نوشتارهای این روزها بارها بر مسائلی مانند تورم، گرانی، مسکن، بورس، خودرو، قیمت دلار، وام بانکی، سود سپرده و ... تاکید می شود و از دولت جدید خواسته می شود تا برای آنها چاره ای بیندیشد. مشکل تحلیلگران مسائل اقتصادی سطح خرد در اینجاست که این موضوعات را جدا از یکدیگر می پندارند؛ این در حالی است که این مسائل به واسطه ساختار اقتصادی نامناسب در هزارتویی در یکدیگر تنیده شده اند و فائق آمدن بر یکی بدون باز کردن کلاف دیگری امکان پذیر نیست.
واقعیت این است که در سال های گذشته اقتصاد ایران، در جایی میان سوسیالیسم و اقتصاد آزاد گرفتار شده است. اقتصاد ایران نه سوسیالیستی است و نه از قوانین بازار آزاد تبعیت می کند. این سطح از تشتت نظری و عملی در حوزه اقتصاد میتواند هر کشوری- ولو با امکانات و منابع ایران –را به دردسر بیاندازد. نگاه خرد در عرصه اقتصاد ممکن است در کوتاه مدت به کار دولت بیاید اما بی شک در درازمدت عوارضی خواهد داشت که شاید دیگر زمان برای درمان آن نباشد.از این رو، رییس جمهور منتخب، قبل از هر گامی با این مساله گفتمانی روبروست که بالاخره کدام پارادایم برای اقتصاد ایران راه گشا است .
با پاسخ به این سوال سخت و تصمیم در مورد گفتمان اقتصادی آینده ایران، خواهد توانست تیم اقتصادی خویش را با هماهنگی بیشتر و در سطحی بالاتر، انتخاب و هدایت نماید؛ هماهنگی مجموعه های اقتصادی در سطح بنیادی و عملیاتی یکی از ضروریات موفقیت در بازار آشفته اقتصاد فعلی کشور می باشد.
3- حوزه گفتمانی مدیریت : بی شک، بخش قابل توجهی از مشکلات کشور به پارادایم حاکم بر مدیریت کشور به ویژه در سطوح میانی و خرد گره خورده است. در سال های اخیر بارها مردم، دولت حاکم را دولت خسته نامیده اند و از شیوه مدیریت دولتمردان انتقاد کرده اند.
آیت الله رییسی نیز در گفتمان خویش در زمان انتخابات به این مسأله اشاره کرده اند که "مرد عمل" هستند. متأسفانه پارادایم حاکم بر مدیریت دولت قبل، پشت میزنشینی و صدور بخشنامه از تهران برای شهرستانها و روستاها بود. وزرا از مردم فاصله گرفتند و حتی رییس جمهور نیز از پشت شیشه های دودی خودرو، نظرسنجی میکرد. آن که بر صندلی وزارت در تهران می نشیند و بر پایه گزارشها بدون مراجعه به میدان تصمیم میگیرد و بخشنامه صادر میکند،میتواند با هر دستور به دور از واقعیت و نظر کارشناسی ضربه ای بر پیکره مردمی که برای ساختن ایران اسلامی در حال مجاهدت هستند وارد کند و آنها را از امید به آینده دلسرد نماید. متاسفانه دولتی که با شعار امید آمد، بیشترین میزان ناامیدی را در بین مردم رواج داد. آیت الله رییسی، در سوابق خود نشان داده مدیری عملگراست، این بار نیز در چینش کابینه در برابر پارادایم برج عاج نشینی قرار دارد و میتواند یک بار برای همیشه طومار این پارادایم مدیریت در ایران را در هم بپیچد.
ایشان بارها خود را «خادم جمهور» خوانده اند و نشان داده اند که به پارادایم "مدیریت اسلامی" و "خدمت محوری" تأکید دارند. بنابراین، برای به ثمر رسیدن این گفتمان که تداوم همان گفتمان "دولت جوان و انقلابی" رهبر معظم انقلاب است، باید حلقه و حصار قدیمی مدیران پیر و خسته و ناامید، شکسته شود و خادمان جوان، باتجربه، متعهد و پرانرژی در مصدر کارها قرار بگیرند.
4- حوزه گفتمانی شهروندان: یکی از عملیات های روانی که این روزها بر علیه آیت الله رییسی به صورت کاملاً پنهان درحال رشد است و به شدت در فضای مجازی و رسانه های معاند تبلیغ می شود، بالابردن سطح انتظارات از دولت آینده است. این گفتمان که توسط برخی از افراد با نیت سوء در داخل نیز تبلیغ می شود، قصد دارد سطح انتظارات مردم را چنان بالا ببرد که دولت با هر میزان موفقیت نتواند پاسخگوی آن باشد؛ در نتیجه چندی بعد این رسانه ها بیان خواهند کرد که دولت شکست خورد و نتوانست به وعده هایش عمل نماید. باید دقت داشت که دستکاری انتظارات مردم، عملیاتی است که در طول تاریخ جهان موجب شکست بسیاری از دولتها در افکار عمومی شده است.
در این روزها که نگاه همه به چینش کابینه دولت آتی است، باید به گفتمانی که در بین مردم رواج پیدا می کند نیز توجه ویژه ای داشت. در آینده عملکرد کابینه با ترازوی گفتمان مردم سنجیده خواهد شد. تنها تاکید بر عملگرایی کابینه شرط کافی نیست بلکه باید سطح خواست گفتمانی مردم را نیز مورد توجه قرار داد. اگر انتظارات مردم در سطح توان موجود و به طور واقعی تنظیم شود، دولت موفق ارزیابی می شود اما اگر انتظارات مردم با پمپاژ رسانه های معاند و رقبای درون کشور، ورای سطح توان دولت و کشور تنظیم شود، آنگاه دولت با هر سطحی از عملگرایی شکست خواهد خورد .
همان گونه که در حوزه اقتصاد در طول یکسال آینده نمیتوان به رشد اقتصادی 10 درصد رسید، در سایر حوزه ها نیز نمی توان یک شبه معجزه کرد. پروراندن گفتمان «اعجاز دولت» اشتباهی استراتژیک است که نتیجه ای جز تخریب دولت در سالهای آتی در پی نخواهد داشت چرا که آوار برداری از خرابی های به وجودآمده توسط دولت فعلی، خود زمانی مفصل می طلبد.
دولتی موفق است که از ابتدا انتظارات شهروندان را مدیریت کند و علَم مطالبه گری برای رشد و توسعه کشور را توسط جریان فکری خود دنبال نماید چرا که به دست گیری علَم مطالبه گری توسط جریان های مخالف و معاند میتواند بخش زیادی از انرژی بسیج شده مردم و دولتمردان را به بیراهه بکشاند. رسانه ها، فضای مجازی و سایر ابزارهای ارتباطی نوین می توانند کمک نمایند که مردم ضمن اطلاع دقیق از وضعیت موجود، مسیر سنگلاخ پیش رو را نیز متصور شوند.
فروش رویا به مردم چونان چک بی محلی است که دیر یا زود بر سرخوردگیهای توده مردم افزون خواهد شد. بنابراین، در گفتمان آیت الله رییسی باید این مسأله نه در حاشیه بلکه در مرکز قرار بگیرد که در حد ظرفیت کشور و توان دولت قول می دهیم. مدیریت افکار عمومی در دولت قبل به دلیل رویکرد مبتنی بر تکنیک عملیات روانی و برخواسته از "دروغ به جای صداقت" یکی از پاشنه آشیل های آن بود.
بنابراین، این بار و در دولت آیت الله رییسی، باید در راستای تداوم دوره تبلیغات انتخاباتی، بر ریل صداقت حرکت نموده و رویکرد آن می بایست مبتنی بر دو محور مردم به مثابه "محرم اصلی دولتمردان" و "صاحبان واقعی حکومت"، استوار باشد، تا ارتباط مناسب و دوسویه میان دولت و شهروندان برقرار شود.
آنچه مبرهن است حکمرانی مبتنی بر رویکرد مسئله محور برای حل چالش های اساسی پیش روی مردم و دولت، مانیفستی متشکل از دو اصل «خردگرایی» و «عمل گرایی » دارد که اُرکستر سمفونی «خدمت» در کابینه «خادم جمهور» باید آن را راهبری نماید.