استاد تبیین با رنگ و بوم
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مرحوم حبیبالله صادقی از هنرمندان و نقاشانی بود که در جریان نهضت امام خمینی رحمةاللهعلیه تنها به نظارهگری نپرداخت، با مردم همراه شد و برای حمایت از مبارزه علیه رژیم طاغوت، هنر و ذوق متعهد خویش را به میدان آورد. این همراهی البته بدون شناخت نبود. مرحوم صادقی عقیده داشت مفهوم مقاومت در هنر مفهوم جدیدی نیست و همزمان با استعمار غرب شروع شده و همواره در پی آن بوده تا از فرهنگ یک ملت در برابر دشمن استعمارگر دفاع کند.
دکتر حبیبالله صادقی پنجم مرداد ۱۴۰۱ در ۶۵ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. رهبر انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت این هنرمند برجسته و انقلابی را تسلیت گفتند.
رسانه KHAMENEI.IR در گفتاری از دکتر عبدالحمید قدیریان؛ نقاش و مدیر هنری سینما به تشریح اجمالی خدمات و شخصیت مرحوم صادقی پرداخته است.
مرحوم آقای دکتر حبیبالله صادقی از فعالترین و پرکارترین شخصیتهای هنر انقلاب بود. او از هنرمندانی بود که از دوران رژیم ستمشاهی آثاری با موضوعات انقلابی تولید می کرد. در دوران تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران از دانشجویان فعال بود و نقش بسیار مهمی در نمایشگاهی که قبل از انقلاب -نیمههای سال ۱۳۵۷ هجری شمسی- در حسینیهی ارشاد برپا شد داشت.
از آنجایی که آثار آن نمایشگاه همجهت با حرکت انقلابی مردم بود، لذا با استقبال فراوانی روبرو شد و بازدیدکنندگان زیادی داشت. شاید آن واقعه هنری از معدود مقاطعی بود که هنرمندان بهصورت علنی و جدی پابهپای حرکت انقلاب کار کرده و با انقلاب همراه شدند و تأثیرگذار بودند. بعد از انقلاب استاد صادقی به همراه تعدادی از هنرمندان، حوزه اندیشه و هنر اسلامی را پایهگذاری و در راستای شکوفایی آن تلاش زیادی کردند. از وی آثار زیادی بهجای مانده و نمایشگاههای زیادی با آن آثار برپا شده است.
به یاد دارم که بارها آیتالله خامنهای در زمان ریاست جمهوری برای بازدید از آثار نقاشان انقلابی به حوزه هنری میآمدند و با دقتی خاص آن آثار را مشاهده میکردند و با نقاشان آثار به گفتگو میپرداختند و مرحوم استاد صادقی از نفرات پُرکار و تأثیرگذار آن دوران بودند. من در کنار وی بهعنوان یکی از کسانی که پیش از انقلاب با هم آشنا بودیم، سعی کردم پابهپایشان حرکت کنم و تا زمانی که توفیق داشتم در کنارشان کار کنم.
اگر از هر کسی که استاد صادقی را میشناسد، از خصوصیات و صفات خاص ایشان بپرسید به دو نکته حتماً اشاره خواهد کرد؛ یکی حبّ شدید وی به اهلبیت علیهمالسلام و غیرت زیادی که در مباحث مربوط به آلالله علیهمالسلام از خود نشان میدادند که در آثارشان هم کاملاً مشهود است. او تابلوهای زیادی در رابطه با موضوعات دینی از جمله موضوع ظهور، و واقعه عاشورا تولید کرد. آثاری که بسیار زیبا، بهیادماندنی و ماندگار هستند. دکتر صادقی را به هیچ عنوان نمی توان جدا از عاشورا تصور کرد. هرگاه در مباحث هنری، کلامی یا سخنی از عاشورا به میان میآمد با چشمان اشکآلود سخن میگفت، بهگونهای که مخاطبان به حال او و دل پاکش غبطه می خوردند.
صفت شاخص دیگر استاد که درباره آن میتوان سخن گفت تلاش و سختکوشی ایشان است. دکتر صادقی از فعالترین هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی بودند. در رشتههای مختلف تبحر داشتند از پوستر تا کاریکاتور، نقاشی و انواع و اقسام کارهایی که انجام میدادند و در تمام این انواع هم زیاد کار می کردند. هیچکس در پرکاری و خلاقیت به پایش نمی رسید. من هرگاه کم میآوردم و یا با دوستان دیگری که نیاز به انرژی و روحیه گرفتن داشتند روبرو می شدم، به بهانهای خدمتشان می رسیدیم تا از حرفهایشان بهره ببریم و امیدمان به ادامهی مسیر سخت و پر فتنهای که باید طی کنیم بیشتر شود.
استاد صادقی هم کارهای مذهبی و دینی و هم کارهای انقلابی و سیاسی داشت. او در اوایل انقلاب از کاریکاتوریستهای بسیار فعال و موفق روزنامهی اطلاعات بود. در آن دورهای که فضای داخلی کشور مملو از فتنهها و جنگ داخلی بود و مردم بهتازگی از ظلم ظالمان رهایی یافته بودند، با نفاقها و جنایات منافقین در داخل کشور و فشارهای دشمن از خارج از کشور دست و پنجه نرم میکردند و هر روز شاهد وقایع مختلفی از جمله واقعه طبس، طراحی برای کودتاهای مختلف بودند؛ مرحوم دکتر صادقی بسیار آگاهانه و با درک شرایط آن روزها، حوادث را -که هرکدام قصه های زیادی هم درون خود داشتند- در قالب کاریکاتور تبیین می کردند.
شاید بتوان گفت که او از کسانی بود که در تبیین ید طولایی داشت؛ تبیینهایی که او در قالب کاریکاتور ارائه میداد، با کمترین فرم، مفهوم زیادی را درباره شرایط روز ارائه می کرد.
استاد صادقی بعد از مدتی که در حوزهی هنری مشغول بود، به دلیل اینکه میخواست در فضای تربیتی تجربیاتش را به نسل های آینده منتقل نماید، برای تدریس به دانشگاه رفت و عضو هیئتعلمی دانشگاه شد و شاگردان زیادی را تربیت کرد.
در این سالهای اخیر و بعد از شهادت سردار سلیمانی، که بسیار از آن حادثه دلشکسته شد و می خواست بهنوعی در انتقام از قاتلان سردار سلیمانی شریک باشد، شروع به کشیدن تابلویی در ابعاد صد متر مربع با عنوان «در رثای سیمرغ تجلی» کرد. استاد صادقی مقاطع مهمی از تاریخ انقلاب را انتخاب و سیر وقایع آنها را در این تابلوی طولانی به تصویر کشید. در این اثر، حس غیرت انقلابی و پافشاری بر ارزشها و امید داشتن به آینده، کاملاً موج میزد. در آن مجموعه تابلوها دست نصرت الهی که در مقاطع مختلف انقلاب همه ما شاهد آنها بوده ایم را به تصویر کشید، بدون شک این اثر یکی از کارهای ماندگار ایشان خواهد بود.
مرحوم صادقی، دکترای پژوهش هنر خود را در دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرد، عضو پیوسته فرهنگستان هنر و مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و برای چهار سال سرپرستی موزه هنرهای معاصر را بر عهده داشت. عضویت در هیئت علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه شاهد و مدرسی دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران از سوابق علمی اوست. البته حجم فعالیتهای هنری و علمی او بیش از این موارد است.
واقعیت این است که آثار و فعالیت هنرمندان برای این دنیاست. مهم این است که در سفر آخرت چه توشه راهی برداشته ایم. از توشههایی که مرحوم صادقی با خود برد، توشهی بسیار ارزشمند حب به اهل بیت علیهمالسلام است که در قلبش نهادینه شده بود. انشاءالله خدا توفیق بدهد که ما هم بتوانیم از این صفت بیشازپیش بهرهمند شویم و هم حب به اهلبیت علیهمالسلام و هم معرفت به آن بزرگواران را برای آخرتمان ذخیره کنیم.
یکی دیگر از صفات خداپسندانه استاد صادقی، سعی در همراه بودن با برنامهی الهی بود. ازآنجاییکه باورمان این است که این انقلاب از برنامههای الهی است و آینده روشنی در تاریخ دارد، عزم و اراده ایشان برای حرکت در مسیر انقلاب، بسیار ارزشمند بود. خداوند از کسانی که در آیاتش تفکر و تدبر می کنند و در جهت برنامه های الهی سعی از خود نشان می دهند، دستگیری و نصرت می کند. امید است که مرحوم صادقی به خاطر همین خصلتشان، و غیرتی که در رابطه با اهداف و ارزش های انقلاب داشتند، مورد لطف الهی قرار گرفته و درجات رفیع و والایی نصیب شان شود.