مهمترین عناصر اعتمادساز برای یک رسانه چیست
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از گروه زندگی : رسانه در دنیای امروز علاوه بر داشتن کارکردهای مختلف اطلاع رسانی ، خبررسانی، آموزش و پژوهش دارای اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری و اجتماعی نیز هست که خیلی از این اهداف به طرق ساده قابل دسترس نیست و نیاز به فریب افکار عمومی دنیا یا یک بخش از یک جامعه خاص مورد هدف دارد. در بحث اغتشاشات اخیر در کشور یکی از فعالیت های مهم رسانههای معاند و آنسوی آبی که در جبهه غرب فعالیت کردند، همین تلاش برای فریب افکار عمومی در داخل ایران و خارج از آن در ارتباط با وضعیت موجود در ایران بود به طوریکه ذهن مخاطب به سمت و سویی برود که کاملا نسبت به رسانه های داخلی بی اعتماد شده و اعتمادش را نسبت به رسانه های خارج از ایران جلب کنند.
یکی از مهمترین مفاهیمی که این روزها مردم برای هشیاری بیشتر و انتخاب مسیر صحیح درست از غلط بدان نیاز دارند، فهم صحیح از رسانه و سواد رسانه ای است که خانواده ها باید کسب کنند و البته هم کار دشواری نیست. در ارتباط با این مفهوم و تکنیک های مهم جنگ روانی و نحوه مقابله با آن «حجت الاسلام علی اصلان زاده»، کارشناس محتوایی رسانه و محقق مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم مباحثی را مطرح کردند.
*مهمترین عناصر اعتمادساز برای یک رسانه چیست
پیش از پرداختن به مباحث جنگ نرم و نوع مواجهه ما با آن، نخست باید بدان بپردازیم یک رسانه مورد اعتماد باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
حجت الاسلام اصلان زاده در این باره دو مورد را بدین شرح مطرح میکند: «نخست سابقه رسانه در این رابطه با اهمیت است .اگر گذشته یک رسانه با دروغ، شانتاژ خبری یا پروپاگاندا همراه باشد، قطعا نمی تواند اعتماد عمومی را جلب کند و هر اتفاقی بیافتد، این پیش زمینه عدم صداقت بر اعتماد مخاطب اثر می گذارد. دوم ارسال پیام در قالب دلخواه که مورد اول را هم به دلیل اهمیت پوشش می دهد، به این معنی که رسانه باید خوراک خود را از بین سلایق مخاطبان انتخاب کند؛ نه اینکه مخاطب یک چیزی بخواهد، رسانه کار دیگری انجام دهد، قطعا در این رابطه اعتماد مخاطب از دست می رود. مخاطب رسانه امروز علاقه به مطالب ساندویچی، سریع و کوتاه حتی در قالب یک عکس یا تیتر و کلیپ دارد ، اگر رسانه این را درک نکند، مخاطبش را از دست داده و در تکرار این امر اعتماد هم از بین می رود.
نکته سوم نوع برخورد و مواجهه نخبگان و خواص یک رسانه مثل هنرمندان ، ورزشکاران ، سیاست مداران نسبت به موضوعات مختلف اجتماعی است مثل اینکه خواص نسبت به یک رسانه نگاه منفی پیدا میکنند و مدام آن را میکوبند، قطعا این نگاه منفی نخبگان اثر بیاعتمادکننده نیز بر مردم دارد. حتی ممکن است یک رسانه به لحاظ نوع خبری نمره خوب هم داشته باشد اما یک عده دست به ترور آن بزنند، پس قطعا اعتماد از بین خواهد رفت.»
*اهمیت رسانه به عنوان یکی از ارکان قدرت نرم
رسانه امروز نباید تنها به عنوان یک منبع خبر و اطلاع رسانی در کنار سرگرمیهایی مثل سینما یا چیزهایی از این دست قرار بگیرد، رسانه امروز یکی از ارکان قدرت در جنگ نرم محسوب می شود. دنیای امروز یک جنگ سخت دارد که با ادوات نظامی همراه است و یک جنگ بدون ابزار و گلوله که دراین جنگ نرم کشورها ابزاری به نام رسانه در دست دارند که با آن اهدافشان را پیش می برند و در این جنگ نرم از دو حوزه ذهنی وعینی استفاده میکنند ، یعنی ابتدا تلاش میکنند افکار را تغییر دهند و سپس در پی تغییر اذهان یک سری سبک های رفتاری و زندگی را تغییر میدهند مثلا چیزی که در یک فرهنگ نبوده را به طور پیدر پی به مردم نشان میدهند و آن را وارد فرهنگ ملت دیگر میکنند. نمونه بحث بی حجابی و بدحجابی.
حجت اسلام اصلان زاده درباره مهمترین تکنیکهای خبری جنگ روانی میگوید: «ابتدا این را بگویم که لزوما بحث تکنیک جنگ روانی به این معنا نیست که یک مطلب خلاف واقع یا دروغ را به عنوان خبر راست جا بزنند، بلکه ممکن است مثلا یک خبری که در درجه اهمیت خبری از صد، 10 باشد ، ارزش خبری آن را به صد برسانند. مثلا مرگ یک انسان در اثر یک سکته یا مشکل جسمانی که تبدیل به خبر اول جهان شده و این خبر جزو تکنیک های جنگ روانی محسوب می شود. خانواده ها در نگاه اول شاید اصلا به چنین چیزی توجه نکنند و در دام این خبر بیافتند مگر اینکه روش های مقابله با این جنگ روانی را بلد باشند.
هشتاد و پنج تکنیک جنگ روانی وجود دارد که تنها جا دارد به چند نمونه آن اشاره کنیم مثل اینکه یک کلمه که بار منفی بالایی دارد را رسانه تبدیل به یک فاجعه میکند یا برعکس درجه منفی بودن آن را کاهش میدهد. به طور مثال یک کشتی جنگی در خلیج فارس توسط نیروهای ایرانی توقیف شده اما در خبرگزاری آنسوی آبی تنها (به ساحل هدایت شد) مطرح می شود. یا یکی دیگر از تکنیک ها میزان بالای برد خبری و تعداد کلیپ ها و اخباری است که نسبت به یک موضوع در رسانه ای برجسته می شود مثل همین bbc و اینترنشنال که در این مدت هزاران خبر در زمینه اخبار داخل ایران به کذب منتشر کردند.»
واقعیت این است که ما از بخشی از جامعه انتظار سواد رسانه نمی توانیم داشته باشیم مثلا پیرمرد هفتاد ساله ای که فقط برای ارتباط با بچه هایشان یک گوشی همراه دارد و اتفاقا یک تلگرامی هم بر آن نصب کرده نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که تحلیل درستی از مسائل و جنگ روانی دشمن داشته باشد اما از نسل جوانی که قدرت حل یک معادله ریاضی را دارد ، انتظار داریم که این پیچیدگی ها را درک کند. یک جواب ساده این است که ما متأسفانه در اثر برخورد سلبی یک رسانه ، ممکن است طیفی از مخاطبانمان را از دست بدهیم که بدون تحقیق و آشنایی با سواد رسانه جذب جایی میشوند. مثلا به یک طیف جوان در مساجد توجه نمیشود، اینها در اثر برخورد نادرست با یک اشاره به مسیر دیگری می روند ، اینجاست که رسانه های داخلی خودمان بی جهت دچار دافعه می شوند و این طیف افراد دردام فلان خبرگزاری غربی یا رسانه آنور آبی می افتند.
مثلا از جوانی پرسیده می شو که شما اطلاع دارید چرا این رسانه آنسوی آبی روزانه صدها کلیپ و نوشته در ارتباط با اغتشاشات داخل ایران منتشر می کند ؟ او جوابی ندارد تنها در مقابلش از مسائل دافعه رسانه های داخلی میگوید و اینکه اگر اینها را گوش نکنم، لابد فلان رسانه داخلی را گوش دهم یا ببینم؟ این یک حالت بیمارگون افتادن در دام رسانههای فریبکار است که باید روی آن کار شود.
*نحوه صحیح مواجهه با تکنیک های روانی رسانهها
حجت الاسلام اصلان زاده درارتباط با نوع فهم صحیح از تکنیک های روانی رسانهای میگوید: «نخست شناخت هویت منبع خبر مهم است یعنی خانواده بدانند یک منبع خبر برای خودش هویتی باید داشته باشد که این هویت لزوما جغرافیایی نیست بلکه عمیقتر از جغرافیا است ممکن است حتی در خاک اسرائیل رسانه ای کار کند که به نقد سیستم حاکم بر اسرائیل بپردازد و قطعا این رسانه قابل استناد است و باید بتوانیم هویت یک رسانه را درست بشناسیم.
دوم شناخت سابقه منبع خبر است مثلا اینکه بدانیم رسانه های ایرانی آنسوی آبی چه سابقه ای در پوشش اخبار یا فعالیت های دیگر داشته و دارند و چقدر دارای صداقت هستند و این امر در اعتماد ما به آن رسانه اثرگذار است. سوم درخواست سند است. مثلا در اغتشاشات اخیر ما شنیدیم که یک عده افراد کتک خوردند، یک عده زندانی شدند، یک عده مسائل دیگر برایشان پیش آمده اما سندی برای این شنیده ها موجود نیست تنها گفته های مثلا یک جوانی حاضر بر صحنه که نمی تواند قابل اعتماد باشد.
نکته چهارم اینکه در قبول یک خبر دلیل و ادعا با هم تطابق داشته باشند گاهی توسط یک رسانه ادعایی می شود اما دلیلی برای آن آورده نمیشود.
نکته پنجم رجوع به خبر طرف مقابل و ششم عدم اکتفا به تیترها است . در آیه قرآن خداوند می فرمایند: «فبشّر عباد الّذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه أُولئک الّذین هدیهم الله و أُولئک هم أُولوا الألباب: به بندگان من که سخنها را میشنوند و بهترین آن را تبعیت میکنند، بشارت بده، آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنان صاحبان خرد هستند.» این نکته خیلی مهم و کاربردی است که صرف شنیدن یک جمله و ادعا یا حتی دیدن یک فیلم تقطیع شده باعث نشود که یک خبر نصفه و نیمه را باور کنیم ، سعی کنیم استناداتمان را جمع کرده و برمبنای آنها قضاوت درست داشته باشیم.»
و در نهایت اینکه باید توجه داشته باشیم در قبول و استناد به یک خبر جزئیات آن را مدنظر قرار دهیم الان با خیلی ها که صحبت میکنیم کلیاتی از یک سری مسائل میدانند که خودشان هم مطمئن نیستند صحت داشته باشد، این درست نیست که اکتفا کنیم مثلا به صحبتهای یک منبع ناشناس که حتی جزئی ترین مسائل را میداند قطعا باید با هوش خودمان هم این مسائل را درنظر بگیریم که ساختگی است یا واقعی و با در نظر گرفتن اینکه همه اینها به طور فطری خیلی هم نیازی به آموزش دیدن ندارد و یک فرد با هوشبهر متوسط میتواند چنانچه یک خبر را بشنود ، تشخیص دهد که مثلا چنین چیزی میتواند واقعیت داشته باشد یا خیر.
ما خیلی وقتها این مفاهیم را میدانیم اما چون درگیر احساسات و سرعت در تصمیم گیری می شویم یا اینکه از قبل یک موضعی گرفته ایم دیگر توجه به قضاوت هایمان نمیکنیم، درحالیکه باید در نظر داشته باشیم که اخبار با همان نگاه و عینک گذشته مان نبینیم بلکه مسائل جدید را با تکنیکهای مختلف رسانه ای و مستندات متفاوت مدنظر قرار دهیم تا بتوانیم نگاه صحیحی به موضوعات داشته باشیم و اجازه ندهیم که در دام برخی رسانه های فریبکار بیافتیم.
پایان پیام/