سابقه سیاه رژیم اسرائیل در نقض توافقها
از همان روزهای ابتدایی آغاز آتشبس میان لبنان و رژیم تروریستی اسرائیل، نظامیان و ارتش این رژیم آتشبس را نقض کرده و با ادعای اشتباهی تیراندازی کردن، نقض آتشبس را رد کردند، اما این مسئله ادامه داشت تا اینکه براساس گزارش رسانههای محلی در لبنان ۲ شهروند این کشور شهید و ۱۰ تن دیگر زخمی شدند.
در راستای همین نقض آتشبس حزبالله لبنان نیز برای هشدار به رژیم صهیونیستی علیه یکی از پایگاههای رژیم اشغالگر عملیات انجام داده و آن را هدف قرار داد. با وجود اینکه حتی شرکای غربی رژیم تروریستی اسرائیل مانند فرانسه به نقض آتشبس در لبنان اعتراض کردند، این رژیم هدف قرار دادن مردم لبنان را با پهپاد و تیراندازی مستقیم رد کرده و شب گذشته در تجاوزی آشکار به چندین منطقه از لبنان حمله کرد.
درپی این حملات پایگاه خبری آمریکایی آکسیوس به نقل از آموس هوکشتاین، فرستاده ویژه بایدن به اسرائیل نوشت که رژیم در روزهای اخیر دست به بازی خطرناکی زده است بطوریکه آمریکا نگران نقض آتشبس شده است و احتمال فروپاشی آن وجود دارد. در مجموع طی یک هفته از آغاز آتشبس رژیم صهیونیستی ۶۲ بار آن را نقض کرده است.
اما آیا این اولین باری است که رژیم تروریستی اسرائیل آتشبسها را نقض میکند و به تعهدات خود در قابل توافقنامههایی که امضا کرده، عمل نمیکند؟ پاسخ به این سوال خیر است چراکه رژیم در نقض آتشبسها کارنامه سیاهی دارد.
نادیده گرفتن توافق ۱۹۶۷
در سال ۱۹۶۷، اسرائیل طی جنگ ۶ روزه در نبرد با مصر، سوریه و اردن، در مدت زمانی کوتاه توانست ضمن شکست این سه کشور عربی نوار غزه، کرانه باختری، صحرای سینا، بخش شرقی شهر قدس و بلندیهای جولان را به تصرف خود دربیاورد.
در پی این مسئله، شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامه ۲۴۲ از کشورهای عربی خواست «حق وجود اسرائیل در سایه صلح، در چارچوب مرزهایی ایمن و مشخص و بدون وجود تهدید و اقدام مبتنی بر زور» را به رسمیت بشناسند و در مقابل از اسرائیل نیز خواسته شد که از مناطق اشغالی خارج شده و به مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ بازگردد.
رژیم جعلی صهیونیستی به تعهدات مربوط به خود ذیل این قطعنامه عمل نکرد و همین رفتار رژیم تروریستی اسرائیل چند سال بعد در سال ۱۹۷۳ به جنگ «یوم کیپور» منجر شد.
۱۹۷۸ توافق پرحاشیه کمپ دیوید
توافق کمپ دیوید توانست مبنایی برای روابط مصر و اسرائیل باشد که سالها با یکدیگر در جنگ بودند. این توافق همچنین تأثیر زیادی در آغاز مذاکرات صلح فلسطینی – صهیونیستی داشت. جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا عامل اصلی رسیدن به این توافق بود. در سالهای پس از جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ که طی آن مصر و سوریه به امید بازپسگیری مناطق اشغال شده توسط اسرائیل به مصاف این رژیم رفتند و در نهایت شکست خوردند.
در سال ۱۹۷۸ و با حصول قرارداد کمپ دیوید، مصر و اسرائیل پذیرفتند که برای حلوفصل اختلافات از گزینه زور استفاده نکنند و اسرائیل نیز پذیرفت که منطقه صحرای سینا را که در سال ۱۹۶۷ اشغال کرده بود، دوباره به مصر پس دهد.
در همین توافق بود که طرف صهیونیستی و مصری ضمن تأکید بر پایبندی به قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ سازمان ملل متحد بر سر ضرورت تعیین وضعیت نهایی فلسطینیان ظرف ۵ سال به توافق رسیدند، خواستار پیوستن فلسطینیها به مذاکرات و در نهایت اعطای «خودمختاری کامل» به مردم نوار غزه و کرانه باختری شدند. بازهم رژیم به توافقات خود عمل نکرد و هیچکدام از تعهدات اسرائیل در خصوص سرنوشت فلسطینیها اجرایی نشد.
پیمان ۱۹۹۳ اسلو و فریب خوردن عرفات
در اواخر دهه هشتاد میلادی، مجموعهای از تحولات از جمله حمله نظامی اسرائیل به جنوب لبنان برای اخراج رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین از این کشور، ساختوساز شهرکهای صهیونیستی جدید در زمینهای فلسطینی و افزایش فشار نیروهای نظامی رژیم اسرائیل بر شهروندان در غزه و کرانه باختری باعث شد صبر مردم فلسطین لبریز شود.
این وضعیت به خیزشی منجر شد که مردم فلسطین آن را «انتفاضه» مینامند و بعدها آن را انتفاضه اول خواندند. طی این خیزش، راهپیمایی گسترده مردم فلسطین (عموما بدون خشونت) با خشونت شدید سربازان صهیونیستی مواجه شد. در همین زمان بود که حماس به عنوان یک گروه مقاومتی شروع به کار کرد.
یاسر عرفات که بهعنوان پدر «ملیگرایی فلسطینی» شناخته میشد، بیانیهای صادر کرد که راه را برای مذاکرات مستقیم میان رژیم صهیونیستی و گروههای فلسطینی گشود. در سال ۱۹۹۳ میان سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستی پیمانی در شهر اسلو به امضا رسید.
این توافق به فلسطینیها اجازه میداد که در نوار غزه و بخشهایی از کرانه باختری خودمختاری داشته باشند و این مناطق زیر نظر تشکیلات خودگردان فلسطین که پس از توافق تشکیل شد، اداره شود. رژیم اسرائیل نیز در توافق موافقت کرد که نیروهای خود را از نوار غزه خارج کند و نیروهایی را که در کرانه باختری مستقر هستند، براساس توافق جابهجا کند.
با وجود اینکه در ظاهر این توافق خوبی بود، اما طولی نکشید که واقعیت آن مشخص شد. سازمان آزادیبخش فلسطین در محدود کردن حضور نظامی اسرائیل در غزه و کرانه باختری شکست خورده بود و هیچ برنامه زمانی مشخصی برای خروج نیروهای اسرائیل از غزه و کرانه باختری وجود نداشت. در زمان انعقاد توافق، تعداد شهرکنشینان اسرائیلی حدود ۲۸۰ هزار نفر تخمین زده میشدند، اما پس از ۵ سال، این تعداد به ۳۵۰ هزار نفر رسید.
در این توافقنامه همچنین مقرر شد که در یک دوره پنجساله مسائل مهم مورد مناقشه از جمله مرزهای کشور فلسطین، سرنوشت آوارگان، غرامت، شهرکنشینان اسرائیلی، وضعیت شهر قدس و همچنین منابع آبی حل و فصل شود، مسئلهای که هرگز به سرانجام نرسید و رژیم صهیونیستی بار دیگر نشان داد جز حرف زور چیزی را متوجه نمیشود.
۲۰۰۶ و صدور قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل
قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۰۶ برای پایان دادن به تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان به تصویب رسید. جنگی که مانند همیشه رژیم در آن غیرنظامیان را هدف میداد و نیروهای مقاومت لبنان با نظامیان متجاوز صهیونیست میجنگیدند. یورونیوز گزارش داده است که در این جنگ به جنگ ۳۳ روزه معروف است حدود ۱۲۰۰ لبنانی که عمدتا غیرنظامی به شهادت رسیدند و حدود ۱۶۰ نظامی صهیونیست نیز کشته شدند.
متن این قطعنامه خواستار استقرار تنها نیروهای مسلح لبنان به همراه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل موسوم به یونیفیل در مناطق جنوب رودخانه لیتانی در نزدیکی مرز فلسطین اشغالی و عقب نشینی رژیم صهیونیستی، رعایت حاکمیت لبنان و عدم تجاوز به آن است.
با این وجود از همان زمان رژیم صهیونیستی که به دلیل حمایت آمریکا و کشورهای غربی خود را ملزم به رعایت توافقات بین المللی نمیداند، دستورات این توافقنامه را نیز انجام نداده و به تجاوز علیه لبنان ادامه داد.
در همین راستا «نجیب میقاتی» نخستوزیر مکلف لبنان سال گذشته اعلام کرد که رژیم اسرائیل به قطعنامه بینالمللی ۱۷۰۱ احترام نمیگذارد و لبنان ۳۵ هزار مورد، نقض قطعنامه از جمله نقض حاکمیت هوایی، زمینی و دریایی را ثبت کرده است.
با آغاز حملات شدید و نسل کشی اسرائیل در نوار غزه، لبنان نیز به حمایت از مردم تحت محاصره این باریکه و در پاسخ به تجاوزات روزانه رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، سراسر اراضی اشغالی را هدف حملات خود قرار داد به گونه ای که شهرک های شمال اراضی اشغالی خالی از صهیونیست ها شده و ناامن شده است، این رویارویی به مرحله ای رسید که رژیم صهیونیستی ناتوان از جنگ در چند جبهه، به بازگشت به قطعنامه سازمان ملل رضایت داد، اما تنها طی یک هفته ۶۲ بار آن را نقض کرده است.