تولید شبه علم و معنویت سکولار، مأموریت عرفان واره حلقه

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، عرفان حلقه یکی از خرده جریان های عرفانی کاذب و ماتریالیستی در ایران است که در اواخر دهه ۷۰ شمسی به وجود آمد. این خرده جنبش مدعی عرفان حلقوی توسط محمد علی طاهری تأسیس شد و به تدریج جمعی از جوانان و اقشار فریب خورده را به خود جلب کرد. عرفان واره حلقه با هدف دنیوی سازی مفاهیم معنوی، تولید گزارههای سکولاریسم معناگرا و کسب درآمدهای هنگفت از فریب خوردگان، مدعی انتقال مفاهیمی همچون عشق، آگاهی و خودشناسی است.
عناصر اصلی عرفان واره حلقه شامل موارد زیر است:
1. مدیتیشن و شفافسازی ذهن: با ادعای تولید فرآیندهایی برای افزایش آگاهی فردی و شناخت عمیقتر از خود.
2. ارتباط با انرژیها: اعتقاد شبه علم و سکولار به وجود انرژیهای مثبت و منفی و روشهایی برای افزایش جریان انرژی مثبت.
3. تجربههای غیبی: باورمندی به تجارب عرفانی دنیازده مانند احضار جن، استفاده از موجودات غیر ارگانیک و تغییرات آگاهانه در سیاق زندگی.
عرفان واره حلقه با تولید شبه علم و سوء استفاده از جنبه های معنوی از سوی برخی جریان های مدعی روشنفکری در کشور تبلیغ میشود و به عضوگیری از اقشار نخبه، فرهیخته و حتی بازیگران و سلبریتی ها نیز رو آورده است.
شبه علم به مجموعهای از ادعاها، باورها یا روشهایی اشاره دارد که ظاهراً علمی به نظر میرسند، اما در واقع هیچ پایه علمی قابل قبول و محکمی ندارند زیرا شبه علم از روش شناسی های علمی مانند اثبات برهانی، استدلال منطقی، ضروریات شرعی، مشاهده، آزمایش و تکرار عینی پیروی نمیکند و به نظریههای علمی معتبر و سنجشپذیر وابسته نیست.
در شبه علم، تلاش می شود گزاره هایی از علم با معنویت ممزوج شده و تولید ایمان کاذب کند و متأسفانه این پدیده شوم، پیامدهای منفی زیادی در جامعه، محیط های آموزشی و خانواده دارد.
یکی از شگردهای این خرده جریان منحرف برای تولید گزاره های شبه علم، استفاده از زبان و اصطلاحات علمی است زیرا شبهعلم از ادبیات و زبانی استفاده میکند که برای عموم فهم آن آسانتر است؛ استفاده از اصطلاحات علمی باعث می شود ادعاهای این عرفان واره نزد عموم معتبر جلوه کند.
شبه علمها به منابع نامعتبر و غیرموثق ارجاع میدهند که هیچ اعتباری در جامعه علمی ندارند؛ همچنین در تولید شبه علم، دادهها و تجربه های مثبت گزینشی ارائه میشوند، در حالی که شواهد متضاد نادیده گرفته میشوند.
بیشتر شبه علم در این خرده جریان منحرف، بهجای ارائه شواهد علمی مستند، از طریق تجربیات شخصی و داستانهای فردی مطرح میشود.
در بسیاری از موارد دیده شده که مبلغان این عرفان واره منحرف، گزاره های شبه علمی خود را از آزمایشها و ارزیابیها و نقدهای علمی دور نگه میدارند و حاضر به شرکت در جلسه های مناظره علمی با اندیشمندان و عالمان راستین نمی شوند.
برخی از رواج دهندگان این فرقه منحرف، در شبه علمهای تولید خود از احساسات عوامانه و ترس مردم سوء استفاده میکنند تا افراد را به پذیرش باورهای خود ترغیب کنند. شبه علم به دلیل جذابیت و شفاف نبودن مرز آن با علم در بین مردم با سرعت رواج می یابد و اصحاب فرقه های ضاله و معنویتهای کاذب از این روش استفاده زیادی میکنند.
لازم است حوزه های علمیه، روحانیت معظم و همه نخبگان و دغدغهمندان فرهنگ دینی و حتی اهل علم، مردم را نسبت به تفاوت علم با شبه علم آگاه نمایند و جایگاه علوم وحیانی و اسلامی را در بین علوم تبیین نموده و با بیان شاخصهای علم و معنویت حقیقی، راه را بر سوء استفاده کنندگان ببندند.
علی محققی