تحول زرتشتیگری در دنیای مدرن

اشاره: آیین زرتشتی، به عنوان یکی از کهنترین ادیان جهان، همواره توجه تاریخنگاران، پژوهشگران و علاقهمندان به ادیان را به خود جلب کرده است. این دین که در سرزمین ایران باستان شکل گرفته، با گذشت قرنها و تغییرات اجتماعی و فرهنگی، همچنان به حیات خود ادامه داده و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان باقی مانده است. با این حال، درک دقیق آموزهها و مناسک زرتشتی، به ویژه در مقایسه با دیگر ادیان توحیدی، همواره با چالشها و پرسشهایی همراه بوده است.
یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات در این زمینه، مسئله نبوت زرتشت است. آیا زرتشت یک پیامبر الهی بوده یا صرفاً یک مصلح اجتماعی و فیلسوف اخلاقی؟ این پرسشی است که پاسخ به آن نیازمند بررسی دقیق منابع تاریخی و دینی است. از سوی دیگر، مفاهیمی مانند قداست آتش، جبر و اختیار، و تحولات گسترده در مناسک زرتشتیان طی سدههای اخیر، همگی موضوعاتی هستند که درک صحیح آنها برای فهم دقیق این دین باستانی اهمیت دارد.
از همین رو خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، با حجتالاسلام غلام رضا نوادری، پژوهشگر و فعال در حوزه نقد زرتشت و باستانگرایی، به گفتگو نشسته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
رسا: به نظر شما آیا زرتشت را میتوان به عنوان پیامبر یاد کرد؟ دیدگاه کلی در این باره چیست؟
این اولین و شاید مهمترین نقطه اختلاف است. در میان عموم مسلمانان، چه شیعه و چه سنی، دیدگاه غالب این است که زرتشت پیامبر الهی نبوده است. این نظر در میان بسیاری از علمای بزرگ اسلامی پذیرفته شده است. البته، لازم است اشاره کنم که در میان برخی متفکران و پژوهشگران اسلامی، گروهی هم هستند که قائل به پیامبری ایشان شدهاند.
رسا: دلیل این اختلاف یا عدم قطعیت چیست؟ چرا نمیتوان با قاطعیت در این باره سخن گفت؟
دلیل اصلی به کمبود و پراکندگی منابع معتبر تاریخی و دینی درباره شخص زرتشت و دوران زندگی او برمیگردد. متون و شواهدی که در دست داریم، به اندازهای محدود و گاهی مبهم هستند که امکان قضاوت قطعی درباره نبوت یا عدم نبوت ایشان را برای ما بسیار دشوار میسازند. به همین خاطر اوستاپژوهان هم در پیامبری زردشت اختلاف دارند. از دید منابع اسلامی نیز وضع همینگونه است. ما روایتی معتبر در تایید پیامبری زردشت نداریم و در مقابل روایاتی وجود دارد که از آن ناپیامبری زردشت را برداشت کردهاند.
رسا: جایگاه آتش در آیین زرتشتی اغلب با برداشتهایی مثل "آتشپرستی" همراه است. جایگاه واقعی آتش در آیین زرتشت چیست؟
موضوع آتش در دین زرتشتی یکی از نمادینترین و در عین حال بحثبرانگیزترین مسائل است. آتش در این آیین، جایگاهی بسیار ویژه و مقدس دارد. در متون دینی خود زرتشتیان، مانند اوستا، از آتش تعابیری مثل "پسر اهورا مزدا" استفاده شده است.
رسا: آیا این قداست به معنای پرستش واقعی آتش است؟
شواهد متنی نشان میدهند که بله، آتش نه فقط یک نماد مقدس، بلکه به نوعی مورد نیایش و عبادت قرار میگرفته است. در بخشی از اوستا که به نام "آتش نیایش" معروف است، عباراتی برای ستایش آتش به کار رفته که شباهت زیادی به ستایش اهورا مزدا دارد. این متون و آداب و رسوم مرتبط با آتشکدهها، نشان میدهد که آیین زرتشتی، حداقل در گذشته و بر اساس متون موجود، با مفهوم متداول آتشپرستی بیارتباط نبوده است، هرچند ممکن است پیروان امروزی توجیهات متفاوتی برای آن داشته باشند.
رسا: یعنی نمیتوان صرفاً آن را یک نماد دانست و کنار گذاشت؟
بر اساس متون کهن و آداب تاریخی، شواهد قویای برای برداشت پرستشگونه وجود دارد. تلاش برای تقلیل آن صرفاً به نماد، بیشتر تلاشی برای سازگار کردن برداشت مدرن با متون قدیمی است.
رسا: درباره مسأله جبر و اختیار؛ آیا در آیین زرتشتی آزادی انتخاب برای پیروان وجود دارد؟
این مسأله هم در آیین زرتشتی مطرح است، مانند بسیاری از ادیان دیگر. در دوران معاصر، زرتشتیان عمدتاً بر مفهوم اختیار فردی و آزادی انتخاب تأکید میکنند، اما وقتی به تاریخ این دین و حتی قوانین قدیمیتر نگاه میکنیم، تصویر متفاوتی به دست میآید.
آنان در طول تاریخ، قوانین و احکام بسیار سختگیرانهای برای حفظ پیروان خود داشتهاند. به عنوان مثال، در گذشته، کودکان در سن بلوغ به طور رسمی وارد دین زرتشتی میشدند و خروج از دین (ارتداد) با مجازاتهای سنگینی همراه بود. برخی روایات تاریخی اشاره میکنند که فرد مرتد نه تنها از جامعه طرد میشد، بلکه تمام اموالش مصادره و به اصطلاح به "اموال جنگلی" تبدیل میشد، یعنی اموال عمومی که هر کسی میتوانست از آن استفاده کند.
رسا: این مجازاتها تا چه حد شدید بودند؟
برخی منابع تاریخی نشان میدهند که این احکام حتی میتوانستند از احکام ارتداد در تاریخ اسلام هم سختگیرانهتر باشند، هرچند امروز طبیعتاً این قوانین به آن شکل اجرا نمیشوند و تغییرات زیادی در آنها ایجاد شده است.
رسا: این موضوع تناقضی را ایجاد نمیکند بین تأکید بر اختیار در تبلیغات و محدودیتها در قوانین رسمی؟
این نکته بسیار مهمی است. به نظر میرسد میان شعارهای عمومی درباره آزادی انتخاب دین و قوانین رسمی، به خصوص در حوزه احوال شخصیه، تفاوت قابل توجهی وجود دارد. در قوانین مربوط به زرتشتیان، خروج از دین عواقب بسیار سنگینی برای فرد به همراه دارد.
فردی که از دین زرتشت خارج میشود، ممکن است از حقوق مالی خود محروم شود، ولایتش بر فرزندانش لغو گردد و حتی از حقوق ازدواج نیز بیبهره بماند. این قوانین نشان میدهد که در عمل، آن اختیاری که در ظاهر مطرح میشود، در چارچوب قوانین رسمی به شدت محدود شده است.
رسا: اشاره کردید به تغییرات گستردهای که در باورها و مناسک زرتشتیان در طول ۱۵۰ سال گذشته رخ داده است. این تغییرات شامل چه چیزهایی میشود؟
این بخش شاید کمتر شناخته شده باشد، اما بسیار مهم است. بسیاری از باورها، احکام و آداب و رسوم زرتشتیان امروزی با سنتهای اصلی و آموزههای کهن دینشان تفاوتهای بنیادی دارد. در واقع، بسیاری از مفاهیم و رفتارهایی که امروز به عنوان "زرتشتی" شناخته میشود، محصول تحولات فرهنگی و اجتماعی دوران معاصر است و ریشه عمیقی در اوستای کهن یا سنتهای ساسانی ندارد.
مهمترین تغییر در رویکرد به متون مقدس است. کتاب اوستا، به شکل سنتی و کامل، دیگر به عنوان مرجع اصلی پذیرفته نمیشود. در حال حاضر، عمدتاً تنها بخشی از اوستا به نام گاتاها، که حجم کمی هم دارد، به عنوان مرجعیت دینی زرتشتیان مورد قبول است. اما حتی در مورد گاتاها هم، اگر بخشهای دیگر اوستا مثل یشتها یا یسنا، حاوی احکامی باشند که با نگاه مدرن سازگار نباشند یا از نظر ناظران بیرونی ناخوشایند به نظر برسند (مثلاً در مورد حقوق زنان، یا احکام مربوط به مردگان)، این بخشها به حاشیه رانده شده یا کاملاً نادیده گرفته میشوند.
رسا: یعنی یک نوع گزینش و بازتفسیر وسیع اتفاق افتاده است؟
این تغییرات، که نمونههای بارز آن در احکام مربوط به زنان، نحوه برخورد با مردگان (مثل دخمهها) و بسیاری از مناسک دیگر دیده میشود، نشاندهنده یک بازنگری عمیق و گسترده در محتوای دینی این جامعه است. نتیجه این شده که بسیاری از زرتشتیان امروز، حتی خودشان هم از احکام و باورهای کهن دین خودشان اطلاعات کاملی ندارند، چون آن سنتها دیگر به شکل گذشته زنده نیستند.