یادداشت؛
انقلاب خاموش؛ سیره سیاسی امام سجاد در عصر اختناق

امام سجاد(ع) در برابر سلطه امویان، رویکردی عزتمندانه و مبتنی بر حفظ کیان فکری و فرهنگی اسلام اتخاذ کرد.
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، امام زینالعابدین علیهالسلام، چهارمین پیشوای شیعیان، در یکی از پرتلاطمترین دورههای تاریخ اسلام بعد از واقعه عاشورا به امامت رسید. در بینش صحیح شیعه امامت ریاست کلی بر همه امور دین و دنیای جامعه انسانی است و همچنانکه حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) فرمودهاند: ان الامامة اس الاسلام النامی و فرعه السامی.(صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۷۷۵.) بنیان پویای اسلام و فرع و شاخه مرتفع و متعالی آن میباشد. چه اینکه امامت بر اساس بیان حضرت در همین حدیث بلند، خلافت الهی و مایه عزت مؤمنین است.
پس از فاجعه عاشورا، جامعه اسلامی درگیر استبداد سیاسی، انحرافات فکری و بحرانهای عمیق هویتی بود. در چنین فضایی، امام سجاد علیه السلام با دوری از شیوههای متعارف قیامهای سیاسی و با اتخاذ راهبردی عالمانه و فرهنگی، مسیر مبارزهای نرم و تمدنساز را برگزید. سیره ایشان، نمونهای از جهاد بیسلاح اما پرثمر در میدان تربیت و آگاهیبخشی است.
مبارزه غیرمستقیم و تربیتی
امام سجاد علیهالسلام، برخلاف شیوه قیامهای مسلحانه، راه اصلاح و بیداری امت را در آموزش، تربیت و تبیین معارف اصیل اسلامی جستوجو کرد. خانه آن حضرت به مرکز تربیت شاگردان و راویان حدیث تبدیل شد؛ تربیتیافتگانی که بعدها زمینهساز نهضت علمی امام باقر علیهالسلام شدند. این حرکت آرام و پنهان، در واقع مقابلهای زیرپوستی با دستگاه اموی و تلاشی برای احیای هویت اسلامی حقیقی بود.
یکی از اصلی ترین محور های اصلى سیاسى امام سجاد علیه السلام عبارت بود از تبیین مسئلهى امامت. مردم با اینکه تازه از صدر اسلام جدا شده بودند و فاصلهى زیادى نداشتند، مسئلهى امامت را درست نمىشناختند و بشدّت در این مسئله دچار اشتباه و انحراف بودند؛ هم اشتباه در مفهوم «امام» و اینکه امام چه شرایطى دارد، چه جور آدمى میتواند امام و رهبر جامعه باشد، امام اصلاً چه کاره است در این جامعه؛ و هم بالنّتیجه در مصداق امام که امام کیست، این را نمیدانستند... پس کار اوّل امام سجاد این بود که آرامآرام به صورت عمیق مفهوم امامت و مصداق امام را به خورد جامعهی اسلامى بدهد. (بیانات حضرت آیتالله خامنهای در خطبههای نمازجمعه در تاریخ ۱۳۶۵/۷/۴)
صحیفه سجادیه؛ زبان دعا، ابزار اعتراض
یکی از برجستهترین جلوههای سیره سیاسی امام، استفاده از زبان دعا بهعنوان ابزار انتقال مفاهیم دینی، اخلاقی و سیاسی بود. صحیفه سجادیه، تنها یک کتاب نیایش نیست، بلکه منشوری است سرشار از آموزههای عدالتمحور، توحیدی و ضد ظلم. امام با دعاهایی چون مکارمالاخلاق، مفاهیمی همچون حلم، عدالت، بصیرت، اصلاح اجتماعی و کرامت انسانی را به گونهای عمیق و ماندگار در ذهن جامعه نهادینه کرد. این دعاها بهمثابه بیانیههایی نرم اما اثرگذار، بنیانهای فرهنگی جامعه را ترمیم و بازسازی کردند.
زبان دعا محور فکرى و عقیدتى و ایدئولوژیک بود؛ چون بنىامیّه فکر مردم را و اسلام مورد ایمان مردم را هم خراب کرده بودند. اسلامى که در اختیار مردم در دوران امامسجاد قرار داشت، اسلام پیغمبر نبود. صحیفهی سجادیّه مجموعهى معارف اسلامى است؛ مثل نهجالبلاغه. کمتر کتاب مدوّن حدیثى را ما داریم که به قدر صحیفهى سجادیّه در آن معارف اسلامى باشد. (همان)
تعامل هوشمندانه با قیامها
در مواجهه با قیامهایی چون توابین و مختار، امام سجاد علیهالسلام موضعی حکیمانه و حسابشده اتخاذ کرد. هرچند ایشان خود مستقیماً وارد میدان نبرد نشدند، اما شواهد تاریخی نشان میدهد که از حرکتهایی با انگیزههای الهی و عدالتخواهانه، حمایت ضمنی داشتهاند. در روایتی معروف آمده است:
«یا عم لو ان عبدا زنجیا تعصب لنا اهل البیت لوجب علی الناس موازرته و قد ولیتک هذا الامر فاصنع ماشئت؛ اگر بردهای سیاه برای حمایت از اهلبیت قیام کند، بر مردم واجب است که او را یاری کنند.»(مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۶۵. )
این جمله، تأیید روشنی بر مشروعیت مقاومت در برابر ظلم است، بهویژه زمانی که هدف، احیای حق و دفاع از اهلبیت پیامبر باشد.
سیاستورزی در بستر خفقان
امام سجاد علیهالسلام در برابر سلطه امویان، رویکردی عزتمندانه و مبتنی بر حفظ کیان فکری و فرهنگی اسلام اتخاذ کرد. ایشان با پرهیز از برخورد مستقیم و هجرت موقت از مدینه، خود را از اتهامات سیاسی و تهدیدات مستقیم حکومت دور نگه داشت و فرصتی برای فعالیتهای فرهنگی و تربیتی فراهم آورد. در حادثه حره نیز، امام با تدبیر و درایت، نهتنها جان خود را از خطر نجات داد، بلکه جان بسیاری از اهل مدینه را نیز حفظ کرد.
ایشان با اجرای سیاست تقیه باعث شد یزید سفارش کند که متعرض امام سجاد (علیهالسّلام) نشوند. (ترابی، احمد، امام سجاد، جمال نیایشگران، ص۱۶۲).
نتیجهگیری
سیره سیاسی امام سجاد علیهالسلام، الگویی بیبدیل از مقاومت نرم و فرهنگ
محور در دل تاریکترین روزهای تاریخ اسلام است. ایشان با پرهیز از تقابل مستقیم، اما با ژرفنگری، تعهد دینی و تربیت نسلی آگاه، موفق شد اسلام ناب را از ورطه تحریف نجات دهد و بذرهای تمدنی را در دل جامعه اسلامی بکارد. بهرهگیری هوشمندانه از زبان دعا، ایجاد پایگاههای علمی، و اتخاذ مواضع حکیمانه در برابر حاکمان جور، از امام سجاد شخصیتی ساخته است که میراث فکری و فرهنگیاش تا امروز الهامبخش آزادیخواهان و مصلحان مسلمان است.
امروز، انقلاب اسلامی ایران را میتوان تداوم همان راه دانست؛ تلاشی برای حاکم ساختن قرآن، ارزشهای الهی، و مفاهیم امامت بر پایه تقوا و معنویت بر اساس قدرت و ثروت. اگرچه این مسیر تا تحقق کامل ایدئالها راهی طولانی در پیش دارد، اما پیروزی ملت ایران در احیای استقلال دینی و سیاسی، تحقق بخشی از آرمان دیرین اولیای الهی است؛ همان آرمانی که امام سجاد علیهالسلام نیز تمام عمر خود را وقف آن کرد.
از این رو، انقلاب اسلامی نهتنها مژدهای برای ملت ایران، بلکه تحقق بخشی از آرزوهای تاریخی اهلبیت علیهمالسلام و گامی امیدبخش برای همه مسلمانان آزاده جهان است.
حامد میرزاخان
پژوهشگر مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع نمایندگان طلاب وفضلای حوزه علمیه قم
ارسال نظرات