جاده ابریشم علیه امواج: چین، آمریکا را از تخت تجارت پایین میکشد؟

چین با مسیر ریلی چونگچینگ، سلطه دریایی آمریکا را دور میزند و نظم تجارت جهانی را بازتعریف میکند. این کریدور آسیا را به اروپا متصل کرده و بلوک اقتصادی جدیدی میسازد. آیا چین میتواند با این پروژه هژمونی غرب را به چالش بکشد و نظمی نوین ایجاد کند یا این رویایی پرهزینه است که در برابر چالشهای دیپلماتیک و لجستیکی زمین میخورد؟
چونگچینگ: قلب تپنده تجارت قرن بیستویکم
در دل کوههای جنوب غربی چین، چونگچینگ از یک شهر صنعتی گمنام به محور اصلی شبکه تجاری آسیا-اروپا تبدیل شده است. این شهر که قلب طرح عظیم «کمربند و جاده» است، روزانه صدها قطار باری پرسرعت را به مقاصد اروپایی مانند آلمان و لهستان هدایت میکند. این مسیر ریلی، که زمان انتقال کالا را تا ۲۰ روز کاهش داده، نهتنها کارایی لجستیکی را متحول کرده، بلکه با دور زدن مسیرهای دریایی تحت نظارت آمریکا، مانند کانال سوئز و تنگه مالاکا، امنیت تجاری چین را تضمین میکند. برخلاف مسیرهای دریایی که تحت نفوذ ناوگان نظامی غرب قرار دارند، این کریدور زمینی به چین امکان میدهد با سرعت و اطمینان بیشتری به بازارهای جهانی دسترسی پیدا کند.
چونگچینگ فراتر از یک گره لجستیکی است؛ این شهر یکی از بزرگترین مراکز صنعتی جهان است. تولید یکسوم لپتاپهای دنیا و بخش عمدهای از خودروهای برقی چین، چونگچینگ را به پایگاه اصلی صادرات پکن تبدیل کرده است. افتتاح خط ریلی سریعالسیر آسهآن در سال ۲۰۲۳ که زمان انتقال کالا از هانوی به چونگچینگ را به پنج روز کاهش داده، گواهی بر تعهد چین به بازسازی زنجیرههای تأمین جهانی است. این تحولات، با سادهسازی فرآیندهای گمرکی و کاهش هزینههای حملونقل، نشان میدهد که چین نهتنها به دنبال بهینهسازی تجارت است، بلکه میخواهد قواعد بازی ژئوپلیتیکی را به نفع خود تغییر دهد.
تنگهها در محاصره: چین، قفل دریایی آمریکا را میشکند؟
چین پس از تجربههایی مانند جنگ تجاری با آمریکا در دوران دونالد ترامپ، همهگیری کرونا و تنشهای ناشی از جنگ اوکراین، شکنندگی مسیرهای دریایی را بهخوبی درک کرده است. مسیر ریلی چونگچینگ که از طریق قزاقستان و دریای خزر امتداد مییابد، بهطور خاص برای دور زدن تنگههای استراتژیک مانند کانال سوئز و تنگه مالاکا طراحی شده است. این تنگهها که حدود ۱۲ درصد از تجارت جهانی از آنها عبور میکند، تحت نظارت نظامی آمریکا و متحدانش قرار دارند. چین با توسعه «کریدور میانی»، نهتنها وابستگی خود به این مسیرها را کاهش میدهد، بلکه با تقویت پیوندهای تجاری با آسیای میانه و ایران، اهرمهای ژئوپلیتیکی جدیدی برای مقابله با فشارهای واشنگتن میسازد.
این پروژه پاسخی مستقیم به استراتژی مهار چین توسط آمریکا است. ایالات متحده از زمان دولت اوباما با ائتلافهایی مانند شراکت ترانس-پاسیفیک و تقویت حضور نظامی در اقیانوس آرام، سعی کرده رشد اقتصادی چین را محدود کند. اما چین با سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختهای زمینی، مانند کریدور چین-قزاقستان-ایران، که از بندر آکتائو به بندر کاسپین متصل میشود، این فشارها را خنثی کرده است. این کریدور میتواند زمان انتقال کالا به اروپا را به کمتر از دو هفته برساند و به ایران، که تحت تحریمهای غرب قرار دارد، فرصت میدهد تا بهعنوان بازیگری کلیدی در تجارت جهانی ظاهر شود. این حرکت، هشداری صریح به کاخ سفید است که چین در حال بازنویسی قواعد تجارت جهانی است.
انرژی، شمشیر دو لبه: سیگنال چین به غرب
یکی از جسورانهترین اقدامات اخیر چین، پذیرش محموله گاز طبیعی مایع (LNG) از پروژه Arctic LNG ۲ روسیه است که تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد. این تصمیم که ضربهای به هژمونی انرژی آمریکا میدانند، نشاندهنده عزم چین برای رهایی از وابستگی به منابع انرژی تحت کنترل غرب است. چین، بهعنوان بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان، با این اقدام نهتنها روابط اقتصادی خود با روسیه را تقویت میکند، بلکه در برابر فشارهای تحریمی آمریکا سپری محکمتر میسازد.
چین با پذیرش محموله LNG از مسیر دریای شمال، که از قطب شمال به بندر بئیهای رسیده، نشان داده که به دنبال ایجاد زنجیرههای تأمین انرژی مستقل از ساختار مالی و تجاری آمریکا است. این تصمیم، در شرایطی که تنشهای ژئوپلیتیکی بین چین و آمریکا تشدید شده، پیامی روشن به واشنگتن میفرستد: چین برای تأمین انرژی خود به گاز آمریکا یا مسیرهای تحت کنترل آن نیازی ندارد. این اقدام همچنین به روسیه که به دلیل تحریمها به دنبال بازارهای جدید است، کمک میکند تا از انزوای اقتصادی خارج شود و شراکت خود با چین را تعمیق کند.
سنگلاخهای جاده ابریشم: چین در آزمون واقعیت
با وجود دستاوردهای چشمگیر، مسیر ریلی چونگچینگ با چالشهای جدی مواجه است. زیرساختهای ناکافی در کشورهای آسیای میانه، مانند ترکمنستان و قزاقستان، و تأخیرهای گمرکی میتوانند کارایی این کریدور را کاهش دهند. هزینههای بالای توسعه و نگهداری این مسیرها، بهویژه در مناطق صعبالعبور، نیازمند یارانههای کلان دولتی است. بسیاری از مسیرهای طرح کمربند و جاده تنها با حمایت مالی دولت چین برای صادرکنندگان عملیاتی شدهاند، که این موضوع پایداری مالی بلندمدت پروژه را زیر سؤال میبرد.
رقابتهای ژئوپلیتیکی نیز میتوانند این پروژه را تهدید کنند. هند، بهعنوان رقیب منطقهای چین، با سرمایهگذاری در کریدور شمال-جنوب (INSTC)، به دنبال ایجاد مسیرهای تجاری جایگزین است که نفوذ چین در آسیای میانه را محدود میکند. همچنین، روابط پیچیده چین با کشورهایی مانند ترکیه و عربستان که در کریدورهای تجاری منطقهای نقش دارند، ممکن است به تنشهای دیپلماتیک منجر شود. این چالشها نشان میدهند که موفقیت چین نهتنها به توان اقتصادی، بلکه به مهارت دیپلماتیک پکن در مدیریت رقابتهای منطقهای و جهانی بستگی دارد.
چین: پیشتاز جاده جدید یا اسیر هزینههای بلندپروازانه؟
پروژه مسیر ریلی چونگچینگ با اتصال زمینی آسیا به اروپا، نهتنها وابستگی چین به مسیرهای دریایی تحت کنترل آمریکا را کاهش میدهد، بلکه اهرمهای جدیدی برای پکن در مذاکرات جهانی ایجاد میکند. تقویت روابط با ایران و روسیه، که هر دو تحت تحریمهای غرب هستند، میتواند به تشکیل یک بلوک اقتصادی و سیاسی جدید منجر شود که هژمونی آمریکا را به چالش بکشد.
با این حال، موفقیت این پروژه به توانایی چین در غلبه بر چالشهای لجستیکی، مالی و دیپلماتیک بستگی دارد. اگر چین بتواند زیرساختهای لازم را تکمیل کند و حمایت کشورهای مسیر را جلب کند، این مسیر میتواند به شاهراه تجارت قرن بیستویکم تبدیل شود. اما در غیر این صورت، ممکن است به یک پروژه پرهزینه محدود شود که تنها با یارانههای دولتی سرپا مانده است. آینده این مسیر نهتنها جایگاه چین در اقتصاد جهانی، بلکه توازن قدرت در قرن بیستویکم را تعیین خواهد کرد. چین با این پروژه نشان داده که آماده است تا در برابر امپراتوری دریایی آمریکا قد علم کند و جادهای جدید برای آینده تجارت جهانی بسازد.
کریدور ریلی چونگچینگ، تلاشی جسورانه از سوی چین برای به چالش کشیدن سلطه تجاری آمریکا و بازنویسی قواعد تجارت جهانی است. این کریدور، با کاهش وابستگی به مسیرهای دریایی و تقویت پیوندهای ژئوپلیتیکی با متحدان، اهرمهای جدیدی برای پکن ایجاد میکند. اما چالشهای لجستیکی و رقابتهای منطقهای میتوانند مانعی برای تحقق این رویا باشند. در جهانی که نظم آن بهسرعت در حال تغییر است، موفقیت چین در این پروژه میتواند آینده تجارت و قدرت جهانی را شکل دهد.