سرمایه نمادین ایران زیر آتش جنگ رسانهای
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، تحولات پس از هفتم اکتبر و بهویژه دفاع مقدس دوازده روزه، معادلات قدرت در منطقه را بهگونهای ملموس تغییر داده است. پاسخ قاطع جمهوری اسلامی ایران به تجاوزات رژیم صهیونیستی، همراه با حضور گسترده و صادقانه ایران در عرصه حمایت از مردم فلسطین، تصویر جدیدی از ایران در افکار عمومی جهان اسلام ترسیم کرده است؛ تصویری که با استقبال، احترام و حتی همدلی مردمی در کشورهای مختلف همراه بوده است. که نمود آنرا در اظهار نظرهای بی سابقه علمای جهان اسلام و همینطور برخورد همراه با محبت حجاج کشورهای مختلف در ایام حج امسال با حجاج ایرانی و از همه مهمتر در براوردها و آمارهای نهادهای بین المللی و تحلیل های روزانه رسانه ها، اندیشکده ها و دانشگاه های برتر دنیا از وقایع و شیوه های عملکرد ایران قبل و بعد از جنگ 12 روزه، میتوان مشاهده کرد .این دگرگونی، بیش از هر چیز، بیانگر تعمیق قدرت ایران و ارتقای جایگاه آن در میان امت اسلامی و همینطور نشان دهنده شکست راهبرد ایران هراسی است، که سالها دست آویز براورده شدن مطامع استکبار جهانی در منطقه قرار گرفته بود . مرحلهای که میتوان آن را «اوجگیری کمسابقه قدرت نرم ایران» نامید. این تحول نهفقط محصول عملکرد نظامی و سیاسی ایران، بلکه نتیجه تغییرات بنیادینی است که در ادراک عمومی مسلمانان نسبت به نقش ایران در جهان اسلام ایجاد شد .
در چنین فضایی، وقوع مناظره اخیر میان آقایان اردستانی و کاشانی، هرچند ظاهراً امری درونمرزی و محدود به یک موضوع تاریخی و اعتقادی است، اما نمیتوان آن را فارغ از پیامدهای منطقهای آن تحلیل کرد. این رخداد ( مستقل از درستی یا نادرستی محتوای مسائل طرحشده از سوی طرفین) بهنظر میرسد قطعهای از پازلی گستردهتر باشد؛ پازلی پیچیده و مرموز برای دستیابی به اهدافی گسترده، کنشی چند بعدی و هدفمند در عرصه جنگ روایتها،و جنگ ادراکی است.و مناظره اخیر بخش کوچکی از آن پازل ادامه دار است.
هدف از چنین اقدامات و طراحی ها (از طرف دشمن)روشن است:
جابهجا کردن میدان توجه، ایجاد حساسیتهای مذهبی، و آسیب زدن به پیوندهای شکلگرفته میان شیعه و سنی در دورهای که ایران بیش از هر زمان دیگری مورد احترام بخش بزرگی از امت اسلامی قرار گرفته و روایت دشمنان اسلام از ایران وتشیع با چالش جدی روبروست.

در این میان، شرایط حساس کنونی که رهبر انقلاب از آن با عنوان شرایط مرگ یا زندگی یاد می کنند و تأکید بر «اتحاد مقدس» اهمیت ویژهای پیدا میکند. تعبیرمعظم له تنها یک توصیه اخلاقی یا یک شعار سیاسی نیست؛ بلکه راهبردی کلان برای امنیت ملی و منطقهای و نقشه راهی برای آینده است. باید توجه داشت منطقه در نقطهای قرار گرفته که هر حرکت کوچک در داخل کشور، میتواند بازتابی بزرگ در بیرون داشته باشد. بازیگران منطقهای و فرامنطقهای که از افزایش محبوبیت ایران ناخشنودند، بهخوبی میدانند که اختلافات مذهبی، یکی از آسیبپذیرترین نقاط امت اسلامی و عامل بازیابی حیات جریان تکفیری در منطقه است؛ آن هم دقیقا در زمانی که آمریکا و رژیم صهیونیستی آماده حمله مجدد به جریان مقاومت عراق و لبنان و مقاومت نوپای شیعه و سنی سوری است و نیاز به ایجاد تفرقه مذهبی برای همسویی فرقه های تکفیری برای مقابله با جریان مقاومت را دارند. زیرا بازیگران خارجی همواره تلاش میکنند از این اختلافات برای بازتولید روایتهای گذشته، تقویت گسلهای فرقهای و تخریب سرمایه نمادین یک کشور بهرهبرداری کنند و هر رخدادی که این حساسیت را تحریک کند، خواسته یا ناخواسته حرکت در جهت منافع دشمن است .
از همین منظر، میتوان مناظره اخیر را حلقهای از زنجیرهای ادامهدار دانست؛ زنجیرهای که هدف آن تنها ایجاد یک تنش مقطعی نیست، بلکه تداوم بخشی به مجموعهای از روایتها و تنشهاست که بتواند قدرت نرم ایران را که به واسطه مجاهدت مردم و جانفشانی مجاهدان و شهدای عظیم الشان از ابتدای پیروزی انقلاب مخصوصا در جنگ دوازده روزه اخیر به دست آمده تضعیف کند. طبیعی است که این روند، در صورت بیتوجهی، در آینده نیز ادامه خواهد یافت و هر بار با شکل و موضوعی تازه ، ظاهر خواهد شد.
در برابر چنین طراحیهایی، آنچه اهمیت دارد، رفتار سنجیده و آگاهانه دلسوزان کشور است. نخبگان، فعالان رسانهای، خطبا و حتی مخاطبان عمومی باید دریابند که بسیاری از رخدادهای فرهنگی و رسانهای امروز، صرفاً یک بحث محلی یا اختلاف دیدگاهی محدود نیست، بلکه در میدان بزرگتری بنام «جنگ روایتها» معنا پیدا میکند. واکنشها، مواضع و حتی سکوتها باید با درک دقیق از شرایط منطقهای و حساسیت اتحاد امت اسلامی و دستاورد عظیم کنونی جبهه مقاومت شکل بگیرد. در این بین مسئولیت افراد شاخص و صاحب تریبون حساستر و تعیین کننده تر است.

اگر این درک عمیق در جامعه نخبگانی و رسانهای ما تقویت شود، میتوان در برابر پازلهای طراحیشده دشمن ایستاد و اجازه نداد اختلافات ، دستاوردهای بزرگ ایران در جهان اسلام را هدف قرار دهد. امروزه توجه به مصالح کلان جهان اسلام، ضرورت اتحاد و مراقبت از سرمایه نمادین کشور و همینطور آگاهی از تحرکات و شیطنتهای دشمن ،و آمیختن احساسات وتعلقات مقدس با عقلانیت دینی و راهبردی ضرورت مضاعف پیدا میکند.
در نهایت، آنچه میتواند مسیر آینده را تضمین کند، تبیین و تمرکز بر راهبردهای اتحاد و همگرایی در امت اسلامی و بهرهگیری از فرصتهای مشترک است. پرهیز از دامن زدن به اختلافات، شناسایی تهدیدهای طراحیشده دشمن و اتخاذ سیاستی مبتنی بر تدبیر و همفکری جمعی، میتواند اتحاد مقدس شکل گرفته را حفظ کرده و فضای منطقه را برای استمرار اثرگذاری مثبت جمهوری اسلامی باز نگه دارد. به بیان دیگر، آینده جهان اسلام ،مخصوصا با توجه به تغییرات قدرت در عرصهی بین المللی، به توانایی دلسوزان در فهم دقیق بازیهای منطقهای و مدیریت هوشمندانه واکنشها بستگی دارد.
در این شرایط، آنچه اهمیت اساسی دارد، فراتر رفتن از واکنشهای لحظهای و مشاهده کوتاهمدت مسائل است. به بیان دیگر، آینده جایگاه ایران در امت اسلامی، نه با بحثهای چالش زا، بلکه با سیاستورزی هوشمندانه، مدیریت تدریجی حساسیتها و حفظ سرمایه نمادین کشور شکل خواهد گرفت.
یادداشت مشترک از آقایان: حسین چهره آزاد و محمد حسین یوسفی