۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۴
کد خبر: ۸۰۰۹۸۸
یادداشت؛

دانشجوی تراز انقلاب؛ افسران جبهه نرم با میراث شهیدان

دانشجوی تراز انقلاب؛ افسران جبهه نرم با میراث شهیدان
دانشجوی انقلابی، در تمام دوران حیات دانشجویی خود در حال نبرد است؛ چه در سنگرهای علمی و پژوهشی برای کسب مرجعیت علمی و چه در خط مقدم مقابله فعالانه و مستمر با تهاجم فرهنگی و تزریق یأس.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، دانشجو می تواند در انتخاب آیندهی خود باتقوا حرکت کند؛ شاخصش هم این است، آنجایی که وظیفه را شناختید و آن را حس کردید و احساس کردید که این وظیفه، شما را فرا می خواند، هیچ عامل دیگری نتواند شما را از حرکت به سوی آنچه که وظیفه است، باز بدارد. خصوصیت عمدهی دانشجویان هم از اوّل همین بوده است. 17/9/1379مقام معظم رهبری

روز حوزه و دانشگاه، فرصتی است برای تأمل در رسالت سنگین نخبگان دینی و علمی کشور. این روز نه صرفاً یک مناسبت تقویمی، بلکه نقطهای است برای بازنگری در مسئولیتهای خطیر حوزویان و دانشگاهیان در قبال آرمانهای انقلاب اسلامی و حفظ استقلال فکری جامعه. این روز تداعیگر راه شهیدانی است که خود نماد موفق تلفیق علم و ایمان بودند. آن ها نمونهای عینی از دانشجویانی بودند که توانستند مرزهای دانش متعارف را با عمق معارف دینی پیوند دهند و در بزنگاههای تاریخی، نقشآفرینی نمایند.

در پارادایم جدید تهدیدات نرم، که ماهیت آن تغییر یافته و عرصههای نبرد از میدانهای فیزیکی به فضای ذهنها و قلبها منتقل شده است، تعریف دانشجو تغییر میکند. دانشجوی تراز انقلاب، دیگر یک فارغالتحصیل صرف یا یک فرد منزوی در برج علمی نیست، بلکه یک افسر آگاه و فعال در جبهه مقابله با جنگ شناختی است. این نقشآفرینی مستلزم آمادگی کامل فکری، عملی و اخلاقی است که باید از سیره پیشگامان شهید الگوبرداری شود.

تلفیق علم و دین شهیدان دانشجو با زندگی علمی و مجاهدانه ثابت کردند که تعارض بنیادینی میان مبانی عمیق دینی و پیشرفتهای علمی روزآمد وجود ندارد؛ بلکه این دو نه تنها قابل جمعاند، بلکه مکمل یکدیگرند. درنگاه دانشجویان شهید، دانش ابزاری برای فهم بهتر خلقت و حرکت در مسیر رضای الهی است و دین، چارچوب ارزشی و جهتدهنده این دانش می باشد. عمق ریشهداری در مبانی اعتقادی دانشجوی موفق در تراز انقلاب باید همانند شهدای والامقام، درعمق مبانی اعتقادی، فقهی و کلامی ریشه داشته باشد. این ریشهداری، او را در برابر شبهات فلسفی و انحرافات فکری که غالباً از سوی دشمنان سازماندهی میشوند، ایمن میسازد. مثلاً یک دانشجوی مهندسی که همزمان در مباحث فلسفه غرب و اسلام تبحر دارد، میتواند تناقضات بنیادین پوزیتیویسم یا اگزیستانسیالیسم را در کلاسهای دانشگاهی خود شناسایی کرده و با استدلالهای محکم قرآنی و روایی، آنها را به نقد بکشد. بهرهگیری از ابزارهای نوین علمی و تحلیلی تلفیق به معنای انفعال نیست.

دانشجو باید از جدیدترین ابزارها و متدولوژیهای علمی و تحلیلی (مانند مدلسازی دادهها، علوم شناختی، یا تحلیل شبکههای اجتماعی) برای دفاع از آرمانها و تحلیل پدیدههای اجتماعی بهره ببرد. دفاع از حق باید متکی بر استدلالهای قوی باشد. مانند؛ استفاده از آمار و شواهد محکم برای رد ادعاهای دروغین در حوزه اقتصاد یا جامعهشناسی که با هدف تضعیف ساختارهای داخلی مطرح میشوند. این تلفیق، ضامن استحکام فکری و عملی جامعه است، زیرا محصول نهایی، یک نیروی انسانی است که هم «متدولوژی» قوی دارد و هم «منطق» پایدار. دانشجو به عنوان افسر جبهه جنگ نرم می داند که هدف اصلی دشمن نه اشغال نظامی، بلکه تخریب زیرساختهای فکری، فرهنگی و هویتی ملت است. این جنگ از طریق دستکاری ادراک، القای ناامیدی، ترویج مصرفگرایی افراطی و کمرنگ کردن ارزشهای اصیل ملی و دینی صورت میگیرد.

دانشجوی تراز انقلاب، با درک این واقعیت که دانشگاهها و حتی فضای مجازی، عرصههای اصلی این نبردند، رسالت خود را تنها به کسب نمره یا مدرک محدود نمیکند. او خود را سرباز خط مقدم در مقابل امواج اطلاعات غلط  و پروپاگاندا میبیند. دانشجو باید توانایی تفکیک روایتهای صحیح از روایتهای انحرافی را داشته باشد. این امر مستلزم آشنایی با تاکتیکهای عملیات روانی است. افسر جوان مبتنی بر دادههای قابل اعتماد با تحلیل دقیق تهدیدات؛ شناسایی منابع، اهداف و ابزارهای دشمن در فضاهای دیجیتال و رسانهای مبادرت به تولید محتوای قوی، جذاب و مستند کند که بتواند شبهات را پیشدستانه پاسخ دهد و امیدآفرینی نماید. دانشحوی تراز انقلاب در کلاس درس، گروههای پژوهشی، آموزشهای غیرمستقیمی در زمینه سواد رسانهای ارائه داده تا سایر دانشجویان نیز در برابر حملات شناختی مقاوم شوند.

مثال: اگر دشمن در تلاش است با بزرگنمایی مشکلات اقتصادی، حس ناکارآمدی نظام را القا کند، دانشجوی تراز انقلاب موظف است با ارائه دادههای مقایسهای دقیق (مثلاً در حوزه تولید علم، زیرساختهای انرژی، یا کاهش نرخ مرگ و میر کودکان) و تحلیل دلایل واقعی مشکلات، جدول وپازل دشمن را به هم بریزد. ادامه راه شهدا در عصر کنونی، نیازمند شجاعت علمی (جسارت در ورود به مباحث پیچیده علمی بدون ترس از شکست) و بصیرت (شناخت سریع حق از باطل) است. فاصله بین زمان شهدا و امروز، فاصله ابزارهاست، نه فاصله اهداف. اگر شهیدان در سنگرجهادی و نظامی از مرزهای انقلاب دفاع کردند، وظیفه دانشجوی امروز، دفاع از سنگر اعتقادی، فرهنگی و حتی مرزهای هویتی جامعه با سلاح علم، منطق و تبیین است. تبیین دقیق و مستدل، امروز به اندازه عملیات نظامی حیاتی است. برای مقابله با تفکرات لیبرال یا مارکسیستی که به شکلهای جدید وارد فضای دانشگاه شدهاند، لازم است دانشجو صرفاً به متون کلاسیک بسنده نکند، بلکه جدیدترین نظریههای منتقد را بشناسد تا بتواند از درون، آنها را به چالش بکشد.

فریبهای رسانهای غالباً با ظاهری فریبنده و عواطفگرا ارائه میشوند. هوشمندی دانشجوی مؤمن در اینجا معنا پیدا میکند؛ درک اینکه چگونه رسانهها یک واقعه را قاببندی میکنند تا نتیجه مطلوب خود را بگیرند. در مواجهه با جذابیتهای ظاهری فرهنگ غربی که ترویج میشود، دانشجو باید با تکیه بر مبانی ارزشی خود، مرزهای اخلاقی را حفظ کند و بداند که پیشرفت واقعی، بدون اصالت معنا ندارد.

بدیهی است، اگر شهدای دانشحو در دوران خود نماد جهاد در میدان بودند، امروز جهاد در میدان "توحید عملی" در دانشگاهها معنا مییابد. یعنی اعتقاد قلبی به اهداف نظام، باید در عملکرد روزمره علمی و اجتماعی نمود پیدا کند.

دانشجوی تراز انقلاب، در حقیقت، راه روشن شهدا را ادامه میدهد؛ شهدا نه تنها با فداکاری خونین خود، که با فکر، عمل، اخلاق و الگوی زیست خود، مسیر پیش رو را برای نسلهای بعدی روشن کردهاند. شهید حسن مجتهدزاده، مصداق بارز این مجاهدت دوگانه و عملیاتی است.

شهید حسن، نمونهای برجسته از پیوند میان علم و تعهد بود. او دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز (جندیشاپور) بود؛ فردی که تعهد علمی خود را در یکی از رشتههای کاربردی و حساس کشور دنبال میکرد. اما این مسیر علمی، هرگز او را از رسالت روشنگریاش باز نداشت. وی از نوجوانی با قرآن مأنوس شد، از چهارده سالگی دوشنبه و چهارشنبه ها روزه می گرفت. کم حرف می زد و زیاد مطالعه می کرد. خوشرو و خوش رفتار بود و به والدین احترام و خدمت می کرد و عمر کوتاه خود را صرف روشنگری فعال علیه رژیم ستمشاهی و تبیین سخنان امام خمینی (ره) نمود. این فعالیتها، نشان از درک عمیق او از ماهیت مبارزه سیاسی و عقیدتی بود. این مبارزات سبب شد که وی چندین بار دستگیر شود. اعتراض او به اخراج امام خمینی (ره) از عراق، او را به سمت اقدامات مستقیمتر کشاند، از جمله شرکت در عملیاتهای اعتراضی و رعبآور علیه کنسولگری عراق، که نشان از عمق ارادت و ولایتپذیری او داشت. نهایت این مسیر، شهادت او در مسیر مبارزه با شکنجهگران ساواک بود.

این شهادت، نه در جبهه نظامی، بلکه در سنگر مقابله با ابزار سرکوب فکری و امنیتی رژیم به وقوع پیوست. آنچه تأثیرگذاری این دانشجوی شهید را فراتر از دوران حیاتش نشان میدهد، عمق تربیت شاگردان است. تربیت بیش از ده ها شاگرد قرآنی در مساجد و حسینیه ها که عده ای از آنها در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده و عده ای در خدمت مردم و نظام اسلامی هستند که نشان میدهد چگونه یک دانشجو میتواند از طریق تهذیب و آموزش صحیح، سنگرهای معرفتی را تقویت کند. این زنجیره تأثیر، همان اثر بلندمدت افسر جوان جبهه نبرد شناختی است.

الگوی شهیدانی مثل حسن مجتهدزاده به ما میآموزد که دانشجوی انقلابی، در تمام دوران حیات دانشجویی خود در حال نبرد است؛ چه در سنگرهای علمی و پژوهشی برای کسب مرجعیت علمی، و چه در خط مقدم مقابله فعالانه و مستمر با تهاجم فرهنگی و تزریق یأس. با انگیزه حاصل از این الگوها و امید به آیندهای که با تکیه بر علم متعهد به دست میآید، میتوان تمامی مشکلات و تهدیدات را حل نموده و به قلههای پیشرفت مادی و معنوی رسید. ان شاءالله 26/9/1404

علی اصغرمجتهدزاده مستشاربازنشسته دیوانعالی کشور 

ارسال نظرات