۲۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۸
کد خبر: ۱۷۲۳۴۶
معرفی پایان‌نامه‌های حوزوی؛

امامت و ولایت در قرآن

خبرگزاری رسا ـ پایان نامه «امامت و ولایت در قرآن» پژوهشی از «سارا خاتون دهی» به بررسی و تحلیل آیات مربوط به امامت و ولایت بر اساس دیدگاه تشیع و تسنن از نظر عقلی و نقلی می‌پردازد.
پايان نامه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «امامت و ولایت در قرآن» پژوهشی از «سارا خاتون دهی» به بررسی و تحلیل آیات مربوط به امامت و ولایت بر اساس دیدگاه تشیع و تسنن از نظر عقلی و نقلی اهتمام ورزیده است.

بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:

چکیده:

با عنایت به این که سیره پیوسته پیامبران بر انتصاب جانشین شایسته دلالت دارد، نادیده گرفتن این امر از سوی پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) کوتاهی در انجام رسالت شمرده میشود. چنانچه قرآن نیز در آیه 7 سوره مائده «یا اَیها اَلرَّسول بَلِّغ ...»بر آن تصریح میکند، بعضی اهل سنت معتقدند پیامبر اکرم درباره پیشوایی پس از خود و استمرار هدایت امت در مسیر رستگاری هیچ مسئولیتی ندارد و وظیفه خود را در اعلان رسالت و ابلاغ معجزه (قرآن) به خوبی انجام داده است. بر اساس این دیدگاه جانشینی پیامبر و پیشوایی امور دین و دنیای مردم بر عهده خود آنان واگذار شده است تا هرگونه صلاح میدانند رفتار کنند و هر که را میخواهند برگزینند. عقیده ایشان منجر به صدماتی سخت بر پیکر اسلام و جامعه مسلمین شد و افراد نالایق به خلافت رسیدند که موجب تحریفاتی در دین گردید.

در مقابل این دیدگاه شیعیان در مسأله جانشینی معتقدند هرگز قابل تصور نیست پیامبر با تدبیری که داشتند رحلت فرماید و کسی را جانشین خود نسازد. افزون بر این، زوایای گوناگون تاریخ زندگی و روش اجتماعی پیامبر (صلی الله علیه و آله) مؤید این است که از ابتدای بعثت تا رحلت تأکیدهای فراوانی در زمینه ولایت و جانشینی داشته است. شیعیان معتقدند که حتی شخص پیامبر اکرم (ص) هم نقش استقلالی در تعیین جانشین خود نداشتند بلکه آن را به امر الهی انجام دادند و علی (ع) را جانشین بلا فصل خود قرار دادند و سپس یازده نفر از فرزندان او را یکی پس از دیگری برای تصدی مقام امامت و خلافت تعیین و نصب فرمودند.

آنها بر این باورند که مسأله جانشینی علی (ع) از نخستین روز دعوت علنی مطرح شد. این همه آیات و سُوَر از جمله آیه 55 مائده «اِنَّما وَلیکُمُ الله ...»گرفته تا آیات تبلیغ و تطهیر و مباهله...همه و همه در راستای همین تذکرات و تأکید بر این حق مهم است، تا واقعه غدیر که هفتاد روز قبل از رحلت رسول خدا به وقوع پیوست و آیه اکمال دین نازل شد. این تحقیق سعی دارد با بررسی و تحلیل آیات مربوط به امامت و بررسی آن از نظر دیدگاه تشیع و تسنن از نظر عقلی و نقلی ولایت و امامت در ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داده و ضمن بررسی توجیهات دانشمندان اهل سنت به نقد و بررسی پرداخته و اغراض خاص سیاسی خلفا را از مدار حکومت روشن سازد و عوامل دخیل در گسترش اختلافات و کیفیت شناسایی آن را مورد بررسی قرار داده است.

فرضیه تحقیق:

مسأله امامت موضوعی بوده که بعد از رحلت پیامبر (ص) در بین مسلمین ایجاد شد. امامت از دیدگاه شیعه انتصابی از طرف خداوند است و باید امام معصوم از گناه و اشتباه باشد و امام رهبری سیاسی و دینی را در جامعه بر عهده دارد. اما تسنن از زاویه دیگری به این مسأله مینگرد و با این دیدگاهشان ائمه معصومین را از جایگاه اصلی خودشان دور کردند.

انواع ولایت:

1ـ ولایت مثبت و ولایت منفی:

مراد از ولایت ایجابی، ولایتی است که از سوی قرآن کریم به رسمیت شناخته و تجویز شده است و بالاتر از آن از پیروان قرآن کریم خواسته شده که آن را بپذیرند. این پذیرش را در اصطلاحات اسلامی (تولی) گویند. از طرفی قرآن کریم از نوعی ولایت منفی به شدت مذمت کرده و عدم پذیرش آن را از سوی پیروانش خواستار شده و چنین ولایتی را نقطه مقابل مسلمانی شمرده که در اصطلاح اسلامی (تبری) گویند.

2ـ ولایت تکوینی و ولایت تشریعی:

از بین مفاهیم مختلف ولایت، ولایتی که به مفهوم تصرف، تدبیر و حاکمیت بر شخص یا کار دیگران است به دو قسم تقسیم میشود:تکوینی و تشریعی که هر دو قسم ولایت در عالی ترین شکل برای خداوند ثابت است ولیکن در ولایت تشریعی خداوند، عصیان و تخلف ممکن است. منظور از ولایت تکوینی بشر آن است که کسی بتواند به فرمان خداوند در جهان آفرینش و عالم تکوینی تصرف کند. ولایت تشریعی برای بشر یک مقام اعتباری و قرار دادی است که خداوند آن را برای اداره شئون و سرپرستی جامعه به برخی افراد داده است.

تفاوت امام و خلیفه در تشیع و تسنن:

نظر اهل سنت:

اکثر دانشمندان اهل سنت خلافت و امامت را مترادف هم شمردهاند مثلاً ابن خلدون نوشته است، خلافت یعنی نیابت از صاحب شریعت در حفظ این سیاست دنیا، به همین اعتبار خلافت و امامت گفته میشود و متصدی آن مقام را خلیفه و امام گویند.

نظر شیعه:  

امامت و خلافت مترادف نیستند، ممکن است این دو معنا در یک شخصی جمع شوند، ممکن است شخصی امام باشد، اما خلیفه پیغمبر نباشد، چنانکه قرآن کریم حضرت ابراهیم را به عنوان امام معرفی میکند بنابراین امام به طور مطلق و به اصطلاح در مکتب تشیع به کسی گفته میشود که از طرف خدای متعال، به وسیله پیامبر اسلام به عنوان رهبری تمام مسلمانان و جانشینی آن حضرت، تعیین شده است.

ولایت فقیه از منظر عقل:

در یک جامعه اسلامی برای این که احکام اسلامی اجرا شود چارهای نیست جز اینکه در رأس هرم آن فقیه جامعالشرایط باشد که بتواند احکام اسلامی را استنباط و استخراج کند. در این صورت دیگر احتیاج به مقبوله عمر بن حنظله و روایت دیگر نیست. زیرا مسأله ولایت فقیه از مسائل بدیهی و ضروری است. آیت الله جوادی آملی در این زمینه مینویسد:برهان عقلی بر ضرورت ولایت فقیه در عصر غیبت نظیر برهان بر نبوت و امامت است زیرا آنچه که اثبات کننده نبوت عامه است یکی نیاز بشر به قوانین الهی است و دیگر نیاز به وجود فردی است که به دلیل هم جنسی با انسانها، ضمن اسوه بودن، توان تدبیر و اجرای همه قوانین الهی را داشته باشد.

نتیجه گیری:

مسأله امامت در اصل یکی از اساسی ترین پایههای مکتب تشیع را تشکیل میدهد و فلسفه وجودی تشیع در مسأله امامت تبلور مییابد و تشیع بدون امامت جایگاه خاص خود را از دست میدهد. زیرا تمامی فرقههای اسلامی به خاندان نبوت و عترت محبت میورزند و این دلیل تشیع آنها نیست زیرا آنان امامت و زعامت سیاسی اهل بیت را آن گونه که شیعه معتقد است نپذیرفتهاند. از این رو مکتب تشیع مکتبی است که مسأله حکومت و رهبری سیاسی را از متن دین و بر خاسته از دین میداند به این جهت در عصر غیبت که با نبود امام معصوم روبروست به سراغ نواب عام او میرود.

شایان ذکر است، پایاننامه «امامت و ولایت در قرآن» پژوهش پایانی «سارا خاتون دهی»، برای اخذ مدرک سطح 2 مدرسه علمیه زهرای اطهر (س) تهران است که در سال 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «خانم ایزد دوست» و استاد داور آن «خانم شاکری گلپایگانی» است. /9193/پ202/ی

ارسال نظرات