۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۲
کد خبر: ۲۰۲۳۶۱
رییس جمهور در گردهمایی فرماندهان انتظامی:

نباید مسائل فرهنگی و اجتماعی را رها کنیم و سر آخر بگوییم نیروی انتظامی درستش کند

خبرگزاری رسا ـ رییس جمهور در نوزدهمین گردهمایی فرماندهان انتظامی تاکید کرد: کشور برای مردم است و همه ما باید بدانیم در هر مسئولیتی که هستیم خودمان را خادم مردم بدانیم. صاحب کشور مردم هستند. حالا در این مردم کسی ممکن است تخلف و جرم کند که البته باید با او برخورد شود.
رييس جمهور در گردهمايي فرماندهان نيروي انتظامي

به گزارش خبرگزاری رسا، رییس جمهوری در نوزدهمین گردهمایی سراسری فرماندهان نیروی انتظامی با بیان اینکه نیروی انتظامی باید قدرتمند باشد، اما این حاکمیت قانون است که باعث استقرار امنیت می‌شود، اظهار کرد: وقتی رعایت قانون از سوی همه تبدیل به یک ارزش و اصل شد، آن زمان سرآغاز برقراری نظم، آرامش و امنیت خواهد بود.



متن کامل سخنان حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی در نوزدهمین گردهمایی سراسری فرماندهان نیروی انتظامی به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله طاهرین و صحبه المنتجبین


مفتخرم که در خدمت شما فرماندهان عالی مقام نیروی حساس و مهم انتظامی حضور دارم. در آستانه میلاد با سعادت صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(س) هستیم، ان شاء الله همه ما بتوانیم در پناه عنایت و الطاف آن حضرت و اهل بیت عصمت و طهارت و خاندان رسالت در انجام وظایف مان موفق باشیم.


لازم می‌دانم به همه پرسنل ناجا خسته نباشید عرض کنم، به خاطر تلاش بسیار گسترده‌شان در تعطیلات نوروزی، برای خدمت به مردم، امنیت کشور و رفاه حال مسافران؛ مخصوصاً از نیروی راهنمایی و رانندگی و مسئولان این بخش که در مسیرها و جاده‌ها، روز و شب در همه ایام البته بویژه در ایام و نوروز بار سنگینی را بر دوش داشتند و به نحو احسن انجام وظیفه کردند.


این که آمار نشان می‌دهد تعداد تصادفات و تعداد افرادی که در اثر تصادفات کشته می‌شوند کاهش پیدا کرده بزرگترین تشویق برای همه شما و دولت خدمتگزار است. اگر یک مورد هم در این زمینه کاهش وجود داشته باشد تشویق بزرگ برای همه است، تا چه رسد به صدها و بیش از هزار نفر کاهش در تعطیلات و در طول سال که شاهد آن بوده‌ایم. البته کار نیروی انتظامی و از جمله در زمینه تصادفات، همکاری و هماهنگی همه ارگان ها و مسئولان و بویژه خود مردم را می‌طلبد. اگر دست به دست هم بدهیم می‌توانیم به خوبی ادای وظیفه کنیم.

نیروی انتظامی وظایف بسیار گسترده و متنوعی دارد و این نشانگر آن است که این نیرو تا چه حد اهمیت دارد و چقدر انجام وظیفه‌اش با دشواری ها همراه است. یک وقتی در گذشته به نیروی انتظامی کلمه نظمیه را اطلاق می کردند؛ نظمیه، انتظامی و نظامی، همه اینها از یک ریشه و از نظم، انتظام و دقت در برخوردها و آرامش در جامعه است.

بخشی از اعتماد عمومی به نظام عملکرد نیروی انتظامی حاصل می‌شود
روزگاری چند نهاد مسئولیت نظم را بر عهده داشتند. بعد از پیروزی انقلاب نهادهایی اضافه شد و آن هم به دلیل وضعیت انقلاب بود در نهایت این نیروها ادغام شدند و به شکل فعلی در آمدند. در حال حاضر نیروی انتظامی مسئولیت بسیار سخت، گسترده و حساسی را بر عهده دارد.


مسئولیت نیروی انتظامی با نیروی نظامی متفاوت است. نیروی نظامی عمدتاً مسئولیتش برای امنیت ملی است و امنیت ملی در اکثر اوقات مقابله با تهدیدهای بیرونی و خارجی است.

بنابراین تماس نیروی نظامی از لحاظ انجام وظیفه با مردم عادی کوچه و خیابان بسیار کم است. عمدتا نیروی نظامی کمتر ارتباط مستقیم با مردم دارد. اما نیروی انتظامی همواره برخوردش با مردم برای انجام وظیفه است.


سرمایه اعتماد عمومی بزرگترین سرمایه است و بخشی از سرمایه اجتماعی در اختیار و به دست نیروی انتظامی است. مردم شکل حاکمیت، اخلاق حاکمیت و تغییر در رفتار حاکمیت را در چهره نیروی انتظامی و برخورد آنها می‌بینند.


بحث این نیست که نیروی انتظامی جزو دولت، نیروهای مسلح، تحت فرمان فرماندهی کل قوا و جانشین وزیر کشور است. برای مردم جزئیات مطرح نیست، آنچه در ذهن مردم می ماند پیشانی نظام برای مواجه شدن با مردم است که یک بخش بزرگش نیروی انتظامی است . از مرز که می خواهد وارد کشور شود با نیروی انتظامی مواجه می شود، از هواپیما، کشتی و از طریق جاده در شهر و خیابان که وارد می‌شود با نیروی انتظامی مواجه می‌شود. نیروی انتظامی به عنوان بخش بزرگ حاکمیت و نظام برای مردم مطرح است.آن وقت برخورد نیروی انتظامی، شکل برخورد و تعامل اقتدار، ادب، اخلاق و مهارت حرفه‌ای نیروی انتظامی را مردم لمس می‌کنند.


نحوه راه رفتن یک افسر، پلیس و درجه‌دار و لباس پوشیدن او اهمیت دارد. در قدیم در سربازی می گفتند لباس باید منظم باشد. گاهی در آن دوره جوانی خیلی برای جوان این موضوع جا افتاده نبود؛ مخصوصا دانشجویی که دانشگاه را گذرانده و می خواهد دوره خدمت را بگذارند اما واقعیت این است که ظاهر نشانه‌ای از باطن است.


چهره شما دل شما را نشان می‌دهد، من الان شما را که نگاه می‌کنم از چهره شما استنباط می‌کنم که خوشحالید، نگرانید، ناراحتید، آرامش دارید یا در استرس هستید؛ شما هم همینطور از چهره من اینها را متوجه می شوید. اساساً ارتباط دو انسان، غیر از کلام، چهره را نگاه و حالت قیافه و صورت است، نحوه لبخند است، ترش‌رو بودن از سیما شروع می‌شود.

نیروی انتظامی باید بر پایه اخلاق و فرای قانون با مردم مواجه شود
در عبادت هم قرآن می‌گوید سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ آنجا اسلام همین را می‌گوید که از چهره پیداست که این فرد فرد عابد عبادتگر، شب زنده‌دار آنها از ظاهر علامتی است. پلیس هم ظاهرش، اخلاق، لفظ‌اش.


دو جور می‌شود، مدارک ماشین را از مردم خواست. با احترام، و خسته نباشید یا بدون اینها. احترام گذاشتن و گفتن کلمه لطفا چیزی از ما کم نمی کند. هر دو جور را هم می‌شود گفت. نمی شود گفت خلاف قانون هم است. اما باید فرای قانون با مردم عمل کنیم. اخلاق، فرای قانون است؛ هم در زندگی اجتماعی، فردی و حتی در داخل خانه‌مان. در خانه یک وقتی می خواهیم عین قانون مدنی را بگذاریم جلو و با زن و بچه‌مان رفتار کنیم. نمی‌شود با قانون خشک زندگی کرد. ناچار اخلاق، رفتار، محبت، مهربانی «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً»، آنجا باید مودت و رحمت باشد. در جامعه هم همین طور است. جامعه یک خانواده بزرگ است. ایران یک خانواده بزرگ است. کار شما بسیار سخت و سنگین است. کاملاً دولت این را لمس و احساس می‌کند. شما از اول مرزها حضور دارید تا شهرها و باید شب و روز و تعطیل و غیر تعطیل هم باشید.

وظیفه نیروی انتظامی فراتر از مبارزه با جرم، ایجاد نظم است
کار شما فقط این نیست که فقط با جرم مبارزه کنید ممکن است فردی مجرم باشد و شما تعقیبش کنید یا اطلاعات شکایت به دست شما برسد و دنبال کنید. فقط مبارزه با جرم وظیفه شما نیست، وظیفه شما خیلی بیشتر از اینهاست. شما باید نظم ایجاد کنید. نظم با بحث جرم بسیار متفاوت است. اصلاً ممکن است یک کسی جرم نکرده باشد اما نظم را بهم می‌زند. از همان ترافیک می‌شود نمونه آورد تا آدمی که در پیاده‌رو راه می‌رود. یکی می خواهد بدود در پیاده رو و مارپیچ راه برود. قانون داریم که صاف و آرام راه برود، ولی نظم را بهم می‌ریزد؛ نظم و انتظام خیلی متفاوت است با جرم. ممکن است طبق قانون جرم نباشد اما عمل، از دید اجتماعی منکر باشد و قابل پذیرش نباشد. آنجا هم نیروی انتظامی وظایفی دارد. مثلاً فردی در خیابان راه می‌رود و داد می‌زند. در قانون نیامده که آرام حرف بزنیم و داد نزنیم و همه را دور خودش جمع می‌کند. داد کشیدن در جرایم نیامده اما در عین حال دارد نظم را بهم می‌ریزد و شما موظف هستید به نظم جامعه رسیدگی کنید. از مسأله جرم و نظم بالاتر، مسئولیت امنیت عمومی است که بر عهده دارید. اگر بخواهیم امنیت را در یک کلمه خلاصه کنیم، یعنی زندگی بدون دغدغه، یعنی آرامش باطن. یعنی فردی که بخواهد مسافرت برود دغدغه نداشته باشد. جوانش را می خواهد بفرستد دبیرستان یا همسرش را می خواهد به بازار بفرستد دغدغه‌ نداشته باشد. خودش می خواهد برود سر کار دغدغه نداشته باشد.


دغدغه به معنای آنکه نوعی نگرانی در زندگی داشتن. امنیت یعنی برداشتن تمام دغدغه‌ها. امنیت یعنی ایجاد آرامش. به تعبیری دیگر امنیت معنایش آن است که افراد جامعه نسبت به سرمایه‌های ارزشمند مادی و معنوی شان نگرانی نداشته باشند. حالا این سرمایه خانه، پول، اموال، حساب بانکی و گاهی سرمایه معنوی است مثل اخلاق، ایمان و دین خودش و بچه‌هایش. دغدغه نداشته باشد وقتی بچه‌اش دیر می آید کسی او را اغفال کند و به سمت مواد مخدر بکشد.


بنابراین امنیت معنای بسیار وسیعی دارد. البته امنیت وظیفه نیروی انتظامی نیست. بخشی از آن را نیروی انتظامی به عهده دارد. امنیت فقط به عهده نیروی انتظامی نیست. یک بخش بزرگش را فرهنگ به عهده دارد. فرهنگ جامعه باید امنیت را بوجود بیاورد. اگر هر روز صبح ناچار شوید سایت‌ها را نگاه کنید و ببینید تهمتی به شما زده اند و به حیثیت شما لطمه زده اند، این هم ناامنی است. این ناامنی ممکن است مربوط به پلیس نباشد و دستگاه‌هایی مثل فرهنگی و قضایی مسئول باشند. آنها باید وارد عمل شوند. اصلاً مثال ساده‌تر این که یک بیماری مسری برای جامعه نگرانی درست می‌کند. هوای آلوده همه را نگران می کند. اینها وظایف پلیس نیست اما مربوط به مقوله امنیت است. امنیت امروز معنای بسیار گسترده و وسیعی دارد که یک بخشی از آن بر عهده نیروی انتظامی است.

امنیت کامل با حاکمیت قانون حاکم می‌شود نه صرفا با نیروی انتظامی قدرتمند
یک وقتی فکر می‌کردند هر چه نیروهای نظامی و انتظامی قدرتمند و قوی‌تر باشند و در خیابان بیشتر حضور داشته باشند و تعدادشان بالاتر باشد و توانمندی‌شان، بیشتر باشد، آن امنیت بهتر تأمین می‌شود. این جور فکر می‌کردند. در مقاطعی چنین بود و فقط بحث ایران نبود، در دنیا فکر می‌کردند هر چه نیرو قدرتمندتر و قوی‌تر و زورمندتر باشد و برخوردها خشن‌تر باشد آنجا امنیت بهتر برقرار می‌شود. اما امروز هیچ کس این را قبول ندارد. نه اینکه نیروی انتظامی ما توانمند، قدرتمند و مجهز نباشد. خوب ما با افراد مختلف مواجهیم. شما گاهی با اشرار مواجه می شوید. گاهی با مجرمان حرفه‌ای مواجه می‌شوید که وضعیت متفاوت است. همه یکسان نیستند و باید توانمند و مجهز باشید که این جای بحث ندارد اما اساس امنیت را تنها قدرت تامین نمی کند. اساس امنیت را حاکمیت قانون تعیین می کند. باید حاکمیت قانون و اجرای قانون در کشور به صورت ارزش باشد. همه احساس کنند اگر به قانون عمل کردند این ارزش و به قانون عمل نکردن ضد ارزش است.

وقتی رعایت قانون تبدیل به ارزش شد این سرآغاز نظم، آرامش و امنیت است
قانون یعنی ارزش. ارزش، معیارش قانون است و هیچ چیز دیگری نیست. قانون حالا قانون شرع است. قانون کشور است. یک وقتی امام می فرمود حکومت اسلامی معنایش حکومت خداست. قانون باید اجرا شود. حالا قانون خداست قانون کشور ماست که مورد احترام ماست. چون قانون کشور هم اجرایش را لازم و واجب می‌دانیم، تخلفش را هم علاوه بر تخلف دنیوی، در آخرت موجب تعقیب می‌دانیم، چون قانون جمهوری اسلامی ایران است. معیار ارزش حاکمیت قانون است. اگر در کشور قانون را ارزش کردیم، یعنی پلیس را ببینم یا نبینم و دوربین در جاده باشد، یا نباشد سر چارراه دوربین باشد یا نباشد، بدانم این پلیس گذشت می‌کند یا نمی کند و مقررات را دقیق اجرا می‌کند، جریمه می شوم یا نمی شوم، اگر اینها برایمان مطرح نباشد و قانون تبدیل بشود به یک ارزش و اجرای قانون برایمان مهم باشد، کاری به هیچ کس نداریم و اگر تخلف از قانون به عنوان ضد ارزش باشد و به فرهنگ تبدیل شود، آن وقت این سرآغاز نظم و آرامش و امنیت است. آن وقت این فرهنگ در کنار حضور نیروی انتظامی می تواند در جامعه امنیت را به معنای واقعی کلمه ایجاد کند.


در یک کشور برای آنکه نظم، امنیت و سایر قوانین مورد نظر پیاده شوند مردم باید همراه باشند. بدون همراهی مردم و کمک، مساعدت و اقناع آنان نمی‌توان کار را پیش برد. مردم باید قانع باشند. باید از طریق رسانه‌ها، رادیو، تلویزیون و مصاحبه با مردم و سخنرانی در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها و همه مراکز آموزشی فرهنگ‌سازی کرد. برگردم به یک کلام دیگر. ما می‌گوییم امر به معروف، نهی از منکر.


الان می شود به راحتی امر کرد به این معروف که کمربند را ببند. حالا گفتن لطفا هم عیبی ندارد. ما همیشه باید احترام کنیم. لطفا کمربند را ببند، چرا نبستی، نهی از منکر است. پس ما اول باید معروف و منکر را در جامعه جا بیندازیم. یکی از اشکالات ما در نظام فرهنگی جامعه همین است که فکر می کنیم آنچه در ذهن من طلبه است، همه مردم همین طور فکر می کنند یا آنچه در ذهن من پلیس است همه مردم هم همین طور فکر می کنند. نه، این طور نیست. در جایی که مردم کاری را حالا معروف و منکر را بگوییم روا و ناروا، شایسته و غیر شایسته چیزی را شایسته و روا و معروف بدانند یک جور برخورد می کنند و اگر چیزی را ناروا، ناشایست و منکر بدانند یک جور برخورد می کنند. مثلا شما با اراذل و اوباش مبارزه می کنید و همه شما را تشویق می کنند. کسی نیست که در جامعه بگوید چنین نکنید. ممکن است بگویند با فلان شیوه بهتر است ولی اصل آن را همه تشویق و تایید می کنند و می گویند این کار درست است. یک وقتی هم پلیس کاری انجام می دهد که همه به هم نگاه می کنند و می گویند این کار یعنی چی؟ معلوم است جا نیفتاده ممکن است درست باشد که پلیس انجام می دهد، اما برای مردم جا افتاده نیست.

پلیس باید اقدامات خود را با پژوهش و تحقیق تلفیق کند
من الان مثال های زیادی در ذهنم است که نمی شود آن ها را مطرح کرد. نمی خواهم از آن سوالات سوءاستفاده شود. خلاصه امر اینکه پلیس باید مقتدر باشد و مهارت حرفه ای داشته باشد، پلیس باید دانش بنیان باشد. در واقع باید با تحقیق علمی و پژوهش باشد و اگر کار هم کرد بازخوردهایش را دوباره مورد پژوهش و بررسی قرار دهد. پلیس باید فعالیتش دانش بنیان و مجهز و مقتدر هم باشد. البته همه اصول اخلاقی، انسانی و جنبه های مختلف را مراعات کند. اقتدار، با ادب و تواضع منافات ندارد. برخی فکر می کنند اگر پلیس تواضع کند طرف پررو می شود.


گاهی وقت ها در دوره خدمت نظام یک گروهان را از صبح تا ظهر در آفتاب سینه خیز می بردند و می گفتند که این گروهان پررو شده است نه این طور هم نیست. سرش را می گفتند از ته بتراشد می گفتند، این دانشجو پررو شده است. اینها مثال هایی است که از دوره خدمت خودم به خاطر دارم. جامعه بدین صورت نیست که ما فکر کنیم اگر به یک نفر سلام کردیم خوب نیست. قبل از انقلاب وقتی در کوچه می رفتم، معمولم این بود به هر کسی می رسیدم سلام می کردم، به آقایی سلام کردم و به جای جواب دادن گفت آقا چکار داری. گفتم هیچی، سلام دادم. کاری ندارم . حالا هستند یک سری آدم هایی که ویژگی های خود را دارند و طور خاصی تربیت شده اند از آن عده کم که بگذریم و بگذاریم کنار، اولا مردم ایران مردم بسیار فهیمی هستند، در مقاطع حساس تصمیمات بسیار شگرفی می گیرند و کارهای بسیار بزرگی انجام می دهند و خوب می فهمند که چی می گذرد.

چهره و کلام ماموران نیروی انتظامی مبلغ نظام و اسلام است
من مثلا گاهی عیادت یک جانباز عزیز می روم که از گردن به پایین جانباز نخاعی است و همش بر روی تخت است و باهاش صحبت می کنم می بینم که همه چیز را می داند تمام مسایل پشت پرده را که فکر می کنیم فقط سیاسیون می داند همه را می داند. این طوری نیست مردم خوب می فهمند و خوب درک می کنند . شما یک مسئولیت بسیار سنگین شرعی بر دوش دارید این را بگوییم وقتی شما با مردم مواجه می شوید این طور در نظر بگیرد که نظام جمهوری اسلامی ایران و شما به عنوان نماینده نظام هستید؛ حالا خارجی یا داخلی هر کس که می خواهد باشد. شما اخلاق و نحوه برخوردتان، نحوه تماستان با مردم و چهره و کلامتان می تواند مبلغ نظام و اسلام باشد و خدایی ناکرده می تواند اثر معکوس هم داشته باشد. این را هم بدانید که باید نسبت به انسانی که خلاف کرده و قانون را نقض کرده و جرم و حتی جنایت کرده است بدون عصبانیت برخورد کنیم. وقتی پلیس با او مواجه می شود و او را دستگیر می کند و به عنوان ضابط برای آن پرونده تشکیل می دهد باید بدون عصبانیت کارش را انجام بدهد.


قاضی که پرونده را باز می کند، اولین کار کارشناسی و تشکیل پرونده توسط کلانتری ها و نیروی انتظامی تشکیل می شود. خیلی مهم است. درست است قضاوت که کار سختی است در نهایت بر عهده قاضی است، ولی آغاز آن به عهده شماست. شما هیچ وقت نباید در دقایق اولیه عصبانی شوید. البته واقعا آدم عصبانی می شود وقتی می بیند که طرف دروغ می گوید اما اجازه ندهید آن عصبانیت در پرونده دخالت کند. سرنوشت و زندگی آن انسان به پرونده ای که به دادگاه می رود بستگی دارد.

قاضی و بازپرس آنقدر وقت ندارد و یک وقتی همان نوشته و گزارش شما خدایی ناکرده قاضی را به مسیری می برد که ممکن است مسیری دقیقا به حق نباشد. پس شما مسئولیت سنگینی بر عهده دارید و البته اجر شما هم بسیار زیاد است.


حضور پلیس اهمیت دارد. یعنی دختری که در خیابان در حال عبور است وقتی می بیند پلیس ایستاده است دلش آرام می گیرد.این خیلی مهم است، چون شما دارید آرامش می دهید.
مادری بچه اش را بیرون می فرستد و می گوید کلانتری و نیروی انتظامی و گشت هست و آرامش پیدا می کند. البته آرامش آن طرفش هم خیلی مهم است. آن طرف داستان هم خدمت به مردم، خدمت بسیار بزرگی است و اثر زیادی دارد و این طرف هم خدایی ناکرده اگر مشکلی باشد بسیار سنگین است. حالا نکته آخر را نمی خواهم بگویم، چون بحث طولانی است و وقت شما گرفته می شود.


بر این نکته تاکید می کنم که از ذهنمان نرود که کشور برای مردم است. تردید نکنیم در این که شرعاً، عرفاً و قانوناً کشور برای مردم است و تمام مقامات کشور بدون استثنا منتخب مردم هستند و مردم بهشان رای می دهند و با رای مردم مشروعیت پیدا می کنند و مستقیم یا غیر مستقیم از مردم رای می گیرند یا با منتخبان مردم او را انتخاب می کنند.


کشور برای مردم است و همه ما باید بدانیم در هر مسئولیتی که هستیم خودمان را خادم مردم بدانیم. صاحب کشور مردم هستند. حالا در این مردم کسی ممکن است تخلف و جرم کند که البته باید با او برخورد شود.

قانون باید با رعایت ادب و اخلاق اجرا شود
اما با ادب و اخلاق و آنچه قانون گفته است. در اسلام یک دزد باید مجازات شود. همراهش نیست که پلیس هم حق دارد با او با لحن تند برخورد کند. خدایی نکرده به او فحاشی و توهین کند و حالا یک آدم عادی فرقی نمی کند هر مجازاتی که خدا تعیین کرده است باید همان شود، نه بیشتر ، نه یک کلام اضافه و لحن تند،حتی اگر طرف اعدامی است و می خواهند برای اعدام، ببرند. قانون است و خوب قانونی است باید اعدام شود، اما ما حق نداریم در بردن او پای چوبه دار به آن فرد فحش بدهیم و توهین و بی احترامی کنیم. قانون این است که قاضی او را محکوم کرده است و باید مجازات شود. به ما ربطی ندارد، قانون خداست یا قانونی است که مجلس تصویب کرده است. مال مردم است و ما مجری هستیم و بیش از آن حق نداریم کم و زیاد کنیم. این رسالت و وظیفه ماست و باید به این رسالت و وظیفه کاملا توجه داشته باشیم. بحمدالله امروز پلیس در دل مردم جایگاه و منزلت اجتماعی خوبی دارد و اگر هم در جایی گوشه ای تخلف باشد مردم این را به حساب کل پلیس نمی گذارند و می گویند که این یک نفر متخلف است. البته در هر جمع و جماعتی ممکن است فردی باشد که خطا کند.


امروز پلیس جایگاه و منزلت خوبی دارد و بار سنگینی را بر دوش دارد. مردم ما قدردان و قدرشناس شما هستند و دولت هم در حد توانش هر چه بتواند کمک می کند. امسال هم جزو سال هایی بوده که ما در تخصیص اعتبارات حتی بیش از 100 درصد اعتبار به پلیس تخصیص دادیم. می دانیم که جایگاه شما چقدر حساس و مهم است. برنامه هایی پیش رو داریم که باید به یاری دولت بپاخیزید. مردم و پلیس باید کمک کنند و دست به دست هم بدهیم.

آغاز اجرای مرحله دوم هدفمندی از همین هفته
احتمالا تا پایان هفته مرحله دوم یارانه ها را عملیاتی و اجرایی می کنیم. این مهم است. چون یک قدم داریم پیش می رویم. این تکلیف، تکلیف قانون است. باید قانون را اجرا کنیم . آنچه را قانون به ما گفته است، طبق آن از مردم خواستیم ثبت نام کنند و همچنین خواستیم کسانی که نیاز ندارند، صرف نظر کنند. چون قانون می گوید در سال 93 یارانه باید به افراد نیازمند و متقاضی برسد؛ هم باید نیازمند باشد و هم باید متقاضی باشد. این را قانون می گوید و بر همین مبنا هم از مردم خواستیم. امیدواریم مردم بر مبنای مسئولیت شرعی و ملی خود عمل کنند. البته مهلت ثبت نام تا دیشب بود. امروز و فردا هم برای کسانی است که احتمالا بخاطر شرایطی نتوانستند ثبت نام کنند یا کسانی که احتمالا می خواهند از ثبت نامی که کرده اند انصراف بدهند.


به هر حال کار پایان می پذیرد و برای اجرا وارد عمل می شویم. من بسیار حساس هستم به آنچه که عمل می کنیم. در آب و برق مصوبه ای داشتیم. البته مصوبه سال گذشته بود که فقط 24 درصد برق فقط گران شود. روز گذشته وزیر و مسئولان وزارت نیرو را خواستم و با آنها صحبت کردم. البته وزیر کشور و دیگر وزرا هم بودند و دیدیم که تفسیر دیگری از مصوبه دولت کرده اند.


خوب از همه جا می شود یک تفسیری کرد. البته می دانیم که شرکت برق مشکلات و بدهی زیادی دارد و و می دانید که دولت بدهی زیادی به تولید کنندگان برق دارد. اینها روشن و همه سرجای خود محفوظ است. ما ان شاءالله به تدریج بدهی ها را می پردازیم.


ما دولتی را تحویل گرفتیم که 20 هزار میلیارد تومان بدهکار برق بود. ما نتوانستیم این مبلغ را پرداخت کنیم. مقدار کمی از آن را دادیم و امسال و سال های آینده باید این بدهی را پرداخت کنیم. یک مشکل دیگری داشتند البته به محض اینکه من احساس کردم که در محاسبه آنها یک جور دیگری استنباط کردند جلویشان را گرفتیم گفتیم ابطال کنید بروید بر همان مبنای چیزی که مد نظر ما بوده است.

نقش نیروی انتظامی در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بسیار مهم است
خیلی باید حواسمان را جمع کنیم که به مردم فشار نیاید. یک شیب بسیار ملایمی را شروع کرده ایم. شما می دانید این گرانی هایی که از سال 89 شروع شد و بعد در سال های 90 ، 91 و92. سه سال با همه تغییرات گذشته است؛ در حالی که بنا بود این قانون هدفمندی یارانه ها ظرف 5 سال تمام شود. سه سال گذشته است .جز قدم اول دیگر قدمی برداشته نشده و الان قدم دوم است.


به هر حال ما شیب ملایمی خواهیم داشت و شما هم کمک خواهید کرد که به امید خدا این بخش یارانه اجرا و پیاده شود. در مساله اقتصاد مقاومتی و اقتصاد فرهنگ که هر دو تاکید مقام معظم رهبری است اینجا هم دولت در اجرای آن نیاز به نیروی انتظامی دارد؛ یعنی تا قاچاق وجود دارد نمی شود اقتصاد مقاومتی را درست کرد. شما باید به ما کمک کنید تا واقعا سیاست هایی را که رهبری تایید و ابلاغ فرمودند بتوانیم عملیاتی و اجرایی کنیم. آن هم این که امسال ایشان فرمودند سال فرهنگ و سال اقتصاد که باید مدیریتش مدیریت جهادی درستی باشد و مردم هم باید عزم ملی برای مدیریت آن داشته باشند. اینجا هم همین طور است. شما باید ما را یاری و کمک کنید.

همراهی نیروی انتظامی عامل موثری در اجرای موفق هدفمندی یارانه‌هاست
می خواستم در این بخش بیشتر بحث کنیم و بگویم که شما در این بخش مسئولیت سنگینی را برعهده دارید، چون این وظیفه، وظیفه همه ماست. دولت و نیروی انتظامی و مردم همه این وظیفه را بر دوش دارند و به نفع کشور است. اجرای اقتصاد مقاومتی به نفع کشور است. راجع به فرهنگ و اقتصاد هر کار و تلاشی بکنیم نیاز به تحول در اقتصاد داریم. ما نیاز داریم کشور را از رکود خارج کنیم. یکی از هدف های بسیار مهم ما این است که امسال کشور از رکود خارج شود و بتوانیم رونق اقتصادی ایجاد کنیم. مساله اشتغال بسیار مهم است. بیکاری باعث مفاسد است. همه گرفتاری که شما در نیروی انتظامی دارید، اگر جوان ها شغل داشته باشند و زندگی، بسیاری مشکلات حل می شود خیلی از مسایل ناشی از فقر است .


آنجایی که باید عمل شود، اقدامات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. آنها باید جلو بیفتند و در مرحله آخر شما هم به هر حال وارد عمل می شوید. نباید مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را رها کنیم و بگوییم که نیروی انتظامی آخر سر درست کند.


برای این کار اقتصاد بسیار مهم است. ما باید اقتصاد را رونق دهیم و به جلو حرکت کنیم. برای این کار همه باید کمک کنیم. نیروی انتظامی هم به رسالتش عمل می‌کند.


از فرمانده نیروی انتظامی، همه فرماندهان، از عزیزان عقیدتی سیاسی و از مسئولان حفاظت که کار بسیار سنگینی را در ناجا به عهده دارند - چون ناجا به هر حال در تعامل با مردم است و ممکن است تحت تاثیر مسایل اجتماعی قرار بگیرد و حضور و دقت شما بسیار مؤثر است - تشکر و سپاسگزاری می کنم. امیدوارم سال 93 سال بسیار خوبی برای همه ما باشد؛ برای خدمت به مردم، مخصوصاً در زمینه اقتصاد و فرهنگ که مسئولیت ویژه‌ای را امسال همه بر دوش داریم.


والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
/924/د102/ج

ارسال نظرات