مصر در میانه اعتراض و آتش
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، مصر باردیگر سرزمین اعتراض و کشتار شده است. مردم مصر باردیگر به خیابانها آمدهاند در حالی که نیروهای امنیتی نیز با صف بندی در خیابانها سرکوب گسترده مردم را رقم زدهاند.
السیسی، رییس جمهور مصر تاکید کرده که مردم حق برپایی تظاهرات را دارند اما همزمان بر این امر تاکید دارد که اعتراض به نابسامانی و اخلال در اقتصاد کشور منجر میشود و دولت اجازه آن را نمیدهد.
در همین حال دستگاه قضایی و امنیتی مصر نیز بر این ادعایند که اعتراض های خیابانی تحرکی از سوی جریان اخوان المسلمین است که برای رسیدن به قدرت مصر را ناامن ساختهاند.
آنها این تحرکات را زمینه ساز فعال تر شدن گروههای تروریستی دانستهاند بحران ناامنی در سینا را به سایر مناطق گسترش می دهند. ساختار حاکم بر مصر با این ادعاها در حالی به سرکوب مردم می پردازند که یک سوال اساسی مطرح است و آن اینکه ماهیت واقعی تظاهرات اخیر خیابانهای مصر چیست؟ آیا چنانکه دولت ادعا میکند مجموعهای از عاملان ناامنی و مخلان اقتصاد مصر و یا هواداران جریان اخوان زمینه ساز این درگیریها هستند یا مولفهای دیگر ریشه این اعتراضها را تشکیل میدهد؟
هر چند که حضور برخی جریانهای سیاسی نظیر اخوان در تظاهرات خیابانی امری قابل پذیرش است اما بررسی ریشهای اعتراض های خیابانی و زمان برگزاری آن حقایق دیگری را نیز در بر دارد.
مهمترین مسئله زمان برگزاری این اعتراضها است. 25 ژانویه روزی مهم برای مردم مصر است. در سال 2011 مردم قیامی سراسری را علیه دیکتاتوری حاکم بر کشورشان با محوریت سه دهه حاکمیت حسنی مبارک آغاز کردند و در نهایت نیز در 22 بهمن سرنگونی وی را جشن گرفتند. آنچه مردم مصر به دنبال آن بودند تشکیل دولت و پارلمانی مردمی بود که استقلال و عزت را به مصر بازگرداند.
پس از کش و قوسهای فراوان انتخابات قانون اساسی، پارلمانی و سپس ریاست جمهوری برگزار گردید و مرسی به ریاست جمهوری رسید. اما این امر یک سال بیشتر دوام نیاورد و در سال 2013 مرسی در کودتای نظامیان سرنگون و حکومت نظامی بر کشور حاکم شد. قانون اساسی و مجلس منحل گردید و شورای نظامی همه امور را در دست گرفت.
در نهایت در سال 2014 در انتخاباتی قابل تامل عبدالفتاح السیسی که زمانی در قامت رئیس ستاد ارتش بود به ریاست جمهوری مصر رسید.
در کنار این تغییرات و وارد شدن مصر به دوران دیکتاتوری گذشته در حوزه اقتصادی شرایط مطلوبی بر کشور حاکم نگردید و هر روز بر میزان مشکلات مردمی افزوده شد. در حوزه دستگاه قضایی اتفاقاتی قابل تامل روی داد. مبارک و فرزندانش و نزدیکان رژیم دیکتاتور از اتهامات خود تبرئه و آزاد شدند در حالی که بسیاری از انقلابیون در دادگاه نظامی محاکمه به زندان انداخته شدند.
در حوزه سیاست خارجی نیز مصر همگرایی گستردهای به کشورهای غربی، عربی و صهیونیستها داشته در حالی که خواست آنها را مقابله با مطالبات مردم مصر و جایگزینی منافع آنان به جای منافع مصر تشکیل میداد.
شاید رویکرد مثبت به سوریه و نیز برخی تعاملات با روسیه و چین از نقاط مثبت در کارنامه سیاست خارجی السیسی بوده است در حالی که میزان روابط خارجی مصر با دشمنان انقلاب مردم مصر به نسبت بسیار بیش از گامهای مثبت آن بوده است.
مجموع این تحولات یک اصل را در میان مردم ایجاد کرده و آن اینکه انقلابی که 4 سال پیش برای آزادی کشورشان به پا کردند نه تنها به سرانجام نرسیده بلکه در مسیر دوران مبارک قرار گرفته است. مطالبه مردم سرنگونی نظام دیکتاتور ، مقابله با وابستگی خارجی و اجرای شریعت در ساختارهای مختلف کشور بود اما آنچه روی داده عملا مغایر با این اهداف بوده است. بازگشت دیکتاتوری در قالب السیسی، وابستگی به ارتجاع عربی و غرب ، رویکرد به صهیونیستها به جای حمایت از فلسطین، پیاده کردن قوانین خودساخته و غیر اسلامی در کشور بگونهای که هیچ حزب اسلامی حتی حق فعالیت ندارد و... نمودهای از عدم تحقق مطالبات مردم از انقلابشان بوده است.
در این شرایط میتوان دریافت که مردم انقلابی مصر که از روند تحولات کشورشان سرخورده شدهاند برای احیای انقلابشان دوباره به خیابانها آیند. دستاوردهای مردمی یمن در ماههای اخیر مولفهای مهم برای احیای قیام مردم مصر میباشد که نتیجه آن را در تظاهرات مصریها در سالروز قیامشان میتوان مشاهده کرد. روند تحولات مصر نشان میدهد که به رغم تمام طراحیها روحیه انقلابی همچنان در میان مردم زنده است و طراحیها برای خاموش سازی قیام مردمی به نتیجه نرسیده است. این روند بیانگر استمرار ناآرامیها در مصر در آینده خواهد بود بگونهای که بسیاری از ناظران سیاسی آغاز ابعاد جدید قیام مصریها با درس گرفتن از اشتباهات 4 ساله خود را دور از ذهن نمیدانند که می تواند بر معادلات منطقه تاثیر گذار باشد./997/د101/ب6
منبع: جوان آنلاین