مشروح مناظره زیبا کلام و حجت الاسلام ذوالنور درباره مذاکرات هستهای؛
ذوالنور: مبارزه با آمریکا و استکبار مبنای قرآنی دارد/ زیباکلام: با هسته ای نباید برخورد سیاسی کرد
خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام ذوالنور در مناظره با صادق زیباکلام مبارزه با آمریکا و استکبار جهانی را دارای مبانی قرآنی و روایی دانست؛ صادق زیبا کلام نیز مدعی شد هستهای شدن جمهوری اسلامی ایران ارزش پرداخت این همه بها را نداشته است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا٬ صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و حجت الاسلام مجتبی ذوالنور جانشین دبیرکل کنگره شهدای روحانی کشور، عصر امروز درباره مذاکرات هسته ای در سالن شهید مفتح دانشگاه علوم پزشکی قم مناظره کردند.
در این مناظره که حدود دو ساعت به طول انجامید و با استقبال گسترده دانشجویان همراه بود، حجت الاسلام ذوالنور استکبار ستیزی ملت ایران را دارای مبنای دینی، قرآنی و روایی دانست و صادق زیبا کلام نیز ادعا کرد که عدهای در جمهوری اسلامی ایران مواضع شان با کسانی که به نابودی این کشور در خارج از کشور فکر میکنند یکی است.
گزارش مشروح خبرگزاری رسا از این مناظره تقدیم خوانندگان گرامی می شود.
حجت الاسلام ذوالنور:
رهبر معظم انقلاب فرمودند که من به مذاکرات هستهای خوشبین نیستم؛ باید بدانیم که ما در موضوعات مختلفی با غرب مشکل داریم و تنها مذاکرات هستهای نیست که با تمام شدن آن مشکل حل شود؛ اگر امروز صحبت های آن ها را بررسی کنیم مواردی مانند حقوق بشر و موشک بالستیک و صلح خاورمیانه و حمایت از تروریسم و مسائل متنوع دیگر خیلی بیشتر از بحث هسته ای است.
نکته دوم این است که دشمن ما اهل عهد و پیمان نیست؛ به اصول مشخصی پایبند نیستند و از موارد غیر اخلاقی مانند فریب دادن و دور زدن نمیهراسند؛ به این خاطر بود که رهبر معظم انقلاب فرمودند من به این مذاکرات خوش بین نیستم.
روحانی در تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری خود گفت ما به دنبال سیاستی بدون چالش با دنیا هستیم و مشکلات را حل خواهیم کرد؛ میشود که سانتریفیوژ بگردد و زندگی مردم هم بچرخد؛ در نطقهای اولیه انتخاباتی خود نیز گفت که مردم به این تفکر و تغییر رأی دادند.
در این فضا حکمت اقتضا می کند که ولو اینکه رهبر معظم انقلاب این اعتقاد را ندارند ولی به نمایندگان مردم اجازه مذاکره بدهند و در سخنان مختلف نفرمودند که من از مذاکرات حمایت می کنم بلکه فرمودند من از تیم مذاکره کننده حمایت می کنم؛ چون ماهیت دو طرف مشخص است؛ رهبر معظم انقلاب از تیم مذاکره کننده در مقابل دشمن حمایت میکنند چون اگر این دفاع نباشد در مقابل دشمن قدرتی نخواهند داشت.
رهبر معظم انقلاب در عین حال خطوط قرمزی را تعریف کردند و برای آن مثالهایی را فرمودند که حتی افراد معمولی در فهم مسائل سیاسی آنها را فهمیدند؛ ایشان از نرمش قهرمانانه سخن گفتند و با مثال کوهنوردی که برای صعود و پیدا کردن راه راحتتر مجبور است که یک کیلومتر به عقب بیاید٬ به کوه پشت کند ولی در ادامه راهی بهتر را برای صعود به کوه پیدا خواهد کرد این مسأله را تبیین فرمودند.
رهبر معظم انقلاب در مثالی دیگر فرمودند کشتیگیری که به دنبال پیروزی است اگر جایی خم میشود و عقب میرود این در راستای پیروزی است از این مثالها میتوان به بطن سخنان رهبر معظم انقلاب برای پیروزی کشور در مسأله هستهای پی برد.
در جای دیگر رهبر معظم انقلاب فرمودند نتیجه مذاکرات هر چه باشد به نفع مملکت است؛ دو حالت را میتوان تصور کرد در حالت اول تحریم ها برداشته شود٬ خطوط قرمز حفظ شود و هسته ای کار خود را بکند که بنده به شخصه بر دستان کسی که بتواند این کار را انجام دهد بوسه میزنم؛ من به عنوان منتقد بیانیه لوزان میگویم که رئیس جمهور یا هر کارمند جزء وزارت امور خارجه به نتیجه ذکر شده دست پیدا کند بنده دست او را خواهم بوسید.
در حالت دوم در صورتی که نتیجه منفی باشد هر چند ما هزینهای را دادهایم ولی در مقابل کسانی که القا میکردند آمریکا متمدن و خوب است و مشکل از لجبازی ما است٬ اگر اشاره کنیم آنها می دوند و در حالت منطقی با ما کنار می آیند سخنی برای گفتن داریم و این افراد نیز قانع میشوند؛ به هر حال تنفر و انزجار مردم ما نسبت به دشمن بیشتر می شود٬ زمینه وحدت و همدلی مردم بیشتر خواهد شد؛ وقتی مردم که نسل جدیدی که گذشته سیاه دشمن را ندیدند به عینه پیمان شکنی٬ زیاده خواهی دشمن را ببینند؛ به این وسیله زمینه فرافکنی نیز از بین خواهد رفت.
زیبا کلام:
از سال 1382 که برنامه هسته ای ما توسط سازمان مجاهدین(منافقین) لو رفت و موضوعی با عنوان مناقشه یا پرونده هسته ای ایران شروع شد٬ یکی از معضلات و مشکلات اصلی این بود که بجز نظر رسمی حکومت هیچ نظری نبود؛ نظام میگفت خوب است ما هم میگفتیم خوب است؛ نظام می گفت هستهای باعث انقلاب علمی میشود به این خاطر غربیها مخالفت میکنند؛ نظام میگفت که هستهای وضعیت اقتصادی کشور را زیر و رو می کند و ما هم می گفتیم که اینطور است.
امکان طرح هیچ نظر مغایر و متفاوتی نبود؛ از سال 82 تا 92 که اولین توافق مقدماتی به عنوان موافقتنامه ژنو معروف شد؛ اواخر آبان و اوایل آذر 92 بین ما و غرب منعقد شد؛ اتفاق مهمی که افتاد این بود که تابویی شکست؛ عده ای در داخل کشور برای اولین بار این اجازه را به خود دادند که نسبت به برنامههای هسته ای صراحتاً موضع گیری کنند و کردند؛ در این زمان بود که جریانی که به عنوان دلواپسان میشناسیم در سفارت آمریکا(لانه جاسوسی) جمع شدند و برای اولین بار نسبت به مسأله هسته ای نگاههای دیگری در مسؤولان به وجود آمد.
اما به نظر من اتفاقاتی که افتاد بسیار مبارک و میمون بود؛ یک بتی شکست؛ یک قداست زدایی شد از یک مسأله ملی و شاید دوستانی که به عنوان دلواپس مطرح شدند٬ درختی را بریدند که خودشان روی آن نشسته بودند؛ چون اگر بتوان نسبت به مسائل هسته ای دولت یازدهم سخن گفت و مخالفت کرد چرا راجع به سیاستهای دوران احمدی نژاد نتوان مخالفت کرد.
در این بین یکی از دانشجویان در اعتراض به سخنان آقای زیباکلام سخنانی را با صدای بلند بیان کرد.
زیبا کلام ادامه داد:
روزنامه مال شماست٬ رادیو و تلویزیون هم همینطور٬ نمایندگان مجلس هم برای شماست؛ اصلاً همه چیز برای شما بگذارید ما هم دو ساعت حرف بزنیم؛ تحمل دو ساعت حرف زدن ما را اینجا هم ندارید؟
اینها عادتشان این است که همه چیز را به نفع خودشان مصادره میکنند؛ حتی شهدا و جنگ را؛ در حالی که تنها هشت درصد یعنی چهار میلیون رأی آوردند؛ همه چیز برای اینهاست همه چیز حتی حضرت معصومه هم مال شماست؛ فقط یادتان باشد که هشت درصد بیشتر نیستید.
انتقاداتی که بعد از جریان دلواپسی به وجود آمد باعث شد که مسأله هستهای خیلی جدیتر مطرح شود؛ چه بوده و باید ما را به کجا میرسانده است؛ سئوال اساسی بعد از ژنو این بود که آیا هستهای مسألهای است که بتوان از آن به عنوان یک ابزار سیاسی بهره برداری کرد یا نه؟ یعنی این مسأله هستهای تنها دارای منافع ملی است یا اینکه ما میتوانیم از آن بهرهبرداری سیاسی و جناحی به عقیده خودمان داشته باشیم.
وقتی مناقشه هسته ای مطرح شد رویکرد دولت آقای خاتمی این بود که کج دار و مریض جلو ببرد؛ ولی کل دنیا را در مقابل ما قرار ندهد این سیاست خاتمی بود؛ اصولگرایان که تیر 84 هنوز به پاستور نرسیده بودند گفتند گروه قبلی خیانت کردند؛ لغت خیانت را به کار بردند؛ به نظر من معضل اساسی از 84 به وجود آمد؛ به عنوان یک ابزار و سلاح اصول گرایان از هسته ای به نفع خودشان و تفکر و جهانبینیشان بهرهبرداری سیاسی کردند و این اتفاقی است که در هشت سال افتاد.
دولت یازدهم در این بهره برداری سیاسی یک مقداری تعدیل به وجود آورده است؛ ظریف و تیم هستهای هیچگاه ندیدید که وسط آمده باشند و بخواهند بهره برداری سیاسی کنند؛ به خود اجازه ندادند که از منافع ملی بهره برداری سیاسی کنند در حالی که طرف مقابل این کار را می کند.
حجت الاسلام ذوالنور:
گفتید رادیو تلویزیون مال شماست؟
زیبا کلام:
مال شما نیست مصادره کردهاید به زور گرفتهاید فکر میکنید مال شماست.
حجت الاسلام ذوالنور:
بفرمایید چند روز در جبهه بودید؛ پس شما هم می خواهید به نفع خودتان مصادره کنید البته چیزی که برای خودتان نیست.
سئوال بعدی این که شما در مثالهای مربوط به اصولگرایان احمدینژاد را مثال زدید حالا چرا چهار میلیون و هشت درصد را اصولگرا میخوانید؛ نکته چهارم شهید مدرس کاندیدای مجلس شد٬ گفتند رأی نیاوردی٬ گفت یک رأی که به خودم دادهام؛ حالا اصول گرایان فقط جلیلی بود؟
نکته پنجم اینکه شما چطور به دست آوردید که هر کسی به آقای روحانی رأی داده غیر اصولگرا بوده است؛ چطور ما می توانیم به قضاوت های حضرتعالی و افرادی چون شما اعتماد داشته باشیم در حالی که اگر کسی شما را نقد کند جزو اقلیت جامعه است؛ اگر شما تحمیل شنیدن یک صدای مخالف را ندارید اگر نیروی انتظامی و رادیو تلویزیون دست تان باشد چکار می کنید؟
میفرمایید که تا قبل از 93 کسی حق نداشت که حرفی بزند و با مباحث دولت جدید و ظهور دلواپسان فضای نقد در کشور آزاد شد در حالی که در زمان دولت احمدی نژاد هم نقد می شد؛ شما در دانشگاه آزاد کرج فرمودید که احمدی نژاد یک مورد از کاربرد انرژی هستهای بگوید که بنده در برابر شما هفت مورد را نام بردم؛ حال چرا میفرمایید که با ظهور دولت جدید این راه باز شد؟
زیبا کلام:
من صفر روز جبهه بودم ولی برای رسیدن به قدرت کسانی که در جبهه بودند زیر پایم له نکردم.
در نتیجه اینکه دیگران نمی توانستند هستهای را مورد نقد قرار بدهند؛ اشکالی که به وجود آمد این بود که صورت مسأله مخالفت غربی ها با برنامههای هسته ای ما لوث شد؛ اینکه چرا مخالف هستند به این صورت تعریف میشد.
از آن موقع که دعوای هسته ای جدی شد دو دلیل اصلی را اصولگرایان مطرح کردند؛ برای اینکه چرا غربیها با برنامههای هستهای ما مخالف هستند؛ چون دیگران هم مشابه هستهای ما را دارند؛ به عنوان مثال برزیل٬ آرژانتین و ترکیه ولی سئوال این است که چرا غربیها با برنامههای هستهای ما مخالفت کردند و ادامه می دهند.
پاسخی که از 84 به بعد داده شد این بود که این انرژی هستهای باعث پیشرفتهایی می شود که ایران را از لحاظ علمی و اقتصادی دارای قدرت فراوان میکند و این مسألهای است که کشورهای غربی از آن هراسانند و به این خاطر با این برنامهها مخالفند.
آقای احمدی نژاد گفتند که انرژی هستهای منجر به گشایش دویست و پنجاه رشته در علم و اقتصاد ما میشود و باعث خواهد شد تا کشور زیر و رو شود؛ این سئوال پیش میآید که کشورهای دیگر مگر انرژی هستهای ندارند؟ چرا در کشور کرهشمالی این پیشرفتها حاصل نشد؛ چرا مبدل به غول نشد؛ پاکستان٬ قرقیزستان و افغانستان هم که هستهای دارند آنها چرا مبدل به قول علمی و اقتصادی نشدهاند.
میگفتند که هستهای باعث میشود که جایگاه ژئوپلوتیک ایران در منطقه و دنیا بالا برود؛ آنچه که من میبینم این هستهای نه جایگاه را بالا برده است بلکه همه را ضد ما کرده است؛ همسایگان٬ اروپا و آمریکا همه دشمنان ما شدهاند.
دلیل مخالفت با جمهوری اسلامی ایران این است که هر کشوری بتواند اورانیوم را غنی سازی کند٬ هر وقت اراده کند بعد از مدت زمان کمی میتواند تا نود درصد این غنی سازی را بالا ببرد؛ با اورانیوم نود درصد غنی شده هم میتواند بمب اتم داشته باشد.
حال چرا با ما این مشکل را دارند؛ برای اینکه ما تنها کشوری هستیم که رسماً٬ علناً و عملاً اعلام کردیم که می خواهیم اسرائیل را نابود کنیم؛ ایران در سیاست اصلی خود اعلام کرده است که می خواهم اسرائیل را نابود کنم؛ هیچ کشور دیگری نگفته که کشور دیگر را می خواهم نابود کنم این فقط حرف نبوده بلکه عمل هم بوده است هم موشک دادیم و هم کمک کردیم.
این تکلیف و وظیفه را که به ما داده است که باید اسرائیل را باید نابود کنیم؟ این وظیفه را کی داده٬ قانون اساسی٬ مصوبه مجلس٬ رفراندوم٬ سازمان جهانی٬ اتحادیه اروپا٬ کنفرانس اسلامی یا مسلمانان گفتهاند که ما نمی توانیم اسرائیل را نابود کنیم و جمهوری اسلامی تو باید نابود کنی؛ این به عنوان نکته اول یک بحث فلسفی است که نابودی اسرائیل را چه کسی به جمهوری اسلامی محول کرده است.
بنابراین دعوای ما و مناقشه ما با غرب برای این نبود که غربیها چشم پیشرفت اقتصادی و علمی نداشتند الان هم تمام معضل 44 دور مذاکره انجام شده محوریتش اعتماد سازی است؛ آمریکایی ها دغدغه و نگرانی شان از بابت آن توان بالقوهای است که ما بتوانیم اگر روزی اراده کنیم بمب هستهای بسازیم.
اگر میگویند تعداد را کم کنید و اورانیوم ده هزار تن سه در رصد را به سیصد کیلو کم کنید تمام آن جنبههایی است که توان بالقوه تسلیحاتی وجود دارد؛ حال بیاییم در همین قم نظرسنجی کنیم که چند نفر با نابودی اسرائیل موافقند.
حجت الاسلام ذوالنور:
اینکه احمدی نژاد چه گفته و نگفته است موضوع بحث ما نیست؛ من خودم منتقد احمدی نژاد هستم؛ من خودم بحث دوقلوهای به هم چسبیده احمدی نژاد و مشایی را مطرح کردم؛ فرض شما که هسته ای هیچ فایده ای ندارد٬ چرا غربیها باید اجازه بدهند که ما وارد کاری بشویم و نشویم؟ اصلاً به آنها ربطی ندارد؛ اصلاً بی ثمر باشد؛ اگر اجازه دادیم که تعیین تکلیف کنند استقلال و عزت را دادهایم؛ اگر اجازه دادیم که برای ما تعیین تکلیف کنند یعنی خودمان را فروخته ایم و باخته ایم.
نکته دیگر اینکه فرمودید که هسته ای جز ضرر نبوده است؛ آیا آمریکا و اسرائیل سود ما را می خواهند یا ضرر؟ اگر سود ما را میخواهند که هستهای ضرر است باید مشوق ما باشند.
بحث درباره رژیم صهیونیستی یک بحث مبنایی است؛ که ماهیت صهیوینسم بین الملل چیست؛ غربیها چه نقشی دارند؛ رژیم اشغالگر قدس چه جایگاهی دارد؛ یعنی صهیونیسم بین الملل سگ تربیت شدهاش رژیم صهیونیستی با ما دشمن است؛ پس ما هم با او دشمنیم و این را قرآن گفته است.
قمیهایی که میگویید همانهایی هستند که بیست و دو بهمن به میدان میآیند؛ قمیها با فرهنگ اهل بیت بزرگ شدهاند و زندگی کرده اند؛ اگر کشتار مردم غزه و قلب مردم برایتان مهم نیست پیامبر گفتند که اگر کسی شبی را صبح کند و به فکر مسلمانان نباشد مسلمان نیست.
میگویید کی گفته که باید مقاوم در برابر اسرائیل باشیم؛ قرآن گفته است باید خود را تجهیز کنیم؛ قرار نیست آن ها برایمان تعیین تکلیف کنند.
یمن جایی را تهدید یا نابود نکرده است؛ عربستان چرا باید یمن را اینگونه نابود کند و آمریکا و نظام سلطه از آن حمایت میکنند؛ اگر ما در شعار یک مرگ بر اسرائیل گفتیم دشمن ذی حق است که ما را نابود کند؟ توان هستهای ما را از بین برده یا ما را تحریم کند؟ اینگونه که شما میگویید دشمن را از این ظلم شان تطهیر میکنیم.
چرا آنها به دنبال عربستان که یمن را نابود می کند نمیروند؛ چرا کار آنها را مجاز میدانیم و اگر ما مجاز بدانیم نظام سلطه را تطهیر کردهایم برای اینکه کارشان درست است.
زیبا کلام:
همانطور که شاهد هستید یک تعدادی از جریانات و اشخاص کشور به شدت از اینکه توافق هستهای با آمریکا به نتیجه برسد نگرانند و نمی خواهند که توافق هستهای با آمریکا به نتیجه برسد؛ دیروز هم در مجلس سعی کردند که طرح سه فوریتی ببرند که میز مذاکرات را ترک کنیم.
اولین نکته اینکه عدهای در جمهوری اسلامی ایران مواضعشان با کسانی که به نابودی این کشور در خارج از کشور فکر میکنند یکی است؛ همان مخالفت جریانات تند رو آمریکایی و همان مخالفت نتانیاهو را در داخل کشور هم با توافق هسته ای انجام میدهند؛ این سئوال است که چرا اینقدر در داخل کشور برای عدهای نگرانی وجود دارد که مبادا توافق هستهای به نتیجه برسد و مسائل هستهای جمع شود.
پاسخش این است که این افراد و چهرهها و شخصیتها برایشان هستهای یک کاربرد آمریکا ستیزی داشته است؛ نگران آن هستند که این بیرق آمریکاستیزی از آنها گرفته شود؛ این مشکل اول است.
مشکل دوم این است که اگر این سئوال عقلاً و منطقاً مطرح میشود که اگر ما و آمریکا بر سر هستهای که ده تا دوازده سال حتی ما را در مقاطعی واقعاً تا آستانه درگیری نظامی با آمریکا پیش برده بود بتوانیم به توافق برسیم٬ چرا در خصوص عراق٬ افغانستان٬ سوریه و جاهای دیگر که مناقشه است نتوانیم به توافق برسیم؛ اگر همچنین احتمالی به وجود بیاید و تصویری به وجود بیاید که ما با آمریکا می توانیم سر مسائل دیگر به توافق برسیم از اصل و فرعش خارج شدهایم.
از فردا اگر آمریکا ستیزی نبود چه بگوییم؟ راجع به چی صحبت کنیم؟ از دزدیهای داخل و دزد خانهای که دوازده سال شده است بگوییم٬ یا از فساد و فحشا بگوییم٬ به کدام دستاوردها بنازیم٬ آیا صف بستهاند که مدل اقتصادی ما را ببرند یا مدل اقتصادیمان را یا مدل حقوقی مان را؛ اگر فرش این آمریکا ستیزی را از زیر پای بعضیها بکشیم بیرون دیگر برایشان چه میماند.
حجت الاسلام ذوالنور:
بیرق ضد آمریکایی را بگیرند ما سراغ قال الباقر و قال الصادق میرویم ولی شما چه دارید برای گفتن.
کنگره آمریکا طرح اخیرش این بوده است که آقای اوباما حق ندارد تا یک ماه بعد از امضای قرارداد هیچ تحریمی را لغو یا متوقف کند؛ یعنی ما باید چک سفید را بدهیم٬ راستی آزمایی کنند و بعد از آن آقای اوباما حق دارد که انجام دهد یا نه؛ زیر بیرق آمریکا برویم منشأ فساد از بین میرود.
کنگره آمریکا که این را تصویب کرده است٬ راه رئیس جمهور خود را می بندد و اگر هم زمان به این صورت حل شود کلاه گشادی سر ما رفته است در صورتی که زیرساخت هسته ای را جمع کنید.
وزیر امور خارجه گفت که نظنز ما فعال خواهد بود ولی نطنز 19000 سانتیفیوژ نصب بوده که به 5060 عدد تقلیل مییابد؛ بنابراین نطنزی باقی نمانده است؛ دوم اینکه سانتیفیوژهای ما که که از بازار سیاه آوردیم و از نوع اول است را میتوانیم داشته باشیم؛ اگر اجازه استفاده از آی آر هشت را میدادند که بیست برابر قدرت غنی سازی دارد باز مشکلی نبود.
وقتی بحث فردو می شود رئیس سازمان اتمی و وزیر خارجه میگویند که فردو اصلاً کارش غنی سازی نبوده و تحقیقاتی بوده است آقایان فرمودند که تبدیل به مرکز تحقیقاتی میشود؛ در فردو صد و بیست متر زیر زمین رفتهایم که در هیچ نوع غنی سازی را متوقف و تخریب نکنند؛ اگر قرار است تحقیق کنیم بالای رجایی شهر کرج مرکز تحقیقاتی روی سطح دارد کار میکند.
اگر قرار است روی ایزوتوپهای پزشکی و اشعه گاما کار کنیم ضرورتی ندارد که 120 متر زیر زمین برویم؛ مرکز تحقیقاتی رازی که حدود نهصد هزار مریض را جوابگو است کارش را انجام میداده است؛ این که آقایان میگویند مأموریت فردو غنی سازی نبوده است درروغ است؛ هزار تا باقیمانده سانتریفیوژ که باقی میماند پانصد تا بدون تزریق کار کند و پانصدتای دیگر هم باید خاموش شود؛ راکتور آب سنگین را نیز آقایان فرمودند که با طرح دانشمندان ما دهان غرب باز مانده است و این افتخاری برای ماست؛ این در حالی است که در سال 2002 خارجی ها این طرح را برای ما ریختند که الان تنها به فکر تخریب آن هستند.
زیبا کلام:
اجازه ندادن به برخی مسائل کلان کشور حاصلش میشود این مسائلی که الان مطرح میشود؛ چون اجازه اظهارنظر نه به روحانیون اجازه داده شد نه دانشگاه نه به هیچ کس اجازه داده نشد حاصلش آشفتگی و به هم ریختگی است که الان شاهد آن هستیم.
نکته دوم اینکه متأسفانه چون بحث هستهای ابزاری شد در خدمت آمریکا ستیزی٬ اجازه داده نشد که مسائل مهمی طرح و بحث شود؛ از این جمله مباحث هزینه و فایده است؛ وقتی چنین بحثی مقدس شود مخالف آن هم لیبرال٬ وابسته و سازشکار میشود.
اصلاً ما می دانیم چقدر صرف هسته ای شده است؟ هدف ما چه بوده است در فردو و نطنز و اراک؟ ما چرا اینطور کردیم؛ ما که هدف ساختن بمب نداشتیم؛ کشاورزی٬ رادیو دارو و اورانیوم سه درصد بوشهر بوده است حالا سئوال این برای ما کیلویی چقدر تمام میشود؛ بخش کشاورزی چقدر تمام میشود اصلاً علم و اطلاع داریم که چقدر تمام میشوند؟
روسیه یقیناً یکی از دو سه قدرت هستهای دنیا است؛ روسیه سال هاست که با استرالیا قرارداد بسته که اورانیوم سه درصد غنی شده را از استرالیا وارد کند چون ارزانتر تمام میشود.
اینکه هزینهها سنجیده شده است یا نه به کنار؛ مسأله دوم هزینه ای که غیر مستقیم از طریق تحریمها به ما تحمیل شده است آیا حساب کردهایم که چقدر به اقتصاد ما ضربه زده است.
یک نمونه اقتصادی ما یک حوزه پارس جنوبی است؛ این حوزه بین ایران و قطر مشترک است و باید به صورت مشترک بهره برداری شود منتها به واسطه این تحریمها نتوانستیم که آن مقدار که حقمان بوده است بهره برداری کنیم.
در سال 92 در مجموع حدود پنجاه میلیارد متر مکعب برداشت کردیم و قطر صد و پنجاه و خورده ای؛ آن صد میلیارد اضافه به این خاطر بوده است که قطر تحریم نبوده و این مقدار قیمتش چهل میلیارد دلار میشود.
امسال با وجود تلاشهای زیادی که بودجه آموزش و پرورش را زیاد کردیم بیست و دو هزار میلیارد تومان شده است که در یک مورد صد و بیست هزار میلیارد تومان را از دست دادید.
من نمیگویم که هستهای به درد نمیخورد میگویم خوب است ولی با چه هزینهای؟ حالا می گویند که زیباکلام گفته است که هستهای به درد نمیخورد. نمایندگان مجلس هم نمی دانند؛ عدهای که میگفتند که این تحریمها یک فرصت است اکنون میگویند همین امروز که توافق انجام شد باید همان لحظه تحریمها برداشته شود؛ میگویند همین الان برداشته شود؛ این برخورد سیاسی٬ حزبی و جناحی با این مسأله باید حل شود که هسته ای برای مملکت است یا مملکت برای هسته ای٬ ایران باید فدای هسته ای شود یا هسته ای فدای مملکت؟
حجت الاسلام ذوالنور:
آقای دکتر فرمودند سال 82 که فرمودند که سازمان مجاهدین یعنی بعد از 16800 ترور که از نماز جمعه تا بازار انجام دادند هنوز منافق نیستند؟ که ایشان می فرماید سازمان مجاهدین.
آیا تحریم های ما به خاطر هسته ای است؟ ایشان فرمودند که سال 82 لو رفت تا حالا می شود دوازده سال؛ سال 64 ما کارمان شروع شده است٬ 24 سال قبل از بحث هسته ای ما تحریم بودیم؛ این ها هزینه هسته ای است؟ کودتای بیست و هشت مرداد را اعتراف کردند٬ براندازی را اعتراف کردند٬ تحویل سلاح به مخالفان را اعتراف کردند؛ اعتراف به فضای سایبری و منهدم کردن هواپیمای مسافربری ایران داشتند.
حال ما چون گفتیم مرگ بر آمریکا این کارها را کردند؟ شما هم مثل عربستان نوکر آمریکا شدید و پشتیبانی می کنید؛ مجلس شما تصویب کرده دولت باید بیست هزار مگاوات برق هستهای تولید کند یک نیروگاه شما سی تن سوخت هستهای میخواهد اگر فردا بیست هزار مگاوات وارد برق تولید شود و سوختش را ندهند خسارت چنین کاری در ادارات و دولت قابل تخمین هست؟ روسیه هم اگر استقلال تحریم سوخت را نداشته باشد و وابسته به استرالیا باشد اولین ضربه را می خورد.
زیبا کلام:
به عنوان آخرین کلام مشکل نه هسته ای است نه لوزان است مشکل در این است که در این مملکت 36 سال پیش انقلابی اتفاق افتاد برای یک سری اهداف جامعه مدنی؛ برای یک سری آزادی خواهان٬ برای آزادی سیاسی٬ آزادی زندانیان سیاسی٬ آزادی بیان٬ انتخابات و آزادی قانون؛ ولی برای دلایلی که نخواستیم به آن بپردازیم بعد از انقلاب مصادره شد؛ بجای آن آمریکا ستیزی آمد و گفت مسأله هسته ای نیست و آمریکا ستیزی است./836/ز501/ج
ارسال نظرات