۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۰
کد خبر: ۴۲۲۷۴۹

آمريكا و اسلام‌هراسي اسلامي در پسابرجام

قرن 21 براي غرب به ويژه شيطان بزرگ(آمريكا) به‌رغم پيش‌بيني‌ها و طراحي‌هاي دقيق و هوشمند براي تحقق نظم نوين جهاني و فراگير شدن هژموني آمريكايي، عملاً به توليد و توسعه فرصت‌هاي طلايي فراروي اسلام انقلابي و استکبارستيز تبديل شد.
اسلام‌هراسی

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، قرن 21 براي غرب به ويژه شيطان بزرگ(امريكا) به‌رغم پيش‌بيني‌ها و طراحي‌هاي دقيق و هوشمند براي تحقق نظم نوين جهاني و فراگير شدن هژموني امريكايي، عملاً به توليد و توسعه فرصت‌هاي طلايي فراروي اسلام انقلابي و استکبارستيز تبديل شد.

 

مواردي نظير:

 

1 – توسعه عمق استراتژيک جمهوري اسلامي ايران و افزايش اقتدار ايران در مناطق استراتژيک آسيا و آفريقا.

2 – موج اسلام‌گرايي و حرکت شتابنده گرايش مردم اروپا و امريكا به اسلام انقلابي متأثر از فرهنگ انقلاب اسلامي ايران.

3 – تقويت جبهه مقاومت اسلامي به رهبري جمهوري اسلامي ايران.

4 – پيدايش موج بيداري اسلامي در کشورهاي اسلامي و تهديد حکومت‌هاي وابسته به غرب در اين کشورها.

5 – تضعيف اقتدار، موقعيت و توان رژيم صهيونيستي در برابر جبهه مقاومت اسلامي.

6 – تبديل شدن حزب‌الله لبنان به يک قدرت منطقه‌اي مؤثر بر نهضت جهاني اسلام.

7 – توسعه همگرايي بين ممالک اسلامي

 

و... سبب تغيير استراتژي امريكا در برخورد با اسلام و بازتوليد تروريسم هدايت شده و جعلي اسلامي با نام‌هاي مختلف(القاعده و طالبان) به‌منظور ايجاد موج اسلام‌هراسي در اروپا و امريكا و ترسيم چهره‌اي منفور و خشونت‌طلب از اسلام فراروي ملت‌ها شد؛ ليکن مجموعه اقدامات کوتاه‌مدت و بلندمدت غرب عليه اسلام انقلابي نه تنها به سرکوب آن منجر نشد بلکه خود عامل محرک و سرعت‌بخش اسلام انقلابي در کشورهاي مسلمان شد. علاوه بر آن، اگرچه در مراحل آغازين، اسلام‌هراسي سبب نفرت نسبي مردمان غربي به اسلام شد اما در بلند‌مدت اين توطئه، تأثير خود را از دست داده است. در اين ميان، خواسته يا ناخواسته، برجام فرصت خوبي براي دستيابي به سلسله‌اي از اهداف کوتاه و بلند و برخورد با توسعه اسلام انقلابي در اختيار شيطان بزرگ قرار داده است. امريكايي‌ها با استفاده از اختلافات ريشه‌دار انگليس(بريتانيا) و نقاط آسيب‌پذير ايران در جهان اسلام و به ويژه در غرب آسيا مثل منازعه و اختلاف شيعه و سني، اختلاف ديرينه عرب و عجم و... و همچنين با استفاده از تجربه جنگ‌هاي نيابتي، پروپاگاندا بر روي تروريسم اسلامي، تفرقه‌افکني بين کشورهاي اسلامي، سرکوب پنهاني موج اول بيداري اسلامي و... پاي در ميدان و مصاف مذاکره با جمهوري اسلامي ايران و نهايتاً در برجام گذاشته و با مهندسي دقيق و هوشمند در پسابرجام، اسلام‌هراسي هدايت شده در کشورهاي اروپايي و امريكايي را به اسلام‌هراسي تغيير داده و به حوزه کشورهاي عرب اطراف ايران منتقل نموده‌اند.

 

بي‌ترديد تغيير اسلام‌هراسي غربي به اسلام‌هراسي و انتقال آن به منطقه، يکي از مهم‌ترين دستاوردهاي امريكا در پسابرجام است، چه اينکه با اين کار علاوه بر پراکندن آتش و تخم کينه و عداوت و تفرقه در بين کشورهاي اسلامي، با داغ کردن تنور اسلام‌هراسي به جاي اسلام‌هراسي به اهداف گوناگوني دست خواهند يافت که فهرست‌وار به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

 

1 – معرفي ايران به عنوان عامل ايجادي اسلام خطرناک و تروريست‌پرور نزد کشورهاي منطقه

2 – دميدن جان و روح تازه به پروژه اسلام‌هراسي در غرب با پروپاگاندا و بزرگنمايي دروغين خطر اسلام ايراني.

3 – تعيين جايگاه خود به عنوان عامل اصلي حل مناقشات با استفاده از تعميم مدل برجام.(در مذاکرات هسته‌اي تيم مذاکره‌کننده هسته‌اي ايران عملاً با بي‌توجهي و ناشي‌گري خود امريكا را به عنوان طرف اصلي معرفي و نقش بقيه اعضاي 1+5 را کمرنگ کرد.)

4 – کمک به معرفي ايران به عنوان دشمن اصلي و خطرناک اعراب و مسلمانان.

5 – کم کردن يا از بين بردن فشار از روي رژيم صهيونيستي.

6 – معرفي ايران به عنوان دشمن مشترک و البته خطرناک کشورهاي عرب مسلمان و رژيم صهيونيستي و کمک مستمر به اين اتحاد ناميمون.

7 – افزايش قدرت ميانجيگري خود در اين مناقشه.

8 – امتيازگيري از اعراب جهت حمايت در برابر ايران.

9 - با شيوع بيماري اسلام‌هراسي به جنگ بزرگ اسلامي ايراني دامن بزنند.

10 - وادار کردن ايران به دادن امتيازهاي بيشتر در برجام‌هاي خودساخته بعدي و ضرورت مذاکره با امريكا در مورد موضوعات منطقه‌اي.

11 – کاهش و کنترل قدرت نفوذ استراتژيک ايران در منطقه غرب آسيا.

12 – کمک به انزوا و تروريست معرفي کردن حزب‌الله و از بين بردن يا کم کردن خطر حزب‌الله براي رژيم صهيونيستي.

13 - ايجاد اختلاف، فاصله و دشمني بين حزب‌الله و نهضت‌هاي اسلامي در فلسطين نظير حماس.

14 - واگرايي بين کشورهاي اسلامي به جاي همگرايي.

15 – تأثيرگذاري مستقيم بر مناقشه سوريه به نفع خود با متحد کردن کشورهاي منطقه عليه ايران.

16 – جلوگيري از ظهور و شکل‌گيري موج دوم بيداري اسلامي.

17 – کمک به تخريب زيرساخت‌هاي کشورهاي مسلمان و وابسته کردن بيشتر آنان در حوزه‌هاي اقتصادي، سياسي، امنيتي و... به امريكا.

18 – کمک به شکل‌گيري نظم نوين جهاني و تجزيه کشورهاي منطقه منطبق با نقشه طراحي شده براي غرب آسيا(خاورميانه).

 

با نگاه واقع‌بينانه به آثار زيانبار امنيتي، سياسي، فرهنگي و حتي اقتصادي برجام مي‌توان به جرئت گفت؛ برجام براي کشور ايران علاوه بر داخل در سطح منطقه‌اي و جهاني نيز خسارتبار بوده و به عکس آنچه که در مورد آثار مثبت آن توسط دولتمردان تبليغ مي‌شود، آثار منفي آن همچون کوه يخي است که هم‌اينک فقط کمي از آن از آب بيرون آمده و عمده خسارات آن در آينده نمايان‌تر خواهد شد. لذا عاقلانه‌ترين کار در برخورد با خسارات متعدد برجام واقع‌بيني و پرهيز از دل بستن به دشمن و ضرورت بازگشت به شعارهاي انقلاب و تکيه بر ظرفيت‌هاي اقتصاد مقاومتي و توانمندي‌هاي داخلي است./998/102/ب2

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات