فلسطین از بحر تا نهر در کلام رهبر معظم انقلاب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مجموعه سخنان مقام معظم رهبری در ارتباط با مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی در کتاب فلسطین جمع آوری شده است و همین کتاب باعث خشم رژیم صهیونیستی شد.
در بخشی از این کتاب آمده است: به وضوح میشود دید که جنگ همه جانبه بزرگی را علیه همه امت اسلام و نه قسمتی از آن راه انداختهاند. این جنگ هم ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و امنیتی دارد و هم ابزار عظیم تبلیغاتی امروز را در اختیار دارد. آنچه شما امروز در فلسطین یا در عراق یا در افغانستان مشاهده میکنید، فقط جنگ علیه یک ملت نیست و اگر با فلسطین میجنگند، در واقع با موجودیت اسلام در این منطقه میجنگند.
اگر رژیم صهیونیستی را با همه وجود میخواهند تایید و تقویت کنند، برای این است که میخواهند یکپارچگی دنیای اسلام و قدرت آن را با مانع برزگی مواجه کنند. یکی از دالانهای فتح دنیای اسلام، فتح فلسطین است و یکی از دالانهای آن نیز حالا عراق شده است؛ میخواهند دنیای اسلام را قبضه کنند.
جمهوری اسلامی و مساله فلسطین
میگویند چرا ایران از مردم بحرین پشتیبانی میکند. خب، ما از همه پشتیبانی کردیم. ما سی و دو سال است که از مردم فلسطین که از مردم فلسطین داریم پشتیبانی میکنیم؛ کدامیک از کشورها، دولتها، ملتها در این سی و دو سال این پشتیبانی را کردند؟ مگر ملت فلسطین شیعهاند؟
در مورد غزه مردم ما چقدر تلاش کردند. جوانهای ما رفتند فرودگاه که راه بیفتند بروند غزه! عازم بودند بروند غزه، علیه اسرائیل بجنگند. خیل میکردند راه باز است. راه بسته بود، نمیشد بروند. ما گفتیم نروید. جلوشان را گرفتیم که وسط راه سرگردان نشوند؛ راه نمیدادند که. مردم ما نسبت به غزه، نسبت به فلسطین، نسبت به مصر، نسبت به تونس، همه جا ابراز احساسات کردند؛ آنها شیعه نبودند. بنابراین بحث شیعه و سنی نیست. بدخواهانه و بددلانه سعی میکنند مساله بحرین را به عنوان یک مساله شیعه و سنی وانمود و قلمداد کنند.
سیاستهایی که قرار بود به حذف فلسطین منجر شود
نهضت امام خمینی جان تازهای در کالبد قضیه فلسطین دمید و پشتوانه ایمان اسلامی را که همواره با جهاد فداکارانه همراه است، بار دیگر برای آن ایجاد کرد. سیاستهای خاورمیانهای آمریکا پس از قرارداد کمپ دیوید سرنوشت خسارت باری را برای قضیه فلسطین و ملت فلسطین ترسیم کرده بود و این همان سیاستی بود که در نهایت به قرار داد اسلو و پیامدهای دردناک آن منتهی گشت.
در این سیاستها محور روحیه جهاد و مقاومت و حذف تدریجی ملت فلسطین از کلیه معادلات منطقه و تکیه آن ملت به امیدهای واهی به جای تکیه او بر اراده و نیروی ذاتی خود پیش بینی شده بود. روح ایمان اسلامی و انگیزه جهاد فی سبیل الله که بار دیگر با مبارزات مردم فلسطین آمیخته شد، بزرگترین مانع را در برابر پیشرفت سیاستهای استکباری و انگیزههای خائنانه پدید آورد. امروز ملت فلسطین به برکت همین روحیه و انگیزه با همه وجود در صحنه حاضر است و با اراده، عزم و فداکاری خود آیندهای را که برای دشمنان و حتی دوستان فلسطینی قابل پیش بینی نبود، شالوده ریزی میکند.
پلیدتر از آمریکا، دولت صهیونیست، در فلسطین اشغالی است. چرا؟ چون بالاخره دولت آمریکا، یک دولت متکی به یک ملت است. در صورتی که اساسا دولت غاصب صهیونیستی، متکی بر یک ملت نیست، ملت ساکن آن مناطق، ملتی است که امروز آواره است!
اسرائیل، از اول با ظلم و آدمکشی، با دروغ و فریب به وجود آمده است. در آن روز یک عده افراد زورگو و متجاوز، با پشتیبانی دولت انگلیس به منطقه فلسطین آمدند. اهالی آن منطقه را بیرون کردند و فرزندان و بازماندگان آنها –بیش از یک میلیون نفر- هنوز هم در زیر چادرها و در شرایط اردوگاهی زندگی میکنند! زیر چادر، یا چیزی شبیه چادر، در کوخها زندگی میکنند.
بعد از انقلاب اسلامی دو اتفاق مهم افتاد. یکی این که نهضت فلسطین –که یک نهضت غیردینی بود- به یک نهضت اسلامی تبدیل شد و مقاومت اسلامی به وجود آمد و رنگ اسلامی گرفت. همان مبارزاتی هم که از بیرون مبارزه میکردند- مثل کسانی که از لبنان یا مناطق دیگر به اسرائیل حمله میکردند و به انها ضربه میزدند- با انگیزه اسلامی، که یک انگیزه بسیار قوی است، وارد میدان شدند.
ثانیا «انتفاضه» به وجود آمد. «انتفاضه» یعنی قیام و شورش درداخل سرزمین و وطن مغصوب. از این قیام میترسند؛ چون برایشان خیلی مهم است. البته سعی میکنند مطلب را آنچنان که هست منعکس نکنند؛ اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شکننده و کوبنده است؛ ستون فقراتشان را میشکافد. چرا؟ به خاطر اینکه اینها به یهودیانی که از سراسر دنیا در این منطقه جمع کردهاند، وعده دادند که در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش است.
صهیونیستها و دولت غاصب اسرائیل، ابزار دست آمریکا هستند و آمریکا، این دولت غاصب را اصلا برای انجام کارهای خود در خاورمیانه گذاشته است؛ و نیز خبرگزاریها و رسانههای ارتباط جمعی وابسته به آنها، از روز اول انقلاب تا کنون، با حجم زیاد و کیفیت بالا، به تبلیغات علیه جمهوری اسلامی پرداختند و هرچه به دهنشان آمد، گفتند و میگویند. مثلا موضوع حقوق بشر که ممکن است عدهای در دنیا آن را واقعا باور کنند از جعلیات همینها است.
میگویند: «حقوق بشر در ایران تضییع میشود.» وقتی میگوییم «دلیلش را بگویید و مثال بیاورید»، فهرستی ارائه میدهند و میگویند: «شما اینها را اعدام کردهاید.» اینها چه کسانی هستند؟ قاچاقچیان هروئین و مرفین. یعنی محکومین به اعدام که یک بار اعدام برایشان کم است و اگر میشد بیش از یک بار اعدامشان کنند، جا داشت. آیا نقض حقوق بشر است؟!
میگویند: «ایران تروریست است.» وقتی میپرسیم «به چه دلیل میگویید ایران تروریست است و تروریسم را صادر میکند؟» میگویند: «ببینید در فلسطین و لبنان، مردم چه میکنند!» خوب؛ این به ایران چه ربطی دارد؟ البته در این شکی نیست که یک عده انسان، در فلسطین و لبنان بیدار شدند و از انقلاب اسلامی الهام گرفتند. همان عده میگویند: «چرا شما اسرائیل غاصب، صهیونیستهای بی وطن و دولت جعلی اسرائیل را آوردید و بر لبنان و فلسطین مسلط کردید؟» این موضوع، به ایران چه ربطی دارد؟ آیا اگر عدهای از میهنشان دفاع کنند، به معنی تروریسم است و این به اصطلاح تروریسم را صادر کرده است؟
از نظر آمریکاییها بزرگترین عیب جمهوری اسلامی این است که غصب غاصبان صهیونیست نسبت به فلسطین را قبول نمیکند. بزرگترین نقطه دشمنی آنها با نظام جمهوری اسلامی این است که چرا شما قبول نمیکنید چکمه پوشان اسرائیلی بدون اجازه در خانه مردم حرکت کنند و بر سر آنها بکوبند و حاکمان آن مردم باشند؟ همه دنیا قبول کردهاند، شما چرا قبول نمیکنید؟ بزرگترین نقطه قوت این ملت از نظر آنها، بزرگترین نقطع ضعف است. /881/101/ص