حوزه خواهران مسیری برای تعالی اخلاقی و معنوی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، «سر کلاس که رفتیم نامم در لیست نبود! پرس وجو کردم... گفتند حتما قبول نشده اید که اسمتان نیست. با ناراحتی راه افتادم سمت حرم.... بدنم می لرزید... از بس حالم بد بود مسیر منتهی به حرم را برعکس طی کردم!... بین راه متوجه شدم و با تاکسی به حرم برگشتم.... به آقا گفتم من همه تلاشم را کردم اما خودتان نخواستید من بیایم ....بعد برای کنجکاوی از علت قبول نشدن هم که شده، یک سر رفتم مرکز....با حرم فاصله ای نداشت.... بررسی کردند گفتند اسم شما جزو پذیرفته شدگان بوده اما از قلم افتاده و رد نشده... اشک در چشمانم حلقه زد.... باورم نمی شد! دوباره برگشتم حرم ... احساس شرمندگی داشتم از حرف های چند لحظه پیش خودم .... »
معمولا مرسوم است دخترها و پسرهای جوان بعد از پایان تحصیلات دبیرستان، خود را برای کنکور و ادامه تحصیل در دانشگاه آماده می کنند. در این میان کمتر کسی از آن ها است که بداند حوزه نیز راه دیگری برای ادامه تحصیل است که می تواند به موازات دانشگاه یا به جای آن دنبال شود. این روزها در حالی شاهد فراخوان ثبت نام حوزه علمیه خراسان هستیم که می توان گفت بسیاری از دخترها و پسرهای جوان اطلاع دقیقی از وضعیت آموزشی، فرهنگی، تربیتی، چشم انداز و آن چه در حوزه می گذرد، ندارند. از همین رو بسیاری از جوانان پس از ورود به دانشگاه یا فراغت از تحصیل در آن، تازه به حوزه روی می آورند. این مسأله به عوامل متعددی برمی گردد که چند تن از طلاب حوزه علمیه خواهران در ادامه ضمن توضیح فضا و ویژگی های حوزه، به آن اشاره می کنند. آن چه در ابتدای گزارش خواندید، بخشی از خاطره ورود مریم به عنوان وکیل پایه یک دادگستری به حوزه است.
احساس می کردم وکالت، کاری نیست که باید انجام دهم
وی که 32 سال و کارشناسی ارشد حقوق خصوصی از دانشگاه آزاد مشهد دارد و به تازگی وارد حوزه علمیه شده، درباره این که چرا با داشتن معدل الف و امکان حضور بدون آزمون در مقطع دکتری، در دانشگاه ادامه تحصیل نداده است، می گوید: «در دانشگاه که حقوق می خواندم فکر می کردم بنا است آدمی بشوم که حق ظالم را از مظلوم می گیرد با خود گفتم پس از فراغت از کارشناسی ارشد، استاد می شوم و از این خلأها با دانشجوها صحبت می کنم، باز فکر کردم بعد از 5 سال درس خواندن نهایتا استاد یا رییس دانشگاه می شوم و این نتیجه ای نبوده که من از دست درس خواندن دنبال می کردم؛ حس و نیاز درونی مرا راضی نمی کرد. احساس می کردم وکالت، کاری نیست که باید انجام دهم». وی که پروانه وکالت در مشهد را نیز با رتبه خوبی کسب کرده، تمایل به کار یا ادامه تحصیل در محیطی منفک از آقایان را از دیگر عوامل ورود خود به حوزه عنوان می کند و ادامه می دهد: «از طرفی با خود فکر کردم آن دنیا در مقابل سؤالاتی که از من می شود چه پاسخی دارم بدهم؟ جز فعالیت های علمی پژوهشی، در سایر زمینه های ضروری زندگی مانند تربیت فرزند، همسرداری و نحوه زندگی چه آموخته ام؟ بنابراین نتیجه گرفتم که این مسیر دردی از آینده من دوا نمی کند و برای آن ساخته نشده ام لذا دلیلی ندارد که آن را در مقطع دکتری ادامه دهم».
طلبه ها را افرادی خشک و بی نشاط دیده بودم/ اخلاق و منش همسر برادرم توجه مرا به حوزه جلب کرد
مریم که نه تنها در دوران تحصیل بلکه در کارآموزی وکالت نیز جزو دانشجویان برتر بوده با اشاره به جریان ازدواج با همسرش که او نیز وکیل است و مخالفت اساتید، همسر و اطرافیانش با انصراف وی از تحصیل در مقطع دکتری، درباره چگونگی آشنایی اش با حوزه می گوید: «با این که تصمیم خود را برای عدم ادامه تحصیل در دانشگاه گرفته بودم اما نمی دانستم که دقیقا چه می خواهم بکنم و در کجا می توانم به هدفم برسم. دوسه سالی درگیر بارداری و تولد فرزندم و در همین اثنا نیز با همسر برادرم که از طلاب فعال بود، آشنا شدم. او در عین حال که فعالیت و روابط اجتماعی بالایی داشت از نظر دینی و اخلاقی نیز به اصول پایبند بود. از این جامع بودنش خوشم آمد و درباره حوزه از او تحقیق کردم».
به جای تدریس، هوای طلبگی به سرم افتاد
این وکیل پایه یک درباره چرایی انتخاب مسیر طلبگی در حوزه به جای استادی، می گوید: « طلبه ها را در جلسات مذهبی افرادی جدی دیده بودم که حتی در محیط های زنانه هم نشاط و شادابی ندارند. همچنین تصور می کردم اغلب حوزویان به ویژه بانوان بار علمی لازم را ندارند. احساس می کردم فرد حوزوی، خودش هست و خدایش؛ نه آن ها به جامعه کاری دارند و نه در جامعه از جایگاهی که باید برخورداند». وی اضافه می کند: «پس از توضیحات همسر برادرم نسبت به حوزه شناخت واقعی تری پیدا کردم و مشتاق شدم به هر شکلی هست با حوزه مرتبط شوم از این رو با وجود داشتن پیشنهاد تدریس از دانشگاه های شهرستان، به انگیزه تدریس راهی حوزه شدم و سوابقم را ارائه دادم اما گفتند برای مشهد استاد نیاز نداریم البته خودم احساس کردم اعتماد ندارند. ناامید نشدم. رفتم محیط چند مدرسه علمیه را دیدم تا رسیدم به مدرسه علمیه حضرت خدیجه(س) و با دیدن حال و هوای طلبه ها و نحوه برخوردها که طوری بود که گویی سال هاست مرا می شناسند و از طرفی با توجه به علاقه وافرم به درس خواندن و کار پژوهشی، به جای تدریس، هوای طلبگی به سرم افتاد».
آنقدر از قبول نشدن ناراحت بودم که مسیر واضح حرم را گم کردم!
مریم در توضیح نحوه ورودش به حوزه می گوید: «برای ورود، مصاحبه(آزمون شفاهی) دادم اما به خاطر مشغله پیگیر نشدم، با خود گفتم اگر قبول شوم حتما اطلاع می دهند. اما تا مهرماه خبری نشد. فکر می کردم قبول شده ام و فراموش کرده اند اطلاع بدهند، برای همین هم روز اول مدارکم را برداشتم و راهی مدرسه شدم. حس و حال و ذوق بچه های کلاس اول را داشتم، انگار برای اولین بار وارد عرصه علم آموزی می شدم. وارد که شدم مدیر مدرسه در حال خوشامدگویی و صحبت پیرامون شأن و آداب طلبگی بود. صحبتش که تمام شد رفتیم سر کلاس اما متوجه شدم اسمم در لیست نیست، پرس وجو کردم. گفتند حتما قبول نشده اید. با ناراحتی و در حالی که بدنم می لرزید راه افتادم به سمت حرم. یادم هست مسیر به شدت شلوغ بود. از شدت ناراحتی وقتی از مترو در فلکه بسیج پیاده شدم، مسیر خلاف حرم را در پیش گرفتم و وقتی متوجه شدم دوباره با تاکسی برگشتم به سمت حرم. به آقا گفتم من همه تلاشم را کردم اما خودتان نخواستید من بیایم. بعد برای کنجکاوی از علت قبول نشدن هم که شده، یک سر رفتم مرکز مدیریت که با حرم فاصله ای نداشت. بررسی کردند گفتند اسم شما جزو پذیرفته شدگان بوده اما از قلم افتاده و به مدرسه رد نشده. اشک در چشمانم حلقه زد. باورم نمی شد! دوباره برگشتم حرم احساس شرمندگی داشتم از حرف های چند لحظه پیش خودم.... به امام رضا(ع) گفتم اگر مرا یاری کنید و مسیر تحصیلم هموار شود، تمام آنچه آموخته ام حداقل در حد تدریس به دیگران منتقل می کنم».
احساس می کنم وارد مرحله جدیدی از زندگی شده ام
چینش نعل اسبی صندلی های کلاس به گونه ای که طلاب افزون بر استاد، رو به یکدیگر هم باشند و نیز سنت مباحثه را از نکات جالب توجه در حوزه بیان می کند و حس و حال خود از تحصیل در حوزه را اینگونه شرح می دهد: «پیش از این حتی در خواب هم می دیدم که کار بر زمین مانده ای دارم و آرامش نداشتم اما الان احساس می کنم وارد مرحله جدیدی از زندگی شده و شروعی دوباره دارم و زندگی ام نظم خاصی گرفته است». وی ادامه می دهد: « تا پیش از ورود به حوزه دغدغه تشکیل یک جلسه مذهبی خانوادگی داشتم که پس از ورود به حوزه با کمک همسر برادرم این جلسه را پنجشنبه هر هفته تشکیل می دهیم؛ در این جلسه که با قرائت حدیث کساء و قرآن همراه است، همسر برادرم، احکام و من اخلاق می گویم. از طرفی آن طور که زمان مصاحبه گفتند، طلاب در حوزه یا مبلّغ می شوند یا مدرس یا محقق؛ من از همین ابتدا سعی کرده ام این سه را در خود جمع کنم؛ هم بر اصلاح اخلاق تأکید دارم و در خانواده و نزدیکان تبلیغ می کنم، هم پژوهش انجام می دهم و هم ان شاءالله به زودی تدریس».
کاش دانشگاه ها مختلط نباشند
مریم در خصوص شور و نشاط حاکم بر فضای حوزه های علمیه معتقد است: «فضای دانشگاه به ویژه به دلیل شرایط سنی و اختلاط دختر و پسر، یک سری هیجانات کاذب دارد اما در حوزه که محل تحصیل آقایان و خانم ها تفکیک شده است، راحت هستیم و صمیمیت و شور و هیجان بیشتر و پایدارتری وجود دارد؛ کاش دانشگاه ها مانند دانشگاه امام صادق(ع) و الزهرا(س) مختلط نباشند و به رغم تصور رایج که دانشگاه را مساوی با ازدواج می دانند، آشنایی دختر و پسر برای ازدواج، در قالب دیگری جز اختلاط محیط آموزشی تأمین شود».
به جای کارشناسی ارشد، باید از دیپلم وارد حوزه می شدم
این دانش آموخته برتر دانشگاه با رد این دیدگاه که اغلب افرادی که سطح علمی خوبی ندارند وارد حوزه می شوند و دانش آموزان زرنگ و درس خوان به دانشگاه می روند، تأکید می کند: «اگر دوباره برگردم به جای کارشناسی ارشد، از دیپلم وارد حوزه می شوم» و در پاسخ این پرسش که درس خواندن با وجود همسر و فرزند و رسیدگی به خانواده سخت نیست؟ مصمم می گوید: «با وجود سختی ها دوست دارم و امیدوارم بتوانم ادامه دهم؛ به فرموده معصوم(ع)، أفضلُ الاعمال أحمزُها» و این که «اگر به آنچه می آموزیم عامل باشیم حوزه یعنی آرامش دنیا و آخرت»، جمله پایانی و یادگاری او برای خوانندگان است.
از ضعف پایه های اعتقادی جامعه رنج می بردم
الهه، 30 ساله، مهندس شیمی از دیگر ورودی های دانشگاهی حوزه است که سال 84 به دانشگاه و سال 90 به حوزه وارد شده و اکنون در پایه چهارم درس می خواند. وی که بزرگوارانه تمام زمان استراحت بین کلاس خود را به گفت و گو با ما اختصاص داده، تلاش برای جبران ضعف پایه های اعتقادی جامعه و پاسخ به شبهات را مهم ترین هدف خود از ورود به حوزه معرفی و اظهار می کند: «رشته تحصیلی ام را دوست داشتم اما دیدم نهایتا شرایط کاری مناسبی برای خانم ها ندارد. از طرفی دوست داشتم برای جامعه مفید باشم و از کمرنگ شدن مسائل دینی در جامعه به ویژه در بخش اعتقادات، رنج می بردم. تا مدت ها بعد از ورود به حوزه هم تردید داشتم که چرا ارشد نخواندم؟ اما بعد فهمیدم اگر دانشگاه را ادامه می دادم به چیزی که می خواستم نمی رسیدم». وی ادامه می دهد: «توسط اقوام و در حد شرکت در مراسم ها با حوزه آشنا بودم و احساس کردم می توانم در حوزه به هدفم برسم. مادرم دوست داشت بیایم حوزه اما خواهر و پدرم نه. با این وجود مخالفت هم نمی کردند بنابراین مصاحبه دادم و قبول شدم». الهه که از طلاب ممتاز حوزه به شمار می رود، اضافه می کند: «روز اول حس معنوی خاصی داشتم، احساس می کردم وارد مرحله جدیدی از زندگی شده ام. معنویت حاکم بر فضا، برخورد محترمانه و با روی باز مسؤولان و به ویژه رابطه صمیمانه میان استاد و شاگرد، درس خواندن در حوزه را نسبت به جاهای دیگر راحت تر می کند».
حوزه لقمه آماده نمی دهد؛ بقیه راه را خودت باید بروی
این مهندس شیمی در معرفی حوزه معتقد است: «حوزه برای شناخت دین جایی خوبی و نقطه شروعی برای خدمت به دین و شناساندن دین به جامعه است؛ در حوزه درباره همه ابعاد مسائل دین بحث می شود اما لقمه آماده نمی دهند. چه در مسائل علمی و چه اخلاقی، فقط سررشته می دهند و باید بقیه راه را خودت بروی». وی ضمن تأکید بر ضرورت محوریت یافتن دروس اعتقادی در حوزه، اوقات مباحثه را از لذت بخش ترین لحظات تحصیل در حوزه می داند و می گوید: «همیشه حوزه را با همین رابطه صمیمانه بین طلاب با یکدیگر یا با اساتید به یاد می آوردم که در عین حفظ احترام و موازین آموزشی، رابطه ای خواهرانه یا مادرانه با هم دارند».
دوست داشتم مفاهیم و ارزش ها را در قالب زبان های خارجی منتقل کنم/ چون به سختی آمده ام خوب قدر می دانم
زهرا، 32 ساله، کارشناس ارشد زبان فرانسه و طلبه پایه دوم نیز که حوزه را برای یادگرفتن خوب بودن و خوب زندگی کردن انتخاب کرده است، حوزه و دانشگاه را مکمل هم می داند و می گوید: «زمانی که در دانشگاه درس می خواندم همواره این دغدغه برایم مطرح بود که مفاهیم و ارزش های خود را در قالب زبانی که می آموزم به دنیا معرفی کنم از سوی دیگر قبل از ورود به حوزه، حوزویان حس خوبی به من می دادند و احساس می کردم حوزه، جامعه آرمانی من است». وی درباره نحوه ورودش ادامه می دهد: «روز مصاحبه، مدیر و یکی از معاونان مدرسه حضور داشتند اول خواستند قرآن بخوانم، وقتی خواندم خیلی تشویقم کردند و گفتند راحت باش هر چه می خواهی بپرس. بعد هم درباره افق آینده ما در حوزه توضیح دادند. الحمدلله قبول شدم. صبح روز اول شور و هیجان ویژه ای داشتم؛ فکر می کردم دارم به مکانی خاص و دنیایی متفاوت از دنیای کنونی وارد می شوم. چون خیلی پیگیر ورود بودم و به دلیل شرط سنی به مشکل خورده و به سختی به این لحظه رسیده بودم خوب قدر می دانستم و برایم خیلی شیرین بود».
برخورد محترمانه و ارتباط صمیمانه استاد و شاگرد؛ شاخصه های بارز محیط حوزه/دروس حوزه بیشتر به درد زندگی می خورد
این کارشناس ارشد زبان فرانسه، برخوردهای محترمانه و ارتباط صمیمانه استاد و شاگرد را از شاخصه های بارز محیط حوزه عنوان و تصریح می کند: «امتیاز حوزه در نوع دروس آن است که به درد زندگی می خورد و کاربردی تر است؛ فقط درس دادن نیست بلکه افراد را به سمت کارهایی سوق می دهد که خود را بارورتر کنند». زهرا ضمن مقایسه فضای حاکم بر حوزه و دانشگاه اضافه می کند: « برخلاف دانشگاه که جامعه خودی را فقط تحقیر می کند و غرب را آرمان شهر معرفی می کند، در حوزه دید مثبت و امیدوارانه به نظام و جامعه وجود دارد». وی احساس خود از تحصیل در حوزه را اینگونه توصیف می کند: «از وقتی اینجا آمده ام سرحال تر شده ام. دغدغه هایم فرق کرده و فهمیده ام چقدر کار برای انجام دادن هست و از طرفی چقدر وقت کم است. چیزهایی که قبلا برایم ارزش بود اکنون دیگر نیست؛ قبلا بیشتر برای ظواهر و کارهای دنیوی وقت می گذاشتم حالا کمتر. البته این به معنای انزوا و گوشه نشینی نیست بلکه منظور این است که مسائل مادی برایم ارزش بالایی ندارد و به مسائل مهم تر از آن ها فکر می کنم». وی خاطرنشان می کند:« اولین چیزی که باد شنیدن نام حوزه در ذهنم تداعی می شود، اخلاق خوب اساتید است».
اصرار داشتند ارشد بخوانم اما برای ورود به حوزه احساس مسؤولیت می کردم
سمیه، 25 ساله، کارشناس هوشبری و ورودی94 حوزه علمیه نیز معتقد است: «همه افرادی که پس از دانشگاه وارد حوزه می شوند بدون استثنا دلیل دیگری جز مدرک دارند». وی ادامه می دهد: «همیشه با دیدن ضعف دینی جامعه دوست داشتم بتوانم کاری انجام دهم و اولا خودم و بعد دیگران را راهنمایی کنم. با این که اطرافیانم اهل حوزه نبودند و اصرار داشتند ارشد بخوانم، اما حوزه را دوست داشتم و برای ورود به حوزه احساس مسؤولیت می کردم. با این حال فکر می کردم طلبه ها از دبیرستان وارد حوزه می شوند و افراد تحصیل کرده دانشگاه نمی توانند وارد شوند اما از طریق برادر کوچکم که مانند من حوزه را دوست داشت و از اطرافیان حوزوی اش اطلاعات می گرفت، متوجه شدم ما هم می توانیم وارد حوزه شویم».
این کارشناس هوشبری که همزمان با تحصیل در حوزه، در یکی از بیمارستان های مشهد نیز مشغول به کار است، اضافه می کند: «اسفندماه 93 بود که بنر فراخوان ثبت نام حوزه را در مشهد دیدم و ثبت نام کردم؛ خانواده موافق نبودند اما چون نظر من برایشان مهم بود اجازه دادند در واقع نه مشوق بودند نه مانع. بعد از مدتی یک دفعه از حوزه تماس گرفتند که باید مصاحبه کنید. نگران شدم فکر کردم حتما مشکلی داشته ام که به مصاحبه کشیده! (نمی دانستم کسانی که با مدرک دانشگاهی وارد می شوند آزمون کتبی ندارند). روز مصاحبه اولین بار بود که وارد حوزه می شدم؛ معنویتی توأم با آرامش داشت و سربندهایی مزین به نام ائمه(ع) روی شاخه های گل رز باغچه بود جلب توجه می کرد». وی که اهل و ساکن درگز است و به خاطر اساتید و سطح علمی، حوزه علمیه مشهد را انتخاب کرده، درباره کار و تحصیل همزمان آن هم در شهری غریب، می گوید: «اول حوزه برایم مطرح است بعد کار؛ شش ماهی هست که اینجا هستم. کار و تحصیل همزمان مشکلی ندارد. ماهی یک بار می روم به خانواده سر می زنم اما احساس می کنم اگر پیش خانواده درس بخوانم می توانم به عنوان یک حوزوی کمکشان کنم و وظیفه ام را بهتر انجام دهم. بنابراین ممکن است به شهرم برگردم و از کار دست بکشم اما هرگز تحصیل حوزه را کنار نخواهم گذاشت».
شاخصه حوزه، نشاط همراه با آرامش است
سمیه با بیان این که به رغم تصور موجود، طلبه واقعی اصلا خشک و اخمو نیست بلکه با نشاط و سرحال است، نشاط همراه با آرامش را شاخصه محیط حوزه معرفی و خاطرنشان می کند: «همه رشته ها در جامعه مورد نیاز است اما امروز نیاز به حوزه و علوم دینی محسوس تر شده است». وی درباره تغییرات خود بعد از ورود به حوزه می گوید: «ابراز محبت و احساس مسؤولیتم نسبت به دیگران بیشتر شده و فهمیده ام فرصت زندگی کم است و باید کمال استفاده را از آن داشت. خود را سرباز امام زمان(عج) می دانم تلاش می کنم خوب یاد بگیرم، وقت بگذارم و بقیه را هم کمک کنم». این کارشناس هوشبری، تحصیل علوم دینی و حوزوی بودن را به معنای سربازی امام زمان(عج) می داند و تأکید می کند: «اگر به گذشته برگردم باز هم حوزه و دانشگاه را در کنار هم انتخاب می کنم».
دنبال درک بهتر از زندگی و بهتر زندگی کردن بودم/ حوزه با پررنگ کردن خدا در زندگی انسان، بسیاری از مسائل را گره گشایی می کند
سیده فاطمه نیز که 30 سال و فوق دیپلم آی تی دارد، با این که کلاسش شروع شده از استاد اجازه می خواهد تا چند لحظه ای را در گفت و گوی ما شرکت کند. او که از سال 90 وارد حوزه شده و اکنون پایه چهارم حوزه را می گذارند، معتقد است از وقتی به حوزه آمده، صبورتر، با نشاط تر و افق دیدش وسیع تر شده است. وی که رسالت همسری و مادری را نیز در کنار رسالت طلبگی بر دوش دارد، درباره چرایی ورود به حوزه می گوید: «دنبال درک بهتر از زندگی و بهتر زندگی کردن بودم. احساس کردم آنچه دنبالش هستم در دانشگاه پیدا نمی کنم؛ آنجا صرفا آموزش علمی است که گاها از عمق لازم برخوردار نیست. ضمن این که تأثیرات ناخودآگاهی نیز بر چگونگی روابط اجتماعی افراد می گذارد که با موازین دینی ما همخوانی ندارد». سیده فاطمه ادامه می دهد: «از طریق آشنایانی که در حوزه تحصیل کرده بودند متوجه شدم در حوزه از طریق شناخت بهتر خدا و دین می توانم بهتر زیستن را فرابگیرم و از علمی که می آموزم استفاده بیشتری داشته باشم. اینجا هم محیط و هم دروس، در محضر خدا بودن را تذکر می دهد. با پررنگ کردن خدا در زندگی انسان، بسیاری از مسائل زندگی را گره گشایی و کمک می کند انسان با پی بردن به گذرا بودن دنیا، از کنار مشکلات راحت تر بگذرد».
درس خواندن در حوزه در عین سخت تر بودن دروس، راحت تر است
وی درباره سیستم آموزشی حوزه معتقد است: «حوزه از نظر آموزشی شبیه دانشگاه است اما امتیازی که نسبت به آن دارد، سیستم مباحثه است که در فهم دروس و رشد طلاب بسیار مؤثر است. از دیگر امتیازات سیستم آموزشی حوزه این است که بر خلاف دانشگاه، مطالب عمیق و پایه ای آموزش داده می شود و اگر خود فرد اهل تلاش باشد، خوب یاد می گیرد. درس خواندن در حوزه در عین سخت تر بودن دروس، راحت تر است و خیلی بیشتر در زندگی کاربرد دارد».
همخوانی زیبای دعای عهد در صبحگاه و نوع پوشش طلاب برایم جالب بود
سیده فاطمه با بیان این که در کنار آموزش دروس، نسبت به آموزش مهارت های زندگی نیز اهتمام وجود دارد، برخورد محترمانه پرسنل و اساتید، همخوانی زیبای دعای عهد مخصوص در صبحگاه توسط طلاب و نیز نوع پوشش طلاب در مدرسه را که در عین به روز و آراسته بودن، همراه با رعایت موازین شرعی و رسمی است، از دیگر نکات توجه جالب در حوزه معرفی می کند.
حوزه برای معرفت و علم آموزی؛ دانشگاه، برای تقویت ارتباطات انسانی و شناخت مسائل جامعه
در پایان با خانم نیک، از اساتید موفق حوزه علمیه خواهران خراسان که دارای مدرک کارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق از دانشگاه فردوسی و بیش از چهار دهه سابقه حضور در حوزه و عرصه های تبلیغ و تدریس است، همراه می شویم؛ وی که در سن آستانه 60 سالگی از مسیر طی شده خود در حوزه و دانشگاه اظهار رضایت کامل دارد، در خصوص جایگاه حوزه و دانشگاه برای ادامه تحصیل جوانان معتقد است: «بستگی به هدف افراد دارد؛ اگر هدف طلبه، تبلیغ و حضور در جامعه و پاسخ به نیازها باشد، حتما باید دانشگاه را هم تجربه کند چرا که حضور در حوزه برای معنویت و علم و معرفت آموزی و در دانشگاه، برای تقویت ارتباطات انسانی و شناخت مسائل و نیازهای جامعه ضرورت دارد و تجربه نیز نشان داده کسانی که در هر دو محیط حضور داشته اند موفق تر هستند». وی که در سال 90 به عنوان زن نمونه و نوآور خراسان مورد تقدیر قرار گرفته و هم اکنون ضمن مدیریت مدرسه علمیه حضرت خدیجه(س)، تدریس در دانشگاه آزاد، مشاوره در حرم مطهر رضوی، راهنمایی و داوری پایان نامه ها، تبلیغ و تدریس در دفتر تبلیغات اسلامی خراسان را نیز عهده دار است، درباره نحوه ورود خود به حوزه می گوید: «کلاس ششم را تمام کرده بودم که همزمان با آغاز جنگ تحمیلی و تولد دومین فرزندم، وارد حوزه شدم. روزی دوسه ساعت حوزه می رفتم(به دلیل استعداد و علاقه، هنوز شش ماه نگذشته بود که هم تدریس را شروع کردم و هم تبلیغ) و دروس راهنمایی و دبیرستان را هم در خانه مطالعه می کردم. دیپلم که گرفتم حضورم در حوزه پررنگ تر شد و تا سطح سه آن را ادامه دادم اما چون برای کار تبلیغ، نیازمند مدرک بودم و آن زمان حوزه مدرک نمی داد، به دانشگاه رفتم و در رشته الهیات، کارشناسی و در گرایش فقه و مبانی حقوق، کارشناسی ارشد گرفتم».
همگامی تحصیل و تهذیب در حوزه / سخت گیری، اجبار و تعصب جایی ندارد
نیک، با رد وجود خمودگی در فضای حوزه، شور و نشاط علمی و معنوی را از شاخص های بارز طلاب عنوان و خاطرنشان می کند: «متاسفانه در افکار عمومی جامعه ذهنیت درستی از فضای حوزه وجود ندارد. طلاب با آگاهی و به انتخاب خود، بدون هیچ گونه سخت گیری و اجبار، تحجر یا تعصب وارد حوزه شده، معارف اسلام را می آموزند و با آگاهی به شأن انسانی خود، الزاماتی را در زمینه های اخلاق، رفتار، تحصیل و پوشش رعایت می کنند. به عبارت دیگر، طلبه در حوزه ضمن آموزش های به روز در زمینه های مختلف علمی، گناه نکردن و رعایت تقوا را نیز فرا می گیرد». این استاد حوزه و دانشگاه در پایان، چشم انداز حوزه را کسب معرفت صحیح نسبت به آموزه های دینی و آموختن نحوه درست عمل کردن به آن ها معرفی می کند.
لازم به ذکر است اکنون تحصیل در حوزه علمیه در دو نظام آموزش بلندمدت(به منظور تربیت مجتهد) و سفیران هدایت(با هدف تربیت محقق، مدرس و مبلغ) امکان پذیر است. برادران دارای مقاطع سیکل نظام قدیم و دیپلم و پایه نهم دوره اول دبیرستان نظام جدید و خواهران در مقطع دیپلم می توانند در آزمون دوره بلند مدت و خواهران و برادران با مقطع تحصیلی دیپلم به بالا نیز می توانند در دوره سفیران هدایت، شرکت کنند. برای مقاطع بالاتر از کاردانی، نیاز به شرکت در آزمون کتبی نیست و تنها مرحله تحقیق و مصاحبه انجام می شود. همچنین حافظان قرآن کریم، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و خانواده های رزمندگان، جانبازان و شهدا از اولویت هایی که در دفترچه راهنمای پذیرش قید شده است برخوردار هستند.
بنابر این گزارش، در حال حاضر 43 مدرسه علميه در سطح استان هاي خراسان فعاليت دارند كه از اين تعداد 7 مدرسه در خراسان جنوبي، 6 مدرسه در خراسان شمالي و17 مدرسه در خراسان رضوي و 13مدرسه نیز در مشهد به بانوان طلبه اختصاص دارد. در حوزه علمیه خواهران مشهد امکان ادامه تحصیل تا سطح سه حوزه و سطح چهار نیز به صورت ویدئو کنفرانس فراهم است. مدارس علمیه در بخش های مختلف علمی، آموزشی، پژوهشی، رایانه، کتابخانه، مشاوره، فرهنگی، تبلیغی، روابط عمومی و ورزشی فعال و دارای معاونت هستند و حوزویان بسیاری در این عرصه ها همپای دانشگاهیان و گاها فراتر موفق به کسب رتبه در جشنواره های ملی و بین المللی می شوند. همچنین بسیاری از پروژه های نهادهای شهری و مراکز علمی، فرهنگی و پژوهشی با همکاری حوزه علمیه انجام می شود./930/300/ب1
زهرا شریعتی