وعدههایی مانند استمهال مطالبات بانکها از واحدهای اقتصادی ساختمان پلاسکو با معرفی اتاق اصناف ایران به مدت دو سال، بخشودگی کلیه جرائم و هزینه دیرکرد تسهیلات، پرداخت پنجاه درصد سود تسهیلات توسط بانکها و پنجاه درصد باقیمانده نیز توسط دولت (سازمان برنامه و بودجه کشور) از محل تبصرهها یا ردیفهای مربوط، پوشش بیمه بیکاری کلیه افراد بیکار بیمه شده پلاسکو اعم از اینکه بیمه خویشفرما، بیمه شده یا در وضعیت بیمه منقطع قرار داشتهاند (به مدت چهارماه)، پرداخت فوری حقوق دیماه کلیه افراد بیکار بیمه شده پلاسکو، شاغلانی که دارای بیمه نیستند به مدت چهار ماه از دیماه سال جاری تا فروردینماه سال بعد از حداقل دستمزد قانونی و سایر مزایای مربوط به آن برخوردار خواهند شد، تقسیط بدهی بیمه کارفرمایان ساختمان پلاسکو به مدت پنج سال، با توجه به اعلام آمادگی بانکها، از طریق دبیرخانه مستقر در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و با معرفی اتاق اصناف ایران، به کلیه کارفرمایان واحدهای آسیبدیده ساختمان پلاسکو تا مبلغ سه میلیارد ریال تسهیلات بانکی با سود حداکثر 18% پرداخت میشود؛ بازپرداخت تسهیلات مذکور 48 ماهه و.... در این گزارش، صبح نو سراغ برخی از کسبه استقرار یافته در مجتمع تجاری نور رفت تا درباره روند اجرایی شدن وعدهها و مصوبات دولت پرس و جو کند که در ادامه میخوانید.
هنوز هم ریزش ساختمان 15 طبقه پلاسکو در صدر اخبار قرار دارد و بسیاری پیگیر ماجرا هستند که آخر قرار است چه بر سر کاسبان آن بیاید؟ آیا بار دیگر به رونق سابقشان برمی گردند؟ آیا دولت میتواند دست زمین خوردهها، ورشکست شدهها، چک برگشتیها و... را بگیرد؟ آیا مجتمع نور که گفته میشود سالهاست نتوانسته رونق بگیرد میتواند توسط کاسبهای پلاسکو پررونق شود؟ کمتر از دو هفته به پایان سال باقی مانده و روز تعطیل و غیر تعطیل ندارد. خیابانها شلوغ است و همه در تدارک تهیه مایحتاج عیدانه خود هستند؛ اما همچنان مجتمع نور خالی از مشتری است.
مغازه داران خسارت دیده همچنان مشغول جوشکاری، نجاری و... هستند تا مغازههای جدیدشان را برای آوردن جنسهای شب عید آماده کنند. عدهای از آنها دکور مغازه را هم زدهاند و در انتظار مشتریاند و عدهای همچنان مشغول ساخت و ساز هستند و تعدادی از مغازهها همچنان خالی است. البته برخی دیگر جنسهای تلنبار شده روی همشان نشان میدهد که انگار صاحب آنها امیدی به فروششان ندارند و آنها را به امان خدا رها کردهاند. با بیش از 15-10 کسبه پلاسکو درباره عملی شدن وعدههای دولت بعد از فاجعه پلاسکو صحبت کردیم. یکی از مغازه داران که صندلی مقابل در ورودیاش گذاشته گفت: «در اینجا 600 مغازه را بنیاد شهید تا اردیبهشت ماه اجاره کرده است؛ اما برای ما فایدهای ندارد. هنوز هم خبری از بیمه بیکاری نیست.
بسیاری از مغازه داران مالیات سال 94 شان را پرداخت کرده بودند و حالا حرف از بخشش آن میزنند! وام 300 ملیلیون تومانی هم به شرط مستقر شدن در مجتمع نور پرداخت میشود که بسیاری هنوز نیامده اند. یا نپسندیدهاند یا میخواهند بعد از عید بیایند. البته با این وضعیت که مشتری در این پاساژ نمیآید چندان هم ضرر نکردند.» مغازه دار دیگری که جنسهایش فقط دود گرفته است و مغازه سالم مانده گفت: «هیچ یک از تسهیلات و وعدهها داده نشده است. فقط همین مغازهها را دادهاند که آنقدر باید در آنها خرج کنیم که تازه شبیه مغازه شود. آخر سرهم میبینید که پاخور نیست. مغازه من خراب نشد اما بسیاری از کسانی که در برج بودند چیزی برایشان باقی نمانده که به اینجا بیاورند و بفروشند. برای همین خیلی از آنها اصلاً به اینجا هم نیامده اند.»
وعدههایی که هنوز در حد حرف باقی مانده
مغازه دار دیگری که یک مغازهاش در برج ویران شده و دیگری در طبقات سالم مانده بود از وعدههای بخشودگیها اینطور میگوید: «چند روزی میشود که درباره بخشودگی مالیات، بیمه بیکاری، تسهیلات، وام و... صحبت میشود. گفتند به اتحادیه برویم. به آنجا هم میرویم هر روز می گویند روزهای آینده بیایید. فعلاً هر چه گفتهاند در حد حرف باقی مانده.» او درباره بیمههای بیکاری توضیح داد: «آنهایی که خویش فرما هستند بیمه بیکاری بهشان تعلق نمیگیرد؛ اما باقی گرفتهاند. حتی صحبتهایی شده بود کسانی که بیمه نبودهاند اما در پلاسکو کار میکردند هم میتوانند حداقل 6-5 ماه حقوق میگیرند, اما این اتفاق نیفتاد. حتی حقوق دی ماه را تا آنجا که می دانم پرداخت نکردهاند.
در صورتی که گفته بودند این کار را میکنند.» از کاسب دیگر پلاسکو درباره وام 300 میلیون تومانی سؤال کردیم پاسخ داد: «این وام به کسانی تعلق میگیرد که در مجتمع نور مستقر شده باشند؛ اما این وام اصلاً به درد ما ورشکستهها نمیخورد. یک سال تنفس بسیار کم است. حداقل باید دو سال تنفس بدهند. کاسبی که سرپاست هم وقتی وام 300 میلیون تومانی میگیرد و حدود 400 میلیون تومان باید پس بدهد آنهم ماهی 16-15 میلیون تومان نمیتواند این مبلغ را پرداخت کند. چه برسد به یک کاسب ورشکسته...»
روغن ریخته را نذر امامزاده میکنند؟
آنطور که اکثر کسبه واقع در مجتمع تجاری نور گفتند بیشتر آنها مالیات سال 94 را پرداخت کردهاند. این در حالی است که در وعدههای دولت خبر از بخشودگی مالیات سال 94 آمده بود. یکی از کاسبان در این زمینه میگوید: «کسبه پلاسکو قبلاً مالیات سال 94 را پرداخته کردهاند. روغن ریخته را نذر امامزاده میکنند؟ فارغ از این فاجعه رخ داده برای کسبه پلاسکو به گفته رئیس اتحادیه و کسانی که دست اندرکارند سال 94 بدترین سال کاسبی بوده. قبل از این اتفاق تمام زندگیمان را از دست داده بودیم. سال 95 هم خوب کار نکردیم و پلاسکو با ریزشی که برایش اتفاق افتاد تیر خلاص را به همهمان زد.
تا قبل از این حادثه صحبت بر این بود تا جلسهای برگزار شود و مسوولان دارایی تجدید نظری در تعرفههای مالیات کسبه در سال 95 کنند. سال 95 هم در خرداد ماه سال 96 مشخص میشود که چه کار میخواهند کنند و فعلاً خبری از بخشودگی نیست.» مغازه دار دیگر پلاسکو درباره مالیات گفت:« ما بدهی مالیاتی نداشتیم. تا برج 10 از ما چک گرفته بودند که همه پاس شده. البته یکسری اشخاص بودند بدهی مالیات داشتند که بعید می دانم آنها را هم بخشیده باشند. باید ارزش افزوده را میبخشیدند که این کار را نکردند.»
15 سال مجتمع نور رنگ آدم به خودش ندیده بود
یکی از کسبه پلاسکو که 27 سال سابقه کار کردن در آن برج 15 طبقه را داشت با اعتراض به پاخور نبودن این مجتمع گفت: «پاساژ نور یک پاساژ مرده بود و به گفته خود کسبه نور، 15 سال میشود که طبقات این مجتمع رنگ آدم به خودش ندیده بود. بنیاد مستضعفان تا برج 2 این مغازهها را اجاره کرده؛ اما باید امتیاز بیشتری میگرفت. کاسبان مجتمع نور خوشحال هستند که کاسبان پلاسکو به اینجا آمدهاند. به هر حال 600 برند اینجا میآیند. کاسبان قدیمی، موفق و کارکشته. ضعیفترین کاسب پلاسکو از قویترین کاسب این مجتمع قویتر است. باید امتیاز به ما بدهند وقتی میخواهیم اینجا را آباد کنیم؛ اما وضعیت را دیگر خودتان شاهد هستید.»
حکایت کسی که میخواست با یک کاسه ماست دریا را دوغ کند
به گفته کاسب دیگر فعلاً به حرفی عمل نشده: «پلیس امنیت یک بار ما را خواست و از ما درباره جای مغازه، تعداد کارگر، میزان اجناس و... پرسید. در انتها گفت شورای حل اختلاف برویم و کل چکها را مفقودی اعلام کنیم تا منع قانونی شویم. چون چکها یکی یکی دارد برگشت میخورد. حالا می گویند یک قانون جدید آمده که میتوانند جلب ما را بگیرند.... اصلاً معلوم نیست چه خبر است؟!» او درباره پرداخت بیمه بیکاری گفت: «من کارفرما بودم و کارفرما را بیمه نمیکنند. گفتند کارفرمایانی که خودشان را بیمه کردهاند هم میتوانند بیمه بیکاری بگیرند. رفتیم بیمه بیکاری بگیریم که گفتند این بیمه بیکاری به شما تعلق نمیگیرد. حکایت ما در حال حاضر حکایت آن بنده خدایی است که میخواست با یک کاسه ماست آب دریا را دوغ کند. وقتی به او گفتند نمیشود یا یک کاسه ماست دریا را دوغ کرد؛ گفت اگر بشود چه میشود...»
از فروش روزی 10 میلیون تومان به فروش روزی سه پیراهن
41 سال در پلاسکو کاسبی کرده و شبهای عید بیش از 10 میلیون تومان هم فروش داشته؛ اما در روزهایی که به مجتمع نور آمده عایدش جز مگس پرانی چیز دیگری نبود: «تا به حال از تمام وعدههایی که دادهاند فقط این مغازهها به واقعیت پیوسته. هر جا رفتیم گفتند بروید حالا خبرتان میکنیم. مالیاتی که می گویند بخشیدهاند سال 94 را تا برج 9 قسط بندی کرده بودند که آنها را تسویه کردهایم. اصلاً نمیگویند آخر تکلیف چکهای داخل صندوق که خاکستر شدند چه میشود؟ هنوز هیچ کاری نکردهاند.
در پلاسکو این روزها 10 تا 15 میلیون تومان نقد فروشی داشتم آن هم بدون عمده فروشی و چک فروشی. اینجا از دیروز تا الان 3 تا پیراهن فروختهام....» با هر یک از مالباختگان پلاسکو که سر صحبت را باز میکنیم هیچ یک از شرایطشان راضی نیستند و شب و روزشان و فکر و خیالشان این است که چطور میتوانند به روزهای پر رونق پلاسکو برگردند. آن هم در شرایطی که هیچ امیدی به مجتمع نور ندارند. ساختمانی که میدانند هیچ وقت مانند پلاسکوی از دست رفتهشان نخواهدشد./1325//102/خ