ایرانهراسی یا ایمانهراسی؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی سپری شد و امروز در اواخر دهه چهارم آن که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «دهه پیشرفت و عدالت» است، قرار داریم. آنچه در این سالها دیدیم و شنیدیم آن بود که پدیده انقلاب اسلامی و تأسیس نظام ولایی، زلزلهای در افکار و اندیشهها پدید آورد و معادلات جهانی و بینالمللی را از هم پاشید و تحلیلگران کارکشته را به تحیر و سردرگمی واداشت.
دشمنان هر روز با شگردها و ادبیات ویژهای این نهضت و انقلاب را نشانه گرفتند؛ روزی با ترور فیزیکی و شهادت استوانههای انقلاب مانند شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، شهید رجایی و صدها شهید نامدار و گمنام دیگر، زمانی با ترور شخصیتی و جنگ روانی و شایعهپراکنی و زیر سؤال بردن خدمتگزاران نظام و یاران انقلاب و مردم.
از این دو شیوه نتیجهای نگرفتند و شاهد حرکت سریعالسیر انقلاب به رهبری امام راحل بودند و احساس کردند که بالندگی و رشد این نهضت و قیام ممکن است به بیداری و قیام دیگر ملتهای مسلمان و مستضعف نیز کشیده شود.
ازاینرو راه سوم که همان تهدید و تجاوز نظامی بود را برگزیدند و هشت سال با تمام وجود و امکانات مدرن در برابر اراده مردم و نظام دینی آنان ایستادند، از آن هم طرفی نبستند.
چشم به راه روزی بودند که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران از جهان رخت بربندد تا آنان در این خلأ به آرزوهای شیطانی خود برسند و به پندار واهی خود یعنی استحاله نظام و انحراف آن به سمتوسوی ارزشهای غربی، دست یازند، این خواب هم تعبیری نداشت و با انتخاب شایسته و بهجا و بهموقع خبرگان امت، امام و جلودار کاروان و ناخدای کشتی طوفانزده انقلاب، بهسرعت تعیین و نقشههای پنهانی و آشکار دشمنان انقلاب اسلامی و نظام ولایی نقش بر آب شد.
پس از امام
دوران پس از امام برای همه دلسوزان و شیفتگان اسلام و انقلاب در هالهای از ابهام بود، دلهرهها، نگرانیها و خلأ فقدان امام برای مردم معماگونه مینمود. میدانستند که این نهضت صاحب دارد و دست غیبی او را هدایت میکند و به پیش میبرد؛ اما در مصداق جایگزینی امام متحیر بودند و نگران، هنوز بدن مطهر امام خمینی (ره) به خاک سپرده نشده بود که این نگرانی به یک دنیا امید و نشاط تبدیل شد.
فرزند شایسته و یار باوفا و آزمون داده و سربلند از آزمایشها برآمده، رهبری امت را عهدهدار شد و بار دیگر اقتدار نظام و بنیههای معنوی آن دشمنان را مأیوس کرد و آنها را در برابر عملی انجام شده و غیرقابلپیشبینی قرار داد.
از آن زمان تا امروز بیش از بیست سال میگذرد، رهبریهای داهیانه و مدیریتهای مدبرانه حکیم فرزانه حضرت آیتالله خامنهای، همه توطئهها و ترفندهای آشکار و پنهان استکبار جهانی را برملا و نقش بر آب ساخت.
آن بزرگوار پیش و بیش از همه تهاجم فرهنگی تا شبیخون فرهنگی و از شبیخون تا غارت فرهنگی و از آن بالاتر ناتوی فرهنگی را در تمام مراحل آن شناسایی و معرفی کرده و هشدارهای لازم را داده و نحوه مقابله با آنها را گوشزد و سحر و جادوی رسانهای و نرمافزاری آنها را باطل و یا کند کرده است.
پروژه ایران هراسی
در این مقطع، دنیای استکبار با ابزار رسانهای مدرن و گسترده خود موضوع «ایران هراسی» را در دستور کار خود قرار داده است تا به این وسیله جلوی حرکتهای علمی، سیاسی و فرهنگی نظام ولایی و الهی را گرفته و یا آن را کند و کمتحرک سازد.
یک روز دسترسی دانشمندان ایرانی به انرژی هستهای را تهدید به شمار میآورند، یک روز پیشرفتهای موشکی ایران را تهدید میدانند و اینگونه هر روز با بهانههای واهی و تبعیضآمیز در مسیر پیشرفت و بالندگی ملت ایران سنگاندازی و کارشکنی میکنند و با شبکههای گسترده تبلیغاتی و امپراتور رسانهای خود، این موضوع را نشانه گرفتهاند که ایران با تولید علم و با دسترسی به فناوری هستهای برای جهان بهویژه همسایگان، خطرناک و خطرساز است.
ایمان هراسی و ولایت هراسی
به نظر میرسد آنچه دنیای استکباری را نگران ساخته، دسترسی به انرژی هستهای و مانند آن نیست، موضوع ایران هراسی بهانه و پوششی بیش نیست، این ایران همان ایران قبل از انقلاب است، کشور ایران که تغییری نکرده است تا ترسناک و خوفانگیز باشد، آنچه دشمنان را به تب و تاب انداخته و از چپ و راست و با تمام وجود و با بهکارگیری تمام لشکرهای سواره نظام و پیاده نظام رسانهای آن را مطرح میکنند، ایران هراسی نیست، بلکه موضوع «ایمان هراسی» و «ولایت هراسی» است.
این انقلاب انگشتری را مانند است که «ولایت فقیه» نگین آن است، ارزش انگشتر هم به نگین آن است، در این کشور حادثهای رخ داده که دنیا را به هراس افکنده است و آن این است که در قلب قانون اساسی سازوکاری به نام «ولایت فقیه» پیشبینی و تصویب شده است که قلب تپنده نظام و کلید راهگشای گرههای قانونی و بحرانهای اجتماعی و سیاسی است.
همین گرانگاه وثیق و مطمئن است ایران اسلامی را از فرو غلتیدن در حلقوم دشمنان و مستکبران در امان میدارد و به آزادگان و مستضعفان جهان امید و شهامت میبخشد.
ایران هراسی پوشش شیطانی عوامفریبانه رسانهای است که حتی خواص برخی از کشورها را هم تحت تأثیر قرار داده است؛ اما واقعیت این است که دُرّ گرانبها و گوهر ارزنده ولایت و امامت، در قامت و تجلی امام امت و رهبر معظم انقلاب توانسته است در طول حدود چهار دهه پرفراز و نشیب و بحرانهای هستیسوز و کمرشکن، مردم را در صحنههای سیاسی و اجتماعی حاضر و بصیر نگه دارد، دشمنشناسی را در آنان تقویت و رعب و وحشت در دل و جان استکبار جهانی ایجاد کند.
این خوف و هراس چیزی جز القای رعبی نیست که خدای متعال در قلب و جان دشمنان عنود و «أَلَدُّ الْخِصام» (1) افکندهاست. «وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْب» (2) (القای رعب و وحشت در دل کفار و مشرکین) یکی از سنتهای تبدیل و تحویلناپذیر الهی است که ریشه در جهانبینی و آرمان این ملت و امام آن دارد و این چیزی نیست که بتوان از آن چشمپوشی و یا آن را حذف کرد.
مقام معظم رهبری در این رابطه اینگونه از امام بزرگوار (ره) یاد میکنند: «امروز آرمانها و آرزوهای امام، از هر چیز دیگر زندهتر است، دنیا هم از آنها میترسد ... آنها از شخص امام، به خاطر آن آرمانها میترسند، ما همان راهی را که آن بزرگوار رفت ادامه خواهیم داد؛ زیرا بالاتر و والاتر و شیرینتر و مقدستر و شایستهتر از آرمانهای او سراغ نداریم». (3)
رشد و بالندگی ایمان در ایران و صدور ارزشهای والای دینی و انقلابی به جهان است که دشمنان قسمخورده این نظام را به پروژه «ایران هراسی» کشانده است، باور ژرف و عمیق مردم نسبت به ارزشهای دینی و آرمانهای امام این ملت را آبدیده و ضدضربه ساخته است.
آنها همواره این کلمات امام خویش را در گوش جان خود میشنوند و زمزمه میکنند که آن مرد الهی و شجاع و باصلابت فرمود: «آنهایی که گمان میکردند که با یک تشر، ایرانی را میتوانند چه بکنند، گمان کردند که حالا هم زمان قاجار است، حالا هم زمان پهلوی است که مردم بیدار نبودند، امروز روز بیداری مردم ما است، زمان هوشیاری و شکوفایی ایمان است ... آن وقت مردم ما را خواب کرده بودند، تبلیغات دامنهدار دشمنهای اسلام، مردم را خواب کرده بودند، از هم جدا کرده بودند ... اما امروز ایران بیدار شده است، امروز اسلام در ایران رواج پیدا کرده است، امروز حقیقت ایمان در ایران شکوفایی پیدا کرده است. اینها از برکات ایمان است، غافل نباشید». (4)
این نگاه ایمانی امام به مردم، واقعیتی انکارناپذیر است، مردم ما از آموزههای دینی خود بهخوبی آموختهاند که قدرت اراده خدای متعال و قدرت ایمان و باور مردم بر اراده دنیای استکباری برتر و غالب خواهد بود و این سنت خداست که قرآن مجید فرموده است: «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یضُرُّکمْ کیدُهُمْ شَیئا». (5)؛ اگر صبر و تقوا پیشه کنید، کید و مکر دشمنان به شما آسیبی نمیرساند.
این مردم از مکتب قرآن چنین درس گرفتهاند که: «أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِین». (6)؛ شما برترید اگر ایمان داشتهباشید.
پیشوایان معصوم نیز پیروان خود را به این نکته متوجه ساختهاند که در پرتو ایمان میتوان هم به عزت دنیا دست یافت و هم با اقتدار و هیبت زیست و هراس در دل دشمنان ایجاد کرد و هم به آخرت نیک و همراه با رستگاری امیدوار بود.
امام باقر (ع) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ أَعْطَی الْمُؤْمِنَ ثَلَاثَ خِصَالٍ الْعِزَّ فِی الدُّنْیا وَ فِی دِینِهِ وَ الْفَلَحَ فِی الْآخِرَةِ وَ الْمَهَابَةَ فِی صُدُورِ الْعَالَمِین»؛ خداوند سه ویژگی به مؤمنان عطا کرده است: عزت و سربلندی در دنیا، رستگاری در آخرت و هیبت و رعب و ترس در قلب و در دل ستمکاران. (7)
امروزه با تمام وجود احساس میشود که دشمنان از ایران اسلامی در هراسند و این هراس و رعب معطوف است به اعتقادات راسخ و جهانبینی راستین مردم مسلمان ایران که بر محوریت نظام ولایی به رهبری «ولی فقیه» و انسان شجاع عادل عالم.
دشمنان بهدرستی دریافتهاند که شیرازه اتحاد و علت بقای این کشور بزرگ اسلامی اصل ولایت است؛ ازاینرو در حرکت نرم و مخملین خود، بیشترین چیزی را که مورد هجمه و حمله قرار دادهاند، مسأله ولایت فقیه و رهبری نظام است.
شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، مشت دشمنان نظام و هواداران آنان در داخل را، باز کرد و آنها را رسوا ساخت، آنها از ایران بدون اسلام و ولایت نه تنها خوف و هراسی ندارند بلکه با تمامی امکانات مادی و رسانهای از آن حمایت میکنند.
شعار «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی»، لایه دیگری از توطئه انقلاب مخملین را کنار زد و رسوایی دیگری به بار آورد. چه شده است که بهجای «جمهوری اسلامی» جمهوری ایرانی بر سر زبانهای مخالفان نظام افتاده است؟ آیا اینها نشاندهنده آن نیست که پروژه ایران هراسی دروغی بیش نیست و آنچه واقعیت دارد، ایمان هراسی است؟
آنها ایران با اندیشه خمینی را برنمیتابند، از عکس امام که محبوب دلهای ملت ایران است میهراسند؛ چون این تصویر نماد مردانگی، غیرت دینی، تکلیف محوری، عزتآفرینی، استکبارستیزی و اقتدار همراه با دینداری و پایداری است.
آیا این آیه قرآن را امروز نمیتوان از این زاویه تفسیر کرد که آمادهباش باشید در برابر دشمن، همان دشمنی که از اقتدار برآمده از ایمان شما همواره هراسان بوده و هست و خواهد بود؛ «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یعْلَمُهُم...»؛ برای مقابله با دشمنان هرچه در توان دارید از نیرو و اسبهای ورزیده آماده سازید تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن شناختهشده خویش را بترسانید و دشمنان دیگری غیر از اینها که شما آنها را به علت نفاقشان نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد ... . (8)
سه مورد دشمن را میترساند و میهراساند؛ عِدّه و نیروی انسانی کارآمد و باایمان، عُدّه و ابزار مدرن در دست انسانهای باصلابت و خداباور و روحیه جهادی و بسیجی.
این یعنی توان بهکارگیری عِدّه و عُدّه در راه عزت ایمانی و استقلالی ایرانی و تثبیت جمهوری اسلامی و تقویت نظام ولایی، امید آن که به این سه صلاح و سلاح مجهز و مسلح شویم تا دشمنان را در همه میدانها ناکام بگذاریم./9314/ی704/ب1
هادی رحیمی کوهستان
پینوشتها:
1- سوره «بقره»، آیه 204.
2- سوره «حشر»، آیه 2.
3- حدیث ولایت، مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری، ج 1، ص 33.
4- صحیفه امام، چاپ مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام، ج 20، ص 161.
5- سوره آلعمران، آیه 120.
6- همان، آیه 139.
7- الحیاه، حکیمی، جلد 1، ص 404.
8- سوره انفال، آیه 60.