مؤلفه و جلوههای شهر اسلامی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، با تکیه بر آیات قرآن و روایات معصومین (ع) اوصاف و ملاکهایی برای تعریف و ساخت شهر به معنای شهر مطلوب اسلامی وجود دارد. هر یک از ویژگیهای مطرح شده در متون اسلامی، به عنوان اوصاف شهر مطلوب است؛ که برای خداوند مطلوبیت داشته و برای تحقق آن در طول تاریخ بشر زمینههایی را فراهم نموده است و اسلامی بودن آنها در اینجا نه به معنای تحقق در دوره اسلامی؛ بلکه به معنای مطلوبیت در نزد خداوند است که برای تعالی و تکامل انسان ضرروری است. از این رو همه این اوصاف به عنوان مولفه شهر اسلامی مطرح است.
امنیت
مؤلفههای شهر اسلامی بر اساس متون اسلامی تنظیم شده است. عمدهترین مولفههای قرآنی شهر اسلامی که میتوان از آن صحبت کرد: «امنیت» و «آرامش» شهر است. به لحاظ ساختاری باید همه مؤلفههای مربوط به امنیت در شهر برقرار گردد تا مردم بتوانند در یک فضای اَمن به حیات خود ادامه دهند. به عبارت بهتر، منظور از امنیت، امنیت ساختاری و اجتماعی خواهد بود. در توضیح امنیت میتوان گفت: شهر اسلامی شهری است که امنیت لازم برای اداره ساکنینش را تأمین میکند. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «وخداوند مثال می زند، دهکدهای که آرام و امن بود و روزی آن از هر طرف به فراوانی می رسید[1]»؛ منظور از« آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً» که قرآن بدان توجه کرده، یعنی فضای اطمینان آوری که شهر باید بر آن استوار باشد.
کشاورزی و فراوانی رزق
مؤلفه بعدی فراوانی رزق و زراعت است، به این معنا که در شهر اسلامی باید زراعت و کشاورزی وجود داشته باشد. درحالی که در طراحی ساخت شهرها و توسعه شهری مدنظر مهندسین و معماران شهرساز قرار نمیگیرد. متأسفانه سوء مدیریت باعث شده است، به بهانه نداشتن زمین، فضای زراعت از شهرها حذف شود. در ایران، بلکه در جهان اصولاً مشکلی به نام کمبود زمین وجود ندارد. مشکل اصلی سوء مدیریت در قبال فضای شهری است که در شهرها زراعتی منسجم و تحت برنامههای شهرداریها گنجیده باشد دیده نمیشود.
به نظر میرسد جداسازی شهر از روستا و سپردن کشاورزی به روستائیان، یکی از بزرگترین مفاسدی است که در شهرهای امروزه اتفاق افتاده است. این در حالی است که شهر اسلامی باید از زراعت خوبی بهرهمند بوده و رزق فراوان داشته باشد. علاوه بر این سرانه فضای سبزی هم که در شهرها به جای مسائل کشاورزی و طبیعت شهرها جایگزین شدهاند، از اندازه کافی نسبت استانداردهای بینالمللی برخوردار نیستند. به تعبیر قرآن شهری که در آن زراعت و روییدنی هست، بلد طیب نام دارد. قرآن در اینباره میفرماید: «و زمین پاک به اذن پروردگار گیاهش برمیآید و زمین ناپاک جز اندکی بیفایده نمیرویاند.[2]» شهری که از آن روییدنی نمیروید یا زراعت در آن صورت نمیگیرد بلد طیب اسلامی نیست.
ایمان
مولفه دیگر شهر اسلامی آمِن بودن شهر است. ایمان با امنیت فرق میکند، شهر اسلامی شهری است که ساختار و بستر اجتماعی آن ایمان آور باشد. نمادها و ساختار شهر اسلامی باید کاملاً بیانگر مؤلفههای اسلامی باشد. در حقیقت در شهر اسلامی مظاهر تدین و مظاهر اسلامی باید مشاهده شود. اما متأسفانه امروزه در بسیاری از شهرهای کشور، نمادها و مظاهر فرهنگ یهودی و شیطانپرستی وجود دارد و طراحان به جای ارائه یک طرح اسلامی از الگو و نمادهای غربی استفاده میکنند.
امروزه در شهرهای مختلف شاهد نمادهای مختلف شیطانپرستی، چشم شیطانی، شمعون و برجهای مختلف و هرمهای مختلف هستیم. در حالی که خود میتوانیم نمادها و آرمانهای مختلفی را بر اساس آموزههای اسلامی طراحی کرده و مبتنی بر آن نمادسازی کنیم. چالش شهرسازی در کشور ما این است که فرآیند نمادسازی اسلامی در دانشگاههای ما تدریس نمیشود و طراحان ما بر اساس علوم غربی به نمادسازی و شهرسازی دست میزنند و بر پایه آن طراحی میکنند.
محله محور
از دیگر مولفههای شهر اسلامی؛ محله محور بودن آن است، یعنی محلهها از عناصر تعریف شدهای تشکیل شدهاند. در تقسیمبندی محلهها مساجد مرکزیت دارند، چهل خانه همسایه مسجد حساب میشود و همسایه مسجد اگر نماز واجب خودش را داخل آن مسجد اقامه نکند، در قیامت مسجد از آن همسایه شکایت خواهد کرد، که حق مرا ادا نکرده است.[3] باید دقت نمود که چهل خانه از چهار جهت مسجد به عنوان همسایگی به حساب میآید.در واقع یک حریم معنوی را اسلام برای یک محله تعریف کرده است.
نکته دیگر درباره محلهها اتصال کامل آنها به یکدیگر است. در این وضعیت امنیتی وجود نخواهد داشت. آنچه در متون و مطالعات اسلامی وجود دارد، این است که محلههای قدیمی بنبست بوده و وقتی بن بست باشد همسایهها به طور کامل یکدیگر را میشناسند و اشراف اجتماعی به وجود میآید، ارتباطات کامل را صورتدهی میکند. از دیگر کارکردهایی که محلهها بهوجود میآورد، فضاهایی برای بازی بچهها شکل میدهد و محل تربیت مناسبی برای بچهها و ارتباط اسلامی وجود دارد.
نکته دیگری که به طور کلی درباره محلهها باید گفت، کارکردهای و اجزای مختلف محله مانند؛ مسجد، حمام، تیمچه بازار، گذر و خانهها که حتی ارتباطات خانهها هم تعریف شده است. از نکاتی که باید رعایت گردد این است که نباید به یکدیگر اشراف داشته باشند و پنجرههایشان رو به هم باشد
وسعت و بزرگی خانه
وسعت و گسترده بودن مسکن از دیگر مولفههای مهم شهر اسلامی است، پیامبر(ص) در این زمینه میفرمایند: که از خوشبختی انسان سه چیز است: یکی از آنها «اسکان الواسعه» یعنی خانه وسیع است. [4] در جامعه اسلامی ما، مشکل کمبود زمین وجود ندارد، بلکه مشکل مدیریت وجود دارد. در بسیاری از موارد مسکن مهر و توسعه شهر و شهرکهای جدید الاحداث را فشرده بنا کردهاند. درحالی که شهرها فضاهای گسترده و زیر ساختهای طبیعی خوبی دارند و میتوانیم با مدیریت صحیح تمامی زیرساختهای شهری را در آنها ایجاد کنیم.
به عنوان مثال با وجود فضاهای بسیار گستردهای که دولت در اختیار دارد و زمین هم جزء اراضی عمومی و ملی است که دولت بابت آن پولی نمیدهد، چرا خانههای قوطی کبریتی ساخته شده است؟ زمانی که افراد به این آپارتمانها بیایند روحشان میمیرد و فضای شادابی و امکانات تفریح و بازی بچهها نیز در درون خانه از بین میرود. مسکن وسیع شامل حیاط و فضاهای داخلی بزرگ است که افراد بتوانند در فضاهای داخلی خانه خود را مدیریت کنند. به لحاظ ساختاری میتوانند مدیریت اتاقها و فضاها را داشته باشند.
اما امروزه وقتی درب اتاق خواب باز میشود تمام اتاق خواب در معرض دید مهمانها است. همین مسأله درباره اتاق بچهها و آشپزخانه و سرویس بهداشتی داخل فضای خانه وجود دارد که با وسعت کافی این معضلات حل میشود.
از دیگر ویژگی و مولفهها این است که در ساختمانها امکان رؤیت آسمان وجود داشته باشد؛ معمولاً خانههای امروزه را به نوعی طراحی میکنند و آپارتماننشینی را ترویج میدهیم که مردم از رؤیت آسمان محروم میشوند، عملکردهای خانه اسلامی در قدیم به نحوی بوده است که این امکان را در همه عناصر و فضاهای اسلامی تا حد امکان فراهم میکرده است و این از ابعاد آرامش است.
بحث دیگری که بسیار مهم است تفکیک فضاهای داخلی از همدیگر است، فضاهای داخلی امروزه تداخل دارد در حالی که فضاهای خانه اسلامی تفکیک فضاها و تفکیک عملکردی است. این تفکیک اتاقهای خواب، اتاق بچهها از والدین، اتاق خواب از سرویسهای بهداشتی، سرویسهای بهداشتی از فضای پذیرایی، پذیرایی از آشپزخانه، اینها جنبههای بهداشتی و امنیت روانی دارد..
از نظر اصول اسلامی ارتفاع فضاهای داخلی، تزئینات، و اختصاص دادن محلهای ویژه برای محل نمایش و نماز نیز نوعی تفکیک کارکردی و عملکردی است. در منازل امروزی اصلا جایی به نام محل عبادت و نیایش نیست.
جلوههای شهر اسلامی
اولین بحث درباره مَنظَر و جلوه شهر اسلامی این است که آیا در متون دینی بدان اشاره شده است یا خیر؟ با تحقیقات انجام شده در منابع فقهی، آیات و در روایات معصومین (ع) با مؤلفههایی که گویای منظر هستند مطالبی مطرح شده است؛ مطالبی مانند رنگبندی منظر شهری، حجم، ارتفاع، پرسپکتیو، تداخل و ارتباط بناهای از زیر مجموعههای منظر شهر اسلامی به شمار میآیند.
رنگپردازی
بر این اساس در بحث منظر شهر اسلامی اول باید به رنگ پردازی پرداخت؛ و رنگهایی مانند سبز، آبی و زرد از رنگهای شاد به حساب میآید و روایات تأکید بسیاری بر آنها دارند. صحبت از خاصیت رنگها یک بحث روانشناختی و علمی است که باید درمورد آن تحقیقات سیعی صورت گیرد، البته کارهایی در کشورهای غربی صورت گرفته اما برای ما ملاک نیستند، بلکه ملاک این است که در ساختار شهری اسلام و در چهارچوب آن، پس از استفاده رنگها و ایجاد مطالعات میدانی دیده شود که رنگها دارای چه خواص و کارکردهایی دارند.
پرسپکتیو
مسأله بعدی حجم منظره یا پرسپکتیو شهری است. آن چیزی که امروزه در برخی شهرها اجرا میشود، یکسانسازی ارتفاع ساختمانها و یکسانسازی نماهای ساختمانها، در مسیر حجم منظره شهری قرار میگیرند، ولی مهم این است که در منظر شهر اسلامی خط آسمان خط تعالی بخش باشد، در معماری و طراحی شهری بحثی تحت عنوان خط آسمان وجود دارد. یعنی زمانی که شخص به آسمان و زمین مینگرد، بین بلندترین ارتفاع بناها و آسمان بتواند خطی را ترسیم کند که نامش خط آسمان است. در معماری اسلامی حجیمترین نماها که به چشم میآید باید به نمادهای اسلامی اختصاص داشته باشد مانند: گنبد و گلدسته مساجد، امامزادهها، بقاع متبرکه و... . باید دقت نمود، خط آسمان شهری که حجم عملکردها و تناسب شهری را به خود اختصاص میدهد باید متعالی و تعالی بخش باشد و ساختمانها در این حجم از آشفتگی برخوردار نباشند.
در شهرسازی و بازسازی بافت فرسوده شهرهایمان دچار آشفتگیهای فراوان منظری شدهایم و بدون رعایت اصول منظر بازسازی انجام میگیرد. باید جلوی این آفات و مفسدههای ساخت و ساز گرفته شود و طرحهایی برای آن تدوین شود.
ارتباطات بنائی
مسأله بعدی در تعالی شهری و معماری مناطق مسکونی ارتباطات بنایی است. ارتباطات میان بناهای ساختمانی باید از الگوی خاصی پیروی کنند. از چالشهای موجود در جامعه حذف این الگوی ارتباطی در گذر زمان است. به عنوان مثال در گذشته حریم ساختمانها رعایت میشده است و هر خانهای نسبت به خانه دیگر حریمهای مخصوصی داشته است. همین نکته نسبت به راهها نیز وجود داشته و حتی برای عابر پیاده نیز حریم طراحی میشد. اما در حال حاضر مسجد دیوار به دیوار منازل است. در معماری اسلامی مسجد از حریم خود برخوردار بوده و هیچگونه ساختمان و بنایی در این مکان نباید ساخته شود. علامه حلی (ره) در کتاب «منتهیالمصلحة فی مذهب الامامیه»[5] متناسب با این مسأله عباراتی دارد. ایشان حدود 10-15 صفحه درباره چگونگی ارتفاع منازل و ساختمان شهری سخن گفته است. به عنوان مثال اگر در شهری مسیحی، یهودی، زرتشتی، ارامنه و فرقههای مختلفی از اهل کتاب زندگی میکنند، خانههای آنها با خانههای مسلمین از چه نوع ارتباطی باید برخوردار باشد؟ معابدشان با معابد و مساجد اسلامی چگونه باید باشد؟ همچنین ساختمانهای دولتی و فضای دادگستری در یک شهر چگونه باید تعبیه گردد؟
از دیگر چالشهایی که امروزه جامعه را گرفتار خود کرده است، نماها و مناظر مختلفی است که از مساجد مشاهده میکنیم. در برخی موارد مساجدی دیده میشود که بیشتر شبیه کلیسا است و منظر اسلامی در آن رعایت نشده است. مساجد و ساختمانهای اسلامی در کوچه پس کوچههای شهرهای موجود گم و گور شدهاند. در واقع در پس منظر شهری هیچگونه نمود و نمادی ندارند. برخی برای حل این معضل، میخواهند با ایجاد گلدستههای بلند، این مناظر را بازآفرینی کنند، اما این دیدگاه اشتباه است. بلکه باید ساختار شهر و منظر ساختار شهری بازسازی شده و این مباحث با مولفههای شهر اسلامی تلفیق گردد./۸۸۲/ت۳۰۳/س
نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین رحیم قربانی محقق و پژوهشگر و مدیر مؤسسه میراث شیعه
۱. « وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ » «نحل، 112»
. « وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدًا» (اعراف، 58)۲
۳. بحارالانوار، ج 83، ص 348
۴. الخصال، ج1، ص 183
۵. این کتاب توسط علامه حلی به درخواست سلطان محمد خدابنده پادشاه ایلخانی نوشته شده است، برای ساختن شهری اسلامی