۰۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۲
کد خبر: ۵۵۱۹۵۱
آیت الله غروی:

زمینه بازگشت علما به استان ها فراهم شود/ روحانیت نمی تواند خود را جدای از انقلاب بداند

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تداوم انقلاب اسلامی را در گرو نقش آفرینی حوزه های علمیه دانست و گفت: شرایطی فراهم شود که علما به شهرهای خود بازگردند.
آیت الله غروی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، برگزاری اجلاسیه علمای بلاد در تبریز فرصتی بود تا گفت وگویی با علما و فضلای برجسته حوزه های علمیه کشور داشته باشیم، در دومین بخش از سلسله گفت‌وگوهای صورت گرفته، سخنان آیت‌الله غروی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را می خوانیم.

با عنایت به اینکه گفتمان انقلاب اسلامی یکی از مهمترین خطوط بنیادین حوزههای علمیه است، نقش روحانیت و علما در حراست و صیانت از این اصل بنیادین چیست؟

بسمالله الرحمن الرحیم.

حقیقت این است که انقلاب اسلامی از درون حوزه با محوریت روحانیت و مرجعیت که در رأس مرجعیت، حضرت امام بودند  به پا خواسته است که نقش ایشان قابل مقایسه با دیگر آقایان نیست و این هم مبتنی هست بر بینشهای دینی و اسلامی ما. چرا که اصولا یکی از ابعادی که در اسلام هست مسئله ولایت و مسئلهی حکومت است. طبیعتا در اعصار گذشته این برای فقها میسور نشده، در عصر ما شرایط به گونهی دیگری رقم خورد و شرایط فراهم آمد و حضرت امام توانست از ظرفیتها خوب استفاده کند و خودشان یک شخصیت ویژهای بودند که توانستند این حرکت و جریان را ادامه بدهند تا به پیروزی انقلاب برسد. اصولا گفتمان انقلاب اسلامی اگر بخواهد با همان خصوصیات و با همان اهداف ادامه پیدا بکند، آن کسانی که مؤسس این انقلاب بودند که روحانیت بود باید آن را حفظ بکنند و بتواند منتقل بکنند. در نتیجه ‌‌اولاً روحانیت و علما باید در صحنه باشند و در جریان مسائل باشند و بتوانند از این درختی که نسبتا تا حدی تنومند شده که در آغاز انقلاب به صورت یک نهال بود حراست کنند. یعنی در واقع آن کسانی که از مؤسسین بودند در صحنه باشند والا جریان انقلاب با آن خصوصیت اسلامیت و در مسئلهی ولایت آن احیانا میتواند مورد تهدید و خطر قرار بگیرد در نتیجه هم باید حضرات در صحنه باشند. این طور نباشد که خودشان را خارج صحنه بدانند و هم در جریان مسائل سیاسی باشند بدون اینکه خدای ناکرده سیاستزده بشوند. باید شرایط را رصد کنند و تلاششان را انجام دهند.

از دیدگاه حضرتعالی حوزههای علمیه چگونه میتواند در عرصه سیاسی علمی فرهنگی و اجتماعی حضور مؤثر و فعالتری داشته باشد؟

حضور مؤثر و فعال آن موقعی میتواند تأثیر داشته باشد که اولاً ما بینشهای لازم را داشته باشیم. شرایط و ظروف واقعیتها را بتوانیم درک کنیم آنکه وظیفهاست در این رابطه باید انجام بدهیم یعنی اگر ما بخواهیم حضور مؤثر و فعالی داشته باشیم این لازمهاش این است که اولا شرایط سیاسی و شرایط فرهنگی اجتماعی کشور را بدانیم، خودمان هم از معلومات لازم متناسب با روز اطلاع داشته باشیم و بعدش هم با روشهای صحیح و واقعگرایانه در این عرصهها ورود پیدا کنیم تا بتوانیم تأثیرگذاری داشته باشیم، یعنی در واقع با یک چشم باید آن اهداف و سیاستهای خودمان را در این عرصهها، با آنکه اسلام میگوید ملاحظه کنیم و از طرف دیگر واقعیتهای خارجی را مورد مطالعه و توجه قرار بدهیم. آنکه متناسب با شرایط هست با حفظ آن ارزشها و با حفظ آن سیاستهای کلی که مربوط به نظام انقلاب اسلامی است متناسب با شرایط روز عمل کنیم که طبیعتا اگر این کار را انجام دهیم میتوانیم مؤثر و فعال باشیم و میتوانیم نقش خودمان را داشته باشیم. یعنی از طرفی نظر معطوف باشد به آن ارزشهای متعالی و سیاستهای کلی که باید بر ما حاکم باشد، آن اهداف کلی که باید با آن راهبردها را در نظر داشته باشیم و به واقعیتهای خارجی هم توجه داشته باشیم و شرایط روز را هم درک کنیم و در نتیجه بتوانیم متناسب با این چند جنبهای که به آنها اشاره کردم حضور پیدا کنیم. در عرصههای مختلف، به دور از اینکه به دنبال مقام باشیم، به دنبال موقعیتهای شخصی خودمان باشیم یا احیانا به دنبال موقعیتهای گروهی یا صنفی باشیم و امثال و ذلک، اگر واقعا بخواهیم تأثیرگذار باشیم و بتوانیم نقش خودمان را بخوبی ایفا کنیم باید دیگران صداقت و صفا را در ما ببینند به عبارت دیگر این چنین نباشد که مسئلهی من باشد، مسئلهی ما باشد، مسئلهی موقعیت من باشد، مسئلهی منافع من باشد از این حرفها نباشد اگر اینمیتواند مؤثر باشد و مردم هم از روحانیت در مواردی که احیانا لزومی داشته باشد چنین تبعیت میکنند.

با توجه برگزاری اجلاسیه منطقه ای جامعه مدرسین با حضور علمای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی و اردبیل در تبریز، نظر حضرتعالی در مورد مهمترین چالشها و آسیبهای روحانیت در حوزههای این مناطق چیست و چه راهکاری در این رابطه ارائه میفرمایید.

اولا اینکه مهمترین چالشها و آسیبها آن هم در این مناطق احتیاج به این دارد که واقعا یک کار علمی بایستهای انجام بگیرد، اینکه ما بتوانیم به طور علمی به این پاسخ بدهیم کمی دشوار است، بله چیزی که اجمالا میتوانیم روی آن تکیه کنیم در این استانها احیانا یک خطراتی ممکن است آنها را تهدید کنند، چه خطرات سیاسی، چه خطرات اجتماعی و چه خطرات مذهبی. بالاخره در استانبخصوص آذربایجان غربی ما یک شرایط و یک وضعیت خاصی را داریم و میطلبد که با حفظ دستآوردهای انقلاب و اسلام و مسئلهی حق شیعی و تشیع ما در این رابطه سرمایهگذاری لازم را انجام دهیم یعنی نیاز به فکر و اندیشه دارد خصوصا در بعضیاز جاها که هممرز هست با کشورهای دیگر و مشکلاتی هم قبلا داشتند طبیعتا هم ما چالشهای سیاسی داریم و هم چالشهای اجتماعی و هم چالشهای قومی و مذهبی داریم.

حوزه های علمیه استان ها تقویت شوند

از طرفی هم مهم است که مثل گذشته علمای تأثیرگذار در این استانها داشته باشیم. افرادی که تأثیرات بالایی دارند در بسیاری از استانها تقلیل پیدا کرده و کم شده؛ در این استانها هم به همین صورت. طبیعتا باید ظروفی و شرایطی را فراهم آورد که بتوانیم فضلایی که از استانها هستند اینها دوباره بعد از اینکه تحصیلات شان را انجام دادند به استانها برگردند، میتوانند نقش خودشان را ایفا بکنند اگر نقش خودشان را به طور کامل ایفا بکنند و حضور خوبی داشته باشند میتوانند بسیاری از آن چالشها را برطرف کنند و در شرایطی که ما در آن هستیم، شرایطی که تمام دشمنان ما از طریق مرزها چه زمینی و چه مرزهای هوایی و چه فرهنگی هم منطقه را ناامن کردهاند و عقاید ما را هدف قرار دادهاند باید خودشان را بیشتر آماده کنند، بیشتر در این مناطق حضور پیدا کنند و این هم میتواند راهکارهایی داشته باشد برای اینکه یک چنین چیزی تحقق پیدا کند آن طور نباشد ما صرفا بسنده بکنیم به بزرگوارانی که در آن منطقه هستند بلکه کمبودها را بتوانیم از حوزهها توسط افراد تحصیلکرده پر کنیم و نقش مساجد، نقش پررنگتری داشته باشد و همچنین نقش حضور روحانیت، روحانیتی که از بینش و آگاهی خوبی برخوردار باشد بیشتر بشود تا بتوانیم جلوی این چالشهای فرهنگی سیاسی و مذهبی و اجتماعی را در واقع بگیرد و یکی از راهکارهایش تقویت حوزههای این سه استان است و بحمدلله حوزههای خوبی در این استانها داریم باید بتوانیم آنها را تقویت کنیم این میتواند انشاءالله نقش خوبی داشته باشد و اینکه روحانیونی که از بینش بالایی برخوردار هستند بهتر حضور پیدا کنند و این خلاءها را تا اندازهای پر کنند و نقش اصلی خودشان را در استانها اجرا کنند. بالاخره حضور افاضل حوزه در این استانها میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد و یک سری چالشها را برطرف کنند.

تبریز در مقطعی 50 مجتهد مسلم داشت

نظرم این است که ما یک مقداری باید برگردیم به بعضی از روشهایی که در گذشته متعارف بوده، آن روشها را دنبال کنیم. حقیقت اینکه گاهی در گذشته این جور بوده که برای یک مسجدی، برای یک منطقهای، برای یک بخشی و یا گاهی اوقات برای برخی از مساجد بزرگ شهری میآمدند خدمت امام و طومار مینوشتند تقاضا میکردند و امکانات هم فراهم میکردند در نتیجه یک عده از افاضل برای مناطق مختلف کشور و شهرها و شهرستانها و مراکز استانها فرستاده میشد، این به نظر من باید زنده بشود، بارها من این را تأکید کردم حقیقت این است که این مسئله باید فراهم بشود. صرف اینکه بگوییم آقا جان شما بیایید بروید آنجا و ما هم از شما حمایت میکنیم این کافی نیست! راه دارد، راههایی دارد که راحتتر میشود این کار را انجام داد، ما اگر سبقهی حضور برخی از افاضل را در شهرها فراهم بیاوریم و بعد تعقیب بکنیم به یک عده از مؤمنان، به یک عده از مردم که شما چیزی بنویسید و از آنها بخواهیم که شرایط آنها را در خود استانها و مراکز استانها فراهم بیاورند به اینها کمک بدهیم، طبیعتا از مراجع خواسته شود یا مثلا از مقام معظم رهبری خواسته شود، بالاخره مراجع وقتی که تقاضا بکنند، درخواست بکنند از یک استاد حوزه، افاضلی که ما در حوزه داریم مربوط به آن استانها هستند طبعا اینها میروند. اما اگر بخواهیم همین طوری برویم غیر واقعی هست، واقعبینانه نیست.

لذا من از قبل هم بارها عرض کردم که اصولا یکی از کارهایی که باید در این شهرها انجام بگیرد در استانها انجام بگیرد، جمعی باشند مقبول دیگران، اینها با یک خلوصی بدون خط و خطبازی با توجه به این چارچوبهایی که باید روی آنها تأکید داشته باشند رصد بکنند که این شهر چند تا مسجد دارد، بعد نیازش چیست، در چه سطحی هست و چگونه هست، حتی چه تعداد مبلغ میخواهد، اینها طبیعتا ورود پیدا کنند و زمینههایی را فراهم کنند که از افاضل دعوت بشود که خود حوزه هم یک بخشی داشته باشد و در این رابطه یک مقداری فعالتر عمل کنند که برخی از این افراد توسط مراجع اعزام بشوند برخی میشود شورا و مدیریت اعزام کنند، اینها متناسب با خودشان، با سطح و سطوحی که حضرات دارند، اما برنامهریزی شده و حساب شده و حمایت شده باشد.

من اعتقاد دارم که شدنی است ولی این رها شده، اینکه من عرض میکنم رها شده به حق میگویم، تهران خودمان را میگویم که الان یک مقدار از بزرگان خالی شده، در حالی که میشد بعد از انقلاب یک فکری کرد، این انجام نگرفته است. در تبریز یکی از بزرگان نقل میکرد نه اینکه این قضیه برای صد سال قبل باشد بلکه مال پنجاه، شصت سال قبل است، در یک مجلسی که با هم حساب کردیم مثلا دیدیم 50 مجتهد مسلم در تبریز است خیلی مهم است با آن شرایط.

پیشنهاد تشکیل شورای علمای استان برای ایفای وظیفه تسهیل گری در امور تبلیغی

من یک موقعی پیشنهاد کردم که یک شوراهای علمایی و محدود، آنهایی که تأثیرگذار هستند در شهرها و استانها، آنها دعوت بشوند در یک چارچوب حسابشده در واقع کارشان را شروع کنند و مثل جامعه مدرسین هم به نحوی از اینها حمایت کند و همان موقع یک تعبیری میکردم که بعضی از آقایان یک مقداری لبخند به صورتشان بود، نقش مامایی داشته باشد دخالت نکند، کاری کند که آنها را فعال کنند که اینها کارشان را انجام بدهند، بعضی جاهایی که قطع متیقن میشود، اگر شروع بکنیم و کمکم در جریان کار چه بسا تأثیرات بیشتری پیدا کنیم، اگر خطاهایی داریم کمکم تصحیح کنیم، تا این کار تحقق پیدا کند، به نظر من این شدنی است.

اگر بخش معاونت روحانیت متصدی این کار شود به نظرم خوب است، آن هم سطوح مختلف، متناسب با هر منطقه و نیاز هر منطقه، تازه در همین سطوح هم کفایت نمیکند ما یکی از چیزهایی که واقعا در خود استانها به آن نیاز داریم این است که در این زمینه ببینیم علمای این شهر و استان چه کسانی هستند و در چه سطحی هستند و چه موقع آمدند. چه بسا میشود یک برنامههایی برای این حضرات گذاشت، اردوهای متناسب با شأن و شؤون اینها برای این بزرگواران گذاشت، چه بسا زمینههایی فراهم بشود برای اینکه اینها معلومات حوزویشان یک مقدار ارتقاء پیدا کند، خود ما به گونهای رها کردیم مگر اینکه اینها به نحوی با ما ارتباط برقرار کنند. لذا من اعتقادم این است که این ارتباطات هر چه بیشتر باشد و هر چه کاریتر باشد خوب است یک عده از افاضل را میخواهیم که اینها بنمایههای حوزه هستند که باید بمانند اما کسانی هستند که اینها اگر در شهرستانها باشند و در مراکز استانها باشند مفیدتر خواهند بود با اینکه کرسی تدریس دارند ولی با دیگران متفاوت هستند، این طور نیست که تدریس وسیع و گسترده داشته باشند، اینها مناسب است بروند به طرف شهرستانو جاهای خودشان و یا بزرگان و بالاتر، ما کسانی را داشتیم که بحمدلله در حد مرجعیت هستند و اینها به برخی از استانها رفتند و توانستند نقش خوبی را ایفا کنند.

یک وقت مقام معظم رهبری این مسئله را مطرح میکردند میگفتند در این سطوح اگر هر جا باشد من حاضرم همه جور حمایتی داشته باشم مثل آنچه که در اصفهان اتفاق افتاد، به هر صورت باید در این رابطه تلاش کرد. جامعه مدرسین اینها را از درون خودشان فعال کند و در یک چارچوبی، یک برنامهو یک طرحی اینها را انجام بدهند و سعی نکند خودشان آن دخالت محتوایی داشته باشد. من اعتقادم این است که قائم باید به خود آنها باشند، نمیخواهیم بگوییم یک تشکیلات گسترده، زمینه ایجاد بکند از مراجع بخواهند در بعضی از جاها، خودشان اقدام بکنند و زمینهاش را فراهم کنند، در برخی از سطوح از شورا بخواهند، از مدیریت بخواهند متناسب با سطوح این حضرات زمینه را فراهم کنند. این شدنی است و بعدش هم یک قسمت آن مربوط به خود مدیریت حوزه میشود، و یک بخشی هم مربوط به روحانیونی که در استانها هستند، طوری نباشد که این روحانیون بی ارتباط با هم باشند و زمینههایی برای رشد علمی و بصیرتی اینها فراهم نشود بلکه زمینههای مختلفی فراهم شود برای اینکه همواره به قول خودمان به روز باشند بیش از اینکه در گذشته بوده است.

از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزاریم.

بنده هم از شما تشکر می کنم/۹۳۵/ت۳۰۰/ج

 
ارسال نظرات