۱۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۲
کد خبر: ۶۱۵۴۵۴
یادداشت؛

نفوذ مجتهد ملکم‌خانی در بیت آخوند خراسانی

نفوذ مجتهد ملکم‌خانی در بیت آخوند خراسانی
نفوذ خرقانی آنقدر گسترده بوده که به خودش اجازه می‎داد از سوی آخوند خراسانی نامه‌نگاری کرده و حتّی جعلياتی همچون مرتد بودن مرحوم شيخ فضل‌الله نوری را از قول آخوند پخش کند.

باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | صادق بابایی

برخی از او با عنوان حلقه‌ی گمشده‌ی تاریخ مشروطه نام می‌برند. مجتهدی نجف‌دیده که جان و فکرش در رهن ملکم‌خان فراماسون در تهران است اما جسم و جثه‌اش در بیت آخوند خراسانی در نجف! به بهانه‌ی ایام شهادت و به دار آویخته شدن مجتهد طراز اول تهران، جناب شیخ فضل‌الله نوری، برگی از تاریخ مرتبط با مرجعیت و روشنفکران آن دوران را ورق می‎زنیم.

سید اسدالله موسوی خارقانی، مشهور به خرقانی، نزد برخی مورخان نامدار، یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‎های ایران معاصر قلمداد می‌گردد. خرقانی ۲۵ سال در نجف درس خوانده و بنا به نقلی، پای درس مراجع نجف به درجه‌ی اجتهاد فقهی نیز می‌رسد. مشرب افراطی او در قرآن‌گرایی، اهمال در مسئله‌ی امامت ائمه اطهار، دفاع از خلفای سه‌گانه، بعنوان مصادیق آیه اولو‌الأمر و دیگر نظرات شاذ و نادرش، که اغلب در کتاب مشهورش "محوالموهوم و صحوالمعلوم" منعکس شده، از وی چهره‌ای متفاوت در میان مجتهدین شیعه رقم زده است.

خرقانی از همان سال‎های جوانی، به افکار تجددطلبانه گرایش پیدا می‌کند و این دیدگاه را هرچند با فراز و فرود، تا پایان عمر خود حفظ می‌کند. وی در زمان اقامت در تهران، در زمره شاگردانِ روحانیِ متجدد آن دوران، شیخ هادی نجم آبادی، قرار گرفت و در میان آنان مرتبتی ویژه یافت.  دولت آبادی، از رهبران بابیّت و از نزدیکان خرقانی، او را چنین وصف کرده است: «در میان اصحاب شیخ [هادی نجم آبادی] با کسی که ازهمه بیشتر مانوس شده‌ام، آقا سیداسدالله خرقانی است. آقا سیداسدالله شخصی فاضل و با ذوق است. سر پرشوری دارد...»

همین روحیه خرقانی، پای او را به سیاست باز می‌کند. او از اعضای مهم "انجمن ملی"، یعنی یکی از انجمن‎های سرّی و مهم دوران پیش از مشروطه بود.  قرابت و همکاری وی با کسانی چون اردشیر جی، ملک‌المتکلمین، سید جمال‌الدین واعظ، سید محمدرضا مساوات، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و دیگر تجددخواهان ضد روحانیت، لایه‌های شخصیت او را بیشتر نمایان می‌کند.

خرقانی بنابر تصميم كميته‌ای نه نفره، به همراه شخصيت‌هایی شناخته شده‌، مسئوليّت ارتباط با علمای نجف را تقبّل می‌کنند. مهدی ملک‌زاده در تاريخ انقلاب مشروطه‌ی خود چنین می‌آورد:

«سيداسدالله خرقانی سال‌هایی را در نجف گذرانده بود و به مقام اجتهاد نايل شده بود و در ميان روحانيون حوزه علميه و طلّاب نجف، احترام بسزایی داشت و از علوم جديد بهره‌مند بود و از سياست جهان و فلسفه نوين اطّلاع کامل داشت. سيداسدالله بدون فوت وقت به نجف رفت.»

خرقانی درواقع، نماینده‌ی مشروطه‌خواهان روشنفکر تهران در میان طلاب نجف و همچنین در میان حجج اسلام (مراجع تقلید) به‌شمار می‌رود. او تلاشش برای همراه نمودن علماي بزرگ نجف که بالطبع آخوند خراسانی در صدر آنان قرار دارد، را اینچنین توصیف می‌کند: «... در نجف اشرف آنچه ممکن بود، مساله مشروطيت را رواج دادم و آقايان حجج را به ادلّه و براهين، ملتفت محسنات آن نمودم و جمع كثيری از طلاب را تعليمات لازمه داده شد و دو - سه رساله در بيان ماهيت مشروطيت نوشته، منتشر کردم... »

عبدالله شهبازي، حتّي معتقد است بسياری از فتواهای به ظاهر صادر شده از آخوند خراسانی و بر ضد شيخ فضل‌الله نوری، در واقع توسط خرقانی جعل می‎شده‌اند:

«... از جمله [مصادیق] نفوذ در بيوت علما ما فرضاً می‎بينيم فردی مثل سيد اسدالله خرقانی را به نجف می‎فرستند و او نبض بيت آخوند خراسانی را به دست می‎گيرد.  آخوند خراسانی را ما می‎توانيم به تعبيری رهبر نهضت مشروطيت بدانيم. ولی آن‌ها با فرستادن افرادی مثل سيد اسدالله خرقانی بيت آخوند خراسانی را به دست گرفتند. نفوذ خرقانی آن‌قدر گسترده بوده که به خودش اجازه می‎داده از سوی آخوند خراسانی نامه‌نگاری کند و حتّی جعلياتی را از قول آخوند پخش کند. مثلاً، جعلياتی که عليه مرحوم آقا شيخ فضل‌الله نوری پخش شده بود دالّ بر مرتد يا مفسد بودن ايشان «نوری مفسد، متابعتش حرام» و غيره.

اگرچه سیمای عملی اسدالله خرقانی در سال‎های پس از عزل محمدعلی‌شاه و پساانقلاب مشروطه، تا حدی دستخوش تغییر می‌شود، اما نقش تاثیرگذار و ماندگار او بر حوزه و مرجعیت نجف، آنهم در اوج بحبوحه‌ی انقلاب مشروطه، از نقاط بسیار عبرت‌برانگیز تاریخ معاصر است. چنانچه نقل‌های آقای شهبازی را بپذیریم، حتی می‌توان خرقانی را بنوعی نفوذی مهم استعمار و جزو قاتلین شیخ فضل‌الله به‌شمار آورد. شخصی که همچون شیخ ابراهیم زنجانی قاضی حکم اعدام شیخ فضل‌الله از قرابت و مقبولیتش نزد آخوند خراسانی سوء‌ استفاده تام نمود و در جهت به دار آویختن پاره‌ی تن حوزه تشیع از آن بهره جست. این اتفاق تلخ که جناب آخوند خراسانی، از شنیدن خبر آن به حالت نیمه‌غش درمی‌آید، بهمراه حواشی‌ گسترده‌اش، ضایعه‌ای بس اسفناک است، که می‌تواند درس‌های مهم و بزرگی برای امروز و فرداهای حوزه و مراجع جهان اسلام دربرداشته باشد./918/ی703/س

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
متعارف
Iran, Islamic Republic of
۱۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۷
موضوع نفوذ در بیوت مراجع مساله مهمی است
ادعاهای مطرح شده نیازمند اسناد تاریخی بیشتر می باشد.
شنیدم در بیت آیت ا... کاشانی و بروجردی هم یک نفوذی از طرف حکومت طاغوتی بوده است. روی این موضوع هم کار کنید.
1
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۵
علت نوشتن نقد وجود استدلالی قوی یا منطق علمی قدرتمند نیست بلکه صرف یک انگیزه جوشان شخصی برای نقد، قلم را مدیریت می‌کند.
0
0