۰۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۲۶
کد خبر: ۶۵۸۲۵۵
آتش به اختیار (۲۱)

حال و روز بد «فرهنگ»؛ تصمیم‌گیری دیرهنگام، اجرا با تأخیر و نظارت بلاتکلیف

حال و روز بد «فرهنگ»؛ تصمیم‌گیری دیرهنگام، اجرا با تأخیر و نظارت بلاتکلیف
حجت‌الاسلام حمید پارسانیا گفت: متأسفانه سیاست‌های تصویب شده در شورا، مدت‌ها ابلاغ نشد و بعد از آن نیز برای مدت‌ها اجرا نشد؛ وقتی سند اجرا نمی‌شود، نوبت به نظارت نمی‌رسد.

اشاره: شکاف باور تا اجرا هر فعالیتی را مختل می‌کند. ایرادی که در غالب کارهای زمین‌مانده دیده می‌شود، افتادن در دام نظر صرف و یا ورود صددرصدی در اجرا است. مجموعه‌ای که توانایی ترمیم این شکاف را داشته باشد و تئوری‌های صحیح را در حوزه اجرا وارد کند، موفق خواهد بود. در نظام کلان نیز باید افرادی مشغول ابلاغ سیاست باشند و گروهی باید در حوزه اجرا متمرکز باشند تا حرکت درستی صورت بگیرد.

برای روشن شدن وضعیت سیاست‌گذاری و اجرا در جمهوری اسلامی، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا به گفت‌وگو با حجت‌الاسلام حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخته است.

رسا ـ چه تعریفی از استعاره آتش به اختیار در فضای فرهنگی انقلاب اسلامی دارید؟

تعبیر آتش به اختیاری که رهبر معظم انقلاب در زمینه‌‌های فرهنگی به‌کار بردند، اصطلاحی نظامی است که در میدان‌ها و عملیات‌های نظامی مورد استفاده قرار می‌گیرد. وقتی ارتباط بین فرمانده یا مرکز فرماندهی با نیروها در وسط میدان قطع می‌شود، فرمان آتش به اختیار صادر می‌شود.

زمانی که ارتباط نیرو با مرکز تصمیم‌گیری برای عملیات وجود ندارد، هر کسی باید تلاش کند تا وظیفه خود را به سرانجام برساند؛ اما در فعالیت‌های فرهنگی ـ اجتماعی، باید نوعی هماهنگی بین مجموعه‌های گوناگون وجود داشته باشد تا فعالیت‌های همدیگر را خنثی نکنند و دچار موازی کاری نشوند. آتش به اختیار، یک وضعیت طبیعی یا یک هنجار شایسته نیست و به‌کار بردن این تعبیر توسط مقام معظم رهبری، اشاره به یک واقعیت تلخ در فضای فرهنگی کشور دارد.

پارسانیا/ ابلاغیه‌ها اجرا نمی‌شود / مردم پای کار بیایند

رسا ـ آیا فرمان آتش به اختیار در راستای راهبردهای کلان تعیین شده است؟

فرمان آتش به اختیار یک اعلان فقدان راهبرد در عرصه‌ فرهنگ و گلایه از آن است. ممکن است ما راهبرد را تنظیم کرده باشیم، اما وقتی روی ریل آن حرکت نکنیم، چاره‌ای جز حرکت آتش به اختیار باقی نمی‌ماند. نیرویی که می‌خواهد آتش به اختیار عمل ‌کند، مهم‌ترین وظیفه‌اش بررسی دلایل عدم اجرای راهبرد است. جبهه فرهنگی انقلاب و آتش به اختیاران انقلابی، ضمن انجام فعالیت‌های دم‌دستی و عمل به معروف‌های از پیش تعیین شده، باید به ریشه‌یابی وضع موجود و چرایی رسیدن به شرایط آتش به اختیار نیز بپردازند.

رسا ـ این فرمان چه نسبتی با سیاست‌گذاری کلان جبهه فرهنگی انقلاب و نقشه مهندسی فرهنگی کشور دارد؟

به صورت خاص و مشخص، شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفۀ سیاست‌گذاری فرهنگی را برعهده دارد و به عنوان یک بازوی مشورتی رهبر انقلاب در عرصۀ سیاست‌گذاری‌های کلان، فعالیت می‌کند. شورای انقلاب فرهنگی در دو حوزه علم و فرهنگ عمومی فعالیت می‌کند که حوزه‌ علم نیز به دو بخش علوم فنی ‌مهندسی و علوم انسانی تقسیم می‌شود.

سیاست‌گذاری‌ها در مرحله اجرا مانده است

شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزۀ فنی ـ مهندسی و علوم کاربردی که دانش استراتژیک محسوب می‌شوند، در سیاست‌گذاری‌های کلان نسبت به آن‌ها موفق عمل کرده است. شورا به این علوم که فرابخشی هستند و مختص به مراکز آموزشی نمی‌شوند، بهای زیادی داده و هماهنگی‌های لازم را در این زمینه انجام داده است. در زمینه‌های علوم استراتژیک مانند علم نانو، هوافضا و صنعت هسته‌ای نقشۀ جامع علمی تهیه کرده و سندهای متعددی در این زمینه تنظیم کرده است؛ اما متاسفانه در حوزه‌ فرهنگ و علوم انسانی به موفقیت نرسیده است.

شورای تحول علوم انسانی در حوزه‌ علوم انسانی هنوز سندی که مقام معظم رهبری مطالبه کرده‌اند را به تصویب نرسانده است. دلیل این تصویب نکردن هم می‌تواند تن ندادن برخی نهادهای اجرایی و موضع‌گیری‌شان علیه این سند باشد. بعضا مسؤولان مجموعه‌های فعال در بخش‌های اجرایی، به صراحت اعلام می‌کنند که حوزه علوم انسانی نیازی به سند ندارد.

شرایط عرصه‌ فرهنگی نیز همین گونه است و نقشه‌ مهندسی فرهنگی کشور اجرا نمی‌شود؛ این جلسات با بیش از یک سال نشست و صدها جلسه، هنوز عملی نشده است. بازهم با وجود تصویب و ابلاغ این سند، شورای راهبری که برای هماهنگی‌های لازم باید تشکیل می‌شد، هفت سال به تأخیر افتاد و دولت دوازدهم پس از هفت سال، اخیرا شورای هماهنگی را فعال کرده است.

متأسفانه در مسائل فرهنگی که نیاز به هماهنگی بیشتری دارد، تلاش خوبی صورت نگرفته است. اتفاقا در این ایام بود که مقام معظم رهبری فرمان آتش به اختیار فرهنگی را صادر کردند. این یعنی در عرصه‌ فرهنگ عمومی، کسی به دنبال اجرای سیاست نیست.

مجری باید سیاست‌ها را مو به مو پیاده کند

مجریانی که بر سر کار می‌آیند و در چارچوب قانون اساسی کار می‌کنند، باید در محدودۀ وظایف خود عمل کنند و حق ندارند شعارهای سیاست‌گذارانه سر بدهند و یا خلاف سیاست‌ها عمل کنند. مجریان می‌توانند درباره‌ سیاست‌گذاری‌ها نظر بدهند اما اگر این سیاست‌ها را نمی‌پذیرند و قصد اجرای آنها را ندارند، نباید مسؤولیت اجرای طرح را  بپذیرند. در واقع پذیرفتن مسؤولیت و عدم اعتقاد به اجرای آن خیانت در امانت است.

در حوزه‌ فرهنگ عمومی، سال‌هاست که گرفتار یک آسیب اجتماعی هستیم و مدیران کلان فرهنگی به دنبال اجرای سیاست‌های ابلاغی نبوده‌اند. در این شرایط که دچار نوعی گسست در عرصۀ فرهنگ بودیم و هیچ برنامه متمرکز و هدفمندی در دسترس اجرا نبود، فرماندۀ کل قوا فرمان آتش به اختیار را صادر کردند.

اساسا موفقیت در عرصه‌ فرهنگ در یک چرخه‌ای تعریف می‌شود و نبود هر کدام از حلقات این چرخه، باعث بازماندن از موفقیت می‌شود. بخشی از این چرخه، داشتن سیاست، ابلاغ سیاست و بخشی نیز اجرای آن است. شورای عالی انقلاب فرهنگی دو وظیفه تدوین سند و نظارت بر اجرای آن را عهده دار است که در تدوین سند به وظیفه خود عمل کرده اما وظیفه ورود در خط اجرا را ندارد و وقتی سند اجرا نمی‌شود، نوبت به نظارت هم نمی‌رسد.

متأسفانه سیاست های تصویب شده در شورا، مدت‌ها ابلاغ نشد و بعد از ابلاغ نیز برای مدت‌ها اجرا نشد. حالا هم که قرار است اجرا شود، باید مراقب بود که به صورت کامل اجرا شود و بخش قابل توجهی از این مسؤولیت برعهده رسانه‌ها و صداوسیما می‌باشد. صداوسیما باید از طریق فرهنگ سازی، مطالبۀ عمومی از مسؤولان اجرایی را به جریان بیاندازد ولی با کمال تاسف، این امور اطلاع رسانی نمی‌شود. در کل از تمام کسانی که دست اندر کار فرهنگ عمومی هستند باید درباره میزان توجه‌شان به فرهنگ سؤال کرد.

پارسانیا/ ابلاغیه‌ها اجرا نمی‌شود / مردم پای کار بیایند

رسا ـ مدیران ارشد، میانی و عملیاتی چه وظیفه‌ای در قبال تحقق آتش به اختیار دارند؟

حضرت آقا می‌فرمایند که آتش به اختیار بیش از آنکه مبتلا به مدیران فرهنگی باشد، به جامعه مدنی و مجموعه‌های فعال خارج از چارچوب مدیریتی مربوط است. آسیب جدی ما در قلمرو مدیریت و اجرا است. ما برای هماهنگی‌های اجرایی نیاز به یک ستاد داشتیم که محقق نشد.

مهمترین امر این است که ببینیم چرا مدیریت فرهنگی جامعه در چارچوب سیاست‌های مصوب جامعه عمل نمی‌کند. همین مسأله موجب بروز نوعی رفتارهای واگرایانه در عرصه‌ فرهنگی کشور می‌شود. در مسائل فرهنگی عوامل متعددی تاثیر گذارند؛ به عنوان مثال در مسأله حجاب وقتی یک چادر به کالای لوکس و غیر قابل خرید تبدیل می‌شود، چه توقعی برای حل شدن آن داریم؟

یکی از مهمترین مسائل، پیوست فرهنگی اجتماعی است. مدیران ما در علوم کاربردی و فنی ـ مهندسی افراد توانمند و معتقدی هستند اما به هیچ وجه متوجه پیامدهای فرهنگی ـ تاریخی و اجتماعی رفتارشان نیستند. مدیران ما امروز پیامدهای محیط زیستی امور را می‌فهمند؛ اما از پیامدهای فرهنگی امور غافل اند. شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه‌ پیوست‌های فرهنگی هم طرح‌های زیادی را تصویب کرد اما این‌بار هم نشد که نشد.

رسا ـ وضعیت فعلی جبهه فرهنگی کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کشور در حوزه‌ فرهنگ به یک کانون سیاست‌گذار که در سیاست‌‌گذاری فرهنگی به رسمیت شناخته شده باشد و دارای مرجعیت نیز باشد، نیازمند است. ما در داخل کشور به‌ شدت به کانونی که مجموعه‌های فعال در حوز‌ه‌های عملیاتی را مدیریت و با خود هماهنگ کند نیاز داریم و این شرایط، تقریبا شرایط فروپاشی محسوب می‌شود./گ404/ف

خبرنگار: مهدی براتی

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۴
شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه کوتاهی داشته؟
3
0