۳۰ تير ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۰
کد خبر: ۶۵۸۲۹۹
آتش به اختیار (۱۶)

ویژگی‌های مهم کنشگر فرمان آتش به اختیار

ویژگی‌های مهم کنشگر فرمان آتش به اختیار
حجت‌الاسلام محمد کهوند گفت: اگر فعال فرهنگی یا طلبه ما موضوع را خوب نشناسد، در دام خطا می‌افتد. او باید با حدود، مسائل پیرامونی آشنا باشد تا گل‌ به خودی نزند.

اشاره: آتش به اختیار حرکت خودجوش نیروها بدون نظارت فرمانده است. اگر نیرویی بدون آمادگی و چشم‌وگوش بسته وارد میدان شود، قطعا ضررش از سودی که می‌آورد بیشتر خواهد بود. از عوارض دیگر عدم نظارت، موازی کاری و کار دشت‌بانی است که می‌تواند منجر به خنثی‌سازی فعالیت‌های نیروی خودی شود.

برای دریافت نگاه دقیق به تعبیر آتش به اختیار و پی بردن به وظیفه خود در این دوران، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا به گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمد کهوند، فعال عرصه فرهنگی پرداخته است. متن زیر بخش اول از این گفت‌وگو است که تقدیم مخاطبین محترم می‌شود.

رسا ـ با توجه به تعاریف و برداشت‌های گوناگونی که در فضای فرهنگی جامعه از آتش به اختیار شده است، تعریف شما از تعبیر دقیق آتش به اختیار در فضای فرهنگی جامعه چیست؟

بهترین برداشت را می‌شود از بیانات خود حضرت آقا داشت. ایشان بحث آتش به اختیار را به جنگ نظامی تشبیه کردند و گفتند آنجایی که اختلال در مرکز فرماندهی وجود دارد و فرمانده دقیقا نمی‌داند چه باید بکند، فرمان آتش به اختیار صادر می‌گردد. یعنی نیروهای خط مقدم آتش به اختیار عمل کنند.

این فرمایش ایشان برای زمانی بود که آقای مطهری نامه‌ای را برای ماه مبارک رمضان نوشت مبنی بر این که صوت شجریان پخش بشود یا نشود. آن زمان آقا فرمودند که اولویت اینها، این چیزها است! ما این همه مسأله داریم که اولویت‌ دارند؛ اولویت شما شده این! آقا فرمودند اینجا معلوم می‌شود که نهاد بالا دستی دچار اختلال است. آنجا بود که دیگر فرمان آتش به اختیار را در کارهای فرهنگی صادر کردند.

گفتند حالا که نهاد بالادستی کارهایش را به درستی انجام نمی‌دهد و اولویت‌سنجی ندارد، شما دیگر آتش به اختیار عمل کنید و طبق اولویت‌هایی که تشخیص داده‌اید اقدام کنید. برداشت بنده از بحث آتش به اختیار این است؛ آنجایی که در کارهای فرهنگی اختلال وجود دارد، هر کسی بنا به تشخیصی که می‌دهد و با توجه به اصول مشخص، به صورت آتش به اختیار عمل کند.

رسا ـ در هر بحثی که بخواهیم وارد شویم، مخاطب، شرایط و الزامات آن مسأله باید مشخص شود؛ لطفا مخاطبان، شرایط و الزامات آتش به اختیار را روشن کنید؟

مخاطب این پیام، دوستان مبلغ هستند. آن طلبه‌ها و دانشجویانی که در کارهای فرهنگی مشارکت جدی دارند. به یک معنای جدی‌تر، نخبگان، مخاطب جدی این فرمان هستند. حضرت آقا این مسأله را به مباحث نظامی تشبیه کردند. پس اگر بخواهیم به این شکل وارد بحث شویم، می‌توان گفت هر کسی که در جنگ نظامی شرکت دارد، باید شرایطی را دارا باشد و نمی‌توان به هر کسی که از راه رسید، اسلحه داد.

کسی که در میدان است باید شرایط حداقلی را داشته باشد تا در مواقعی که آتش به اختیار رخ داد، توانایی انجام درست‌ترین کار را داشته باشد؛ اینگونه نیست که هر کسی پیدا شود و بگوید چون آتش به اختیار است، من هرکاری دلم می‌خواهد انجام می‌دهم. باید شرایط سربازی حداقلی عرصۀ جنگ نرم را در منطقۀ فرهنگی داشته باشد.

شناخت موضوع و مبانی از اولیات است

یکی از شرایطی که به نظر بنده در حال حاضر باید داشته باشیم، این است که باید بدانیم چه کسانی اینجا آتش به اختیار هستند. سربازان حداقل باید در دو بعد شناخت موضوع و شناخت مبنا متخصص باشند. یعنی باید اسلحه در دست داشته باشد تا بتواند آتش به اختیار عمل کند.

اگر فعال فرهنگی یا طلبه ما موضوعی که در آن کار می‌کند را خوب نشناسد، در دام خطا می‌افتد. او باید با حدود، مسائل پیرامونی، عوامل، آسیب‌ها، فرصت‌ها و تهدیدهای موضوع محل کار آشنا باشد؛ با آیات و روایات پیرامون آن مسأله آشنایی داشته باشد تا در در وسط عرصه گل‌ به خودی نزند. پس از اینکه شناخت کافی از موضوع به دست آمد، فرد فرهنگی باید بتواند تشخیص شخصی را کنار بگذارد و با مبانی پیش برود. بنابراین هر کسی که خواست در هر موضوعی وارد شود، باید آن دو شناخت را داشته باشد.

رسا ـ از نظر شما آتش به اختیار، یک مسأله کلان و راهبری یا تاکتیک و مسأله جزئی است؟

قطعا یک تاکیتک و مسأله جزئی است. اصل بر این است که اینطور نباشد؛ مگر ما در جنگ چقدر در شرایط آتش به اختیار به سر می‌بریم؟ بیشتر یک وضعیت جزئی است که در آن وضعیت، شما آتش به اختیار عمل می‌کنید.

رسا ـ پس یعنی از دید شما یک قاعده نیست؛ یک استثنا است؟

بله؛ یک استثنا است که با ظهور شرایطی از آن استفاده می‌کنیم. بالفعل ما مجلسی داریم که مختل است؛ دولت ما واقعا اختلال دارد. وقتی من شرایط اختلال و فشل بودن را مشاهده می‌کنم، دست به یک فرمان استثنائی می‌زنم و آتش به اختیار عمل می‌کنم.

باید توجه داشت که فقط در برخی موضوعات باید آتش به اختیار عمل کرد. وقتی نهاد بالادستی در یک موضوعی به خوبی در حال کار کردن است، ما نباید بدون توجه به آن در موضوع مورد نظر وارد شویم و دست به حرکت آتش به اختیار بزنیم. و ضمنا این مسأله قطعا یک تاکتیک موقت است.

 رسا ـ آتش به اختیار با سیاست‌گذاری‌های کلان چه رابطه‌ای دارد؟ یعنی سیاست گذاری جبهه فرهنگی یا نقشه مهندسی فرهنگی کشور برای پیش‌بینی چنین اختلالاتی چه نقشی را می‌تواند ایفا کند؟

ما در طراحی خوب هستیم ولی در اجرا بسیار ضعف داریم. به عنوان مثال عرض کنم که در بحث فضای مجازی، ما طرح‌های خوبی داشتیم ولی هیچ کدام اجرا نمی‌شود و حالا که اجرا نمی‌شود، باید آتش به اختیار عمل کرد. اینکه شما می‌فرمایید نقشه کلان فرهنگی باید طراحی کنیم، من با این مخالف هستم. طراح باید به گونه‌ای طراحی کند که کار به آتش به اختیار نکشد! مگر ما در مواقع جنگ نظامی، نقشه را به گونه‌ای طراحی می‌کنیم که بگویم مثلا تا اینجا طبق برنامه و از اینجا به بعد آتش به اختیار جلو بروند؟ نه؛ چنین چیزی طراحی نمی‌شود.

ما می‌گوییم برنامه و طراحی باید به گونه‌ای باشد که منظم، قاعده‌مند و منطقی باشد تا نیروها نیازی به عمل اختیاری نداشته باشند. زیرا عمل آتش به اختیار عوارضی دارد و ممکن است از 10 عدد تیری که شلیک شده است، یک عدد به نقطه‌ای اصابت کند که نباید بخورد. بنابراین، کار نباید به گونه‌ای طراحی شود که اساسا جا برای آتش به اختیار پیدا شود. طرح باید بدون وجود آتش به اختیار ریخته شود اما در برخی موارد، در عرصۀ عمل و اجرا کسانی هستند که توان اداره ندارد؛ اینجا جبهۀ انقلابی باید آتش به اختیار عمل کند.

اگر در حوزه برنامه‌ریزی بخواهیم آتش به اختیار عمل کنیم اشتباه است. طراح و برنامه‌ریز امکانات و دسترسی‌های زیادی دارد، بودجه در اختیارش است. تعداد زیادی نماینده در شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند که کار می‌کنند تا کار به آتش به اختیار نکشد؛ اما وقتی می‌بینیم در اجرا اصلا اقدام و حرکتی وجود ندارد، از روی ناچاری باید آتش به اختیار عمل کنیم./گ404/ف

خبرنگار: احمد ساعدی

ارسال نظرات