شماره 64 فصلنامه علمی «اندیشه های نوین تربیتی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شصت و چهارمین فصلنامه علمی «اندیشه های نوین تربیتی» به صاحب امتیازی دانشگاه الزهرا با مدیر مسؤولی سعیدرضا شریف آبادی و سردبیری مهناز اخوان تفتی منتشر شد.
این فصلنامه در 10 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
برنامۀ درسی حقوق شهروندی در دورۀ ابتدایی از منظر معلمان شهرستان مهاباد
مهران رگ؛ ادریس اسلامی
چکیده: هدف نوشتار حاضر، بررسی دیدگاه معلمان در باب برنامه درسی حقوق شهروندی در مدارس ابتدایی است. برای نیل به این هدف، از روش پدیدارشناسی استفادهشده است. روش نمونهگیری این مطالعه، هدفمند است که بر اساس آن، 11 نفر بهعنوان شرکتکننده در فرایند گردآوری اطلاعات انتخابشدهاند. ابزار آن نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته است. بهمنظور برآورد میزان روایی آن، از معیار اعتبار پذیری و برای ارزیابی پایایی، از راهکار هدایت دقیق جریان مصاحبه بهره گرفته شد. در تجزیهوتحلیل اطلاعات، از فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفادهشده است. یافتهها نشان میدهند که برنامۀ درسی حقوق شهروندی در دورۀ ابتدایی از حیث عناصر چهارگانۀ اهداف، محتوا، روش و شیوههای ارزشیابی میتواند شامل اهداف شناختی حقوق شهروندی، اهداف عاطفی حقوق شهروندی و اهداف عملی حقوق شهروندی (اهداف)، بُعد اجتماعی محتوای حقوق شهروندی، بُعد فرهنگی محتوای حقوق شهروندی، بُعد سیاسی محتوای حقوق شهروندی و بُعد مدنی محتوای حقوق شهروندی (محتوا)، روش نمایش عملی مهارتهای حقوق شهروندی، روش مشاهدهای مفاهیم و مهارتهای حقوق شهروندی و روشهای تعاملی و فعال آموزش مفاهیم، ارزشها و مهارتهای حقوق شهروندی (روش) و آزمونهای عملکردی، سنجش مشاهدهای، آزمونهای پیشرفت تحصیلی کتبی باشد.
طراحی الگوی برنامهدرسی ویژه مهاجرین افغان در نظام آموزش عمومی کشور
صادق موسوی؛ کورش فتحی واجارگاه؛ محمود حقانی؛ سعید صفایی موحد
چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی ویژه مهاجرین افغان و معرفی مولفهها و مقولههای تشکیل دهنده این حوزه و در نهایت ارائه الگوی مطلوب مطابق با زمینه کشور(ایران) بود.روش اجرای این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد بود.برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختار یافته با اساتید خبره در این زمینه(اساتیدی که سابقه پژوهش در این زمینه را دارا بودند) و معلمانی(شهر تهران) که تجربه تدریس به دانشآموزان افغانی را داشتند استفاده گردید.با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 مصاحبه از استادان و معلمان به عمل آمد.مصاحبهها با استفاده از سه مرحله کدگذاری(روش استراوس و کوربین) مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از تحلیل مصاحبهها و استخراج الگو با استفاده از روش چک اعضا مورد اعتبارسنجی قرار گرفت.نتایج تحقیق به شکل الگویی متشکل 11 مقوله اصلی و 32 مقوله فرعی ارائه گردید. مقوله های فرعی که ذیل بعد شرایط علی قرار گرفتند عبارت بودند از: حقوق شهروندی،حقوق بشر،مشترکات فرهنگی،چالشهای زبانی،انسجام فرهنگی،سازگاری فرهنگی،وجود اقلیتها،مجاورت جغرافیایی،حق همسایگی. مقولههای فرعی در بعد زمینهای عبارتند از:امنیت شکننده،ناآگاهی قومی،نگاه زاویهدار به فرهنگهای مختلف،تفاوتهای مذهبی.خرده مقولههای بعد مداخلهای عبارت بودند از:خودبرتربینی،دگرهراسی،سیاسیکاری افراطی،دید امنیتی،تعصبات قومی.خرده مقولههای مربوط به بعد راهبردها عبارت بودند از:تدوین برنامهدرسی چندفرهنگی،تدوین برنامهدرسی تلفیقی،آگاهیسازی فرهنگی،احترام به تفاوتها،پذیرش دیگری،انکار تفاوتهای فرهنگی،سرکوب تفاوتهای فرهنگی.مقولههای فرعی بعد پیامدی نیز عبارت بودند از: ارتقا وجه بینالمللی،گسترش مناسبات سیاسی،کاستن هزینههای ناشی از بزهکاری،سرمایهگذاری بینالمللی،انتقال فرهنگی،تحقق عدالت آموزشی و همبستگی فرهنگی.همچنین برنامهدرسی فراگیر ویژه مهاجرین به عنوان مقوله محوری یافت شد.
مدرسهای برای کودکان: مطالعه پدیدارشناسانه
امیر عابدی قادی؛ کیوان صالحی
چکیده: در سالهای اخیر ضرورت مشارکتدهی ذینفعان در طراحی محیط مدارس به عنوان قلب تپنده و بالنده جامعه، مورد تاکید زیادی قرار گرفته است در این پژوهش پدیدارشناسی توصیفی، تلاش شد با استفاده از نمونهگیری هدفمند از نوع طبقهای، ادراک دانشآموزان پایههای سوم تا ششم چهار مدرسه مورد واکاوی عمیق قرار گرفته و ویژگیهای مدارس مورد نظر دانشآموزان شناسایی و طبقهبندی گردد. بدینمنظور انشایی به دانشآموزان تخصیص یافت و از آنها خواسته شد تا جمله ناتمام «دوست دارم در مدرسهای درس بخوانم که...» را تکمیل کنند. دادهها با استفاده از راهبرد کُلایزی تحلیل گردید و پس از بررسی90 انشا از 164 انشاء اشباع نظری دادهها صورت پذیرفت. بهمنظور افزایش اتکاپذیری، تاییدپذیری، باورپذیری صحت دادهها، از شیوههای «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهرهگیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آنها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل دادهها»، «درگیری طولانی مدت»، سهسوسازی و تحلیل موارد منفی استفاده شد. یافتهها به شناسایی و بازنمایی مضامین و زیرمضامین در قالب شش عامل اصلی شامل عوامل مربوط به ملزومات و فضای فیزیکی، عوامل مربوط به تجهیزات، عوامل مربوط به جنسیت، عوامل مربوط به خصوصیات اخلاقی، عوامل مربوط به روشهای تدریس و عوامل مربوط به وسایل و پوشش دانشآموزان منجر گردید. در نهایت یافتهها حاکی از آن بود که اکثریت دانشآموزان از وضع موجود مدارس ناراضی بودند و مدارس برای آنها محیط خوشایندی نبود؛ بنابراین توجه به عوامل شناسایی شده در پژوهش میتواند در دلپذیر شدن فضای مدرسه و ایجاد زمینه بهبود کیفیت تجارب دانشآموزان و یادگیری آنها موثر واقع شود.
بررسی کجفهمی در مفاهیم حجم و گنجایش در بین معلمان پایه ششم ابتدایی
سهراب عظیم پور؛ حسین واحدی؛ صمد حسینی صدر
چکیده: دو مفهوم حجم و گنجایش که در دوره ابتدایی آموزش داده میشوند با آموزش بسیاری از مفاهیم، در دورههای دیگر ارتباط دارند. مفاهیم حجم و گنجایش با مسئله درک شهود افراد در ارتباط هستند و باعث ایجاد کجفهمی یا بدفهمی در بین افراد جامعه میشوند. این کجفهمی میتواند در بین معلمان دوره ابتدایی نیز رخ دهد. هدف این تحقیق بررسی کجفهمیهای مفاهیم مربوط به حجم و گنجایش در بین معلمان پایه ششم ابتدایی ناحیه 3 آموزشوپرورش تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بود. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف موردنظر، از نوع تحقیقات آمیخته (کمی-کیفی) است. نمونه آماری عبارت از تعداد 140 نفر معلم پایه ششم ابتدایی بود که از جامعه آماری معلمان ششم ابتدایی ناحیه 3 آموزشوپرورش تبریز، بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. همچنین تعداد 20 نفر از معلمان دارای کجفهمی که بهصورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ارزیابی کجفهمی حجم و گنجایش و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. معلمان به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند و در مرحله بعد، تعدادی از معلمان دارای کجفهمی، در مصاحبه شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بسیاری از معلمان در مفهوم حجم و همچنین، در مفهوم گنجایش کجفهمی بارزی نشان میدهند. نتایج تحقیق حاضر ضرورت بازآموزی معلمان پایه ششم را در مفاهیم حجم و گنجایش مورد تأکید قرار میدهد.
شناسایی عوامل مرتبط با دانشگاه نوآور
شیوا جوانمردی؛ عباس عباس پور
چکیده: امروزه تغییرات محیطی گسترده و لزوم پاسخگویی مناسب، دانشگاهها را بر آن داشته است که از قالب سنتی و مرسوم خود بیرون آمده و با چابکی ،مسئولیت پذیری بیشتر و منعطفتر در مسیر تغییر و نوآوری گام بردارند؛ چرا که در این صورت قادر به ادامه بقا هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین روابط بین مؤلفهها و زیرمؤلفههای دانشگاه نوآور و در نهایت طراحی الگوی دانشگاه نوآور انجام شده است. روش پژوهش زمینهیابی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و اعضای هیأت علمی چهار دانشگاه، تهران و شهید بهشتی (به عنوان دانشگاه های جامع) و علامه طباطبائی و امیرکبیر (به عنوان دانشگاههای تخصصی) بود که اعضای نمونه با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل از طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته که در بخش آمار استنباطی از روشهای تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری و سایر روشهای مورد نیاز، استفاده شد. با استفاده از نرمافزار پی ال اس از طریق تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و در ذیل آن تحلیل عاملی تأییدی مرتبهی اول و دوم، یافتههای به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت مؤلفهها و زیرمؤلفههای مربوط دانشگاه نوآور مشخص شد. بر اساس نتایج بدست آمده مؤلفهها و زیرمؤلفههای فردی، گروهی و نهادی مؤثر بر دانشگاه نوآور شناسایی شد که از بین عوامل فردی، گروهی و نهادی مؤثر بر دانشگاه نوآور، عامل فردی بیشترین تأثیر را در دانشگاه نوآور داشت؛ همچنین کارکردهای اصلی دانشگاه نوآور شناسایی شد که از میان کارکردهای اصلی دانشگاه نوآور یعنی آموزش، پژوهش، نوآوری و کارآفرینی؛ آموزش بیشترین تأثیر را بر دانشگاه نوآور به خود اختصاص داد.
روابط ساختاری بین ناگویی هیجانی و اشتیاق تحصیلی با میانجیگری وابستگی به شبکه های اجتماعی و سلامت روانی
عالمه فلاح موسی کلایی؛ ارسلان خان محمدی؛ علیرضا همایونی؛ جمال صادقی
چکیده: اشتیاق تحصیلی دانش آموزان به عنوان یکی از محرک های پیشرفت تحصیلی میتواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ناگویی هیجانی و اشتیاق تحصیلی با میانجیگری وابستگی به شبکه های اجتماعی و سلامت روانی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان هنرستان های شهرستان میاندورود به تعداد 483 نفر میباشد ، تعداد 217 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. دادههای تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری LISREL, SPSS تحلیل شدند. که ناگویی هیجانی، سلامت روان و وابستگی به شبکه های اجتماعی تاثیر منفی و معنی داری بر اشتیاق تحصیلی دارند، همچنین مشخص شد که نقش میانجی سلامت روان و وابستگی به شبکه های اجتماعی در ارتباط بین ناگویی هیجانی و اشتیاق تحصیلی منفی و معنی دار میباشد. در نتیجه برای افزایش اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان می بایست به ناگویی هیجانی، وابستگی به شبکه های اجتماعی و سلامت روان توجه کرد.
تأثیر آموزش مبتنی بر جستجوگری وب برانگیزش پیشرفت و یادگیری دانش آموزان چندپایه در درس علوم تجربی
افسانه حمزه ئی؛ محسن باقری؛ عبداله بخشعلی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر جستجوگری وب برانگیزش پیشرفت و یادگیری دانشآموزان چندپایه در درس علوم تجربی با روش شبه تجربی با طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مدارس چندپایه نیمه الکترونیک استان مرکزی در نیمسال تحصیلی 1398-1397 بود و نمونه بهصورت هدفمند انتخاب شد. آزمودنی ها شامل 26 نفر بودند، 13 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی توزیع شدند. در این مطالعه جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمس و آزمون پیشرفت تحصیلی که بهصورت محقق ساخته بود استفاده شد. بهمنظور تحلیل استنباطی دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد آموزش مبتنی بر جستجوگری وب برانگیزش پیشرفت و یادگیری دانشآموزان چندپایه در درس علوم تجربی تأثیر معناداری داشته است (001/0 p<). درواقع این نوع آموزش، باتوجه به انعطافپذیری بالای فناوریهای الکترونیکی و کسب تجارب موفق در یادگیری، شرایط مساعدی را جهت رسیدن به اهداف آموزشی فراهم نموده و موجب افزایش انگیزه و یادگیری فراگیران میشود.
تحلیل هستیشناسانه و معرفتشناسانۀ مفهوم «باید» و نسبت آن با تربیت اخلاقی از دیدگاه کانت
فاخته ماهینی
چکیده: هدف تحقیق، تحلیل هستیشناسانه و معرفتشناسانه «باید» و نسبتش با تربیت اخلاقی در اندیشه کانت بود که به روش استنتاجی انجام شد. حوزه پژوهش آثار تالیفی و تحقیقی دیدگاههای کانت بود که از طریق فیشبرداری، کدگذاری، تحلیل موضوعی و مقولهبندی قیاسی مرور شد. روایی تحقیق با مطالعه منابع متعدد و توجه به مبتنی بودن یافتهها بر موضوع حاصل شد. پایایی با طی مراحل شناسایی منابع مرتبط، جمعآوری، ثبت و تلفیق دادهها، تشکیل واحدهای تحلیل، تدوین مقولهها و زیربخشها و مرور و مقایسه آنها، استخراج گزارهها و نتیجهگیری محقق گردید. در هستیشناسی، نسبت باید با واقعیت و خداشناسی و در معرفتشناسی، ابزار شناخت آن بهدست آمد. گزارهها عبارتند از: «باید واقعیت عینی دارد»؛ «دین تأییدکننده تکالیف اخلاقی است»؛ «عقل کاشف بایدهاست». عوامل تأثیرگذار بر سلوک عملی فرد را قیاس بین گزارههای واقعی و هدفهای تربیتی تعیین کرد: «درک واقعیتهای اخلاقی عینی» و «شناخت بایدها با استفاده از عقل». نتایج نشان داد شناخت ارزشها و پیروی از بایدها بستگی به توانایی عقلانی افراد دارد و هر کدام از مؤلفههای تأثیرگذار بر سلوک فرد، دلالتهایی مانند پرورش هنرهای عقلی دارد. فراهم شدن این زمینهها در نظام آموزشی به فراگیران کمک میکند تا با استمداد از نیروهای عقلانی به ارزشگذاری صحیح مسائل بپردازند.
واکاوی مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران
فهیمه نصیری؛ طیبه ماهروزاده؛ مریم بناهان
چکیده: پژوهش حاضر با هدف واکاوی مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی در کتابهای درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشور ایران انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بود. جامعه آماری شامل تمامی کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه سوم تا ششم دوره ابتدایی سال تحصیلی 99- 1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه آماری برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. یعنی تمامی محتوای این کتاب ها تحلیل شد. واحد تحلیل همه جملات و تصاویر موجود در محتوای کتاب های درسی مذکور بود. اسناد بالادستی مانند مبانی نظری تحول بنیادین، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، برنامه درسی ملی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بررسی (سندکاوی) شد. جهت روایی پژوهش، از روش نظر متخصصان استفاده شد و برای تعیین پایایی، بازبینی مطالب در دو مرحله صورت گرفت. از تحلیل محتوای کتاب ها چهار مقوله دیگرشناسی و توجه به دیگری؛ تکثرگرایی؛ صلح؛ و استقلال هویت فرهنگی استخراج شد. یافته ها نشان داد در مجموع به تمامی این مقوله ها توجه ضعیفی شده است. ضروری است در برنامه های درسی مدارس محتواهایی گنجانده شود تا از همان ابتدا کودکان با مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی آشنا شوند.
رابطه بین سبک والدگری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان: نقش واسطه ای خودکنترلی
زهرا خیری پور؛ ماندانا نیکنام
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای خودکنترلی در رابطه بین والدگریهلیکوپتری با عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر ری استان تهران در سال تحصیلی1399-1398 بود که 357 نفر از آنها به شیوه نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کندال و ویلکاکس، پرسشنامه والدگری هلیکوپتری لیموین و باچانان و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور بود. بر اساس مدلیابی معادلات ساختاری، نقش واسطهای خودکنترلی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و عملکرد تحصیلی تأیید شد (2t> ،45/0GOF=). همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین والدگری هلیکوپتری و خودکنترلی رابطه منفی(35/0-r=) ، بین خودکنترلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت (28/0r=) و بین والدگری هلیکوپتری و عملکرد تحصیلی رابطه منفی وجود دارد(39/0-r=). بنابراین پیشنهاد میشود متخصصان سلامتروان و آموزش و پرورش به نقش والدگری هلیکوپتری و خودکنترلی جهت بهبود عملکرد تحصیلی توجه ویژهای نمایند.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی « اندیشه های نوین تربیتی» می توانند به نشانی نشانی: تهران، میدان ونک، خیابان ده ونک، دانشگاه الزهرا(س)، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، طبقه دوم یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس jontoe.alzahra.ac.ir مراجعه کنند و با شماره تلفن تلفن: 85692291-021 بگیرند.