هولوکاستی در هزاره پیشین

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، هولوکاست، به معنی «همهسوزی» به کشتار دستهجمعی و نسلکشی یهودی اروپایی بر پایه نژاد، مذهب و ملیت در طی جنگ جهانی دوم به دست آلمان نازی اطلاق میشود. تاریخ بشر، جنگها، نسل کشیها و جنایات بسیاری را به خود دیده است؛ اما تنها یک حادثه تاریخی است که به عنوان منطقه ممنوعه محسوب میگردد و به هیچ محققی اجازه پژوهش در مستندات، اظهار نظر و بیان حقایق تاریخی پیرامون آن داده نمیشود و با تمام توان با آن بر خورد میشود؛ آن هم از سوی کشورهایی که خود را مهد و سمبل آزادی میدانند. این قضیه، مربوط به کشته های جنگ جهانی دوم است؛ البته نه همه چهل میلیون کشته شده این جنگ؛ بلکه تنها مربوط به کشتههای یهودی است!
واقعیت این است که ماجرای هولوکاست که برخی آن را افسانه میدانند، با فلسفه وجودی دولت اسرائیل و منافع حیاتی صهیونیسم بینالملل و دولتهای غربی، ارتباطی ناگسستنی دارد و از این رو، منطقه ممنوعه غرب محسوب میگردد. مجمع عمومی سازمان ملل، با فشار لابی صهیونیستی، قطعنامهای علیه انکار واقعیت و ابعاد نسلکشی یهودیان در جریان جنگ جهانی دوم صادر کرد و در آن هرگونه تحقیقی که نتیجه آن انکار کلی یا جزئی هولوکاست باشد بهشدت محکوم و مردود اعلام شد. جای بسی تعجب است که در قرن بیستم، عدهای برای اینکه حقیقت را بپوشانند از اهرم زور، غوغا سالاری و جو سازی تبلیغاتی استفاده کرده تا کسی در باره این موضوع سخنی به میان نیاورد. صهیونیست جهانی، با استفاده از اهرم رسانه، این اتفاق را آنچنان بزرگ جلوه داده تا در پرتوی آن بر حقایقی دیگر همانند نسل کشی و اعمال غاصبانه خویش سرپوش گذارد. اما جالب این که بدانیم هولوکاست سابقه تاریخی فراتر از آنچه که فکر میکنیم داشته و تاریخ اسلام نیز شاهد نمونه بزرگی از این نوع سرپوشگذاری بر حقیقت بوده است.
در جریانات اخیر پیرامون معاویه شاهد بودیم که برخی به قدسیسازی از چهره او پرداخته و علت این قداست را صحابی بودن وی بیان کرده بودند. در اعتراضها و انتقاداتی که از سوی برخی مولویها و امامان جماعت اهل سنت به سخنان رئیس قوه قضائیه به چشم می خورد، عموماً به این مطلب اذعان شده بود و سخن گفتن از جنایتهای معاویه در تاریخ اسلام همچون تابوئی در برابر محققان قرار گرفت. این پرسش ذهن هر خواننده نکته سنجی را درگیر میکرد که عنوان صحابه چه بار معنایی خاصی را به یدک میکشد که اینگونه بر آن پافشاری کرده و بر طبل قداست آن میکوبند. مسیری که در ابتدای تحقیق درباره آن، با تابلوی ورود ممنوع مواجه شده و تجسس در باره این افراد را که نام صحابه بر آنها نهادهاند، خط قرمز و گناهی نابخشودنی معرفی میکند.
اهل سنت و جماعت با اختلافاتی که درباره تعریف صحابه دارند اما در تقدیس ساحت ایشان همسو و هم اندیشه هستند. آنها باور به عدالت، بهشتی بودن و سعادتمندی همه صحابه دارند. بر اساس این نظریه، هرگونه سوال، نقد و اعتراض بر عملکرد صحابه جایز نیست و هیچ کس حق ندارد پرده از کجرویها و کجاندیشیهای برخی از آنها بردارد و یا از تاثیرات شگرف آنها بر سرگذشت و سرنوشت اسلام و مسلمین سخن گوید. شگفتی این اعتقاد آنگاه بیشتر آشکار می گردد که با توجه به تعریف موسع آنان از مفهوم صحابه، همه کسانی را که حتی لحظهای با پیامبر ملاقات داشتهاند جزء صحابه دانسته و قائل به عدالت و صالح بودن همه آنها هستند.
اما بر خلاف این پندار، قرآن کریم از احوالات اقوام پیشین و رخدادهای زمان رسول خدا(صل الله علیه و آله) سخن به میان آورده و درباره آنها داوری نیز کرده است تا تلویحاً نشان دهد که جبهه حق از باطل جداست و نباید نسبت به سرگذشت اقوام گذشته بیتفاوت بود. بنابراین اگر توجّه به پندار و کردار اصحاب پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) وجهی نداشته باشد، نباید قرآن از حوادث زمان پیامبر(صل الله علیه و آله) سخن به میان میآورد. چراکه ذکر این احوالات باعث میشود مسلمانان به این آیات تاریخی توجه کرده، سرگذشت نیک و یا شر ایشان سرلوحه زندگی خود قرار دهند.
به راستی چرا باید در دینی که ملاک برتری، تنها تقوا معرفی شده است «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» شاهد چنین مصونیتبخشیهای بیپایه بود؟! علاوه بر سیره قرآن، هر عقل سلیمی اذعان دارد که اگر قرار باشد اینگونه با تاریخ برخورد کرد و با شواهدی واهی حقایق صدر اسلام را کتمان نمود؛ از واقعیات آن دوران چیزی باقی نخواهد ماند و حق و باطل در هم آمیخته خواهند شد.
از اینرو با مرور بر ماجرای هولوکاست ناخودآگاه ذهن هر جوینده حقیقت به این مطلب منتقل میشود که نظریه عدالت صحابه نیز در حقیقت هولوکاستی بود در اسلام سنی تا سرپوشی باشد بر جنایات و جرمهایی که در صدر اسلام از سوی عدهای صورت گرفت. آری دستگاه خلافت با تقدیس و بزرگنمایی عنوان عدالت صحابه، قصد پوشاندن حقایق تاریخی را داشت تا از این رهگذر دولتهای ستمگر بنی امیه و بنی عباس را از زیر تیغ نقد و نفی برهاند. مسیر نادرستی که با نیکو جلوه دادن سیمای صحابه میتوان به آنان وجهه شرعی داد تا عمل ایشان در یاری نکردن امیرمومنان (علیه السلام) و تعیین خلیفه انتخابی ایشان را مشروع جلوه دهد.
از اینرو هولوکاست اختصاصی به یهود نداشته و سنتی آشنا در بین کتمان کنندگان حقیقت است. حال به نظر شما خواننده محترم، آیا هولوکاستی با قدمت بیش از 1000 سال در تاریخ اسلام سنی، عجیبتر و خوفناکتر از هولوکاست یهود نیست؟ کتمانی نابخشودنی که نقش آن در سرنوشت ملتها در تبعیت از این افراد را تا به امروز رقم زده است.