۲۴ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۹
کد خبر: ۷۲۵۳۵۵

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفت و گو با استاد امینی نژاد

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفت و گو با استاد امینی نژاد
حجت الاسلام امینی نژاد از اساتید فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم در گفت و گو با رسا اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ را از دریچه فلسفه صدرایی مورد بررسی قرار داد.

به مناسبت سالگرد بزرگداشت ملاصدرا حجت الاسلام امینی نژاد در گفت و گویی با خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، به تحلیل اوضاع سیاسی اجتماعی کشور از دریچه فلسفه صدرایی پرداخته است.

حکمت متعالیه مکتبی فلسفی در اسلام است که توسط صدرالدین محمد شیرازی معروف به ملاصدرا پی ریزی شده و تأثیر شگرفی در آینده پس از خود گذاشته است؛ نگاه به اتفاقات اجتماعی از طریق آموزه های صدرا مسبوق به سابقه است و لازم است هر زمان بیش از گذشته این مهم پیگیری شود تا این مکتب علمی از گوشه کتابخانه ها به عرصه مهم اجتماع وارد شود.

قدرت جهانبینی صدرایی به قدری است که تعداد زیادی از تحلیلگران دلیل صلابت امام خمینی و ایمان راسخ او به خداوند را تحت تأثیر اندیشه های عرفانی صدرا می دانند؛ اعزام هیأت سه نفره دانشمند، در اواخر عمر امام خمینی به محل تولد کمونیسم و رویارویی با رهبر اتحاد جماهیر شوروی با تأکید بر فراگیری حکمت متعالیه نشان از وفاداری امام به آموزه های فلسفی حکمت اسلامی دارد.

«علم النفس» یا به تعبیر بهتر نفس شناسی صدرایی یکی از ابواب تربیتی فلسفه اسلامی بوده که دریچه نگاه ما به حوادث اخیر قرار گرفته است. در همین راستا با حجت الاسلام والمسلمین امینی نژاد رئیس مؤسسه نفحات و استاد فلسفه اسلامی به گفتگو پرداختیم.

وی در پاسخ به درخواست رسا مبنی بر تحلیل اتفاقات و اغتشاشات امروز جامعه ایران بر مبنای اندیشه های فلسفی اسلامی، ضمن تأکید بر چندبعدی بودن حوادث اخیر و زمینه های اجتماعی آن، دریچه علم النفس را انتخاب کرد.

در ادامه متن کامل ارائه و گفتگوی رسا با یکی از اساتید شناخته شده اسفار و حکمت متعلیه تقدیم شما مخاطبان خواهد شد:

رسا لازم است که از نگاه جهان بینی فلسفه اسلامی حوادث اخیر تحلیل شود تا هم مشخص شود ما در چه جایی قرار داریم و فلسفه چه دردی را می تواند از ما درمان کند.

پیش از اینکه وارد بحث بشوم لازم است با دو مقدمه گفتگو را شروع کنم؛ حوادث سال ۱۴۰۱ جنبه های متعددی دارد که ضروری است از همه جنبه ها بررسی شود و اگر هم یک بعد مورد توجه قرار می گیرد باید التفات داشت ابعاد دیگری نیز دارد که نباید از آن غافل بود؛ گاهی اوقات در تحلیل ها می بینم فقط به یک بعد توجه شده است در حالی که همه جنبه ها دخیل در مسأله هستند.

انقلاب اسلامی دشمنانی دارد از همین رو جنبه تمدنی و کلان مسأله بسیار مهم است و تحلیلی که از این منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، بسیار درست است؛ یعنی جمهوری اسلامی و مردم ایران توانستند در مسیر جدیدی که انتخاب کردند پیش بروند؛ از نظر من باید اسم این دوره پیشروی را دوره «ما می توانیم» بگذاریم. انقلاب اسلامی مشکلی جدی برای نظام جهانی سلطه است و فیلسوفان و جامعه شناسان آن ها پس از انقلاب اسلامی ایران، این پدیده را مشکل جدی غرب دانستند از این رو تلاش کردند به هر ترتیبی که شده انقلاب الهی ایران را با شکست مواجه کنند زیرا این مسیر قابلیت تحقق تغییرات شگرف انسانی را دارد و می تواند راه جدیدی برای تعالی بشریت باشد.

مردم انتظاری برای حل برجام ندارند

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفتگو با استاد امینی نژاد/م

واضح است که برنامه های زیادی برای تحقق اهداف خود پیاده کردند و اگر این برنامه ها را کسی نبیند باید گفت با چشم بسته سیر می کند؛ آخرین برنامه دشمن فشار حداکثری و تحریم های شدیدی بود که افزودند و اعمال کردند و دولت قبل برای رفع آن کاری کرد اما در دوره جدید مردم و سیاستمداران ما انتظارات سابق را از راهبرد رفع تحریم ندارند و حتی مردم نیز انتظاری برای حل و فصل موضوع برجام نداشته و مشغول کار خود هستند. دولت نیز تلاش می کند مسأله تحریم را حل کند اما به سمت اتخاذ سیاست های خنثی سازی تحریم و حل مشکلات بدون رفع تحریم رفت و فعالیت هایی مانند ارتباط با همسایگان و راه اندازی صنایع بزرگ و تعطیل شده نشان داد که در خط سیر جدید، تحریم بی معنا است؛ البته من به این قضیه اشاره ندارم که این کارها صددرصد درست بوده یا درست انجام شده فقط می خواهم بگویم سیاستگذاری و سیر حرکتی سیاست عوض شد و دشمن از همین رو متمرکز شد در ادامه فعالیت های رسانه ای خود، تمام تلاش خود را برای به ثمر رسیدن خواسته هایش انجام دهد.

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفتگو با استاد امینی نژاد

حضرت آیت الله خامنه ای نیز در تحلیل خود بیان کردند که گذشتن جمهوری اسلامی و ایران ما از سد تحریم ها و روی آوری به پیشرفت های متعدد سبب برنامه ریزی گسترده دشمن در مسأله آشوب ها شد اما همه ابعاد اعتراضات و آشوب های اخیر تنها از این یک بعد نیست.

آشوب های اخیر زمینه داخلی نیز داشته است

اگر به شرایط داخلی نگاه کنیم قطعا زمینه های داخلی برای جنگ افروزی دشمن وجود دارد و فهرستی از عوامل متعدد را می توان ذکر کرد که باید توضیح داده شود زیرا ممکن است سوء برداشت شود اما باید مورد مطالعه قرار گیرد. طی دو دهه اخیر مسائلی برای کشور پیش آمد که سؤالات فراوانی برای مردم ایجاد کرد و تناقض های زیادی را در ذهن مردم پدید آورد که مسؤولین ما نسبت به آن بی توجهی کردند و سعی نکردند که این تناقضات را حل کنند.

فرمانی که رهبر معظم انقلاب در سنوات گذشته در خصوص فساد دادند و تأکید فرمودند که این مسأله مشکل جدی ایجاد می کند، نادیده گرفته شد؛ فاصله گیری مسؤولین از میان مردم سؤالات جدی ایجاد کرد و الان می بینم که یکی دو تا از مسؤولین سراغ دانشگاه ها می روند در حالی که باید همیشه توسط همه مسؤولین حضور مردمی احساس شود زیرا در حکمرانی اسلامی فاصله ای میان مردم و مسؤولین وجود ندارد. طی این فاصله و تغییر رویه ها فسادها، اختلاس و رانت ها نیز آمد. در خصوص فساد و اشرافی گری و گرایش به دنیاگرایی سوالات جدی برای مردم به وجود آمد که پاسخی هم داده نمی شد.

تعداد بازدید : 46

برخی می خواهند به هر قیمتی که شده منتقد باشند

افزون بر همه اینها نقد کلی و وسیع نخبگان، جناح ها و بسیاری از مردم و اشخاص تأثیرگذار از فضای کشور تبدیل به کالایی ضروری شده و انگار اگر کسی بدون نقد دفاع کند نفهم است و حتما باید همه جوره نقد صورت گیرد؛ جناح ها برای کسب محبوبیت شروع به انتقاد کردند و این سنت بسیار بدی شد و مردم را به ذهنیت بدی رساند البته افسارگسیختگی فضای مجازی نیز سبب سیاه نمایی شد؛ در این میان سیاه نمایی های زیادی با لباس نقد صورت گرفت و تأثیرات عجیبی گذاشت.

باید بررسی شود چرا بسیاری از مردم اخبار صادقانه ما را نمی پذیرند و از دشمن ما که سابقه بارها و سال ها دروغ گویی را دارد اخبار را می گیرند.

رسا - چگونه می توان از دریچه حکمت متعالیه به مسائل امروز جامع نگاه کرد؟

در مقدمه دوم نیز باید گفته شود در حکمت متعالیه بحث های فراوانی در خصوص وضعیت کنونی ما وجود دارد و فلسفه اسلامی از این منظر غنی است اما من فقط از یک دریچه بحث خود را پی می گیرم.

در فضای امروز دنیا مکتبی تربیتی با اصل «رفتارگرایی» در جریان است که برای بررسی جوانب یک انسان به رفتارهای او توجه می کند که اگر انسانی یک دست از رفتارها را انجام دهد انسانی سالم و متعادل است؛ سؤالاتی مانند نحوه تغذیه، شادی ها، گریه ها، مسکن و... برای تعیین سلامت و تعادل آن فرد مطرح می شود پاسخ آن که رفتار انسان باشد تعیین کننده است.

در ادامه نیز وقتی ناهنجاری در رفتار دیده شود هر ابزاری به کار گرفته می شود تا رفتار تصحیح شود مانند مدرسه ای که همه دانش آموزان موظف هستند طبق روش هایی درس بخوانند و نمره بگیرند و اگر نمره کمی گرفتند باید تنبیه شوند و یا نمرات بالا تشویق شوند تا رفتارها متعادل شود. با ابزارهای مختلف می کوشد رفتارها را اصلاح کند و کاری به عمق جان انسان ندارد.

نگاه رفتارگرایان به انسان جنبه ماشینی دارد

برای مطالعه جامعه نیز در مکتب رفتارگرایی به آمارها نگاه می شود و مثلا آمار خشونت ها نشان دهنده میزان تعادل یک جامعه است؛ در این مکتب اگر با قرص و داروهای شیمیایی توانستیم رفتار انسان را کنترل کنیم موفق عمل کردیم و یا اگر با جریمه های متعدد انسان یا جامعه ای را در یک ساحت قرار دادیم موفق بودیم. نگاه رفتارگرایان به انسان بیشتر جنبه ماشینی دارد و انسان دستگاهی است که باید در مجموعه های مختلف، رفتار تعیین شده را انجام دهد.

پیشروی رفتارگرایان به همین جا ختم نمی شود و آن ها استانداردهای جهانی رفتاری را ارائه می کنند که اگر مردمی یا جامعه ای در این قالب ها نبودند باید تلاش شود که آن جامعه در استانداردهای تعریف شده قرار گیرند؛ این استانداردها از محیط خانواده، مدرسه و محله گرفته تا مجموعه های بزرگ تعریف شده است و برای تحقق آن توسط رفتارگرایان تلاشهای فراوان صورت می گیرد.

در اندیشه صدرا اصل تربیت به اصلاح هویت جوهری و ذاتی انسان بر می گردد؛ صدرالمتألهین انسان را در بروندادها و ذات تقسیم می کند و تحول را وقتی می داند که از درون انسان بروندادهایی صورت گیرد و تربیت وقتی صورت می گیرد که ذات انسان پرورش یافته و رفتارهای درست از ذات سرچشمه بگیرد.

انسان باید خودش به سمت امور خیر حرکت کند و اگر کنترل ها برداشته شد انسان از مسیر درست خارج نمی شود؛ تشویق ها نیز باید به گونه ای باشد که درون جان انسان را تغییر دهند نه اینکه انسان را شرطی کند و در تربیت فرزند نیز این مهم باید دیده شود.

رسا - ظاهر در اینجا چه جایگاهی دارد؟

صدرالمتأهلین انجام همه کارهای ظاهری را به نیت اصلاح عمق جان شخص می داند؛ شکل گیری حس عمیق مذهبی، اصل در تربیت است نه صرفا بروندادهای انباشته مذهبی که می تواند با یک طوفان و تغییر شرایط فروبریزد. باید برویم به سمت اینکه حس متعالی مذهبی در انسان شکل بدهیم و سؤال پیش می آید چگونه؟ در فلسفه صدرایی مراحل تربیت و سلوک در 4 مرحله عنوان شده و ملاهادی سبزواری نیز این مراحل تربیت را تقریر می کند که در 4 مرحله تجلیه، تخلیه، تحلیه و سپس فنا خلاصه می شود.

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفتگو با استاد امینی نژاد/م

اولین مرحله تربیت سلوکی اصلاح ظاهر است البته نه به انگیزه رفتارگرایی محض، بلکه به نیت و انگیزه عمق یابی در باطن، ظاهر اصلاح شود؛ باطن موجب شکل گیری ظواهر شده و این شکل گیری ظواهر سبب عمق یابی باطن می شود؛ برای اصلاح یک فرد اولین مقام، اصلاح ظاهر (تجلیه) و سپس برطرف شدن رذایل اخلاقی (تخلیه) است و این مراحل ادامه پیدا می کند تا عمق جان آدمی به کمالات آراسته شود.

این مسأله بسیار اساسی است و از همین رو عنصر تربیتی و هدف اساسی تربیت در حکمت متعالیه اصلاح باطن است و در ادبیات دینی نیز می بینیم که نیت بسیار مهم بوده زیرا اگر اعمال را به صورت ظاهری بدون نیت انجام دهیم تأثیرگذاری آن در باطن اندک است اما نیت متعالی عمق را اصلاح و الهی می کند و این عمق تبدیل به یک انسان توحیدی می شود.

با تغییر رفتارها تربیت صورت نمی گیرد

اگر کسی بخواهد مردم را به سمت خیرات بکشاند باید از ظاهر به انگیزه اصلاح باطن شروع کند؛ نباید به صرف تغییر رفتارها احساس کنیم که تربیت صورت گرفته است.

همیشه این گونه است که باطن خود را در لایه های ظاهری نشان می دهند و رفتار ظاهر به تدریج تأثیر خود را در عمق جان انسان می گذارد.

علامه حسن زاده آملی به کرات می گفت که علم و عمل جوهر هستند و انسان ساز؛ جمله ای که می شنویم نیز تأثیرگذار است و به تدریج در درون انسان عمق ایجاد می کند و امام جواد نیز در حدیثی فرموده «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ» که همین امر را تأکید می کند. فضاهای ظاهری که انسان در شخص و محیط مشاهده می کند ممکن است در ابتدا فقط یک ظاهر باشد اما به تدریج عمق پیدا می کند و اگر به آموزه های دینی نیز نگاه می کنیم می بینیم که دین به زیبایی رفتارها را به هدف اصلاح عمق جهت می دهد.

اگر کسی در دین اسلام صرفا شهادتین را بگوید در دایره اسلام آمده و اگر این اسلام ظاهری هم باشد تأثیر دارد و اسلام برای اصلاح باطنی اسلام ظاهری او را می پذیرد ولو ممکن است خود فرد هیچگاه در باطن مسلمان نشود اما ممکن است در نسل آینده اش تأثیر داشته باشد. وقتی از امام معصوم سؤال می کنند چرا انسانی که فقط 60 سال ثواب کرد دائما در بهشت باشد امام پاسخ می دهد اگر چنین شخصی تا ابد حیات داشته باشد، خیر انجام می دهد؛ جوهر ذات آن انسان تولید خیرات می کند.

رسا - مراحلی که در ادبیات تربیتی صدرا آمده است ناظر به اصلاح فرد توسط خود فرد است و به نظر نمی رسد که حکومت بتواند اجباری برای اصلاح ظاهر صورت دهد؟

مباحث فراوانی را باید در پاسخ گفت که فرصت نیست و اما سؤال پیش می آید که آیا سبک تربیت فردی را می توان در هویت جامعه به کار گرفت؟ من این را اصل مسلم گرفتم که می شود؛ گاهی افرادی در خصوص افراد دیگر راهبرد تربیتی به کار می گیرند و همیشه اینگونه بوده که تربیت نیز از خود شخص و کمک های بیرونی مانند استاد تأثیر می گیرد. مربی اخلاق به فرد دستورالعمل های ظاهری می دهد و به تدریج به آن عمق می بخشد تا به مراحل توحید رهنمون شود. اجتماع چه هویتی دارد؟ من ورود نکردم زیرا احتیاج به تبیین فلسفی دارد.

باید جامعه را بیدار کرد که خودش مراحل کمال را طی کند و اگر دیگران نیز برای جامعه نسخه می پیچند بدانند فضای تحمیل جواب نمی دهد مگر اینکه به انگیزه اصلاح درونی باشد؛ در سیستم های غربی مکانیزم های اجتماعی به شکلی جلو می رود که افراد نمی توانند خطا کنند گرچه خطاهای بزرگ سیستماتیک انجام می گیرد. این روند ها از نظر اسلام وقتی پسندیده است که به تربیت درونی و ذاتی افراد برگردد نه اینکه انسان به نحوی شرطی شود که اختیار از آن سلب شود و باید گفت این حالت اسلامی نیست.

جامعه ایرانی هویتی دینی دارد

جامعه ایرانی طی قرون متمادی و فعالیت هایی که مصلحان بزرگ انجام داده اند هویتی دینی پیدا کرده است و این امر نیز مورد تأکید رهبری است؛ جامعه ایرانی عمیقا با حس مذهبی بار آمده است و باید به این امر توجه کنیم.

دشمنان ایران و اندیشه دنیامدارانه غرب و به عبارت بهتر تمدن غرب متوجه این هویت ذاتی و جوهریِ دینی شده است؛ تلاش هایی که اندیشمندان متعدد در همه سطوح انجام دادند که اکنون با گوهری اجتماعی دین مدار روبرو هستیم و انقلاب اسلامی نتیجه همین گوهر است؛ جامعه دینی در عمق خود نمی تواند سیستم طاغوت محور را بپذیرد و این برونداد را بروز می دهد و انقلاب اسلامی شکل می گیرد.

رسا - نسبت جامعه ایرانی با تمدن غربی در زمانه فعلی چیست؟

برخورد نگاه های تمدنی حتمی است و لایه هایی که در ظاهر مقابل هم قرار گرفته اند باطن را تغییر می دهند و کم کم محبوبیت و محبت ایجاد می کند؛ اگر مقابله ای هم با مسأله حجاب مثلا توسط متأثرین از غرب صورت می گیرد گاهی نیت خود را نیز اظهار می کنند که مسأله شان فقط لچک نیست بلکه می خواهند مفهوم ناموس را بی اعتبار کنند. غرب که به اینجا و فرهنگ برهنگی عجیب رسید به تدریج از تغییر ظاهر شروع کرد و اگر کسانی هم امروز می گویند امام حسین افسانه است تدریجا به این نقطه رسیده اند.

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفتگو با استاد امینی نژاد

دشمن فهمیده اگر می خواهد کار بنیادی انجام دهد باید بنیاد دین مدار جامعه ایرانی را تغییر دهد و از ظواهر شروع کرده است و ما نباید این ظواهر را چیز بی اهمیتی بدانیم و من تعجب می کنم از برخی اظهار نظر ها؛ برخی آقایان در مجامعی گفته اند مگر چه شده فقط چند تا روسری برداشته شده است؟

همین یک تغییر ظاهر آغاز تغییر تدریجی ظاهر مردم خواهد بود؛ در اندیشه حکمت متعالیه صدرا، تدریج حرف اول را می زند زیرا کل جهان را دارای حرکت جوهری می داند که تدریج لازمه حرکت است و وقتی عالم چنین ویژگی داشته باشد هر تغییری مستلزم تدریج است؛ حرکت از خیر به سمت شر و شر به سمت خیر نیز با تدریج و قدم به قدم صورت می گیرد و ما نباید فقط با تغییر یک ظاهر بپرسیم که مگر چه شده است؟

اصل اساسی اتفاقات ۱۴۰۱ به سبک زندگی بر می گردد

اصل اساسی اتفاقات ۱۴۰۱ به سبک زندگی بر می گردد گرچه مسائل اقتصادی و دیگر مسائل زمینه ها را فراهم کرد؛ بسیاری از عزیزانی که معترض هستند و برخی نیز به سمت اغتشاش رفتند در عمق جان خود مذهبی هستند. تحولات امروز ظاهری به علت برخی عوارض صورت گرفته است از همین رو حضرت آیت الله خامنه ای می فرماید این ها بچه های ما هستند.

عده ای از معترضین «در باغ سبز» ظاهر تمدن غرب را دیدند و تهی بودن و بی پشتوانگی عمیقی که همه دنیای غرب را فراگرفته را نمی بینند؛ شعار اساسی مطرح شده در شبکه های فارسی زبان بر روی «ظواهر» است که این ظاهر نیز به تدریج عمق پیدا می کند. تلاش برای تغییر ظواهر به انگیزه تغییر لایه های باطنی جامعه ایرانی است که غرب می خواهد حس مذهبی جامعه ایرانی را تغییر دهد تا ایران اسلامی را با حرکت جهانیِ دنیاطلبی همراه کند.

ابزارهای دموکراتیک تحمیل رأی می کنند

ایران برای نظریه پردازان و جامعه شناسان دنیای غرب مزاحت ایجاد کرد که غرب می خواهد با فشار و تحمیل آن را تغییر دهد؛ این هم عجیب است؛ در دنیایی که ادعای دموکراسی گوش همه را کر کرده است ابزارهایی خلق شده که گاه نه تنها مردمی نیست بلکه تحمیل رأی است. غرب دوران حیات بشری را تقسیم می کند که بشر در دوران طفولیت خود به دین معتقد بوده و سپس فلسفی شد و الان در دوران بلوغی به سر می برد که دوران علم است و علم هم منحصر شده است در علوم تجربی؛ انقلاب اسلامی نشان داد مسأله به این گونه نیست و با دین می توان زندگی و حکومت کرد و غرب می خواهد این صدا را خفه کند.

انسان کامل در نگاه آنها چه موجودی است؟ بشر را می خواهند به همان سمت ببرند؛ بسیاری از آن ها شعار استقلال و آزادی را می دانند اما نمی دانند انقلاب اسلامی که علیه اسارت جهانی حرکت کرده است در مسیر آزادی گام گذاشته و الان در آن مسیر در حرکت هستیم و آزادی واقعی بشر با انقلاب اسلامی صورت می گیرد.

همه قائل هستند که باید مرزی برای پوشش وجود داشته باشد

دعوا در دوران امروز بر سر سبک زندگی است که فقط روی ظاهر خود را نشان داده است. با تحمیل و فشار نمی توان کاری کرد و این مسلم است اما باید قانون وجود داشته باشد؛ دوگانه حجاب اختیاری و حجاب اجباری را مطرح می کنند در حالی که باید گفت حجاب قانونمند در مقابل ولنگاری مطالبه حقیقی آن ها است. در پاسخ به کسی که می گوید چرا باید قانون پوشش باشد باید عرض کنم آیا حاضر هستید یک مرد عریان در مقابل محارم شما قرار گیرد؟ تعداد بسیاری تأکید می کنند که باید یک مرز وجود داشته باشد خب مرز آن را غرب باید تعیین کند یا دین اسلام؟ مبانی آن ها که با ما سازگار نیست چرا باید قبول کنیم؟ این مرز قانون می شود و هر قانونی اجبار دارد و منطق دارد.

ظواهر به تدریج عمق پیدا می کند شخصی که الان روسری را برداشت، بعدا فضاهای دیگری در آن شکل می گیرد؛ بسیاری هشدار دادند که نسبت به حجاب سختگیری نکنید و به روسری گیر ندهید که باید گفت که این مسأله اصلا حد یقف ندارد. در موضعی دیگر عده ای بلند شدند و خواستند شرب خمر آزاد باشد و دیگر قانونی نباشد؛ با چه منطقی باید جلویش را بگیریم؟ باید یک مرز وجود داشته باشد.

باید از فرصت پیش آمده استفاده کنیم

مسائل به وجود آمده در سال ۱۴۰۱ غم انگیز است و افرادی جان خود را از دست دادند اما باید مسائل به وجود آمده را تبدیل به فرصت کنیم؛ اگر می خواهیم جوانان و مملکت خود را در یابیم و فشارهای رسانه ای دنیای غرب را دفع کنیم بهترین موقعیت است که در خصوص فضای مجازی تصمیم های مهم گرفته شود.

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفتگو با استاد امینی نژاد

تربیت حکمت پایه توصیه می کند پرهیز و تقویت هر دو با هم باشد و پرهیز صرف و یا تقویت و جنبه اثباتی به تنهایی جواب نمی دهد؛ بهترین موقعیت برای اصلاح فضای مجازی به وجود آمده است و آن فضای مجازی که واقعا نقش تخریبی دارد باید ممنوع شود و همه جای دنیا نیز همین است؛ باید انگیزه های جناحی را رها کنیم و به فکر سعادت بچه های خود و نسل های بعد باشیم. الان بهترین موقعیت برای کوچ کردن از فضای مجازی غربی به فضای مجازی بومی است. باید به تدریج توسعه یابد و ممنوعیت فعالیت کاربران در حداقل باشد زیرا احساس آزادی کاربران بسیار مهمی است.

ممنوعیت ها در فضای مجازی بومی باید در حداقلی ترین حالت خود باشد

همه ذهن ها آماده است و حتی مخالفین هم می دانند که شبکه های اجتماعی خارجی دیگر جایی نخواهند داشت و بهترین موقعیت است که راه بسته شود؛ در زمان حمله روسیه در جریان جنگ جهانی مجلس به دنبال تصویب طرحی بود که ورود روس ها را مشروع کند و در پاسخ مرحوم مدرس گفته بود آن ها اگر می خواهند حمله کنند، حمله کنند دیگر چرا ما راه را باز کنیم؟ اگر کسانی هم فیلتر شکن استفاده می کنند خب بکنند چرا ما راه را باز کنیم.

خبرها حکایت از کوچ میلیونی کاربران به سکوهای داخلی است و باید برای این امر به طور سنگین هزینه کنیم و نخبگان را آماده چنین جهشی کنیم؛ چگونه نخبگان ما پیشرفت های شگرفی در صنایع موشکی داشته اند؟ پس می توانند در اینجا هم اثرگذار باشند. باید فضای رسانه ای حقیقتا مسموم را از دشمن بگیریم؛ البته باید آزادی ها و امنیت حریم خصوصی برقرار باشد اما همه فضا دست خودمان باشد.

بررسی فلسفی اغتشاشات ۱۴۰۱ در گفتگو با استاد امینی نژاد

چرا باید انسان غذای روح خود را که همان دانش و اطلاعات است از دشمن بگیرد؛ تحلیل ها و اطلاعات مانند غذا است و جای شگفتی است که برخی پس از شهادت مردم در شاهچراغ می گویند کار خودشان است؟ چه بلایی بر سر برخی مخاطبین آمده است که حرف راست را باور نمی کنند و ذهن ها مسموم شده است. باید فضای مجازی بومی آنقدر مترقی باشد که مردم راضی باشند.

حکومت حضرت علی تنها برهه حکومت شیعیان بود که حضرت نیز با چالش هایی روبرو بودند. چالش هایی در عبادات مانند نماز تراویح و دست بسته نماز خواندن فراگیر بود اما حضرت سراغ اصلاح حکمرانی رفتند و این امر نشان می دهد که اولویت اصلاح حکمرانی و اجرای عدالت است با این شاهد نمی توان نتیجه گرفت که برای قانون حجاب کمی عجله شد و قواعد تدریج در آن رعایت نشد؟

جای بحث و گفتگوی فراوان است اما باید توجه کرد که خود انقلاب نتیجه یک روند تدریجی تاریخی بود و نمی توان گفت نباید حکومت جدید پاسدار ارزش ها باشد؛ در تمام امور تدریج وجود دارد و اگر نتوانستیم حکمرانی را پیاده کنیم نباید از احکام الهی دست بکشیم؛ در تمام احکام باید تدریج اعمال شود اما در خصوص حجاب به نظر می رسد تدریجش رعایت شد که البته جای بحث دارد اما منشأ این سؤال یک دیدگاه غلط است:

برخی می گویند باید عدالت اقتصادی را پیاده کنیم و تبعیض را کامل برطرف کنیم و سپس به احکام دینی بپردازیم در حالی که این امر از دیدگاه اسلامی بسیار غلط است؛ اصل تدریج در جریان دادن احکام اسلام جزء اساسی فقاهت است و ممکن است زمانی هم اشتباه کرده باشیم اما نکات مهم تری اینجا وجود دارد.

اگر مسأله ای و حکمی اعمال شد نباید حکومت نسبت به آن عادی سازی کند و به نقطه اول برگردد؛ در زمان رسول خدا و امیر مؤمنان برهنگی فرهنگی و عریان گردی مطرح نبود که ما گزاره ای روایی داشته باشیم؛ حضرت علی گاهی شلاق به دست در بازار تردد می کرد و ترازو ها را بررسی می کرد و در کنار مقابله با حکمرانی غلط به جزئیات جامعه نیز دقت می کرد؛ هر دو با هم بود. حضرت احکام تجارت را یاد می داد؛ یعنی هم در لایه های زیرین جامعه و هم در سطح بالای جامعه کار می کرد.

بی حجابی و برهنگی به سبک فعلی که یک فرهنگ شده است در قرون گذشته نبود و در دهه های اخیر شدت یافته است که حتی از فیلم ها و تصاویر هم می توانیم مشاهده کنیم که پوشش یک ارزش بوده است، حتی در غرب؛ غرب با حجاب و برهنگی کاری کرده است که امروزه حجاب برای ما تبدیل به یک لبه تمدنی شده است و باید از آن حراست کنیم.

رسا - ممنون از وقتی که به ما اختصاص دادید

ارسال نظرات