دستاوردهای سیاست خارجی، قربانی عملیات روانی
چندی پیش در فصل زمستان که مسأله افت فشار گاز پیش آمده بود، فضاسازی های رسانه ای زیادی صورت گرفت که شما عُرضه تأمین گاز مردم خود را ندارید و می خواهید با تکیه بر گاز با اروپا توافق کنید؟ در کنار آن نیز عده ای به درستی بر روی گستره خدمت و گستردگی شبکه گازرسانی کشور تأکید کردند تا بیان کنند علت افت فشار گاز برخورداری همه مردم از این نعمت است که طبیعتا سبب کاهش فشار تا استان های شمال شرقی می شود.
دولت به خوبی از آن مقطع گذشت اما در میان همه پاسخ هایی که به این مسأله داده شد یک توییت برای من بسیار عجیب بود؛ یکی نوشت که جمهوری اسلامی نباید پز گازرسانی را به همه مناطق کشور بدهد زیرا این اقدام از سوی مافیای لوله گذاری کشور گسترش یافته است. خب! اگر به جای گازرسانی به منازل موتورخانه های مرکزی تشکیل می شد و آب گرم به مردم می رسید تا خانه خود را گرم کنند عده ای ذی نفع این سیستم نبودند؟ ذی نفعان این سیستم انجمن و تشکل شکل نمی دادند؟
انگار تحلیلگران و ناظران توجه ندارند که در عالم ماده زندگی می کنند و هر چیزی نفعی برای کسی یا چیزی دارد و «عدم نفع»ی برای دیگری. در همه جای دنیا وقتی منافع عده ای به خطر بیافتد تلاش می کنند آن منفعت را نگه دارند و عده ای دیگر که از به خطر افتادن این منفعت، نفع می برند به مقابله می پردازند.
حکایت رابطه ایران و آمریکا نیز همین است؛ عده ای از تحریم سود می برند و کاسب تحریم هستند و می خواهند شرایط تحریمی بماند اما در مقابل عده ای دیگر نیز از بودن برجام کسب منفعت شخصی می کنند و می خواهند برجام همانگونه که بود، بیاید. در این زمانه ای که مسأله بزرگی مثل رفع تحریم ها منافع شخصی بسیاری از صاحب رسانه ها را به خطر می اندازد، ارزیابی بسیاری از رسانه ها از توافق و مذاکرات صورت گرفته نمی تواند ارزیابی دقیقی باشد.
خصوصا اینکه اذهان اکثر کسانی که اخبار توافق را دنبال می کنند، و دست به انتشار و پردازش اخبار دارند، واقع بینانه نیست؛ عده ای مثل سیدحسین مرعشی به راحتی فریاد می زنند: «بدیم بره» بی آنکه از خود بپرسند دفعه پیش که دادیم رفت، چه چیزی برگشت؛ حتی ترسی ندارند کسی از آنها این سؤال را بپرسد چون رسانه دارند. دسته ای دیگر نیز خواهان جهانی شدن هستند و می گویند اصلا دعوا را تمام کنیم و مثل دو دوست دور یک میز به همکاری بپردازیم.
همه این ها رسانه دارند و در هر بزنگاهی اخبار مثبت و منفی را وارونه نشان می دهند؛ مصوبه مجلس که رهبری معظم از آن تشکر کرد مورد هجوم دولت قبل و دنبالهروهای قلم به مزدش بود و امروز نیز از دستاوردهای عزت مندانه دولت فعلی تعبیر دقیقی ندارند. منافعشان گیر است.
مردم ایران از اتفاق رخ داده در پی آزادی پول های بلوکه شده که مستقل از مذاکرات برجام بدون مذاکرات مستقیم به نتیجه رسید، خوشحال نخواهند شد چون رسانه های غربگرا و عمالشان اجازه نمی دهند و حقیقت را وارونه جلوه می دهند. اصلاح طلبان هیچگاه خوشحال نمی شوند چون سهمی در آنچه رخ داده نداشتند و باید واقعیت را وارونه نمایی کنند، تا بتوانند بعدها به قدرت برگردند؛ در هر اتفاق مثبتی کام مردم را تلخ می کنند؛ کرونا که تمام شد و واکسیناسیون دولت موفقیت آمیز بود به صف شادی مردم ملحق نشده و حتی این دستاورد را منکر می شدند. تیم ملی ایران ولز را در جام جهانی برد؛ چون ممکن بود همراهی با مردم هزینه داشته باشد به هیچ وجه حاضر نشدند پرچم شادی به دست بگیرند.
از سویی دیگر باید توجه داشت که هر چیزی به مرور پیش می رود و برای رسیدن به خواسته های مشروع خودمان هم باید راه زیادی را طی کنیم؛ اولین اقدام دیپلماتیک بین ایران و آمریکا پس از اغتشاشات تحمیلی 1401، با تبادل زندانیان و آزادی پول های بلوکه شده پیگیری شد و این پیروزی بزرگی برای دولت رئیسی می تواند باشد.
منصفانه و منطقی این است که صبر کنیم تا همه تعهدات طرف مقابل اجرایی شود و نتیجه عیان شود تا وزن توافق صورت گرفته مشخص شود اما آن هایی که 24تیر پیش از تحقق هر چیزی «پیروزی بدون جنگ» را تیتر کردند و از تمام شدن تحریم ها خبر دادند، برای ارزیابی توافق شکل گرفته در چند روز اخیر، صلاحیت لازم را ندارند.