علوم انسانی از منظر اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی، به عنوان یکی از محورهای اصلی فکری در جامعه اسلامی، به ما کمک می کند تا نسبت به مطالبات فرهنگی و دینی بیشترین شناخت را داشته باشیم.
مفهوم اسلامی سازی علوم انسانی
اسلامی سازی علوم انسانی به معنای ارتباط علوم انسانی با اصول و مفاهیم اسلامی و ارائه رویکردهای اسلامی در این حوزه است. این رویکردها میتوانند شامل تحلیل های قرآنی، سیره پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، اصول فقهی و اخلاقی و دیگر منابع اسلامی باشند.
هدف اصلی اسلامی سازی علوم انسانی، ارتقاء و تعمیق دانش و فهم اسلامی در دانشجویان و پژوهشگران این حوزه است. با ارائه رویکردهای اسلامی، میتوان بهتر فهمید و تفسیر کرد. همچنین میتوان مسائل انسانی و اجتماعی و بهبود روابط اجتماعی را در راستای ارزش های اسلامی ترویج کرد.
اسلامی سازی علوم انسانی همچنین به منظور ارتقاء هماهنگی بین الهیات و علوم انسانی است. با توجه به اینکه اسلام به عنوان دین جامع و کامل، همه جوانب زندگی را پوشش میدهد، لازم است تا علوم انسانی نیز با ارجاع به اصول اسلامی، بتواند بهترین نتیجه را در حل مسائل و چالشهای جامعه ارائه دهد.
نقش قرآن در فرآیند تولید علوم انسانی
معنای سفارش های مقام معظم رهبری بر بازیابی نقش قرآن در فرآیند تولید علوم انسانی، این است که فی الجمله برای نهضت نرم افزاری و پیشرفت علوم، راه کارهایی وجود دارد. باید این راهکار ها را شناخت و از آن استفاده کرد. قوانینی در علوم انسانی وجود دارد که اگر دانشمندان 200 سال هم با دقت روی آن کار کنند نمی توانند با آن صراحتی که در قرآن بیان شده است آن ها را به دست آورند. باید مراقب باشیم که نسبت به مسائلی که رایگان در دست ما قرار گرفته است ناشکری نکنیم. ناشکری نسبت به این مسائل به این است که بگوییم معلوم نیستند.
از طرفی دیگر می توان مسائلی را که از راه وحی معلوم گشته اند با تجربه اثبات کرد تا برای دیگران هم معلوم شوند. معلوم شدن این دسته از مسائل برای ما که معتقد به وحی هستیم و این خورشید برایمان طلوع کرده است نیاز به روش های علمی ندارد. بله، برای راهنمایی کسانی که صرفاً راه تجربی را قبول دارند مفید است.
رویکردهای مختلف به مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی
رویکردهای مختلف به مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی توسط محققان و فعالان در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. این رویکردها متناسب با مفاهیم و ارزشهای اسلامی، به تلاش برای ارتقای و تحول دادن به علوم انسانی با تأکید بر اصول، اخلاق و ارزشهای دینی میپردازند.
یکی از رویکردهای موجود، رویکرد تطبیقی است که در آن تلاش میشود تا اصول و مفاهیم اسلامی با مباحث و مطالب علوم انسانی هماهنگ شوند. به عبارت دیگر، مطالب و مفاهیم اسلامی بهطور کامل و بدون تغییر در علوم انسانی معرفی میشوند. این رویکرد به منظور تمرکز بر ارزشها و اصول اسلامی و تأثیرگذاری آنها در علوم انسانی به کار میرود.
رویکرد دیگری که در مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی مورد استفاده قرار میگیرد، رویکرد تفسیری است. در این رویکرد، تلاش میشود تا مسائل و مطالب علوم انسانی از طریق تفسیر قرآن و تحلیل و تبیین آنها در چارچوب اسلامی بررسی شوند. این رویکرد به منظور فهم بهتر و توضیح نقش اسلام در علوم انسانی و تأثیر آن در جوامع بشری استفاده میشود.
انتقادات مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی
در مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی، همانطور که پیش از این بیان شد، هدف اصلی این است که علوم انسانی را با ارزشها و مفاهیم اسلامی تطبیق دهد. این رویکرد اغلب توسط برخی از محققان و نظریهپردازان اسلامی حمایت میشود و به عنوان یک راه برای تعمیق دانش اسلامی و رفع نیازهای جامعه معرفی شده است.
اما همانطور که در هر رویکردی انتظار میرود، مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی نیز با انتقاداتی مواجه است. انتقادات اصلی این رویکرد عبارتند از:
- تاکید زیاد برمفاهیم اسلامی: برخی انتقادکنندگان معتقدند که مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی در بعضی موارد به طور زیادی بر اصول و ارزشهای اسلامی تمرکز میکند و از جنبههای دیگر مفاهیم و اندیشههای جهانی و متنوع را نادیده میگیرد. این انتقاد مطرح میکند که این رویکرد ممکن است باعث محدود شدن دسترسی به ایدهها و دیدگاههای جدید و نوآورانه شود.
- کنترل دولتی: برخی از انتقادکنندگان باور دارند که مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی در عمل میتواند تحت کنترل دولتی قرار بگیرد و استفاده از این رویکرد به عنوان یک وسیله برای تغییر رویهها و مفاهیم آکادمیک مورد سوءاستفاده قرار بگیرد.
اما آنچه که پر واضح است عدم وارد بودن این انتقادات است چرا که در مورد اول بر فرض تمرکز بر روی اصول و ارزشهای اسلامی به معنای نادیده گرفتن دیدگاههای جدید و نوآورانه نیست.
و در مورد دوم نیز تنها در حد یک فرضیه و ادعا بیشتر نبوده است که چندان قابل اعتنا نیست چرا که به طور نمونه در کشور ما هرگز چنین مسئله ای رخ نداده است.
آیا اسلامی سازی علوم انسانی باعث تحقق اهداف اسلامی میشود؟
اسلامی سازی علوم انسانی یک مفهوم است که در داخل جوامع اسلامی به طور گستردهای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مفهوم به معنای تلاش برای ارتباط دادن علوم انسانی با اصول و ارزشهای اسلامی است. اهداف اصلی این روشن فکری شامل بهبود فهم اسلامی از مسائل انسانی، ارتقاء اخلاق و ارزشهای اسلامی در جوامع و تأمین نیازهای انسانی بر اساس اصول اسلامی است.
اما یکی از پرسشهای مهم در این بحث این است که آیا اسلامی سازی علوم انسانی واقعاً منجر به تحقق اهداف اسلامی میشود؟ برخی معتقدند که این روش بهبودی قابل توجهی در فهم و تفسیر مسائل انسانی اسلامی به ارمغان میآورد و به جوامع اسلامی کمک میکند تا اخلاق و ارزشهای اسلامی را در زندگی روزمره ترویج کنند. همچنین، این روش میتواند به جامعهشناسی اسلامی، علم سیاسی اسلامی، اقتصاد اسلامی و غیره کمک کند تا بهبود و توسعه یابند و با مشکلات جامعه مبارزه کنند.
به طور کلی، اسلامی سازی علوم انسانی میتواند به تحقق اهداف اسلامی کمک کند، اما برای دستیابی به این اهداف، نیاز به توجه به چالشها و پیچیدگیهای موجود در این زمینه خواهد بود.
چالش های اسلامی سازی علوم انسانی؟
در حالی که مطالبه اسلامی سازی علوم انسانی برای بسیاری از افراد و جوامع در سراسر جهان موضوعی جذاب و تحسین برانگیز است، اما در عین حال با چالش ها و پتانسیل های خاص خود نیز روبروست.
یکی از پتانسیل های اسلامی سازی علوم انسانی، امکان اتصال علم به ارزش ها و اصول اسلامی است. با توجه به اینکه اسلام به عنوان یک جامعه ساز، مجموعه ای از اصول و ارزش ها را به خود اختصاص داده است، اسلامی سازی علوم انسانی می تواند به ترسیم خوبی برای ارتباط علم با تعالیم اسلامی و فهم بهتر از نقش علم در زندگی اسلامی و اجتماعی کمک کند.
نقش حوزه و دانشگاه در اسلامی سازی علوم انسانی
علیرغم اخلاص و علم اساتید دانشگاهی نمی توان از آنها توقع داشت که علوم انسانی را اسلامی کنند؛ زیرا علوم انسانی که آنها فرا گرفته اند، همان علوم غربی است. از طرف دیگر حوزویان نیز صرفاً با آشنایی با اسلام نمی توانند این کار را به انجام برسانند؛ زیرا آشنایی با علوم انسانی و موضوع و محمول و قضایای آن نیز برای این کار لازم است. از همین رو تنها افرادی که آشنایی لازم را هم با علوم اسلامی و هم با علوم انسانی داشته باشند و برای این کار نیز دل سوز باشند می توانند قدم اول را بردارند.
اگر فرض شود همه مقدمات نظری تحول درعلوم انسانی فراهم شود و به همه سؤالات نیز پاسخی روشن داده شود، پس از همه این مراحل فقط تحقیقات مرحله نظری به پایان رسیده و نوبت به ارزیابی این مسأله می رسد که آیا زمینة اجرایی کردن نتیجه این تحقیقات در عمل هم فراهم است یا خیر؟
به همین منظور باید در کنار طرح مسایل نظری در زمینه علوم انسانی، یک طرح اجرایی برای شروع کار و کیفیت انجام آن نیز ارائه کرد. زیرا گاهی نقشه یک ساختمان توسط مهندس به سرعت تهیه می شود؛ اما اجرای نقشه مراحل دشواری را شامل می شود و باید محاسبه شود که این عملیات از کجا شروع شود، چه قدر نیروی انسانی و امکانات می خواهد و...
از این رو امیدوارم هستیم هرچه زودتر به نتیجه لازم دست پیدا کنیم.
کاش واقعا بتونن اسلامی سازی رو انجام بدن