مدیریت بحران و امیدآفرینی رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در جنگ ۱۲ روزه خرداد ۱۴۰۴، نقش فرمانده کل عملیات را ایفا نمودند که رسانههای بینالمللی هر بیانیه و موضع ایشان را مبنای پیشبینی اقدامات آتی جمهورس اسلامی ایران تلقی میکردند. ایشان با صدور پیام قاطع در همان ساعات اولیه درگیری، خطوط قرمز را به روشنی ترسیم و تأکید کردند: «هر تعرض به امنیت ملی ایران با پاسخ سخت و پشیمانکننده روبرو خواهد شد». این موضع نقطه عزیمت همه تحلیلگران خارجی برای ارزیابی توان بازدارندگی ایران شد و نقش تعیینکنندهای در مسیر خروج از بحران داشت.
امیدآفرینی، به مثابه سلاحی استراتژیک
در میانه طوفان جنگ، رهبر انقلاب با درک عمیق از جنگ ترکیبی دشمن، امیدآفرینی را به عنوان راهبرد کلیدی مورد تأکید قرار دادند. ایشان فرمودند: «دشمن سعی میکند جوانهای ما را ناامید کند؛ ما باید متقابلاً امیدآفرینی کنیم». این رویکرد هوشمندانه، توأم با تصریح این نکته که «امیدآفرینی، خودفریبی نیست», فضای روانی کشور را در شرایطی که دشمن تلاش میکرد با القای یأس، اراده ملی را تضعیف کند، تقویت کرد.
بیانات رهبر انقلاب در طول این بحران، پیام اقتدار ایران را به جهان مخابره کرد. تحلیلهای بینالمللی هر تغییر لحن در بیانات ایشان را در بازار نفت و اوراق قرضه منطقهای رصد میکردند. در نطقهای ایشان، آمریکا و رژیم صهیونیستی با این پرسش مواجه شدند که: «اصلاً شما چهکاره هستید؟ چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات هستهای و صنعت هستهای دارد یا ندارد؟». این موضع قاطع، شکستن هیمنه دشمن و اثبات اقتدار ایران بود.
مدیریت چندساحتی جنگ
مدیریت رهبری در این بحران، ابعاد گوناگونی را دربر گرفت: «رهبری در میدان جنگ»، «رهبری جامعه ایران در هنگامه جنگ»، «رهبری روایت ایران و مدیریت ادراک دوست و دشمن» و «رهبری جایگاه ایران در مناسبات منطقهای و جهانی». این چهار ساحت بههمپیوسته، حکمرانی بحران را تشکیل داد که در کنار هم معادله بازدارندگی مؤثر را در شرایط بحرانی منطقه حل کرد.
یکی از نقاط درخشان مدیریت بحران رهبری، بازآرایی ضربتی توان نیروهای مسلح پس از ضربه آغازین دشمن بود. با وجود به شهادت رسیدن بخشی از لایه فرماندهی، ساختار فرماندهی به سرعت بازسازی شد و ظرف کمتر از چند ساعت، عملیات پاسخ قاطع ایران آغاز گردید. این موفقیت حاصل «تمرکز در تصمیم و تمرکززدایی در اجرا» تحت فرماندهی ایشان بود.
از سوی دیگر استقرار سریع سامانههای پدافندی و حملات موشکی دقیق در جنگ ۱۲ روزه نیز، در رسانههای روسی و چینی بهعنوان «نماد بازدارندگی استراتژیک ایران» تحلیل شد. این اثربخشی میدانی، محصول سالها تأکید و تدبیر رهبر معظم انقلاب بر نقش علم و فناوری در قدرت دفاعی و اتکا به نخبگان جوان و دانش بومی بود که جایگاه آن در این بحران به خوبی در چشم همگان روشن شد.
روایت مسئولان از عملکرد رهبری
مسئولان ارشد نظام در دیدارهای مختلف به تبیین نقش رهبری در این بحران پرداختند. در دیدار سالانه با مسئولان سه قوه، تأکید شد که «روال فعالیتهای کشور برای تحقق اهداف در همه زمینهها باید با شتاب بیشتر ادامه یابد و هیچ چیز به نتایج مذاکرات گره زده نشود». این موضع، هوشمندی در مدیریت بحران و پرهیز از اشتباهات گذشته را نشان میداد.
رهبر انقلاب در بیانات خود هوشیارانه میان بیان مشکلات و امیدآوری توازن برقرار کردند: «ضعفها هم باید بیان بشود، اشکالی ندارد؛ اما در کنار بیان ضعفها بایستی امیدآفرینی هم بشود». این رویکرد جامع، همزمان که به چالشها میپرداخت، افق روشن آینده را در مقابل چشم ملت ترسیم میکرد.
دیپلماسی هوشمندانه منطقهای
در کنار اقدامات نظامی، دیپلماسی فعال منطقهای تحت هدایت رهبری صورت گرفت. ابتکار تهران برای میزبانی عمان، قطر و عراق، کانالهای رسمی گفتوگو را حفظ کرد. در گزارش رویترز و آسوشیتدپرس، این نشستها زمینهساز وتوی طرحهای جدید تحریمی در شورای امنیت شناخته شد.
در نتیجه مدیریت این بحران، مؤسسههای تحقیقاتی اروپایی و آمریکایی نتیجه گرفتند: «ایران که پیش از این بازیگری منطقهای با محدودیتهای گسترده بود، اکنون در سایه پیام و فرمان رهبر انقلاب، بهعنوان ضلع اثرگذار در معادلات خاورمیانهای مطرح شده است». این اعتراف دشمنان، گواه موفقیت راهبرد امیدآفرینی و اقتدار در مدیریت بحران بود.
جنگ ۱۲ روزه آزمونی بود برای تحقق دکترین نظامی-راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی که در آن قاطعیت پیامهای بازدارنده، بهرهبرداری سریع میدانی از توان دفاعی، دیپلماسی هوشمندانه و بسیج همهجانبه داخلی در سایه فرماندهی ایشان، نه تنها بحران را کنترل کرد بلکه تعادل جدیدی در منطقه برقرار ساخت.