بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور؛ الزامات و بایسته ها
اشاره: با روی کار آمدن دولت سیزدهم مجدداً موضوع بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور در صدر موضوعات نظام فرهنگی کشور قرار گرفت؛ موضوع بازسازی، تحولی فراتر از تغییر ساختار اداری و سازمانی آن هم با مسئولیت رئیسجمهور و بهمنظور تجدید ساختار انقلابی و تغییر نرمافزار ذهنی جامعه است؛ همچنین با عنایت به موقعیت انقلاب اسلامی و بهعنوان امتداد جریان حکومت امامان معصوم، مشخص میشود که درنهایت دستگاههای فرهنگی وظیفه هدایت مردم را برعهده دارند؛ لذا باید آنها را در مدار مسئولیت و امر امام جامعه قرار دهند و اختلال در این روند مانع به جریان افتادن منویات امام در جامعه خواهد شد؛ در نتیجه اصلیترین اقدامی که باید در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی صورت پذیرد این است که دستگاههای فرهنگی جریان مسئولیت را ابتدا در خود و سپس در مردم احیا کنند.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گفتوگویی را با حجت الاسلام سید محمدحسین هاشمیان مدیرگروه آموزشی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و عضو هیئتعلمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) داشته است که در ادامه تقدیم شما خواهد شد.
رسا ـ یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب از اعضای محترم شورایعالی انقلابفرهنگی، بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور بوده، لطفا در مورد مؤلفه ها، الزامات و بایدها و نبایدهای این امر مهم توضیح دهید؟
مفهوم ساختار فرهنگی و بازسازی انقلابی که رهبر معظم انقلاب قبل از این دیدار، در دیدار سال گذشته با هیئت دولت مطرح کردند و امسال نیز ارجاع به آن جلسه داشتند حائز اهمیت است؛ یک معنای حداقلی از تحول یا بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور وجود دارد و یک معنای حداکثری؛ بازسازی و تحول میتواند متغییر باشد یعنی رویکردی حداقلی و رویکردی حداکثری نسبت به بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور می تواند وجود داشته باشد.
مفهوم ساختار فرهنگی کشور نیز میتواند دو معنای متمایز داشته باشد؛ گاهی ساختار فرهنگی کشور به سازمانها و نهادهای فرهنگی کشور تقلیل داده میشود و بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور میل پیدا میکند به بازسازی سازمانهای فرهنگیای که بخشی از آنها در گام اول انقلاب توسط امام خمینی(قدس) بنا شدند و این بازسازی متناسب با تجربه گام اول چهل ساله انقلاب اسلامی صورت بگیرد و گاهی منظور از بازسازی حداقلی است و در لایه منابع انسانی، روش ها، فناوریها و ساختار سازمان لحاظ می شود و به اصل ماموریت ها، راهبردها و جهت گیریها توجهی ندارد.
لزوم بازبینی راهبردها و جهت گیری های نهادها و سازمانهای فرهنگی
به نظر من سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب رویکرد بازسازی اصل ماموریت ها، راهبردها و جهت گیری ها را برجسته کرد و رهبر معظم انقلاب در جمع هیئت دولت بیشتر تاکید داشتند که نهادها و سازمانهای فرهنگی بازبینی شود؛ رهبر معظم انقلاب صراحتا فرمودند معنای ساختار فرهنگی کشور اعم از این حوزههای جزئی است؛ اگر نظریههای جامعه شناسان را مرور کنیم نظریههای ساختارگر در مقابل نظریههای عاملگر وجود دارد؛ منظور از ساختار در نظریههای ساختارگرا صرفا ساختار رسمی دولتی و حاکمیتی نیست بلکه هر نظام و تشکلی که در عرصه فرهنگ فعال است را شامل میشود.
رهبر معظم انقلاب بخش عظیمی از ساختار فرهنگی را تشکلهای مردمی و گروههای جهادی برشمردند؛ تعریف مناسبات این تشکلها با دستگاههای رسمی خیلی مهم است؛ تعبیری حضرت آقا دارند با عنوان حلقههای میانی که خیلی از تشکلها حلقه میانی بین عموم مردم و دستگاههای رسمی هستند که در حوزه فرهنگ کار میکنند.
رهبر معظم انقلاب ساختار فرهنگی را به معنای نظام ارزشی حاکم برجامعه ذکر کردند که معنای وسیعی را شامل می شود؛ این مطالبه راهبردی رهبر معظم انقلاب بار بسیار سنگینی را بر دوش شورای عالی انقلاب فرهنگی و همه نهادهای فرهنگی کشور میگذارد؛ ما ذیل مهندسی فرهنگی این مطالبه را داشتیم ولی اکنون با سوگیری و دقت بیشتری، مطالبه از سوی رهبر معظم انقلاب اعلام میشود؛ اینکه بتوان ساختار شناختی، ارزشی و اخلاقی جامعه را متناسب با مبانی انقلاب اسلامی جهت دهی کرد بحث بسیار مهمی است.
یکی از چالش هایی که در این حوزه وجود دارد این است که در جنگ شناختی و ترکیبی دشمن، ما نتوانسته ایم که نظام شناختی، ارزش و اخلاقی جامعه را مخصوصا در لایه جوانان و نوجوانان به گونهای طراحی کنیم که توان مقاومت نسبت به هجمههای جنگ شناختی را داشته باشد.
رسا ـ یکی از مسائلی که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره دارند بحث هدایت فرهنگی کشور است؛ اساسا هدایت فرهنگی کشور به چه معناست و چه ابعاد و تفاوتی با مهندسی فرهنگی دارد؟
چند گفتمان برای ورود حاکمیت در عرصه فرهنگ وجود دارد؛ یک گفتمان، گفتمان لیبرالیسم فرهنگی است که ادعا دارد هیچ مداخلهای در حاکمیت ندارد ولی در واقع بیشترین مداخلات غیر مستقیم را دارد؛ رویکردی که آمریکا دارد این است که از طریق صنعت سینما در هالیوود و حوزههای مختلف فرهنگی تلاش دارد که فرهنگ غربی را به عنوان فرهنگ حاکم بر دهکده جهانی غالب کند؛ تعبیری "گیدنز" دارد تحت عنوان "مک دونالدیزه کردن دنیا" که در این نظریه بیان میکند آمریکا میخواهد همه دنیا را با غذای روح و اندیشه غربی تحت کنترل درآورد؛ آمریکا با مخالفان اندیشه لیبرالیسم به شدت برخورد میکند و کاری که در دهه شصت در جریان مک کارتیزم انجام شد معروف است.
تکریم مقام انسان و آزادی بخشی و حریت بخشی به انسان
رویکرد دیگر متمایل به رویکرد کنترل فرهنگی است که فرهنگی را به عنوان فرهنگ ایده آل اعلام کند و جامعه را با هر روشی در آن فضا قرار دهند؛ عمدتا الگویی دولت کمونیستی سابق این مدل بوده است؛ رویکرد سوم، رویکرد دینی مبتنی بر منطق قرآنی با کلیدواژه هدایت است، که این کلیدواژه، کاملا قرآنی است «ِانَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» هدف انبیاء و اوصیا هدایت بشر است و این هدایت با کلیدواژه رشد، تکریم مقام انسان و آزادی بخشی و حریت بخشی به انسان عجین است، به تعبیر دیگر «وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ» تا این زنجیرها از پای بشریت باز شود تا «و یثیروا لهم دفائن العقول» گنجینههای وجود انسان کشف و استخراج شود.
بنابراین هدایت فرهنگی به معنای مداخلهای که بخواهد انسان را کنترل کند نیست بلکه وزر و وبالی که انسان را زمین گیر میکند را از انسان باز می کند و سبب می شود که انسان در سطح غریزه زندگی نکند و سبک زندگی و الگوی انتخاب براساس غرائز تعریف نشود، بلکه زندگی بر پایه فطرت الهی در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی تنظیم شود.
هدایت فرهنگی وجوه تمایز بسیار دقیقی دارد و هدف، رشدی است که قرآن تبیین کرده و این رشد در چارچوب تکریم انسان تحقق پیدا می کند؛ هدایت فرهنگی نسخهای است که در مقابل نسخههای لیبرالیستی و کنترل فرهنگی قرار دارد و هدایت فرهنگی مردم را مشارکت جویانه در عرصه های فرهنگ وارد میکند و مبتنی بر آیه «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ» اقامه قسط یک کنش کاملا فرهنگی و اجتماعی از سوی مردم است؛ الگوی هدایت فرهنگی مردم را به سطحی میرساند که مشارکت مردم خالص و ناب خواهد شد.
رسا ـ در بحث نظارت و اجرایی دستگاههای متولی تحول فرهنگی، چه تدابیری از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی اندیشیده شده است؟
گاهی ضمانت اجرایی از بالا به پایین تعریف میشود و اگر کسی از اجرای اسناد تخلف کند برخورد میشود؛ رویکرد جرم انگارانه در برخی قواعد مجلس تعریف شده تا ضمانت اجرایی قانونی که مجلس تصویب میکند در نزد دستگاههای مجری بالا رود؛ بحث دیگر این است که سازوکاری چیده شود که تا اجرای اسناد را پیگیری شود؛ یکی از دلایل اصلی عدم انجام این سازوکار این است که در سطح سیاست باقی میماند و تبدیل به برنامههای عملیاتی دارای بودجه مشخص نیست؛ مثلا در خصوص سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که حوزههای علمیه در تدوین مبانی این سند فعالیت داشته و کاربردی نگاشته شد در سطح برنامههای مصوب مجلس شورای اسلامی که ردیف بودجه دارد دیده نشد؛ بلکه بالعکس برنامههایی در مجلس گذشته وجود داشت که برگرفته از سند ۲۰۳۰ بود بودجه گرفت و برای اجرا به آموزش و پرورش ابلاغ شد.
بالاترین سطح ضمانت اجرایی از طریق هماهنگی سه قوه
به نظر میرسد بالاترین سطح ضمانت اجرایی را ما میتوانیم از طریق هماهنگی سه قوه داشته باشیم؛ قوه قضائیه به عنوان اصلیترین نهاد نظارتی در چرخه حکمرانی شناخته شده که بازوهای نظارتی مانند سازمان بازرسی را دارد و این ضمانت اجرایی در لایه دولت نقش برجستهتری دارد زیرا دولت لایحه بودجه و لایحه هفتم توسعه را پیشنهاد میدهد و دولت باید اسناد بالادستی شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه آموزش و پرورش، علم وفناوری و فرهنگ را در تخصیص بودجه لحاظ کند و ذیل این اسناد پیشنهاد احکام برنامه دهد.
مجلس دو ماموریت تقنین و نظارت را دارد، کمیسیون فرهنگی مجلس دغدغه دارد که چرا اسناد شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا نمیشود، چندبار شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه مهندسی فرهنگی مصوبهای تحت عنوان پیوست نگاری فرهنگی برای طرحهای کلان اقتصادی در سطح کشور داشته است اما برای اجرایی شدن مصوبات نیازمند یک همکاری همدلانه در تراز دولت، مجلس و قوه قضائیه هستیم و فرمایش اخیر حضرت آقا دلالت بر این دارد که حضور روسای قوا در شورای عالی انقلاب فرهنگی تشریفاتی نیست و ابزارها و نهادهای استراتژیک دولت باید در خدمت مصوبات شورا قرار بگیرند.
بعضی جاها ضعف در سندنگاری وجود دارد و سندها کاربردی و مسئله محور نوشته نشده اند البته هر چه زمان جلوتر رفته این ضعف ها برطرف شده، اما به علت نبود سازکار و هماهنگی لازم بین سه قوه، اجرای اسناد محقق نشده؛ گفتنی است دولت یک کنشگر جدی در تحقق اسناد مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
حضور تشکلات و ظرفیتهای مردمی در عرصه فرهنگ
حضور تشکلات و ظرفیتهای مردمی خیلی موثر است؛ استفاده از تشکلهای مردمی نیازمند به این است که نسبت به اسناد مصوب کار گفتمانی صورت گیرد نه اینکه از جریانی مردم اطلاع نداشته باشند؛ مثلا در مورد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گفتمان صورت نگرفت؛ اگر گفتمان سازی در فضای عمومی صورت پذیرد از جبهه مردمی میتوان استفاده کرد؛ حضرت آقا در چند حکم اخیر در ده سال گذشته از شورای عالی انقلاب فرهنگی مطالبه داشتند که از ظرفیت مردمی در جبهه انقلاب استفاده کنند.
رسا ـ در رابطه با شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی توضیح دهید که با چه هدفی تاسیس شده و چه نقشی در هدایت فرهنگی و سیاستگذاری و تصویب اسناد تحولی و راهبردهای سیاستهای فرهنگی کشور دارد؟
شورای تخصص حوزوی یکی از شوراهای اقماری شورای انقلاب فرهنگی است، عموما شورای که ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف شود موضوع محور است مگر شورای تخصصی حوزوی که فقط موضوع محور نیست و علاوه بر موضوع فرهنگ دینی که مهمترین وظیفه شورا است با رویکرد دینی تمام سیاستها و برنامههای شوراهای مختلف علمی و فرهنگی را از منظر دینی بررسی میکند.
جایگاه این شورا فوق العاده حساس است، در جمع شورای عالی تخصصی حوزوی از ظرفیت جمیع حوزههای علمیه برادران و خواهران استفاده میشود و شورای تخصصی حوزوی تنها نهادی است که متعلق به حوزه و حاکمیت است و ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی حوزههای علمیه کشور تعریف شده است؛ سه نفر از اعضا، توسط شورای عالی حوزههای علمیه پیشنهاد میشود و سه نفر در صحن شورای انقلاب فرهنگی با حضور سران قوا انتخاب میشوند؛ هفت نفر دیگر از اعضا را شورای عالی حوزههای علمیه پیشنهاد میدهند و در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب می شوند؛ بنابراین یک نهاد اصیل حوزوی انقلابی قلمداد میشود.
اهمیت کمیسیون های شورای تخصصی حوزوی
مصوبات این شورا به شورای عالی حوزههای علمیه ارجاع داده میشود و توسط شورای عالی حوزه به شورای عالی انقلاب فرهنگی داده میشود که اگر تایید شود در حکم مصوبه کشور تلقی میشود؛ این شورای تخصصی حوزوی دو کمیسیون دین و فرهنگ؛ علمی و تربیتی دارد که به تناسب شورای عالی انقلاب فرهنگی که عرصه علم و فرهنگ فعالیت دارد طراحی شده است، تلاش میشود که ساز و کارهای شورای تخصصی حوزوی سریعتر شود و در انتهای کار مسائل به شورای حوزه علمیه ارجاع داده نشود و حوزه در ابتدای کار در فرآیند قرار بگیرد.
رسا ـ در شورا تخصصی حوزوی بزرگانی از حوزه حضور پیدا میکنند برای استفاده از ظرفیت بدنه حوزه از اساتید، طلاب و فضلای جوان حوزه علمیه چه تمهیداتی اندیشیده شده که در تصمیم گیریهای و تصمیم سازیها شرکت کنند؟
مطالبه رهبر معظم انقلابی از شورای عالی انقلاب فرهنگی این بوده و به تناسب از شورهای اقماری نیز این انتظار میرود که از ظرفیت جبهه فرهنگی انقلاب فقط در لایه ساختاری استفاده نکنند و ما تلاش داریم که از ظرفیت فضلا و طلابی که ظرفیت زیادی برای کنشگری دارند استفاده کنیم.
رهبر معظم انقلاب در حکمی که به اعضای جدید دادند نگاه قرارگاهی را مطرح کردند؛ در یک قرارگاه فرهنگی باید تمام کنشگران و فعالان هدایت و راهبری شوند، اما محدودیت هایی در شورای تخصصی حوزوی طبق اساسنامه وجود دارد؛ اما باید توجه شود در لایههای پایینتر کمیسیونها و کارگروههای که ذیل این کمیسیونها قرار دارند انبوهی از حوزههای موضوعی وجود دارد که ظرفیت استفاده از فضلا و طلاب را دارند؛ فضلا و طلابی که توانایی دارند در قالب عضو رسمی یا به تناسب دستور جلسات، بهعنوان مدعو می توانند در این شورا حضور داشته باشند.